اصرار نکن ما شدنِ ما شدنی نیست تردید نکن این گره ها وا شدنی نیست این مثنوی حسرت و بغض و غم و آهم در دفتر اشعار دلت جا شدنی نیست صد ابر اگر تا ابد الدّهر ببارند این برکه ی قحطی زده دریا شدنی نیست در فرش غزل نقش تو را بافته ام تا این فاصله را پر کنم اما شدنی نیست کم وعده بده موعد انگور گذشته است این غوره ی هجر است که حلوا شدنی نیست دلبسته ی مویی شده ام سرنخ این عشق در خرمن گیسوی تو پیدا شدنی نیست من دور تو می گردم و می گردم و این دور هر چند محال است ولی ناشدنی نیست #محمد_عابدینی

امشب مدیرمون باهام تماس گرفت 🙂 دلم براش تنگ شده بود واقعا و برام مهم نبود که داره غرغر می‌کنه چون واقعا دلسوز و مهربونه. می‌خواستم موقعی که عیدو بهش تبریک میگم دستاشو سفت فشار بدم و گونه‌اش رو ببوسم. ولی انصافا این حجم از محبت در من عادی نیست چه برسه نسبت به مدیرمون!😂💔

- https://eitaa.com/8293556/7300 ناز نفسسستتتتتتتت + قربانت🙂😄💚

- https://eitaa.com/8293556/7301 شعر خیلی زیبا بود، با صدای شما زیباترم‌ شد😍 + قربان شما🌝♥️✨😂🤦🏻

خــــب، در کنار هــــمــــــــه ی اینا دروغ ۱۳ امم گفتم 😆🤣 سبزه و جوج و پشمک؛ ۱۳ بدر مبارک🥳😂 راستشو بگید موقع سبزه گره زدن از خدا چی خواستین؟!😁

نظم و نظم و نظم... چیزی ک ذره‌یی تو زندگی من نیست و همیشههههه بدون استثنا ازش ضربه میخورم

امشب‌مونم این‌جور تموم کنیم؛ - فقط شعرِ مرا می‌خواهی اما شاعرش را نه ولی بی پرده میگویم عزیزم، آش با جایش! <ایمان زعفرانچی>