خب.. قرار بود کلاس گویندگی ثبتنام کنم که ظرفیتش پر بود و رفتم تئاتر..
و دیروز زنگ زدن که جلسه اول شنبه است و امروز تازه به مامانم گفتم جریانو😂
و به بابامم اصلا نمیتوستم بگم چون با هررر فعالیتی قبل از کنکور مخالفه..😂🍃
و حالا مسئله این بود که چطور برم و چطور بپیچونم و با یه دررردسری رفتم و دیرم رسیدم😂
ولی از وایب خفن کلاس و بچهها و مربی و تمرینات دوستداشتنیش هرچی براتون بگم کم گفتم🥲
و خصوصا اونجا که بعد از ۱۸ تا اجرا استاد وسط اجرای من گفت:
- بالاخره به چیزی که میخواستم رسیدم...
انگار دنیا رو بهم داده بودن یه لحظه🥲 فرض کن با اون همه استرس و شرایط سخت قبلش و این پیش فرض که خجالتی و داغونی بری سر کلاس و اینو بشنوی!
و من همونجا وسط تشویق بچهها دستمو که داشت عین بید می لرزید با خنده آوردم بالا!😂
و قشنگترین نکتش اینجاست که کلاسا تو حرمه زیارت بعدش🥲
و اینکه مریمم هست🥲
کلا اگر با کمبود اعتماد به نفس، خجالتی بودن، و چیزای تو این مایه دست و پنجه نرم میکنید کلاسای گویندگی، اجرا و تئاتر خیلی کمکتون میکنن!
از مواجه شون باهاش نترسید فوقش مثل من قبلش تو کوچه ده بار صحنه مواجهه با بچه ها و سلام و احوالپرسی رو واسه خودتون تمرین میکنید😂 و بقیه عابران مثل دیوونهها نگاتون میکنن🤣
مجهولات
خب.. قرار بود کلاس گویندگی ثبتنام کنم که ظرفیتش پر بود و رفتم تئاتر.. و دیروز زنگ زدن که جلسه اول شن
بچههای کلاس بلد بودن به جای دیدن کیدارما و انیمه و این چرت و پرتا با وجد از فیلمنامه و تعلیقات آثار نولان تعریف کنن و تازه! آثارشو با نقد و مطالعه دیده بودن و نکاتشو میدونستن.
لباسای زیبا و دلنشینی پوشیده بودن..
اهل خوندن کتابها و رمانهای حرفهای بودن..
آوازها و سمفونیهای حرفهای رو به آهنگای تو زرد باب شده ترجیح میدادن و معتقد بودن نباید بزاریم تئاتر به اونقدر به سمت غیراصیلش بره که مثل موسیقی سلیقه مخاطب توش تغییر کنه.
بهجای کراش زدن رو بازیگران اقصی نقاط جهان، با تحلیل از حرفهای بودن بازیگرایی مثل سیماتیرانداز و... تعریف میکردن.
با افتخار مسابقات و برنامههای تلوزیونو می دیدن و با ذوق، بدون مسخره کردن از وقایعش تعریف میکردن!
نمایش خانگیام میدیدن.. مفصل درباره سقوط و رهایم کن صحبت کردیم و یه سری هم نقد کلی آثار نمایش خانگی رو داشتیم..
موقع تمرینای جمعی که قیافهها و صداها و بدنمون در نهایت سم بودن خودشون قرار داشت و نفس کم میآوردیم و میافتادیم زمین همه با هم به هم میخندیدیم و هیچ ترس و استرسی وجود نداشت..
و همه اینا، مگه جز زیر نظر یه مربی خوب ممکن میشه؟
یه خانم مهربون با لهجه شیرین اصفهانی :)
که به قول خودشون خاک صحنه تئاترو خورده بودن!
من نمیفهمم چرا این استادای مرد کنکور اینقدر تیپ میزنن :/
خب لعنتی الان آموزشت خوبه ولی من خوشم نمیاد وقتی با ته ریش جلف و ابروی برداشته و لباس جذب داری درس میدی ریختتو ببینم!
بعد مجبورم فیلمو دانلود کنم، دست بزارم رو قیافهات تخته رو فقط نگاه کنم.
انصافا مگه کسی بخاطر تیپ و قیافهتون کلاساتونو شرکت میکنه که این قدر فشار وارد میکنید به خودتون؟
اوایل گویندگی اینجوریه که زیر کولر نشستی ولی عرق میریزی(بیشتر از ناحیه سر و گردن) و دهنت کف کرده و گلو و فکّت درد داره و داری پاره میشی ولی در همین حین باید حواست به ریتم نفسات، فرم نشستنت، و ادای کامل و احساس کلمات و جاهایی از متن که ایراد داشته و خودت علامتگذاری کردی که درست بخونی باشه..🤝
- https://eitaa.com/mjholat/8705
برو باشگاه.
ورزش خیلی خیلی مهمه
#ناشناس
+ عمیقا دلم میخواد برم.. هم بدنسازی هم فوتسال و به خیلی از کلاسای دیگه ترجیح میدم و از باقی کلاسا هم به خونمون نزدیک ترن ولی قیمتاشون😭😭😭
فوتسال یه ترمش با بیمه از کل پول توجیبی من بیشتره🤌 از ترم بعدم که دیگه بیمه نیست لباس تیم هست که میشه دوبرابر پول توجیبی من.. با این اوصاف جرعت نکرددم بدنسازیو قیمت بگیرم😂💔
- https://eitaa.com/mjholat/8705
این کلاس های که میری تو قمه؟
#ناشناس
+ آره یا مجازیان، یا قمن🤝
مجهولات
من نمیفهمم چرا این استادای مرد کنکور اینقدر تیپ میزنن :/ خب لعنتی الان آموزشت خوبه ولی من خوشم نم
- https://eitaa.com/mjholat/8712
اتفاقا امروز داشتم به این مرکز مشاوره های مجازی فکر میکردم که چرا همشون موسس هاشون پسر های جذابه؟
و به این نتیجه رسیدم که این دقیقا باعث جذب دانش آموز میشه.
و مایی که دلمون نمیخواد ریخت اون معلم و ببینیم چه بسا خیلی ها فقط بخاطر اون استاد فیلم هاش و دانلود میکنند.
#ناشناس
+ عمیقا حقه.. این قدر دیدم این مواردو.. و قشنگم آخر عاقبتش به درگیریای عاطفی ختم میشه😒