eitaa logo
موج خروشان
1.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
47 فایل
کانون فرهنگی تبلیغی موج خروشان شناسه سازمان تبلیغات: ۳۲۶۰۱۰۰۶۳ #همسرداری #حاج_قاسم #تربیت_فرزند #مبانی_فرایند_انقلاب پشتیبانی: ۰۹۱۰۷۷۴۷۵۲۱ https://rubika.ir/mjkh_ir ثبت نام و نوبت مشاوره دینی @mjkhir مدیر: @ehfakh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴روایت یک تصویر تاثیرگذار ▪️دو سال پیش در روز ۸ دی حرم حضرت فاطمه معصومه(سلام‌الله‌علیها) را در شهر قم زیارت می کند. و اما ۸ روز بعد پیکر قطعه قطعه او دور حرم این بانو طواف می خورد... 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤حضرت حیدرب نام فاطمه حساس بود خلقت ازروز ازل مدیون عطریاس بود💔 ای که بستی راه رادرکوچه هابرفاطمه😭 🖤گردنت رامیشکست آنجااگرعباس بود 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
❇️ عوامل مؤثر در تربیت 🔰عامل دوم عوامل محیطی🔰 دومین نکته عوامل محیطی است که خیلی از عوامل دیگر هم در زیر مجموعه‌ی آن قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، نوع رفتار پدر و مادر، رسانه، دوستان و حتّی متولّیان یک جامعه از جمله عوامل محیطی است که همگی در تربیت فرزندان ما نقش دارند و مؤثّر خواهند بود. 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم 💔 ای تو شبگرد کوچه های امنیت من😭 من شدم شبگرد کوچه های دلتنگی تو 💔😭 #️⃣ #️⃣ 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا یک شب نمی آیی به خوابم یا بن الزهرا.... 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر حاج قاسم را از نزدیک ببینی چی بهش میگی؟ 🔹واکنش جالب مردم با دیدن بدل حاج قاسم یا برگرد یا آن دل را برگردان😭 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جان شیعه به نظر صبحانه خوب و مفصلی بود برای برگزاری یک جشن کوچک! سطح کیک را با خامه و حلقه‌های موز و انبه تزئین کردم و گلدان گل رز را هم نزدیک‌تر کشیدم که صدای باز شدن در حیاط، سکوت خانه را شکست و مژده آمدن مجید را آورد. به استقبالش به سمت در رفتم و همزمان آیت‌الکرسی می‌خواندم تا سخنم برایش مقبول بیفتد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 در را باز کردم و به انتظار آمدنش به پایین راه پله چشم دوختم که صدای قدم‌هایش در راه پله پیچید. مثل همیشه چابک و پُر انرژی نمی‌آمد و سنگینی گام‌هایش به وضوح احساس می‌شد. از خم راه پله گذشت و با دیدن صورت خندان و سرشار از شادی‌ام، لبخندی رنگ و رو رفته بر لبانش نشست و با صدایی که حسی از غم را به دنبال می‌کشید، سلام کرد. ادامه دارد ... 🆔 @mjkh_ir برای رشد تفکر