نوحه سینه زنی حضرت رقیه س
من سه ساله رهبر عشق و جهادم
در سنین کودکی با گل مرادم
من یتیمم3)
آه: گوشه ی ویرانه با رنگ پریده (2)
بوسه بگرفته زِ رگ های بریده
من یتیمم (3)
آه : تا نبیند عمه ام نیلی تن من (2)
بر دل شب شد کفن پیراهن من
من یتیمم (3)
راس بابا ، کودک گریان چه دیده (2)
بلبل و گل،گوشه ای ویران چه دیده
من یتیمم(3)
بود از مظهرِ حق ، دخترکی در اوسرا (2)
موکنان(2) جامه در آن نوحه سرا
قامتت 2باریتیمی شده یک بارُدوتا
وزغمِ دربه دری کرده به سرخاروبه پا
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه
یا ابا المظلوم
سید العطشان(۴)
عمه بنگر ~ پدرِ من
پدرِ تاجِ ~ سرِ من
آمده کنج ~خرابه
شده قرص~ قمرِ من
سر خونین پدر تا که بغل می گیرم
تا سحر منتظرم کی بشود می میرم
مَلَکِ عرش حسینم
گل شاه عالمینم
یا ابا المظلوم
سید العطشان(۴)
سر او بر ~سر زانو
نظرم بر ~خم ابرو
چه کنم با ~لبِ خونش
خاک و خاکسترِ ~گیسو
پدرم تا که عدو خود شرر من می شد
عمه زینب همه لحظه سپرِ من می شد
شده چشمان تر من
مرهم زخم تن من
یا ابا المظلوم
سید العطشان(۴)
از فراقش ~چه بگویم
سر او گشته ~سبویم
پدرم از~ غم سیلی
چه کبودی ~شده رویم
مرحم زخم مرا چون به نمک می کردند
بهر تسکین دلم یادِ کتک می کردند
وای از این آه و فغانم
بی پدر زنده نمانم
یا ابا المظلوم
سید العطشان(۴)
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
41.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیئت جوانان بنی هاشم خیان احمد ، خیابان رضا بین رضای ۳۴ و۳۶
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
Shab04Moharram1393[02].mp3
10.82M
مولا حسین، ما با توییم تا پای جون
مولا حسین، ما با توییم تا پای جون
مبادا زینبت بشه دل نگرون
صد بار اگر بمیریم و زنده بشیم
محاله از یاری تو دست بکشیم
یکی یکی، فدا می شیم به پات
فدای زینبت، فدای بچه هات
نمی ذاریم نگاه دشمنات
بیفته سمت خیمه هات
(یا مولا بنفسی انت یا حسین)
فدای اون، دقیقه های آخِرت
فدای اون ندای هل من ناصِرت
غریبونه تکیه به شمشیرت دادی
اصحابتو یکی یکی صدا زدی
کو مسلم و کو هانی و زهیر
کو عابس و کو وهب و بریر
یکی یکی شدن فدای تو
یارای عاقبت به خیر
(یا حسین غریب دشت نینوا)
قربون اون، لبای خشک پر تَرَک
مظلوم آقا یا لیتنا کنّا معک
ای کاشُ بودم کربلا همراه تو
می شد سرم از تن جدا در راه تو
کاشکی منم، بیام به سوی تو
کاشکی بشم، شهید کوی تو
تا بذارم، تا آخرین نفس
سرمو رو زانوی تو
(یا حسین یا لیتنا کنّا معک)
شاعر: محمد مهدی سیار و میلاد عرفان پور
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
مداحی حبیب بن مظاهر ع
اسدی، حبیب عترت! گل باغ آشنایی!
چه سعادتی از این به، که شدی تو نینوایی
تو حبیب پاکبازی، تو هماره سرفرازی
به ولایت حسینی، به محبت خدایی
تو اسیر زلف یاری، همه عمر بی قراری
تو شدی ز نوجوانی، به هوای ما هوایی
که در این سیاهی شب، ببرد خبر به زینب
که حبیب، پیر کوفه، شده پیر کربلایی
زکرامت سرشتت، همه بوده سرنوشتت
که به پای عشق جانان، سر و جان کنی فدایی
به خدا قسم حبیبی، که تو یاور غریبی
چه خوش است با غریبان، شب غربت آشنایی
چو مرا غریب دیدند، همگان زمن بریدند
منم ودیار غربت، منم و غم جدایی
شده چشم هاجرانم همه چشمه های زمزم
به جز العطش ندارد لب خشکشان صدایی
شده قسمتت سعادت، زهی از چنین عبادت
که کند عذار سرخت، زحسین دلربایی
زمحبت تو میثم، به عنایتت زند دم
شب و روز، فکر و ذکرش شده منقبت سرایی
غلامرضاسازگار
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
مداحی حبیب بن مظاهر ع
من حبیب پسر فاطمه ام، یار حسینم
بنده ام بنده ولی بنده ی دربار حسینم
درس آزادگیم داده از آغاز، معلّم
که رها گشته ام از خویش و گرفتار حسینم
دل بریدم زهمه عالم و او برد دلم را
دیده بستم زهمه، عاشق دیدار حسینم
سر و جان طرفه کلافی است به بازار محبت
که به این هدیه ی ناچیز خریدار حسینم
شرر تشنگی و تابش خورشید، حلالم
که جگر سوخته ی اشک علمدار حسینم
این تن خسته واین فرق سراین صورت خونین
همه وقف قدم یار که من یار حسینم
به ولای علی و مالک و عمار رشیدش
من در این دشت بلا، میثم تمارِ حسینم
آب دریا چه کند با جگر سوخته ی من
که پر از سوز دل و آه شرربار حسینم
تاجر عشقم و کالای محبت همه هستم
سر به کف دارم و آشفته ی بازار حسینم
میثم این گفته ی آن پیرحسینی است که گوید
که حبیبم من و سرباز فداکار حسینم
غلامرضاسازگار
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه حبیب بن مظاهر
یا حسین بر تو غلامم 2
بر تو وزینب سلامم
آمدم تا کنم جان فدایت
جان فدای تو در کربلایت
سیدی سیدی یا حسین جان 2
با ولایت آشنایم 2
کربلای تو منایم
من ز تو گشته شاها هدایت
کعبه عشق من کربلایت
سیدی سیدی یا حسین جان 2
یا حبیبی من حبیبم 2
بی قرار و بی شکیبم
می شوم در ره دین فدایی
تا حسین جان شوم کربلایی
سیدی سیدی یا حسین جان 2
این بود تنها امیدم 2
بر درت اول شهیدم
جان خود بهرت آماده کردم
آمدم تا که دور تو گردم
سیدی سیدی یا حسین جان 2
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه حبیب بن مظاهر
ای نور عالمین ، یا حضرت حسین 2
صحرای کربلا گشته منای من
زینب به زمزمه دارد ندای من
زینب کند سلام ، خوانده مرا به نام
از بهرِ این قیام
ای نور عالمین ، یا حضرت حسین 2
در روز محشرم هر دو امیدِ من
باشد محاسن و موی سپیدِ من
چشمم به سوی یار ، دستم سبوی یار
قربانِ روی یار
ای نور عالمین ، یا حضرت حسین 2
فرمان بده حسین تا جان فدا
در سنِ پیری ام محشر به پا کنم
هستم حبیبِ تو ، دل، بی شکیب تو
یارِ غریبِ تو
ای نور عالمین ،یا حضرت حسین
2https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
مداحی وروضه حر
اگر برآستان خوانی مرا ، خاک درت گردم
وگر از در برانی خاک پای لشگرت گردم
به دامانت غبار آسا نشستم برنمی خیزم
وگربفشانیم چون گرد برگرد سرت گردم
علی شیر خدا باب تو شیرخود به قاتل داد
تو ای دلبند او مپسند نومید از درت گردم
ببین از کرده خود سر به پیشم سربلندم کن
مرا رخصت بده تا پیش مرگ اکبرت گردم
به صد تعظیم نام فاطمه آرم به لب زآنرو
که خواهم رستگار از فیض نام مادرت گردم
روضه
کیه این آقا ، کسی که پلی شد بین ما
گنه کاره یه سلام بدیم به آقامون
شب.... زیارتی ابی عبدالله السلام علیک ...
خسته و دل مرده از بار گناه (2)
با سرشک دیده با روی سیاه
یه وقت با خودت نگی من کجا خیمه
ابی عبدالله کجا- با همه ی آلودگی ها
آقامون خریده و آورده حسین دیگه با
همه فرق داره حیف از آقایی که پلی شد
بین ما گنهکارا نخونیم
روضه حر می نمایاند به ما
شیوه برگشت و راه توبه را
راه را برروی شاه عشق بست
قلب زینب دخت زهرا را شکست
شاه طفلان را که در دلشوره دید
دید زینب را که می لرزد چو بید
چشم روی حر به رحمت بازکرد
عشق زینب دلبری آغاز کرد
ابی عبدالله میدونه از روز اول اسم حررو
تولیست شهدا دیده-حالا می بینه اومده
مقابل حضرت ایستاده هرچه ابی عبدالله
نگاه تو صورت حر می کرد می گفت :
لاحول ولا قوة الا بالله گفتند چرا آقا
اینقدر لاحول ولا قوة الا بالله می کنی
گفت آخه من دیدم این جزء کسانی است
که ظهر عاشورا منو یاری می کنه همه دنیا
می خوان مارو بکشونند ه سوی گناه اما
ماارباب داریم حواست جمع باشه عزیز من
از ازل جونش زجانان دیده بود
نام او را در شهیدان دیده بود
لب کشودو ظاهرا نفرین نمود
شه دعایش کرد نه نفرین نمود
میخواست توجهش بده به بی بی حضرت
زهرا وقتی گفت مادرت به عزات بشینه
می خواست ادبشو ببینه درخونه حضرت
زهرا چیه تا گفت مادرت به عزات بشینه
حر پیچید شد در تاب و تب
نام زهرا برد اما با ادب
دور بود و دربه در افتاده بود
رشته را(2) اما به زهرا داده بود
خوشابه حال کسی که دستش رو راه ورو
شش رو بده دست خانم ، به به همه ابیات
یک طرف این بیت یک طرف
گرچه نامش دررقم آزاده بود
پیش زهرا بسته در قلاده بــود
(حر یعنی آزاده)اگه گدای در خونش بشی
نجات میده ، من از زبون همه شما بگم :
اومدم ساده بشم
بسته به قلاده بشم
آقا به جون مادرت
حواله بر کسم مده
دلی رو که دادم به تو
تورو خدا پسش مده
آقام آقام آقام .........
گرچه نامش در رقم آزاده بود
پیش زهرا بسته در قلاده بود
حر مخیر گشت در عشق و بلا
خیمه زد تا شاه در کربُبَلا
دید از حلقوم شَه آید برون
نغمه ی انا اله راجعو
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
بعضی نقل ها نوشتن وقتی حر با سپر وازگون و دستهای برسر گذاشته و سربزیر خدمت امام اومد، خودِ ابی عبدالله دست برد زیرِ محاسنِ حر سرشُ آورد بالا ..
تو از اولشم برا ما بودی .. حر دو تا ادب کرد، این دو تا ادب نجاتش داد .. ادبِ اول رو زمانی مرتکب شده که نشان داد اهلِ نجاتِ .. گفتگوی میانِ ابی عبدالله و حر به اذان ظهر ختم شد .. موقع اذان ابی عبدالله به حر گفت متوقف کن حرف زدن رو الان وقتِ نمازِ .. حر، من با لشکرم به نماز می ایستم تو هم برو با لشکرت نماز بخوان.. بعد نماز دوباره با هم حرف میزنیم.. یه نگاه به ابی عبدالله کرد گفت آقاجان شما باشید من خودم نماز بخوانم؟!! دستور داد همه به ابی عبدالله اقتدا کردن ایستاد پشتِ سر امام .. دشمنِ امامِ به ظاهر اما گفت تو فرزندِ رسول خدایی .. ادب دومم وقتی ابی عبدالله اون جملۀ معروف رو فرمود که مادرت به عزات بشینه .. این جمله احساساتِ حر رو تحریک کرد ، تا حضرت فرمود «ثکَلتک اُمک» .. این نفرین نیست ، این ناسزا نیست .. عرب یه زمانی که میخواست اوجِ ناراحتیش رو نشون بده این جمله رو بکار میبرد .. حضرتم میدونست نقطه ای که حر رو بر میگردنه اینجاست اصلاً این حرفُ زد که حر این جواب رو بده .. تا گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین .. گفت آقاجان هر کسی غیر شما اسم مادرم رو میاورد خونش رو میریختم .. اما چه کار کنم مادرِ شما فاطمه ست .. شما فرزندِ دخترِ رسول خدایید ..*
روضه بخوانم .. همچین که حر افتاد رو زمین لحظه های آخر .. یه لحظه به خودش اومد دید رو خاک داره میغلته .. فرقِ سرش شکافته نفس های آخرِ .. به خودش نهیب زد نکنه توقع داری حسین بیاد بالاسرت .. آخه شنیده بود بعضیا رو ابی عبدالله خودش میره بالاسرشون .. بعضی از شهدا رو ابی عبدالله رفت بالاسرشون نزدیک به نه شهید خودِ ابی عبدالله اومد بالاسرشون، یکی از اون شهدایی که خودِ الی عبدالله اومد؛ حر ابن یزید ریاحیِ .. یه لحظه چشمشُ باز کرد دید به دستِ مهربان سرش رو برداشت .. یه لحظه نگاه کرد دید سر تو بغلِ حسینِ .. مقتل میگه خاک رو صورتش نشسته بود .. دید صورت حر خاکیه با گوشۀ آستین خاک ها رو پاک کرد ..
ابی عبدالله یه بار اسم مادرِ حر رو برد فرمود مادرت به عزات بشینه میدونست این تو دلِ حر مونده میخواست از دلش در بیاره اینجا تلافی کرد سر رو که بغل کرد گفت تو حُری .. چقدر اسم قشنگی مادرت روت گذاشته .. تو آزاده ای ..
ابی عبدالله نگاه کرد دید فرق حر بد شکافت خورده خون داره فواره میزنه هر کاری کرد با دست فرقُ ببنده نشد ، دستمالی درآورد سر و پیشانی حر رو بست تا خون بند بیاد .. یه جمله ای بگم اهل روضه صدا ناله شون بلند شه .. سادات ببخشن، بزرگترا، علما ببخشن .. آدم وقتی سرش زخم میشه با دستمال زخمشُ میبنده با دستمال خون رو پاک میکنه .. بمیرم خودش وقتی روزِ عاشورا سنگ به پیشانیش خورد دیگه دستمالی نداشت خونش رو پاک کنه .. بگم ناله ت بلند بشه؟!!.. چه کرد!! پیراهنِ عربیش رو بالا زد .. همچین که پیراهنُ بالا زد سفیدی سینۀ حسین پیدا شد .. یا اباعبدالله کاش دستمال داشتی خونِ سرتُ با دستمال پاک میکردی .. وقتی حرمله دید صدرالحسین نمایان شد سه شعبه رو گذاشت تو کمان .. یه جوری قلبِ حسینُ زد ..
حسین ..https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه حر ابن یزید ریاحی
حرم و دل خسته ام من
دل به لطفت بسته ام من
گرچه بر درگهت روسیاهم
جان زهرا نما یک نگاهم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
من گنهکارم حسین جان
بر تو بیمارم حسین جان
گرچه راه تو را من ببستم
تا ابد از تو شرمنده هستم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
بین که در رنج و ملالم
ای حسین جان کن حلالم
خاک پای تو پور بتولم
توبه کردم مرا کن قبولم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
یا حسین در شور و شینم
خاک پای زینبینم
من فدای تو و غصه هایت
آمدم تا کنم جان فدایت
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
حرم و شرمنده هستم
بر سر راهت نشستم
شد گناهم که ره بر تو بستم
قلب تو قلب زینب شکستم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
دهه اول محرم هرشب به نام کیست؟
شب اول: #مسلمبنعقیل
شب دوم: #ورودکاروانبهکربلا
شب سوم: #حضرترقیهس
شب چهارم: #حضرتحر(ع) وحبیب
شب پنجم: #عبداللهابنالحسن(ع)
شب ششم: #حضرتقاسم(ع)
شب هفتم: #حضرتعلیاصغر(ع
شب هشتم: #حضرتعلیاکبر(ع)
شب نهم: #حضرتعباس(ع)
شب دهم: #شبعاشورا
شب امام حسین
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
Hamid-Alimi-Moharam-Salam.mp3
2.18M
🔸 #واحد
🎵 محـرم سـلام 💔 ....
🎶 کربلایی #حمید_علیمی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
شب_پنجم_محرم قاسم بن الحسن
ای عمو تا ناله هل من معینت را شنیدم
از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
آنچنان دل برد از من بانگ "هل من ناصر" تو
کآستینم را ز دست عمه ام زینب کشیدم
گرچه طفلی کوچکم اما قبولم کن عمو جان
بر سر دست تو من قربانی شش ماهه دیدم
کس نداند جز خدا کز غصۀ مظلومی تو
با چه حالی از کنار خیمه تا مقتل رسیدم
تا برون از خیمه گه رفتی دل من با تو آمد
تو به رفتن رو نهادی من ز ماندن دل بریدم
دست من افتاد از تن گو سرم بر پایت اُفتد
سرچه باشد تیر عشقت را به جان خود خریدم
بانگ "وا اماه" سر دادم چو بازویم شکستند
سوختم تا آه زهرا را دم آخر شنیدم
جای بابایم امام مجتبی خالی است اینجا
تا ببیند من به قربانگاه تو آخر شهیدم...
استاد حاج غلامرضا سازگار
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
مداحی قاسم بن الحسن ع
این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است
این عزیز دل زهرا وحسین وحسن است
ارباً اربا شده مثل علی اکبر، پسرم
پیرهن از تن و تن پاره تر از پیرهن است
خونِ سر آب وضو، سنگِ عدو مهر نماز
اشک دردیده وخون جگرش دردهن است
زخم شمشیر کجا، جای سم اسب کجا؟
اسب هاازچه نگفتید که این قلب من است؟
کاش یک باردگراسم عمورا می برد
حیف کزخون دو لب بسته
خموش از سخن است
اشک می ریزم و با دیده ی خود می نگرم
که گلم دستخوش باد خزان در چمن است
سیزده ساله ی من، ماه شب چاردهم
از چه دوربدنت این همه شمشیرزن است
بر تن پاک تو ای حجله نشین یم
خون پیرهن جامه ی خونین شده،
خلعت کفن است بزم دامادی تو
دامن صحرای بلاست خونِ رخساره حنا،
شاخه ی گل زخم تن است
میثم آتش به شرار جگرت ریخته اند
آه جانسوز تو سوز دل هر مرد و زن است
غلامرضاسازگار
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
مداحی قاسم بن الحسن ع
چشمی که بسته ای به رخم وا نمی شود
یعنی عمو ، برای توبابا نمی شود
ای مهربان خیمه ، حرم را نکاه کن
عمه حریف گریه ی زن ها نمی شود
تاجان نداده مادرت از جا بلند شو
زخم جگر به گریه مداوا نمی شود
باید مرا به سمت حرم با خودت بری
من خواستم که پاشوم ، اما نمی شود
باورنمی کنم چه به روزت رسیده است
اینقدر تکه سنگ ، که یک جا نمی شود
این نعل های تازه چه کردند با تنت
عضوی که از تو کم شده، پیدا نمی شود
بی تو عمو اسیر تماشا شده ببین
قدت شبیه قامت سقا شده ببین
مثل دلم تمام تنت زیرو رو شده
دشتی ازآه شعله زنت زیرو رو شده
پیراهنی که بربدنت بود کنده اند
پیراهنی که شد کفنت زیر و روشده
ازبس که اسب بربدنت تاخت با سوار
حتی مسیر آمدنت زیرو رو شده
ازبس که سنگ برسروپای توریخته
ازبس که نیزه روی تنت زیرو رو شده
انگار جای فاصله ها پر نمی شود
ازبس تمامی بدنت زیرو روشده
بی توعمو اسیر تماشا شده ببین
قدت شبیه قامت سقا شده ببین
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
مداحی حضرت قاسم ع
ای عمو! تنها امیدم در رهت ترک سر است
مرگ درراه تو برمن ازعسل شیرین تراست
گرچه می دانی یتیمم، اذن میدانم بده
فرض کن این سیزده ساله علیّ اکبراست
نوجوانان یک به یک رفتندومن جا مانده ام
بر روی داغ دلم هرلحظه داغ دیگر است
گاه می خوانی یتیمم، گاه گویی کودکم
هرچه هستم در وجودم، خون پاک حیدراست
خوش ترین نقل عروسی بارش سنگ بلاست
بهترین دامادی من، ترک جان، ترک سر است
بهترین شاخه گلی را که کنم تقدیم تو
صورت خونین، سر بشکسته، زخم پیکر است
حنجرمن تشنه ی آب دم شمشیرهاست
نوش من در راه وصل یار، نیش خنجر است
از شرارتشنگی هرچند می سوزم، عمو
بر گردنم زیباتر از دست عروس قتلگاهم
خوش تر از آغوش گرم مادر است
میثم از کرب و بلا در سینه داری آتشی
ای عجب! هر مصبیشتر سوز من از لب های خشک اصغر است
تیغ کینرع شعر تو کوه آذر است
غلامرضاسازگار
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
روضه و مداحی قاسم ابن الحسن
السلام علیک یا حسن بن علی ایهاالمجتبی
یابن رسول الله یاحجه الله علی خلقه.... امشب یادی کنیم از مدینه وقبرستان
بقیع یادی کنیم از جکر گوشه ی فاطمه
حسن اگه امشب شب توسل به نوگل بوستان
حسن قاسمِ اگه امشب میخوای یتیم نوازی
کنی اگه می خوای روضه قاسمُ بخونی اول
باید امام مجتبی روبه مجلس دعوت کنید
امشب باید فضا عطر و بوی مدینه بگیره
خدا می دونه حضرت زهرا س چقدر
خوشحال میشه در این دهه محرم یادی
از حسن مظلومش فرزند غریبش امام حسن
مجتبی بشه .
مداحی وروضه قاسم بن الحسن
ای جان جهانیان فدایت
هستی همه سائل و گدایت
ای تکیه گه گناهکاران
دیوار بقیع باصفایت
گریان نبود به روز محشر
چشمی که بگرید از برایت
اجازه بدید دلاتونُ ببرم در خونه ی امام حسن
(ع) انشاء الله بریم مدینه کنار قبر حسن
اونجا برا قاسم حسن گریه کنیم برا غریبی
امام حسن گریه کنیم ،همه دور بستر امام
حسن داشتند گریه می کردند یه وقت چشم
امام حسن به برادرش حسین افتاد صدا زد
قاسمم بیا دست قاسمُ تو دست حسین
گذاشت یعنی حسینم اگه خودم نیستم در
عوض قاسمم هست که یاریت کند
رفت خدمت عمویش حسین عموجان
اجازه بده برم میدان عمو اجازه میدان
ندادهرچقدراصرار کردعمو اجازه میدان
نمی داد یه وقت بازوبند دستش روبازکرد،
یادگار باباشو به امام حسین داد تا حسین
چشمش به دست خط برادرش افتاد
دست در گردن قاسم انداخت اورا در آغوش
گرفت آنقدر این برادرزاده و عمو گریستند
تا هر دو غش کردند.راوی میگه
دیدم پسری از لشگر حسین قدم به میدان
نهاد صورتش مثل ماه می درخشد
پیراهن بلندیبه تن کرده اما پاهاش به رکاب
اسب نمیرسه عمربن سعد ازدی گفت :
چنان بر این پسر حمله کنم که او را نقش
زمین کنم . قاسم دلاورانه جنگید اما ناگهان
همین ظالم شمشیری بر فرق نازنینش فرود
آوردیه وقت قاسم از اسب برزمین افتاد
صدا زدمرا دریاب عموجان امام حسین (ع)
آمد بالین قاسم سر قاسمُ به دامن گرفت
فرمود قاسمم برا عمو سخته او را بخوانی
ولی نتونه جواب بگه اگه بیاد نتونه کاری
کنه اگه کاری کنه نتیجه ای نداشته باشه .
برای من بسی دشوار باشــد
که قاسم غرق خون ز اشرار باشد
شمیم جان فزایم بود قاسم
یتیم مجتبی یم بود قاسم
به ابی انت و امی یا ابا عبدالله
┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه حضرت قاسم ع
فریاد که شد غرقه به خون پیکر قاسم
فواره زند خون جبین از سر قاسم
صد پاره ز شمشیر جفا یاس حسن شد
پیراهن نازک ، زره قاسم من شد
یتیم حسنم وای ، گل نسترنم وای
افسوس که کشتند یتیم حسنم را
چیدند به شمشیر، گل یاسمنم را
افسوس که قرآن حسن نقش زمین شد
رنگین رخ نورانی اش از خون جبین شد
یتیم حسنم وای ، گل نسترنم وای
حق حسن از نیزه و شمشیر ادا شد
در حجلة خون قاسم او تشنه فدا شد
داماد نگردیده در آغوش اجل بود
خون دهنش بر لب خشکیده عسل بود
ای اهل حرم، اهل حرم، لاله بیارید
بر پیکر صد پارة قاسم بگذارید
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه قاسم ، سبک : وااماما ...
من طرفدار شهید کربلایم
قاسمم، نجل امام مجتبایم
بوده از طفلی شهادت آرزویم
اذن جانبازی گرفتم از عمویم
من یتیمم .......۴
خون من در پیکرم خون شهید است
بازویم بازوی عباس رشید است
لاله ی خونین صحرای وصالم
در دل دریای خون بر خود ببالم
من یتیمم .......
عاشق شمشیر و تیر و خنجرم من
یار و هم رزم علی اکبرم من
من فدایی شهید کربلایم
لاله ی عباسی باغ ولایم
من یتیم ......
جان به زیر سم اسبان می سپارم
دست یاری از امامم برندارم
قاسمم من قاسمم بر شهادت عازمم
https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor