هل الفارسية قدح؟! أم أنها مدح؟ آیا "ایرانی" بودن مایه شرمساری است؟! یا مایه فخر و مباهات ؟ بخش اول از مصاحبه #نجاح_محمد_علی باتلویزیون العهد (بخش‌های بعدی بزودی) ترجمه و زیرنویس : مهدی‌کرمی‌پور @MKaramipour

twitter.com/MahdiKaramipour/status/1257006685576671239?s=19 t.me/MKaramipour

ما الرسالة التي حاول السيد قاءاني إيصالها لدول المنطقة في لقاء قادة فصائل المقاومة العراقية ؟ دیدار سردار قاآنی با فرماندهان گروه‌های مقاومت عراقی چه پیامی برای کشورهای منطقه داشت ؟ مصاحبه #نجاح_محمد_علی @NajahAli با تلویزیون بلادی ترجمه و زیرنویس مهدی‌کرمی‌پور t.me/MKaramipour

‏آیا دستگاه‌های تصمیم ساز مرتبط با دفتر رهبری درطول سه دهه گذشته در عمل به وظایف سازمانی خود کارنامه موفقی داشته‌اند ؟ بخشی از مصاحبه چالشی ‎#علی_علیزاده با ‎#مهدی_نصیری در ‎#تلویزیون_اینترتی_جدال ‎#عصر_حیرت ‎#عدالت_اجتماعی ‎#وحید_جلیلی ‎#حسین_محمدی t.me/MKaramipour پی‌نوشت‌ها و نظرات : twitter.com/MahdiKaramipour/status/1257508239375302656?s=19

‏الله اکبر پدر بر بالین شهید ۱۷ ساله‌اش ماجرای حسین(ع) و علی‌اکبر(ع) تنها یک تراژدی تاریخی نیست بنیان‌ مرصوص یک مکتب است مکتب صبر و عزت و کرامت مکتب حسین و علی‌اکبر پسرم ! شهادتت مبارک ...⚘ المؤمن كالجبل الراسخ لا تحرّکه العواصف ‎#الحشدالشعبي ‎#بسیج_مردمی_عراق @MKaramipour

#جنبش_عدالتخواه_دانشجویی و بهره‌گیری از جنبه مثبت #فضای_مجازی در #عصر_حیرت مثال: عملکرد #میلاد_گودرزی و ‎آوانت‌تی‌وی در ماجرای ‎#ویلای_لواسان بخشی از مصاحبه چالشی ‎#علی_علیزاده ‎با ‎#مهدی_نصیری در ‎جدال‌تی‌وی پی‌نوشت‌ها و نظرات مخاطبان👇 twitter.com/MahdiKaramipour/status/1258784984942469123?s=19 t.me/MKaramipour

@MKaramipour

پروژه بزرگ و خطرناک امریکا چیست و چه کسانی درپی اجرای آن در عراق هستند ؟ تحلیلی دقیق و عالی از استاد #نجاح_محمد_علی #نشر_حداکثری ترجمه و زیرنویس: مهدی‌کرمی‌پور @MKaramipour

حتما ببینید ... گفتگوی فیلسوف شهیر فرانسوی ‎#روژه_گارودی با دانشجویی که از او درباره ‎#امام_علی(ع) پرسید (محمدناصر نویسنده اهل‌سنت ومجری معروف برنامه "مِن‌مصر" در شبکه تلویزیونی "مصرالآن") @MKaramipour

اسم خودش را فرزند بصره گذاشته دروغ می‌گوید . سعودی است نوشته: فروشی ؛ دوتا انگشتر به ۲۵۰دینار پیکر سوخته حاج‌قاسم و ابومهدی را مسخره می‌کند برایش نوشتم: ما قرن‌هاست که به انگشتر فروختن شما بعد از شهادت مردان خدا عادت داریم 😔 @MKaramipour

‏عالم اهل سنت : عائشه از پدرش ابوبکر پرسید که چرا اینقدر طولانی به چهره علی(ع) نگاه می‌کنی؟ ابوبکر پاسخ داد : شنیدم که پیامبر(ص) فرمود نگریستن به سیمای علی عبادت است او همانند زادگاهش کعبه است مردم برای عبادت خدا به سوی هر دوی ایشان می‌آیند و خدا هر دوی آنها را قبله مردم قرار داده @MKaramipour

به داد اسلام برسید ... ! (مهدی کرمی پور) متاسفانه امسال هم شاهد تشتت و اختلاف آراء اقایان و سردرگمی متدینین در قضیه رؤیت هلال هستیم اگر در جامعه اهل سنت اختلاف در رؤيت هلال میان کشورهاست و فرضا مصر امروز را عید می‌گیرد و مالزی فردا را ... لکن در جامعه تشیع کار به جایی رسیده که در میان اعضاء یک خانواده یکی سحری می‌خورد و نیت روزه دارد و دیگری برای نماز‌عید آماده می‌شود و فطریه کنار می‌گذارد و در تدارک صبحانه است ... انصافا منظره‌ی کریهی از مذهب به نمایش گذاشته‌ایم ... متحیرم که به دختر ۸ ساله‌ام که چون به حساب قمری روز یکم رمضان امسال ۹ساله می‌شد تمام ماه مبارک را (البته به اصرار خودش) روزه گرفته و دیشب از شوق صبح عید خوابش نمی‌برد چه بگویم ...؟ عمیقا معتقدم تجاوز از محدوده احکام و ورود بی ضابطه فقهای ارجمند به حیطه موضوعات در سال‌های اخیر موجب تضعیف نهاد دین شده است این در حالی است که احکام فقهی در نزد شارع مقدس اموری اعتباری هستند به عنوان مثال خونی که از لاشه گوسفند ذبح شده خارج می‌شود را نجس و آنچه باقی می‌ماند را پاک اعتبار کرد در حالی که ماهیت خون همان است بلکه آنچه مانده به آنچه خارج شده متصل بوده. پس معلوم می‌شود که این نجاست یک امر اعتباری است و نجاست حقیقی چیزی نیست جز ناپاکی روح که سبب آن پلیدی پندار و کردار است. عید فطر هم یک امر موضوعی است و شارع مقدس آن را معلق به رؤیت هلال توسط مکلفین نموده یعنی امری اعتباری است. لذا برفرض اگر در روز قیامت مشخص شود که مکلف به اشتباه روزی را عیدفطر دانسته و افطار کرده معاقب نخواهد بود . بلکه ملاک شارع مقدس در عقاب بنده ، عصیان و سرپیچی از فرامین الهی است . حقیقتا مایه تعجب است که مراجع عظام تقلید در خصوص مشکل عید فطر که هرساله به شکل زشت و زننده‌ای جامعه متدینین را به چالش می‌کشد چاره‌اندیشی نمی‌فرمایند و در عمل صدور اطلاعیه‌های وحدت‌شکن موجب تشدید تفرقه در میان مؤمنين می‌شود ! اگر جامعه متدینین و متشرعین توان حل و فصل یک اختلاف نظر ساده در امری بسیار سهل مثل اعلام عید را در میان اعضای خود ندارد پس چگونه داعیه دار هدایت امت از سوی عالمان در عصر غیبت است؟! (#عصر_حیرت) دوست دارم خدمت تک‌تک آقایان مشرف شده و از محضرشان سؤال کنم که شما که همواره در کتب و محاضرات خود می‌فرمایید امیرالمؤمنين(ع) به جهت حفظ وحدت امت از خلافت حقه خود صرفنظر کرد، آیا ممانعت از افطار اشتباهی چند مقلد (به فرض خطا در اعلام ‌عید) اهمیت بیشتری از حفظ وحدت امت دارد ؟! آیا امام صادق(ع) به جهت رعایت مصلحتی بالاتر بر حکم منصور دوانیقی مبنی بر اعلام عید فطر گردن ننهاد ؟! حتما خواهید گفت تقیه فرمود برای حفظ جان. می‌خواهم عرض کنم برای حفظ وحدت امت نباید مصلحت اندیشید؟! جالب اینجاست که علمای عظام در خصوص عید قربان که مناسک مهمی بدان معلق است و اساسا فرض خطا در تاریخ آن با توجه به مناسک دقیق حج و احکام خطیری چون طواف نساء می‌تواند عواقب خطرناک‌تری برای مکلف داشته باشد بسیار ملتزم به شریعه سمحه‌ی سهله بوده و نه تنها هیچ استهلال و افتاء و اظهار نظری در خصوص حلول ماه ذی الحجة صورت نمی‌گیرد بلکه تشخیص علمای وهابی سعودی ملاک عمل شیعیان است (و حق هم هست چون چاره‌ای نیست و نمی‌توان خلاف مصلحت وحدت عمل کرد) لکن نوبت به عید فطر که می‌رسد دغدغه‌ها جدی می‌شود و همه دفاتر متعهد به صدور اطلاعیه هستند ... جالب‌تر آن که با وجود مخالفت شدید بعضی از فقهای ارجمند با رویه‌های ناصواب حاکمیتی منجمله نظام فاسد بانکداری در کشور ، فتاوای قاطع تحریم موضوعی در این حوزه‌ها منتشر نمی‌شود و مسائل عمدتا به صرف استناد به حکومت اسلامی بهره‌ای از تجویز ضمنی می‌یابند ! عمیقا معتقدم که اگر جامعه تشیع نتواند به یک وحدت رویه در امر افتاء و تعیین تکالیف شرعی مکلفین برسد هیچگاه در توحید صفوف مؤمنين برای نیل به اهداف راهبردی توفیق حاصل نخواهد کرد. اوضاع اسفباری که امروز بر جامعه شیعیان عراق حاکم است حاصل همین رویه‌ای است که عید بودن امروز را برای شیعیان در ایران محل تردید ساخته و اساسا جامعه تشیع را مضحکه بدخواهان کرده است . تا وقتی که نمی‌توانیم بر یک امر اعتباری ساده مثل اعلام عید توافق کنیم، ایجاد تحول در نظامات بین الملل و خلق یک تمدن نوین اسلامی مزاحی بیش نیست ای علمای اسلام! به داد اسلام برسید! ای نجف! ای قم! ای مشهد! به داد اسلام برسید ... رفت اسلام ... عید فطر مبارک ... *پی‌نوشت : دوستانی که از دیدگاه‌های اجتماعی سیاسی و کلامی حقیر مطلعند بخوبی می‌دانند که قصدم از طرح این درد دل دعوت به نظر مرجعی دون مرجعی دیگر نیست. (چه این که نقدی که طرح شد شامل نظر مبارک مرجع معظمی که اعلم می‌دانم نیز می‌شود) . بلکه غرضم نقدی آسیب شناسانه از بلیه خطرناک تفرقه در جامعه معاصر شیعه است... به چاشنیِ آهی از نهادِ دلِ سوخته... @MKaramipour

به بیماران رحم نمی‌کنید؟ به دین خدا رحم کنید ... (مهدی کرمی پور) از قرار معلوم دهها تن از نمایندگان مجلس با امضای طرحی، خواستار تشکیل سازمانی تحت عنوان سازمان طب اسلامی شده‌اند بر مبنای نسخه‌ای از پیش‌نویس ارائه شده، از شروط عضویت در این سازمان داشتن مدرک سطح۲ حوزوی است ! به عنوان یک طلبه بیسواد درس خارج(سطح۴) عرض می‌کنم، یک طلبه سطح۲ هیچ چیزی جز چند جلد کتاب ادبیات عرب و منطق و اندکی دروس مقدماتی فقهی و یک جلد کتاب اصول فقه نخوانده و کلمه‌ای از طب در طول تحصیل حوزوی به او تدریس نشده است. فلذا هیچ مزیتی بر دانش آموختگان سایر رشته‌ها در خصوص طب ندارد. از دیگر شروط عضویت، داشتن تاییدیه از "مجتهدین طب اسلامی" است! حالا این مجتهد طب اسلامی کیست؟ اجتهاد در طب اسلامی ملاکش چیست؟ بلکه اساسا طب اسلامی چیست؟ الله اعلم اسلام نسخه شفابخش قلوب و جانهای زنگار گرفته از گمراهی است و قرآن کتاب هدایت و پیامبر طبیب معالجه کننده جان‌های افسرده از شرک و عصیان اما پیامبر اکرم و اهل بیت مکرمین ع هیچگاه داعیه آموختن فیزیک و شیمی و ریاضیات و طب به بشر نداشته‌اند بلکه تاریخ در مواردی مراجعه آن حضرات به طبیبان هم عصر خود را برای ما نقل می‌کند که خود بهترین دلیل بر استقلال موضوعات علمی و عرفی از دین و احکام شریعت است. (منجمله شیعیان با داستان طبیب مسیحی که در بستر شهادت بر بالین امیرالمؤمنين ع حاضر شد و نسخه‌ای که تجویز کرد بخوبی آشنایند) آری گزاره‌های پراکنده‌ای در حوزه مسایل بهداشتی و تغذیه و خواص گیاهان و ... از رسول‌خدا و ائمه معصومین نقل شده لکن این مقدار از روایات (که البته خود مستلزم رسیدگی از حیث رجالی و درايی است) دلالت بر وجود یک مکتب طبی در اسلام نمی‌کند و چه بسا مفاد روایات مذکور (به فرض صحت) عمدتا توصیه‌هایی در منطقة الفراق احكام شريعت است که از ناحیه امام بما هو عالم و در محدوده دانش بشری عصر آن حضرات یا مناسب احوال شخصیه مخاطب روایت بیان شده‌ است. اگر بزرگانی چون آقایان جوادی آملی، مکارم و فاطمی‌نیا به صراحت نگفته بودند که چیزی تحت عنوان طب اسلامی نداریم هرآینه از نوشتن این چند سطر بر جان خود بیمناک می‌بودم. (گرچه هنوز هم بر آبروی خود ایمن نیستم) بعد از چهل سال دخالت بی‌ضابطه و افراطی روحانیون در امور اجرایی کشور که نتیجه‌ای جز وهن دین و فاصله گرفتن مردم از مذهب نداشته، گویا اکنون آقایان تصمیم دارند اینبار فحش و ناله ونفرین بیماران و خانواده‌های ایشان را متوجه دین و مقدسات نمایند و آخرین حلقه‌های باقیمانده از زنجیره اتصال مردم به معنویت را (که همانا دل‌های شکسته بیماران و خانواده‌های دلسوخته ایشان است) از رابطه معنوی با آخرین ملجاء خود بگسلند، فعلی الاسلام السلام. پی‌نوشت : نگارنده با مراجعه به طب سنتی یا استفاده از گیاهان دارویی برای معالجه امراض هیچ مخالفتی ندارد بلکه خود گه‌گاه بعضی از دستورالعمل‌های مذکور را به کار می‌بندد. لکن با شیادانی که با نسبت دادن یک مشت دستورالعمل پراکنده و مشکوک‌الصدور بهداشتی-درمانی آبروی نبی اکرم(ص) را سرمایه کسب و کار پرسود خود قرار داده‌اند بغایت مخالف بلکه محارب است که فرمود حرب لمن حاربکم ... @MKaramipour

جنس چینی دوام ندارد، عهد چینی وفا ! (مهدی کرمی پور) امروز صبح متن کامل سند راهبردی همکاری ۲۵ ساله با چین را بدست آوردم و خواندم. حقيقتا جا خوردم ! بعد از آنهمه پروپاگاندا و حرف وحدیث، توقع چنین متن بی خاصیتی را نداشتم متنی که هیچ تعهدی برای طرفین در بر ندارد و تنها مُشتی حرفهای قشنگ و وعده‌های بی در و پیکر است که به تعبیر قرآن نه چاق می‌کند نه سد جوع (لايسمن و لايغني من جوع) با انتشار متن این سند، اگر چه از سویی آشکار شد که تمام هیاهوی رسانه‌ای مخالفان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی که در طول ماه‌های گذشته در نکوهش این سند سخن‌ها رانده و آن را سند بردگی و سرسپردگی ایران و ترکمانچای دوم دانسته بودند، چیزی بیش از یک جنجال تبلیغاتی نبوده است، لکن از سوی دیگر ثابت شد که تمام ادعاهایی که در طول این مدت از سوی دوستان(عمدتا اصولگرا) نسبت به ارزش و اهمیت راهبردی این سند در ارتقاء جایگاه اقتصادی و سیاسی ایران در منطقه و جهان طرح شد، خیالات و اوهامی بیش نبوده و اساسا سند همکاری استراتژیکی وجود ندارد. به واقع این نه یک سند همکاری بلکه یک بیانیه سیاسی یا حداکثر یک یادداشت تفاهم است که هیچ پشتوانه اجرایی ندارد و مشابه آن در سال ۱۳۷۹ در قالب سند همکاری راهبردی فیمابین ایران و روسیه به امضا رسیده و اکنون که سال بیستم آن رو به اتمام است تقریبا هیچ یک از اهداف آن حتی به صورت جزئی محقق نگردیده است. پیش از انتشار متن سند، از آنجا که متاسفانه توصیفات بزرگنمایانه و غیرواقعی کارناشناسان صداوسیما از مفاد و مضامین این سند را تا حدودی باور کرده بودم، با خود می‌اندیشیدم که چگونه ممکن است چینی‌ها برخلاف رویه معهود خود حاضر شده باشند با وجود خطر از ناحیه تحریم‌های آمریکا نسبت به ایران متعهد شوند؟! حدس می‌زدم که لابد بند یا تبصره‌ای در سند مذکور خواهند گنجاند که تحت هیچ شرایطی هزینه هیچگونه تقابلی با آمریکا در خصوص همکاری با ایران را به ایشان تحمیل نکند. اما حتی فکرش را هم نمی‌کردم که اساسا نه تعهدی در کار است و نه حتی هدف کمّی و مشخصی. و تصور هم نمی‌کردم که این حجم از رفت‌وآمد‌ و گفت‌وشنود صرفا برای دستیابی به یک متن ساده مشتمل بر مُشتی تعارفات بی خاصیت انجام شده باشد. متأسفانه متن سند و زمان زیادی که برای تنظیم و امضای آن صرف شده نشان می‌دهد که دستگاه دیپلماسی کشور در تمام این مدت بازیچه طرف چینی بوده. طرفین برای تنظیم و امضاء یک سند چشم انداز که صرفا به بیان آمال و آرزوها می‌پردازد و هیچ عدد و رقم و تعهدی در آن ذکر نشده بیش از پنج سال مشغول مذاکره بوده‌اند ! در واقع چینی‌ها با امضاء این متن بی‌خاصیت، بدون آن که هزینه‌ای از سوی آمریکا متوجه ایشان شود، ایران را به عنوان یک فرصت بالقوه برای خود در آب نمک می‌خوابانند تا زمانی که شرایط فیمابین ایران و آمریکا به گونه‌ای پیش رود که پکن بتواند اجازه همکاری واقعی با تهران را از کاخ سفید دریافت نماید. به قطع و یقین می‌توان پیش‌بینی کرد که اگر شرایط به‌گونه‌ای پیش برود که بقول سیدمحمود علوی (وزیر اطلاعات) ایران در چارچوب تئوری "گربه گوشه رینگ" به سمت سلاح هسته‌ای هُل داده شود، چه بسا نماینده چین در شورای امنیت اولین رأی موافق در تحریم همه‌جانبه ایران را خواهد داد. (البته اگر نماینده روسیه پیش دستی نکند) اساسا منش سیاسی چینی‌ها به گونه‌ای است که شراکت استراتژیک با ایشان چندان معنا و مفهومی ندارد بخلاف جمهوری اسلامی که در سالیان گذشته به دوست و دشمن ثابت کرده که تا پای جان پشت همپیمانانش می‌ایستد و برای ایشان هزینه می‌کند، چینی‌ها ثابت کرده‌اند که تنها یک پارامتر برای ایشان مفهوم و اعتبار دارد : سود(ترجیحا فوری) در تمام سالیانی که بر سر مبانی اعتقادی یا در حوزه‌ی مفاهیم ایدئولوژیک چون فلسفه حکمرانی، حقوق بشر، آزادی، حقوق جنسی، خانواده، آپارتاید، صهیونیزم، هولوکاست، سبک زندگی، رسانه و ... با غرب در ستیز بوده‌ایم، هیچگاه هیچ اصکاکی با شرق(بخوانید چین) در هیچ یک از زمینه‌های مذکور نداشته‌ایم. لکن این عدم اصطکاک ایدیولوژیک با چین نه از جهت قرابت فکری و فرهنگی و اعتقادی است، بلکه صرفا از آن روست که چینی‌ها اساسا به هیچ مسلک و مرام و مکتب خاصی ملتزم نیستند فلذا هرگونه دعوای اعتقادی از ناحیه ایشان سالبه به انتفای موضوع است. سردمزاجی سیاسی چینی‌ها در قبال کلیه مسایل بین المللی و بی تعهدی مطلق آنها به هر نوع مقوله ارزشی، یک امر نهادینه در بنیاد و شالوده فکری-فرهنگی آن سرزمین است. بقول حکیم نظامی گنجوی ؛ ز چینی به جز چین ابرو مخواه ندارند پیمان مردم نگاه سخن راست گفتند پیشینیان که عهد و وفا نیست در چینیان @MKaramipour پی‌نوشت متن سند را اینجا گذاشته‌ام: 👇 t.me/MKaramipour/723

توصیه می‌کنم ببینید ... @MKaramipour

یک سؤال : آیا اگر آشکار شود وزیر خارجه با یکی از فرماندهان ارشد نظامی بر سر چگونگی پیش‌برد بعضی از سیاستها اختلاف نظر داشته‌اند، اما در نهایت با اتکاء به بلوغ سیاسی، و با تدبیر ساختارمند با یکدیگر «هماهنگ» عمل کرده‌اند امنیت ملی مخدوش می‌شود ؟! آیا اگر وزیر خارجه طی یک گفتگو با تجلیل و احترام از آن فرمانده بزرگ یاد کند اما به گوشه‌ای از این نوع اختلاف دیدگاه‌ها اشاره کند موجب توهین است؟ @MKaramipour

از زیر آوار نجاتش دادی ؟ .... 😍 زندگی جاری است چون آب هست چون ماهی هست با چشمان معصومت با روبان سفید و زیبای روی سرت زندگی را، حیات را، امید را در جان افسرده غزه در دل غمزده ما زنده کن فلسطین زنده است فلسطین نمی‌میرد تو نجاتش میدهی @MKaramipour

آری ! حالا نوبت پرنده‌هاست که نجاتشان دهی ... 😍 ماهی‌ها حیات را مدیون تواند ... و پرندگان آزادی‌ را ... و ما امید را ... و فلسطین هویت را ... فلسطین تویی ... @MKaramipour

مسجد نور عثمانیه (Nuruosmaniye Camii) یکی از مساجد دیدنی شهر استانبول و از بناهای باشکوه دوران عثمانی است. یکی از ورودی های بازار بزرگ استانبول به سوی این مسجد با عظمت باز می شود. ساخت مسجد با معماری باروک در سال ۱۷۴۸ آغاز شده است. این مسجد که از آثار تاریخی مهم استانبول به شمار می رود، مانند بسیاری از مساجد دیگر به دقت مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است. این مسجد یکی از بزرگ ترین گنبدها را در بین مساجد دوران عثمانی دارد و معماران برجسته ای همچون سیمون کالفا و مصطفی آقا این بنای فوق العاده را خلق کرده‌اند. بنای این مسجد در قرن ۱۸ توسط سلطان محمود دوم آغاز شد که پس از دیدن معماری ایتالیا خواستار ساخت مسجدی با آن سبک بود که مورد مخالفت علمای دینی قرار گرفت اما او در طول دوره عمرش پایان ساخت این مسجد را ندید و ۲۷ سال بعد سلطان عثمان دوم آنرا به پایان رساند. ۱۲ ستون بزرگ، گنبد بزرگ ۲۶متری مسجد و ۳۲ پنجره‌ی آن را نگهداری می‌کنند و بروی گنبد آیه ۳۵ سوره نور حک شده است (الله نورالسماوات و الأرض). برخی معتقدند علت نامگذاری مسجد به نور به خاطر تابش نور زیاد از ۱۷۴ پنجره آن است که صحن مسجد را کاملا روشن نموده است.