امشب انار دل به   حریم    بقا  رسید دردانه ای  به  منزلتی  پربها   رسید شبنم نشست بر گل احساس     اندکی  باران گرفت و فرصت درک دعا رسید از کوچه باغ  ،    دختر پاییز هم گذشت تصنیف ماه و برکه به یک  انتها رسد عمر گذشته شاکی شرمی  مدام بود شاهد   شبانه بر صحت مدعا رسید حال دل   و حکایت بارانِ نیمه شب تفسیر  آیه آیه ی مژگان جدا رسید در رونق  تفألِ نو  بر دوچشم مست میخانه ها به حرمت  دارالشفا رسید آذر  حدیث   مهر به یلدا سپرد و رفت وقتی  اذانِ عشق به یک ربّنا رسید دنیا  برای بودن باهم غنیمت است   زنگِ رحیلِ رفتن وهجران رسا رسید با پیچ وتاب  بازی پنهان لحظه ها فرصت برای برگه ی آخر فرا رسید در های وهوی  کوچه ی    مهتابی غزل یلدا    به قدر ثانیه ای هم     به ما رسید #نرگس_دُرَّکی 🍁اولین قدمهای زمستانتان گرم گرم  📚باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/1953824982C612157fcb7

سخن گفتن بدونِ درک این باور نمی ارزد گلستانِ جهان بر چادر مادر نمی ارزد به دنیای دنی ،هرگز نبندی دل ،که می راند رحیلِ عشق ، بر جاماندنِ آخر نمی ارزد لباس عافیت تن‌پوش ایامت شود دائم که هرخلعت به این دردانه ی داور نمی ارزد نشو غره به ایام شباب و حال واحوالت  زمین خوردن ، به زیرِ پای این مهتر نمی ارزد صدف نیکو شود وقتی که دُری درمیان دارد به راه  عشق بی پروا نثار سر نمی ارزد تمامِ بزمِ عیش و نوشِ مهرویانِ خوش منظر به گرمای خمِ آغوش یک همسر نمی ارزد هزاران استجابت از ، دعای مرشد و زاهد به تعبیر دعای ساده ی مادر نمی ارزد کلاغ قصه ی ما هم به منزل می رسد آخر طواف خانه ی مادر به خیر وشر نمی ارزد #نرگس_درکی میلاد باسعادت حضرت زهرا سلام الله علیها  و روز زن  مبارک 🌸 باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید. https://eitaa.com/joinchat/1953824982C612157fcb7

امشب به نام مرد غزل می‌کند سجود در نِی  نی نگاه غریبانه ی   شهود استاد عشق ورد زبانش فقط علیست تدريس مشق عالی اعلاست در وجود حاشا نکن که پرده دری کرده کعبه هم آزادِ از تکلفِ  پنهانِ در قیود تا عاشقانه نبض زمان تند می‌زند تقریر نام نامی مردان کند نمود گل واژه ها  به حرمتِ دل می کند قیام عرض ارادتیست  بر این،  بی کرانِ جود امشب عبور می کنم از  مرزِ  واژه ها   با مطلعی به رنگِِ  دل از گنبد کبود  در هر نفس به مرز یقین می رسم عیان    دل،برده از  دعای  پدر ، بی بهانه سود هرم نفّس  به آتشِ  دل  طعنه می زند کین تکیه گاهِ امنِ عیار است ، در وجود  رخصت اگر نموده، کلامم به احترام سرخم کند به رسم ادب با دو صد درود #نرگس_دُرَّکی # روزتان تا همیشه مبارک 📚باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید https://eitaa.com/mketab

اگر محوِ دریای نورت شوم غریقِ زمانِ ظهورت شوم چنان از من و ندبه ها بگذری که سرمستِ عطرِ عبورت شوم اگر در طوافِ دلت گم شوم نشانی به انگشتِ مردم شوم بماند به چنگالِ بغضم نفس که محتاجِ یک دم ترحم شوم اگر خیسِ بارانِ  معنا شوم دراین واژه ها باتو تنها شوم به شیرینی درکِ هر جمعه باز اسیر تو دربندِ رویا شوم اگر در چلیپای دل کج شوم به فرشِ قدوم تو یک رج شوم کِشد لحظه ها، بردلم چوب خط که درانتظارت مدرَّج شوم اگر با مریدانِ مطلق شوم به دنیای عشق ِ تو ملحق شوم بیارزد که در آخرین لحظه ام شنیدار صوتِ "انا الحق "شوم #نرگس_درکی 💠میلاد منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) مبارک 💠 📚باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید @mketab

می زنم روی شانه ام اینبار می تکانم تمام بود و نبود خستگی های سال کهنه  که رفت عاشقی های زیر سقف کبود می نشینم میان پنج دری شعر می گویم از گل وبلبل بوی باران نسیم نوروزی غرق مستی کند تمام وجود می‌سپارم تمام احساسم به تکانهای شاعرانه ی باد آرزو می کنم عیان ، برای شما شادی  ساده ی  بدون قیود    #نرگس_درکی بهاری باشید و برقرار نوروزتان سرشار از آرامش و سلامتی بوسه های بهار مهمان لحظه ها تان 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 📚باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید @mketab

خواب دیدم پشت پرچین رفتن یک شیر را با  موذن بانگ  می زد همزمان تکبیر را زیر و رو کردم تمام شب کنار پنجره با دل آشفته ام این خواب بی تعبیر را شیر وتکبیر و سکوت نیمه شب درکوچه ها ذهن مغشوش ازکجا آورده این تصویر را زنده کرد آهنگ باران در مصاف شیشه ها اشکهای کودکان وظرف های شیر را یادم آمد اوج ِ معراج و شکوه سرمدی شیرحق و معنی ی گلواژه ی تطهیر را خواند  ذهنم بعد آن از  آبگیر معرفت جمع انصار و مهاجر آیه و تبشیر را ذکر" اَتمَمتُ لکم" فریاد زد برگوش جان تا بر اندازد کنون ازپای دل زنجیر را ناله های چاه درگوشم طنین انداز کرد رنج نخلستان و آن غمنامه ی تکفیر را در نماز و مسجد و محراب رسوا کرد باز کوفه و اندیشه ی مردان بی تدبیر را قدر را امشب گره دادم به پیمان غدیر اینقَدَر محکم که می ببندد نخ تقدیر را؟ از خراسان دلم پرواز کردم تا نجف این کبوتر می شناسد واژه ی  نخجیر را دست‌ها وقتی مرید کنج سقاخانه اند با رضا معنا کند صحن دلم تنویر را زیر ایوان طلا  قطعا اجابت می کند او،دعای بنده ی سرتا به پا تقصیر را #نرگس_درکی 📚باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید @mketab

شب قدر است بیا ضربه به این در بزنیم باتوسل پلی از کوفه به محشر بزنیم  گونه ها خیسِ شود از نمِ بارانِِ دعا به شفاخانه ی تقریر ِ زمان سر بزنیم تا  بخوانیم خدارا، همه با صوتِ جلی شاهراهی به درِخانه ی حیدر بزنیم برسانند ملائک به سماوات"العفو" دست بر دامنِ این گنجِ  مقدر بزنیم ذکرِ"الغوث "بخوانیم و "أجِرنا"امشب مُهر وامضا  ، به گذرنامه ی آخر بزنیم #نرگس_درکی #التماس_دعا 📚باشگاه کتابخوانان مشهدی را در ایتا دنبال کنید @mketab