eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
154 دنبال‌کننده
782 عکس
156 ویدیو
3 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا امیرالمومنین تو، به قلبم سکینه نازل کن شان آیات محکم قرآن حب تو میرهاند ازآتش صاحب آن بهشت جاویدان علم آدم وفهم ابراهیم زهد یحیی وقدرت عیسی شهر علمی که بود پیغمبر درب آن با تو میشود معنا آیه ی ان ما یرید الله ای تمام حقیقت پاکی شده دور ازتو شر هر عصیان متعلق به عرش افلاکی مثل هارون برادر موسی توشریک صدیق طاهایی معجزه آشنای دستانت مایه ی افتخار زهرایی عابر کوچه های تنهایی چه کسی بوده لایق صحبت حرفهای تو دردل چاه است بغض لبریز از غم غربت عدل میمیرد و تنش سرد است چقدر بعدتو گرفتاری وخلافت به کفر آغشته ست شده بازیچه دین ودینداری خوش به حال دل همان سائل قسمتش شد نگین وانگشتر یا علی جان فقط نگاهم کن تا شود حال من کمی بهتر @mkomeit
تقدیم به محضر مبارک ونورانی پیام آور رحمت حضرت محمد مصطفی صل الله علیه وآلله باید ازمهربانی تو نوشت به قلمها اشاره ای فرما ای سزاوار مدح بی پایان باعث خلقت همه دنیا دار عالم پر از ابوجهل و... کینه محصول قلب نادان است چقدر حرف مفت هم بزنند نور ونام تو ثبت قرآن است یادشان رفته قصه نجران؟؟!!! یا حرا و حوادث معراج... اصلا اینها شبیه کابوسند عقل و وجدان همه شده تاراج هرکسی برعلیه تان باشد کاش میشد که بشکند دستش خسته گی قسمت دلش باشد... سایه در سایه ها شود بختش ما که سعدی نبوده ایم اما عاشق یک نگاهتان هستیم خوب و بد رابخر دراین بازار به دعا وبه اشک دلبستیم... @mkomeit
پروانه شدن کار به دستش داده هم ساغرو هم باده به نام افتاده ای راز حضور و جلوه ی شیدایی غلطیده به خون شهید فخری زاده @mkomeit
از زبان مادر دختری که شاگرد مکتب سیدالشهدا علیه السلام بود و ناجوانمردانه به شهادت رسید...‌ ناله سهم من شد و، آلاله سهم پیکرت می شود خاکستری دیگر جهان مادرت در گلوی قاصدک ها آه سردی ریخته دائما خون می چکد از چَشمهای کشورت آرزو های مرا دیگر غبار غم گرفت خوش به حالت پر شده از شهد کوثر ساغرت قحطی لبخند تو از خشکسالی بدتر است یادگاری مانده در ذهنم نگاه آخرت... مثل اوراق کتابت...وای نه....من رو ببخش😭 حتم دارم بر نمی دارد کسی انگشتر ت.... اشتیاق پر زدن تا کربلا را داشتی.... می وزد عطر بهشت از خط به خط دفترت... اینهمه اندوه را آخر کجا پنهان کنم؟ چون چراغ خانه بودی در کنار مادرت... @mkomeit
چادرش تاج بندگی عزت زینتی که نشانی از زهراست تار و پودش از عشق از نور است ساده اما ببین عجب زیباست روسفید از توجه زینب اسم او از قلم نیفتاده زیر الطاف رحمت حق است این امانت به دست او داده جایگاه مقدس یک زن در حریم نجابت باران دامنش آشنایِ با معراج چون فرشته شبیه یک انسان ژست یک زن همیشه آزادیست زیر چادر مصون و محفوظ است او به سبک حیا و عفت باز چشم شیطان هرزه را می بست شعله های هوس بسوزاند ؟!!! سپر چادرش اجازه نداد کم نشد تار مویی از سر او طالع اش در مدار سعد افتاد عشق کربُبلا به دل دارد آرزویی که آخرش باشد بخرد مادری نگاهش را .... کفنش چادر سرش باشد.... @mkomeit
رو زدم تا به علی واژه به دامانم ریخت خط به خط جان به تن دفتر بی جانم ریخت احسن الحال نبودست اگر احوالم رنگ نوروز گل وسبزه به چشمانم ریخت طعمی از نان ونمک را به من ارزانی داشت برکت را همه در ظرف نمکدانم ریخت گفت از خاصیت عشق عطش بی تابی اشک پیدا شدو در چاک گریبانم ریخت تیرگی سهم من از خانه ی دنیا شده بود صبح بر صحن نفس گیر شبستانم ریخت شیعه باید بزند سنگ علی برسینه تاکه باران بزند در سحر آدینه @mkomeit
روزی در آنجا صبح پیدا می شود حتماً پاک از سیاهی ها و بلوا می شود حتماً این سرزمین قلب جهان مسلمین باشد آنجا سرود عشق اجرا می شود حتماً یک سیب را هرگز نخواهد چید اسرائیل دیگر برایش خواب و رویا می شود حتماً نفرین به هر کس که سکوتش را نشان داده همراه صهیون خوار و رسوا می شود حتماً سردار دلها وعده ی آزادی اش را داد یک انقلاب ناب برپا می شود حتماً روزی غبار از آسمان قدس خواهد رفت هر نقطه اش سبزو دل آرا می شود حتماً با انتفاضه شاهد پایانشان هستیم یک غده بدخیم امحا می شود حتماً پنهان نخواهد شد صدای کودکان در جنگ روزی در آنجا صلح پیدا می شود حتماً وقتی که دست مهدی صاحب زمان با ماست آری تمام قفل‌ها وا می شود حتماً @mkomeit
بهترین سود جهان دانستن قدر تو بود قیمت و قدر تورا از بخت بد نشناختیم ماه رحمت ماه قرآن ماه مهمانی و نور پرده پوشی کن نگیری، دستمان را باختیم @mkomeit
نامت کنار آرمان و اسم روح الله مردانگی غیرت شهادت با تو شدهمراه دنیای ما بیچاره ها خاکستری مانده سوز دلی داریم همراهش هزاران آه از انعکاس دوربین‌ها انتظاری نیست وقتی خدا از نیت پاک تو شد آگاه شب بود و مثل روز روشن بود پیغامت از کربلا گفتی سخن در لحظه‌ای کوتاه ایثار تو تحریف خواهد شد ولی غم نیست باید بریزد مادرت خون گریه را در چاه بغض غریب دخترت تفسیر دلتنگیست پایش نمی لرزد ولی، از این غم جانکاه شاه خراسان ناظر خیرالعمل ها بود نائل شدی بر پای بوسش اول این ماه @mkomeit
روزی در آنجا صبح پیدا می شود حتماً پاک از سیاهی ها و بلوا می شود حتماً این سرزمین قلب جهان مسلمین باشد باهر تپش اسلام احیا می شود حتماً یک سیب را هرگز نخواهد چید اسرائیل دیگر برایش فتح رویا می شود حتماً نفرین به هر کس که سکوتش را نشان داده همراه صهیون خوار و رسوا می شود حتماً سردار دلها وعده ی آزادی اش را داد یک انقلاب ناب برپا می شود حتماً روزی غبار از آسمان قدس خواهد رفت هر نقطه اش سبزو دل آرا می شود حتماً با انتفاضه شاهد پایانشان هستیم آن غده ی بدخیم امحا می شود حتماً پنهان نخواهد شد صدای کودکان در جنگ روزی در آنجا صلح پیدا می شود حتماً وقتی که دست مهدی صاحب زمان با ماست آری تمام قفل‌ها وا می شود حتماً @mkomeit
سخت عاشق شدی تو ای غزه ردّ خون روی گونه هایت هست تو به پایان نمی رسی هرگز غم اگر روی شانه هایت هست می روی سمت نقطه ای پرنور می رسد مژده ی ظهور از دور صلح درجمعشان فقط حرف است کرشده گوش سازمان ملل وخودش را به خواب زد یونیسف مرهمی هم نداشت حداقل..‌ «چه بگویم نگفته هم پیداست» دسته دسته همایش شهداست به کدامین گناه میسوزند جرم این مردمان وطن خواهی ست انتفاضه مقدس و حق است غیراز اینها نبوده و هم نیست... محو خواهد شداز زمین صهیون زیر خاکسترش شود مدفون پایه ی سست و نحس اسرائیل درنهایت به لرزه افتاده قدس قطبِ جهان اسلام است که خدا هم شرف به آن داده حق بوَد تا همیشه پا برجا ظلم اما رود به باد فنا آسمان شد به رنگ خاکستر کودکان میل کهکشان دارند همه رؤیا یشان به خون غلطید از جهان مهر را طلب کارند کاش می شد که حاج قاسم بود لرزه افتد به جان ننگ یهود با شهادت دوباره زنده شوی لطف حق شامل تو خواهد شد خونِ این کودکان مظلومت از ابر قدرت آبروها برد سرخود را بگیر بالاتر قسمتت میشود دوباره سحر ریشه ی محکمت ولی مانده عاقبت سرنوشتتان سبز است سیب و زیتون اگر چه زخمی شد خالق مهربان که اینجا هست عشق مرهم شود به هر زخمی صبر کن تو فقط زمان کمی هرگز ازپا نیفتی ای غزه مثل آهن که آبدیده شده انتقام از یزید نزدیک است آیه های ظهور دیده شده منجی و ذوالفقار و یک بیرق «زهق الباطل»است و «جا ٕالحق» / ۲۶مهر۱۴۰۲ @mkomeit
پایان اگر این است از پایان نمی ترسیم در راه جانان از نثار جان نمی ترسیم پیراهن سرخ شهادت را به تن کردیم از چنگهای نحس خون خواران نمی ترسیم دشمن چه درکی دارد از این آرمان ما باشد مسلح تا بن دندان نمی ترسیم کافر اگر هر طرح شومی را بریزد باز هستیم زیر سایه ی قرآن نمی ترسیم شمع وجود حاج قاسم شعله ی عشق است پروانه اش هستیم،از طوفان نمی ترسیم روشن ضمیران از نگاهش درس می گیرند از طعنه ی بی حد ،این و آن نمیترسیم ما دل به دریا ها زدن را هم بلد هستیم حتی اگر که بشکند سکان نمی ترسیم ما جرممان دلدادگی شد سنگها خوردیم از فاصله از تلخی هجران نمی‌ترسیم غیر از اذان درگوشمان خواندند این جمله «هیهات من الذله»در میدان نمی ترسیم @mkomeit
از زبان مردم مظلوم فلسطین از فلسطین عزت بسیار می‌ماند به جا از یهودی تلّی از آوار می‌ماند به جا صد شرف دارد مترسک بر همین اعراب لال لکه ننگی از این آمار می‌ماند به جا زندگی در غزه بیتی تکه تکه می‌سرود در صدای مادران اشعار می‌ماند به جا همچنان همخانه عشقیم و در طوفان سخت آخرش هم لطف این دیدار می‌ماند به جا بین لالایی مادرها برای کودکان معنی و مفهومی از ایثار می‌ماند به جا زندگی برما اگر آسان نگیرد محکمیم گرچه گاهی قصه‌ای خونبار می‌ماند به جا ای« فلات صلح و زیتون »میهن زخمی من از جراحت‌های تو گلزار می‌ماند به جا اشک تو تبدیل لبخندی مداوم می‌شود این خبر درصفحه اخبار می‌ماند به جا @mkomeit
آرمان‌های بلند شهدا شکل گرفت نور امّید در این قائله‌ها شکل گرفت دست حق ضربه ی کاری زده بر اسرائیل ضربه این بار چه آسان و به جا شکل گرفت هدف تیر عذاب است خودش هم فهمید جای هر قهقه آهنگ عزا شکل گرفت ذهن ظلمت زده‌ها گرچه پر از پوشال است چشمشان باز شد و روز جزا شکل گرفت گنبد آهنی و لحظه نابودی آن وچه خوب است که تحلیل قوا شکل گرفت وحشت و بهت ،فلج کرده حرامی‌ها را درد حاکم شد و گرداب بلا شکل گرفت ته خط است، به بن بست رسیدن را دید مثل آن لحظه که اعجاز عصا شکل گرفت @mkomeit
مُزدِ خدمت‌های خالص شد شهادت آخرش روز بارانی دعایت شد اجابت آخرش تو چه گفتی با امام هشتمین در خلوتت؟ سرنوشتت شد چنین ختم سعادت آخرش از مه و از کوه‌ها راحت عبورت داده‌اند چون رسید از آسمان بوی رضایت آخرش حتم دارم بوده رویای تو پرواز از قفس زد به این رویا خدا رنگ حقیقت آخرش آنقَدر ثابت قدم بودی برای خادمی تا گرفتی از رضا اذن زیارت آخرش لحظه‌ها رد می‌شوند و کاممان تلخ است تلخ ریخت اشک حسرتش را میز خدمت آخرش @mkomeit
چون که رخ داد، نیمه‌ی خرداد غصه‌‌ی هجر، ماه ماتم شد هرگز از یادمان نخواهد رفت نوبهار از جهان ما کم شد راه افتاده بود سمتِ زمین خبر از راه آسمان بدهد رفت در امتدادِ نور آخر تا به ما راه را نشان بدهد اهل ایمان و عابد و صالح فیلسوف و ادیب و عارف بود بگذرد هر کس از دل طوفان می‌رسد تا به خانه مقصود چون نگینی به خاک افتاده جان رفته ز پیکر ایران خم نشد لحظه‌ای سرش حتی جلوی نارفیق و نامردان صبح صادق نشسته در چشمش راه همواره روشنش پیداست سربلندی اگر به دست آمد چون مرید امام عاشوراست پرچمش از همیشه بالاتر شده از قدرتش جهان مبهوت گوش تاریخ از کلامش پر نرود زیر سلطه طاغوت «پای عشقش همیشه مردانی » جان خود را کنند ارزانی از رئیسی گرفته تا مالک همت و قاسم سلیمانی می‌رسد دست حضرت موعود انقلاب این حماسه ی پرشور پای عهدش نشد هرگز سست که ببیند طلوع صبح ظهور ۱۴۰۳/۳/۱۲ @mkomeit
درمحضرت پر میکشم تا آسمان هر بار آغوش بازت عشق را داده نشان هر بار با این همه بار گناه و معصیت اما دادی به دستم نامه با مهر امان هر بار آشوب ها دلشوره ها جا مانده در شهرم با دعوتت وقتی که باشم میهمان هر بار دنیای بیرون و درونم زرد شد رنگش در هر شرایط مهربانی مهربان هربار ظرفیتم کم بودو احسان تو بیش از بیش میریختی دریا درون استکان هر بار هدیه به غیر از اشک چیزی را نیاوردم دادی تو بهتر از نبات و زعفران هربار مانند تو ما بی قرار روضه ها هستیم طوری که دردش می رسد تا استخوان هر بار یک حس خوب و فوق العاده با شما دارم وقتی مزارم پر شود از عطر تان هربار @mkomeit