💠نقش شهید قدوسی در خنثی سازی یک کودتا 🔸 آنچنان که از اخبار موجود درباره حوادث ۷ تیرماه ۱۳۶۰ به دست می‌آید؛ عملیات آن روز منحصر به حزب جمهوری اسلامی نبود. کما اینکه کمتر از ۲۴ ساعت پس از آن به کاظم افجه‌ای به سوی آیت الله #محمدی_گیلانی ، شهید سید اسدالله #لاجوردی و تنی چند از مسئولان اوین حمله کرد که با ایثار شهید #کچویی نقشه ترور مسئولان حاضر در #اوین که می‌توانست زمینه‌ساز آشوب در زندان و تبدیل شدن آن به یک مرکز #فتنه شود، ناکام ماند. 🔸 مرحوم احمد #قدیریان که معاون اجرایی شهید آیت الله #قدوسی بود، در مصاحبه‌ای که با او داشتم گفت: «ما به آقای‌ قدوسی گفتیم که تعدادي از نیروهای مردمی داریم که اینها را به عنوان گشت شب در سطح تهران ساماندهی کرده‌ایم، می‌توانند کارساز باشند. در حادثه انفجار حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر، گشت شب به ما خیلی کمک کرد. من ساعت یک نیمه شب از حزب به خانه آقای ‌قدوسی رفتم. آن موقع هنوز سقف از روی جنازه‌ها برداشته نشده بود. زمانی که جرثقیل آمده بود، قدرت بلند کردن سقف را نداشت و جرثقیل بزرگ‌تری را آورده بودند و تقریبا تا ساعت چهار و پنج صبح هنوز جنازه‌ها را بیرون می‌آوردند. ساعت یک منزل آقای ‌قدوسی رفتم و دیدم ایشان منقلب است و حرف نمی‌زند. گفتم: «از شهید بهشتی خبرندارم.» گفتند: «آقای ‌بهشتی رفت. آقای ‌بهشتی صورتش له و دستش قطع شده.» و گریه کرد که دیگر ما به هم ریختیم. در همین اثنا بود که #حاج_‌احمدآقا از بيت زنگ زدند و گفتند آقای ‌قدوسی طبق اخباری که ما داریم می‌خواهند در طول این دو سه روز تمام پل‌هاي #تهران را تخريب كنند. به کمیته و شهربانی و ژاندارمری اعلام کنید که آماده باشند. آقای‌قدوسی از آن اتاق آمد، دیدم منقلب است. گفتند: «حاج ‌احمد آقا چنین پیغامی داده‌اند.» آمدم در پل رومی و به دوستان زنگ زدم و آمدند. نزدیک به ۲۰۰ نفر نیرو و گشتی آماده کردیم و در سطح تهران قرار دادیم و همه پل‌ها را گرفتيم. هر حرکت و عمل مشکوکی را حکم داشتیم و دستگیر می‌کردیم [... با مدیریت شهید قدوسی] موفق نشدند کارشان را انجام دهند و با توجه به #هواپیما یی که آوردند برای کودتا، [اما] موفق نشدند و همه‌شان #فرار کردند.» 🔸 ابعاد دیگر اقدامات طراحی شده همزمان با انفجار دفتر #حزب_جمهوری_اسلامی در فاصله یک هفته از عزل بنی‌صدر برای آنچه از منظر شهید قدوسی و یارانش #کودتا شناخته شده بود، از گره‌های بازگو نشده‌ای است که کمتر به آن پرداخته شده است... @mm_eslamy

توضیح شهید لاجوردی درباره علت انجام اعمال خلاف قانون بخش‌هایی از سخنرانی شهید لاجوردی در ۲۹ دی‌ماه ۱۳۶۳ هنگام خداحافظی با همکاران: بعضی از برادران حکام شرع گفته‌اند خب بگوید قضایا چیست. اگر مسئله عفو است که شما عفو می‌کنید و لاجوردی هم آزاد می‌کند، نگه نمی‌دارد، البته با همان شرایطی که می‌بینید که من مرتباً کنارش می‌نویسم با نظرخواهی دادستانی نبوده که مسئولیت‌ها مستقیم و غیرمستقیم به عهده‌ خود آقایان باشد. [....] برادران در ماشین می‌گفتند لاجوردی بماند هم کاری نمی‌تواند بکند. شما می‌دانید من آدمی نیستم که در اینجا کوتاه بیایم. فقط یکجا کوتاه می‌آیم که بارها گفته‌ام و به جان همه‌ شما سوگند این جوری است و آن هم اینکه اگر امام به من بگویند برو توی آتش، بی‌پروا می‌روم. دلم می‌خواهد یک بار أمام این را امتحان کنند. اگر آتشی در این وسط روشن کنند و امام به من بگویند برو در آتش من می‌روم در آتش. به قول شما ممکن است آتش ابراهیم باشد. من این جوری هستم. اما اگر می‌بینید آن را و این را می‌گیرند و من هیچی نمی‌گویم، علت دارد. برای اینکه امام به من گفتند در دادستانی باش و حرف شورا را هم گوش کن! این جوری نیست که من نتوانم، خوب هم می‌توانم. همین! علتش این است. [....] شما را به خدا ببینید می‌گویند خلاف قانون و چنین و چنان بوده. گفتم اول یک خلاف قانون ما را بگویید [....] کدام کار خلاف قانون بوده؟ ولی من خلاف قانون را می‌گویم که این خلاف قانون هست یا نه که آقای اشراقی زیر نظر دادیار و دادستان کار نکند و مستقل کار کند؟ [....] یا همین ۵۲۰ عفویی‌هایی که ۲۸۰ تایش آزادی و باقی هم تقلیل مجازات است. در قانون هست که دادیار زندان، مسئولین زندان و دادسرا و حکام شرع نظرشان را بگویند و از دیوان عالی کشور تقاضا کنند، رئیس دیوان عالی کشور خدمت امام برود و اگر موافقت کردند عفو شود. مگر قانون این نیست؟ ابلاغ هم کردند. [....] این ۵۲۰ تا را آقای مجید انصاری نوشته عفو شوند. آنها هم گفتند باشد. می‌پرسی آقا چرا این جوری؟ می‌گویند می‌رویم پیش شورای عالی قضایی هیات عفو را امام منصوب کردند و قانونی است، اما انصاری که نمی‌تواند بگوید چه بکن چه نکن. اگر دیوان عالی کشور هم بخواهد یکی را مشمول عفو قرار بدهد، راه قانونی‌اش این است. [....] به هر صورت ببینید خلاف قانون هم است، اگرچه از ناحیه‌ی ما نیست [...].