eitaa logo
نگهبان
1.9هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
143 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
19.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ روزبرگ_شیعه 🎧 پادکست مناسبت: سالروز رحلت حضرت (ع) موضوع: «» ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
◾️قسم به کسی که محمد را به حق به پیامبری برگزید ، اگر پدرم ( حضرت ابوطالب ) در حق همه گناهکاران روی زمین شفاعت کند، خداوند می‌پذیرد. و اَلَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً، لَوْ شَفَعَ أَبِي فِي كُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اَللَّهُ [ علیه السلام ] 📚الأمالي (للطوسی) ج۱ ص۳۰۵ ▪️سالروز وفات حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) تسلیت ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت! بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر یا حسن، سفر کربلا گرفت! با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم... باید تمام صحن حسن را طلا گرفت : روی قبر خاکی ات طرح ضریحت می کشد آرزوها دارد این نـوکـر برایت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، عجل_فرجهم ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍   ‌   ‌   ‌ هنگام اذان به افق تهران اللهم عجّل لولیک الفرج  «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما» اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ وَ الْعَنْ اَعْدٰاءَهُم ْاْجمَعین با التماس دعای فرج و پیروزی رزمندگان مدافع اسلام و حریم اهل بیت (ع) ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ۸ بهمن ۵۷؛ کشتار مردم تهران در میدان انقلاب به دست نظامیان پهلوی‌، تحت هدایت ژنرال هایزر آمریکایی ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 ماجرای 8 بهمن‎ماه 1357 و دستور عجیب ژنرال هایزر ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
یه روزایی تو زندگیمون هست، که هیچ اتفاﻕ خاصی نمیوفته، ما به این روزا میگیم تکراری، خسته کننده...! ولی حواسمون نیست که میتونست اتفاقات بدی تو این روزها بیفته، که روزی صد بار دعا کنی کاش همون روزای تکراری باز هم تکرار بشن… خدایا به خاطر همه‌ی روزهای تکراری اما بی مصیبتت هزاران بار شکرت...🌸 ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
روزگاری در زدن هم اصولی داشت ، کوبه زنانه داشتیم و مردانه... و وقتی در زده میشد صاحب خانه میدانست آنکه پشت در است زن است یا مرد و بر آن مبنا به استقبال او میرفت، زندگی ها در عین سادگی در و پیکر و اصول داشت... مردها کفشهای پاشنه تخم مرغی میپوشیدند تا از صدای آن از فاصله دور در کوچه پس کوچه های تو در تو خانمها بفهمند نامحرمی در حال عبور است... منزلها بیرونی و اندرونی داشت و از ورود مهمان تا خروجش طوری منزل ساخته شده بود که متعلقات به تکلف نیفتند... آن روزگاران امنیت ناموسی چندین برابر این زمان بود، نه سیستم امنیتی در منازل بود و نه شبکه های مجازی برای پاییدن همدیگر... اطمینان و شرافت و وفاداری و نگه داشتن زندگی با چنگ و دندان و آبروداری زوجین اصل زندگی بود... من هرگز بخاطر ندارم کسی مهریه ای اجرا بگذارد و دادسراها این همه پرونده طلاق و درخواست طلاق و فرزندان طلاق... نه ال سی دی بود نه اسپیلت و لباسشویی، صابون مراغه ای بود و دستان یخ زده مادر در زمستان که با گریسیلین ترکهایش را مداوا میکرد... و پدری که سر شب دم غروب خونه بود و خیز برمیداشت زیر کرسی و مادر کاسه اناردون کرده روی کرسی میگذاشت و نصف بدنمان زیر کرسی و سر و کله کز کرده در بیرون آن،با لباسهای ضخیم... پاییزی پر باران و زمستانی پر از برف داشتیم یادش بخیر همه چکمه داشتیم و تا لبه چکمه برف می آمد،هم زمین برکت داشت هم آسمان... سفره مان برنج بخود کم میدید،اما صفا و سادگی داشت... و پنج ریالی پدر در صبحگاه مدرسه میشد نصف نان بربری با پنیر... آن روزها پشت این دربهای کوبه دار با هم حرف میزدند خیلی گرم و صمیمی... تابستان ها چقدر روی تخت های چوبی ستاره شمردیم و لذت آسمان بی غبار را بردیم... چه حرمتی داشت پدر و مادر... و پولها و مالها چه برکتی... چقدر دور هم حرف برای گفتن داشتیم، و چقدر از خدا میترسیدیم... کله صبح قمری ها(یاکریم ها) میخواندند ، با دوچرخه درخونه ها نون تازه و عدسی و شیر می آوردند محال بود کسی یازده صبح بیدار شود... زود میخوابیدند و سحر بیدار میشدند و بهترین رزقها را دریافت میکردند، زمستون برف وشیره میخوردیم و خیلی چیزی برای خوردن پیدا نمیشد و بهترین غذا را جمعه ها میخوردیم، آنروزها مردم چقدر به یکدیگر رحم میکردند و مهربان بودند و گره گشا و اعصابها حرام ترافیک و ... نمیشد... نفهمیدم چی شد ولی برف و کرسی و ستاره ها و کاسه بی تکلف انار و درب کوبه دار و دورهمی ها همه یکباره جمع شد... حالا ما مانده ایم و دنیای بی خیر و برکت و دربهای ضدسرقت و آدمهایی که سخت فخر میفروشند و متکبرند گویی هرگز نمیمیرند و چنان دنیا دارند که گویی برای آن آفریده شده اند... چقدر نعمتها از کف رفت و ما خواب خوابیم. ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
با آینه‌های پاک خویشاوند است با رایحۀ بهار در پیوند است در شصت‌و سه‌سال لب به نفرین نگشود پیغمبر ما معجزه‌اش لبخند است 🌸 ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban