هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢تحفهای اصفهانی اندر باب بیحجابی💢 (1)
صفحه 1 از 3
الان که در حدود ساعت 4 بامداد در حال خستگی این مطلب را مینویسم، چند ساعتی است که از یک سفر حدود 50 ساعته از اصفهان برگشتهام.
سفری خانوادگی که در آن باغ پرندگان، سی و سه پل، زینبیه، اکواریم، پارک جنگلی ناژوان را قریب به 25 ساعت از نزدیک مشاهده کردهام.
🔹 و اما گزارشی از این سفر:
➖در اماکنی که ذکر شد (به جز پارک جنگلی ناژوان که تعداد کمتر بود)، تقریبا بین 15 درصد سر برهنه (بیحجاب) به چشم میآمد.
➖تقریبا به همین مقدار هم محجبه دیده میشد. (این تعداد در پارک جنگلی ناژوان بیشتر بود که شاید علت آن این بود که اماکن دیگری که ذکر شد، توریستیتر محسوب میشوند.)
➖تقریبا اکثر قریب به اتفاق جامعه مذهبی، تذکر لسانی هم نمیدهند و با تعدادی از آنها که صحبت کردم قائل بودند: «ما مردم نمیتوانیم درگیر شویم و این کار حاکمیت است و ما حداکثر بتوانیم به لطافت تمام تذکر لسانی بدهیم». بگذریم که همین ها هم اکثر تذکر لسانی لطیف و لیّن هم نمیدادند.
➖به جز بخش «آکواریم»، در بقیه مکانهایی که گفته شد، هیچ تذکر و یا هشداری از توسط متولیان اداره و بخش حراست به مراجعه کنندگان داده نمیشد و البته این بار هم یک بنر بزرگ بر سر در همه این اماکن زده بودند که «از دادن خدمات به افراد بیحجاب معذوریم و ... و طبق ماده فلانِ قانونِ فلان کسانی که کار حرامی را در سطح عموم جامعه انجام دهند، تا فلان تومان جریمه میشوند یا تا فلان تعداد شلاق میخورند. 🧐🙃»
➖ در بخش آکواریوم، چند جوان تقریبا شیک پوش امروزی که ازانتظامات آنجا بودند و هر چند دقیقه یکبار فریاد میزدند: «عکسبرداری و فیلمبرداری از ماهیها با فلش ممنوع است»، با دیدن خانومی که شال و روسری به سر نداشت، نه خیلی آهسته و نه خیلی بلند میگفتند: «لطفا روسری و شالتان را روی سرتان بیندازید!». این تقریبا مؤثرترین کاری بود که درباره حجاب در این چند روز دیدهام.
➖البته بودند افراد مذهبی که هنوزهم به صورت خودجوش پیگیر تذکر زبانی به بیحجابها بودند و عرصه را خالی نکرده بودند. در مواردی هم بعضا لااقل به صورت کوتاه، تأثیری هم میگذاشتند، ولی با دور شدنشان معمولاً دوباره شالها و روسری ها به وضع قبلی برمی گشت. البته برداشت من این است که در موارد اثرگذاری هم اینکه مخاطب نمیدانست اینها مسئولیتی دارند یا بدون داشتن مسئولیت رسمی اقدام به تذکر کرده اند، بی تأثیر نبود. مسئول انتظامات بودن، یکی از وجوه تأثیرگذاری تذکرات لسانی بود. به نظرم میرسد که «تذکر لسانی» در نظام معنایی عموم مردم، کاری حاکمیتی است نه عمومی (کاری به اینکه این تلقی درست است یا نه، ندارم.)
➖حدود 3 الی 4 درصد، پا را از بیحجابی فراتر گذاشته بودند و برخی با شلوارهای شکاف خورده و برخی با لباسهای کوتاهِ نیم تنه و برخی با پیرهن و دامن و برخی با آرایشهای وحشتناک و برخی با دوچرخه سواری و ...، سعی در افقگشایی در عرصه بیحجابی داشتند و به قول برخی دوستان، داشتند برای آینده، تصویرسازی و افقپردازی میکردند.
ادامه دارد:👇
قسمت اول:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1320
قسمت دوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1321
قسمت سوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1322
#عقلانیت_انقلابی
#تمدن_نوین_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#بیحجابی
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢تحفهای اصفهانی اندر باب بیحجابی💢 (2)
صفحه 2 از 3
➖چند نکته راهبردی را کوتاه و البته صریح عرض میکنم:
1️⃣ ایده تذکر لسانی عمومی به این معنا که همه متدینین راه بیفتند و خودجوش تذکر لسانی بدهند، به علت عدم آموزش و مهارت لازم عموم مردم و همچنین به علت به دنبال بهانه بودن دشمن، بسیار پرهزینه است و منتهی به شکاف بیشتر و بیشتر اجتماعی میگردد.
2️⃣ بهترین و مطمئنترین راه کوتاه مدت برای کنترل گسترش بیحجابی را باید در تذکر لسانی مهربانانه و البته مقتدرانه به سربرهنگان و البته برخورد قاهرانهتر با 3 الی 4 درصد هنجارشکنان (بخوانید تننماها)، توسط کادر حراست و انتظامات اماکن جستجو کرد. رسمیت قانونی که به دنبال خود نوعی اقتدار حکومتی را نمایندگی میکند، موضعی است که در موارد متعددی که شاهد بودم، طرف منازعه و معارضه قرار نمیگیرد؛ بر خلاف امر به معروف و نهی از منکرهای فردی و خودجوش. باید توجه کرد که در حال حاضر بخش زیادی از بیحجابان در حال مزه مزه کردن است و هنوز آنقدر بر ادامه این مسیر تصمیم قاطعی نگرفته است، لذا رها کردن فضا و حساسیتزدایی از آن بسیار خطرناک است و باعث تقویت موضع ایشان میگردد.
3️⃣ البته آنچه گفته شد، اصلا به این معنا نیست که ما نباید «مردمیسازی مبارزه با بیحجابی» را دنبال کنیم. اساساً راه حل اصلی رفع مشکلات اجتماعی را باید در مردمسالاری دینی جستجو کرد، ولی ـ همانطور که بارها این مسئله محل اختلاف با دوستان عزیزم بوده است ـ ، به جدّ معتقدم که نگاه تودهای به حضور و مشارکت مردمی، جز اتلاف انرژی و اصطکاکهای پرهزینه و فرصت سوز عایدی نخواهد داشت و مردمسالاری زمانی امکان تحقق مییابد که با هدایت و رهبری دینی صورت گیرد وگرنه آنچه که اتفاق میافتد، مردمسالاری نخواهد بود، بلکه وضعیت به وضعیت«مردم علیه مردم» تبدیل خواهد شد.
مدعای بنده این است که برای ایجاد موقعیت «مردمسالاری دینی» در هر پدیدهای، باید آن پدیده را به پدیدهای سیاسی ـ ملی تبدیل کرد. این مدعا را قدری توضیح میدهم:
برداشت من این است که هم جریان بیحجاب و هم جریان مذهبی در حال وزن کشی و شرایط سنجی است. امروز جریان بیحجابی در کشور، در حال تست و در حال ایجاد نمونههای موفق همبستگی اجتماعی از طریق بیحجابی به عنوان مهمترین فناوری اجتماعی بروز اعتراضات سیاسی خود است و لذاست که بیحجابی امروز نه یک پدیده صرفا فرهنگی که اساساً یک اکت و کنش پرقدرت سیاسی است که اگر هزینههای این نزاع سیاسی واضح نشود، امکان پیوستن خیل عظیمی از بدنه شل حجاب به بیحجابان و یا بیحجابان به تننمایان دور از انتظار نخواهد بود.
صریحاً عرض میکنم امروز نابودکننده ترین راهبرد برای مواجهه با بیحجابی، #سیاست_زدایی از این پدیده و فروکاهیدن آن به مثابه یک عارضه فرهنگی و اجتماعی است؛ همانطور که در طرح شورای عالی انقلاب فرهنگی (هم طرح زیست عفیفانه و هم طرح اقدام مشترک) به وضوح قابل مشاهده بود. سیاسی بودن یک فعل، یعنی اینکه مسئله، مسئلهی مرگ و زندگی است؛ یعنی مسئلهی بقا و عدم بقای یک ملت است؛ یعنی مسئله، حساستر از یک تصمیم شخصی و یا گروهی و یا صنفی است؛ یعنی مسئله، یک مسئله ملی است!
سیاستزدایی از پدیده بیحجابی، نه تنها شرایط پیوستن قشر شل حجاب به بیحجاب و بیحجاب به تننمایان را فراهم میکند، بلکه بالاتر، امکان فعالسازی انرژی پنهان و عظیم جریان مذهبی در کشور را هم از دست میدهد. سیاستزدایی، به معنای این است که مسئله هجمه به هویت ملی در کار نیست و لذا ظرفیت انگیزش و برانگیختن قدرت واقعی مردم متدین ایران به عنوان بزرگترین نیروی اجتماعی دویست سال گذشته ایران را نخواهد داشت. مخدوش شدن هویت ملی، بزرگترین سرمایه انگیزشی ایجاد عزم ملی برای ویرایشها و اصلاحها بزرگ در کشور ایران است که سیاستزدایی و فرهنگمالی کردن امور تمدنی، آن را نفی میکند و تقلیل میدهد.
ادامه دارد...👇
قسمت اول:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1320
قسمت دوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1321
قسمت سوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1322
#عقلانیت_انقلابی
#تمدن_نوین_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#بیحجابی
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢تحفهای اصفهانی اندر باب بیحجابی💢 (3)
صفحه 3 از 3
فرهنگ برهنگی، آشکارترین نقطه تلاقی فرهنگی تمدن دینی با تمدن غرب است و این یعنی تیزترین و سیاسی ترین لبه نزاع فرهنگی. ولی مشکل جایی است که در ادبیات حکمرانی ما سالهاست، تا صحبت از مقوله سیاست میشود، بلافاصله «حاکمیتی بودن»، «از بالا به پایین بودن»، «غیرمردمی بودن»، «اجباری قانونی بودن»، «غیرمشارکتی بودن» و «اختصاصی بودن» به ذهن میآید، در حالیکه منطق انقلاب اسلامی اساساً بر توأمان بودن امر سیاسی با امر مردمی استوار است و هنر حضرت امام خمینی ره این بود که با آگاهی بخشی و ایجاد بسترِ به میدان آمدن مردم، سیاسیترین پدیدهها مانند ترورها، تجزیهطلبیها، کودتاها، جنگ مستقیم نظامی و ... را به صورت مردمی حل و فصل میکرد ....
در پدیده بیحجاب و این نزاعِ تمدنی هم، بزرگترین اشتباه راهبردی این است که گمان کنیم با سیاستزدایی و فرهنگی اعلام کردن ماجرا، میتوانیم حرکت عمومی و مردمی ایجاد کنیم؛ کسی که چنین گمانی دارد، به گمان من اساساً منطق انقلاب را نفهمیده است ...
اگر میخواهیم در مقابل بزرگترین نماد فرهنگی توسعه مدرن و تمدن ضدانسانی غرب، عزم ملی ایجاد کنیم، باید بر روی این حرف بایستیم که تننمایی و بیحجابی، ایستادن در صف یزدیان زمان و در حکم شمشیر کشیدن بر پیکر بیجان سیدالشهداء علیه السلام است؛ بیحجابی امروز ایستادن در مقابل توحید و تقویت جبهه کفر و الحاد است ... نمیدانم چگونه میتوانم از کژتابیهای این حرف جلوگیری کنم. واضح است به هیچوجه مراد من این نیست که امروز بیحجابی که در خیابانهای اصفهان و تهران و قم میبینیم، یزیدی است و کافر و محارب؛ استغفرالله! بی آبرویی مانند من را چه به این برچسبزنیها! حرف من این است که تا وجه سیاسی یک عمل خُرد در مقیاس درگیری تمدنی مشخص نشود، امکان عزم ملی و مشارکت عمومی مردم تا بن دندان مؤمن ایران را نخواهیم داشت؛ فقط در چنین صورتی است که میتوانیم هویت اسلامی انقلابیِ فروکش کردهی بعد از جنگ را دوباره احیاء کنیم.
احیاء هویت ملی ـ تمدنی مردم ایران، آن باطل السحری است که همه ترفندها و دسیسههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تمدن رقیب ما را میتواند خنثی و در خود هضم کند. نمیتوان مردم بزرگ ایران را با فرآیندهای نظام سازی مدرن، به مردمانی رام و مطیع نسبت به ساختار و قانون تبدیل کنیم. اگر چنین تقلیل گرایی و فروکاستنی را در دستور کار قرار دهیم و بخواهیم از مردم ایران، مردمانی میانمایه و نرمالیزه شده بسازیم، دیر یا زود با واکنش تند هویتی مردم ایران مواجه خواهیم شد
4️⃣ به صورت کوتاه مدت، باید بازیابی هویت جمعی و قدرت کنشگری اجتماعی قشر محجبه و مذهبی شود. تذکر لسانی فردی و بروز تنشهای متعددی که در این سالها اخبارش از گوشه و کنار به گوش رسیده است، تردید زیادی در ثمربخش بودن یا نبودن این شیوه امر به معروف و نهی از منکر ایجاد کرده است. در یک منطق ساده، گفته میشود که اگر ده نفر در یک خیابان به یک بیحجاب تذکر دهند، حتما اثرگذار است، ولی همین منطق ساده، معمولا به سادگی پیش نمیآید و امروز دست نیافتنیترهم شده است.
حلقههای میانی و جریانهای حاکمیتی ـ مردمی باید به سازماندهی این نیروی مظلوم کف میدان و البته متحیر کمک کنند؛ این نیروهای پرانرژی و مسئولیتپذیر باید یاد بگیرند که قبل از تذکر لسانی، با نحوه حضور قدرتمند و الهام بخش خود، اثرگذاری محیطی داشته باشند؛ باید حتی اگر لازم باشد، برای جلوگیری از تعرض و درگیری در پرتو حضور نیروهای انتظامی در اماکن مورد نظر خود حاضر شوند؛ باید یاد بگیرند که تذکر لسانی را باید به نیروهای رسمی حراستها و انتظامات واگذار کنند، و خود بیشتر وظیفه «تبیین» و «گفتوگو» را به عهده بگیرند و با منطقی ساده و البته استوار، پیامدها و لوازم بیحجابی و برهنگی را در مقیاس نزاع تمدنی با غرب به تفاهم بگذارند.
5️⃣ بارها گفته ام، عامل اصلی رواج بیحجابی در غرب را نه تبلیغات و رسانه و فضای مجازی که تصمیمات غلط حاکمیت در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میدانم. امضای نسخههای توسعه غربی در بخشهای متعدد حاکمیتی و عدول از شعار جوهری انقلاب اسلامی یعنی شعار«نه شرقی؛ نه غربی»، در بسیاری از موارد موجب گسست پیوندهای دینی جامعه شده است....
در یک جمله اگر بخواهم بگویم، غفلت حاکمیت از الزامات رویکرد پیشرفت اسلامی ـ ایرانی و عدم مرزگذاری آن با الزامات رویکرد توسعه غربی، امروز آن چیزی است که ضرورت ساختن «دولت اسلامی» به مثابه گام سوم حرکت تمدنی انقلاب اسلامی را دو چندان کرده است... (تفصیلش بماند برای مجالی دیگر)
قسمت اول:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1320
قسمت دوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1321
قسمت سوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1322
#عقلانیت_انقلابی
#تمدن_نوین_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#بیحجابی
💢اتفاقی مبارک در سپهر سیاست ایران💢
🔹#انحصارِ بازی لیستبندی بعد از چندین دهه، امروز به نقطه پایان خود رسیده و دو قطبیِ کاذبِ اصولگرایان و اصلاح طلبان امروز تا حد زیادی از حیز انتفاع ساقط شده است.
🔹همین امر موجب شده جریانهای متعدد و متنوعِ نوظهوری، به نحوی مستقل اقدام به ارائه لیستهای ائتلافی خود نمایند و عملاً قُرُق دو قطب اصولگرایی و اصلاح طلبی را نقض کنند.
🔹در این میان برخی بر مردمی و شفاف بودن فرآیند رسیدن به کاندیداهای اصلح خود تاکید نموده و تلاش کردهاند با دخیل کردن افراد متخصص و سرشناس شهرها، بر وجه مردمی و کارشناسی بودن فرآیند خود صحه بگذارند، ولی به نظرم این شیوه راه به جایی نخواهد و برد و دیر یا زود یا "دچار همان آفت تصمیمات پشت پردهای اصولگرایان و اصلاح طلبها خواهد شد" و یا "لااقل بدان متهم خواهد شد".
🔹اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲، شاهد الگوی دیگری از سیاستورزی نیز هستیم که به جای اینکه بر صحت و سلامت فرآیند افراد برگزیده در لیست خود تأکید کند، بر #محتوایی که مورد حمایت اوست تأکید دارد و شفاف و بدون لکنت، محتوای سیاستی را به میان گذاشته که مدعی است میخواهد آن را از فردای انتخاب شدن دنبال کند.
نمونه بارز این کار را میتوان در حمایت تعدادی از مؤسسات و افراد سرشناس در شهرهایی چون تهران و قم مشاهده کرد که پای طرحها و ایدههایی مانند «طب سنتی»، «پولطلا»، «معماری اسلامی و خانه های ویلایی»، «بانکداری اسلامی»، « نفی احتکار منابع طبیعی»، «کاشت درختان مثمر» و ... ایستادهاند.
🔹هرچند بسیاری از این ایدهها به نظر حقیر در اولیه و ناپخته برای اجرا در سطح کشورند، ولی فرود آمدن سیاست در طرحهای اداره امور زندگی مردم امر بسیار مبارکی است که باید پیگیری شود. اساسا دوگانه توسعه مدرن و پیشرفت اسلامی ایرانی در چنین آوردگاهی قابليت صورتبندی و مرزبندی پیدا میکند و سیاست به ناچار می بایست موضع خود را در نحوهی اداره و تمشیت مسئلههای واقعی مردم در دوراهی توسعه و پیشرفت مشخص کند.
🔹این اقدام را باید به فال نیک گرفت و برای بارورسازی و آفت زدایی از آن به عنوان یکی از مهمترین راههای ارتقای امر سیاسی در کشور به آن همت گمارد...
#عقلانیت_انقلابی
#نمایندگی_امر_سیاسی
#طرحِ_سیاست
#دوگانه_توسعه_و_پیشرفت
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1622
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!💢
🔹اگر بگویم آینده انقلاب اسلامی در نظم نوین جهانی امروز منوط به اتفاقات غزه است، بیراه نگفتهام.
امروز همه جبهه حق و همه جبهه باطل در غزه مقابل هم قد کشیدهاند و چه کسی است که نداند که سرنوشت و آینده انقلاب اسلامی نیز در آنجا رقم خواهد خورد.
امروز بزرگترین دلیل بصیرت پیر جماران که آمریکا را شیطان بزرگ خوانده بود، هر روز در غزه به بدیهی ترین شکل ممکن اقامه میشود.
امروز در غزه، هرآنچه ما دهه شصت و هفتادیها از غربشناسیهای فردید و داوری و میرباقری و کچویان و رجبی و مطهری و طباطبایی و حسینی و صدر، مبنی بر «غیرانسانی بودن مدرنیته» خواندهایم، به عیانترین شکل ممکن خود را هوار میزند.
امروز غزه، مرز میان انسانیت و توحش است....
🔹ولی چقدر حیف!
چقدر حیف!
چقدر حیف که در این 160 روزی که میتوانستیم به این حادثه بپیوندیم، در تقویم خود مناسبتها و برنامههای دیگری هم داشتیم که نتوانستیم از آنها چشم بپوشیم و یا لااقل رنگی از غزه به آنها بزنیم؛
➖بالاخره که نمیتوان به جام ملتهای آسیا نپرداخت پای غرور ملی در میان است؛
➖جشنهای باشکوه نیمه شعبان هم که اصلاً نمی توان کاری کرد بالاخره ما کاری مهمتر از انتظار آقا کشیدن مگر داریم؟!
➖ انتخابات هم که همواره در رأس امور است؛
➖از بعد از آن هم داریم خود را آماده میکنیم برای مهمانی توأمان خدا و خلق خدا؛ رمضان و نوروز؛ چه تلاقی زیبایی !
🔹چقدر در زمانهای که بیش از همه نیاز به ایستادگی داریم، زمان راحت ما را با خود میبرد؟!
نمیدانم چرا ما بچه انقلابیها و حزباللهیها اینقدر مناسبتزده و پروژهای با مسائل مواجه میشویم؟!
اصلا چطور می توان در دل این رنج و محنت بی حد و حصر مردم فلسطین، اینقدر بیخیال بود و اینقدر منظم رفتار کرد؟! ..
🔹خدا رحمت کند حضرت امام ره را پیام نوروزی عید 1341 را با «انا لله و انا الیه راجعون» شروع کرد و آن عید را عزا اعلام کرد تا مؤمنین را از خطری که قران و ملت قران را تهدید میکند، آگاه کند (صحيفه امام، ج1، ص: 154)
خدا رحمت کند حضرت امام ره را نوروز 1342 را نیز عزا اعلام کرد و به حضرت بقیه الله عج تسلیت گفت. (صحيفه امام، ج1، 156)
خدا رحمت کند حضرت امام ره را که در 13 تیرماه 1357 به جشنهای سوم و نیمه شعبان واکنش داد و آن را تحریم کرد و از علما خواست بدون تشریفات عید در میان مردم حاضر شوند و خطر حکومت شاه را به همه برسانند. (صحيفه امام، ج3، 426 )
➖ ای کاش اینقدر موسمی نبودیم!
➖ ای کاش حادثهها را این همه بریده بریده نمیفهمیدیم!
➖ ای کاش میتوانستیم اهم و مهم کنیم!
➖این کاش میتوانستیم تفاوت مسئلهها را درک کنیم!
➖ ای کاش میتوانستیم درک کنیم که همانطور که غزه از ماست، ما نیز از غزهایم و هیچ حادثهای در این چند دهه مانند غزه نتوانسته است وجدان عمومی بشر را متوجه ارزشهای الهی ـ انسانی جبهه انبیاء الهی کند؛ هیچ حادثهای مانند غزه نتوانسته بر چهره نفاق و دورویی غرب، پنجه بکشد و کثافت و تعفن واقعی آن را به همگان نشان دهد..
➖ای کاش یاد میگرفتیم که مناسبتهای تقویمی را باید با صبغه ایام الله واقعی طعمدار کرد!
➖ ای کاش سر به دیوار دعا و اضطرار، نه صرفا برای کمک به غزه، که برای پیوستن به جاری زلال و پاک کننده غزه راهی میجستیم و خود را به آن میرسانیدیم ...
🔹خدا حفظ کند حضرت آقا را وقتی امسال درخت هم که میکاشت برخلاف سالهای گذشته یک درخت بیشتر کاشت و فرمود:
«نکتهی آخر اینکه امسال ما سه درخت غرس کردیم؛ برخلاف [بعضی] سالهای قبل که دو درخت غرس میکردیم، امسال تعداد درختهایی را که غرس شده افزایش دادیم، به معنای اهتمام بیشتر به درختکاری. و یکی از این سه درخت هم درخت زیتون است؛ این به معنای اظهار همبستگی و همدلی با مردم فلسطین است ــ که مرکز زیتون آنجا است ــ و میخواهیم به این مردم مظلوم و عزیز و بسیار مقاوم، از دور سلام بدهیم و بگوییم ما همه جور به یاد شما هستیم، از جمله اینکه درخت زیتون را به یاد شما غرس میکنیم.»
🔹و البته به تقویم که نگاه میکنم #روز_قدس نزدیک است؛ نمیدانم باید خوشحال بود یا ناراحت؟ ...
#عقلانیت_انقلابی
#جنگ_حق_وباطل
#نظم_نوین_جهانی
#غزه
#مناسبتهای_تقویمی
#روز_قدس
#ایام_الله
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢چرا برای غزه کم تحرکــیم؟💢
🔹تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال!
🔹بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزباللهیمان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد!
🔹بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالتطلبترین ملتها بودهاند و برای رسیدن به آن، هزینههای هنگفت دادهاند. چطور میشود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالتطلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا میکند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایتها و نسلکشیهای آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ...
🔹ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشهی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمیتوانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیماییهای کلیشهای دردی از مردم غزه دوا نمیکند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیماییهای داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمیگذارد.»
🔹حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودککشیها و زجرکشیدنهای مردم غزه میریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمیبینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بیخیالی میزنند. خیلی فرق است که کسی بیخیال مسئلهای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکنندهی روحی مسئلهای، خود را به بیخیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است.
🔹از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئلهای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکسهای جنایتهای شنیع اسرائیل و نسلکشیها و کودککشیها و رنجها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» میباشد.
🔹خلاصه اینکه:
➖ امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است.
➖ امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است.
➖امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است.
🔹گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتابدهنده، همه و همه دست به هم دادهاند تا فناوریهایی زندهی چند دههی گذشتهی جامعهی انقلابی ایران یعنی #راهپیمایی به امری صرفا داخلی و کلیشهای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ...
اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوریهای اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوریهای اجتماعی جدید جستجو کرد ...
🔹در یادداشت بعدی توضیح خواهم داد که در ماجرای کم نظیر غزه چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؛ ان شاء الله ....
#عقلانیت_انقلابی
#غزه
#عدالتطلبی
#راهپیمایی
#فناوریهای_اجتماعی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1671