eitaa logo
کانال معالج ✓♡ محصولات اسلامی کانال پیج از ایتا خرید طب سنتی و در گیاهی 👇lهمین حالا🟢تأیید ویژه🔴l
8.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2هزار ویدیو
7 فایل
✓هو الحکیم ✓ کانال « آموزشی فروشگاهی / پیشنهاد برای همه » ✓ ادمین @fara20 ☆ توضیحات بیشتر در هر کانال سنجاق شده + سایر کانالهای اختصاصی @mehrdin ‌ ‌ ‌ ▪️‌تیم مهردین _ mehrdin ▪️‌زمان تاسیس کانال: ۱۲ فروردین ۱۳۹۷ ‌▪️مدیریت: مهرداد دین محمدی
مشاهده در ایتا
دانلود
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم هایی که به بافت مو حصیری علاقه دارن حتما این کلیپ آموزشی رو ببینن💖. در آخر هم میتونین از اسپری فیکس کننده مو استفاده کنین که حالت موهاتون به هم نریزه👒. ◍
2 قاشق غذاخوری بذر شنبلیله⠀ 1 / 2 پیمانه آب⠀ دانه های شنبلیله را در نیم فنجان آب خیس کنید و بگذارید یک شب بماند. صبح، دانه ها را با کمی آب مخلوط کنید تا این که خمیر نرمی به دست آید. مخلوط را روی موها و پوست از ریشه تا نوک مو بزنید.⠀ زمانی که پوست سر و مو به طور کامل در این مخلوط پوشش داده می‌شود، حدود 30 دقیقه بگذارید روی موها بماند. سپس موها را با شامپو و آب سرد بشویید. هفته ای یک بار این کار را انجام دهید.⠀
آرایش عروسکی: رنگ رژ گونه برای آرایش عروسکی باید ملیح و ملایم باشد .از رژگونه تیره مانند نارنجی ، آجری ،قهوه ای و برنزی در آرایش عروسکی استفاده نکنید .در عوض رنگ های رزی ،یاسی ،صورتی و گلبهی برای آرایش عروسکی عالی هستند .
🌸❄🌸❄🌸❄🌸 ❄🌸❄🌸❄🌸 🌸❄🌸❄🌸 ❄🌸❄🌸 🌸❄🌸 ❄🌸 🌸 .قدم.میزند♥️🕊 #𝒑𝒂𝒓𝒕_259 حرف های آن روزش در ماشین و لحن امروزش به خوبی نشان میداد که چندان از آرمین خوشش نمی آید! - چی میخواید از زندگی من که هر روز یک نفرتون پا میذارید سر راه من هان؟ چی میخواید؟ تند میگویم و مرد خونسرد جوابم را میدهد - از آدم هایی که قبلا اومدن سراغت خبر ندارم. اما من چند ماهی هست پیدات کردم و دارم تالش میکنم زندگی تو بسازم! تلخ میخندم - بسازین؟ این همه سال کجا بودین؟ اصلا همون موقع که من بدنیا اومده بودم کجا بود ین که بچه ی برادرتون رو صاحب شین؟ چرا نیومدین دنبالم؟ - ایران نبودم. وقتی هم برگشتم کسی بهم نگفت کجا هستی و چی شده! گشتم ولی پیدات نکردم! - این دروغ ها رو واسه خودتون نگه دارین و همین الان پاشین از خونه من برین بیرون! چند ثانیه سکوت میکند - فرصت بده جبران کنم دارم تمام تلاشمو میکنم! - تمام تلاش هاتون فعال شده اعصاب خرد کردن من و گرفتن آرامش من از زندگیم. تمام تلاش هاتون فعلا شده همین! - اصلا پرسیدی ا ین مرد روانی که یکسال خونتو کرده بود تو شیشه یه شبه چرا آدم شد. من آدمش کردم من افسارشو کشیدم... آرمین جواب می دهد - قرار نبود این حرف ها گفته شه جناب ! کیش و مات شده ام و هر دو یشان میتازند - باید گفته شه! باید این دختر بفهمه من گشتم اون نبود. وقتی هم که پیداش کردم گیر یه آدم ی مثل تو افتاده بود. ‍
🌸❄🌸❄🌸❄🌸 ❄🌸❄🌸❄🌸 🌸❄🌸❄🌸 ❄🌸❄🌸 🌸❄🌸 ❄🌸 🌸 .قدم.میزند♥️🕊 #𝒑𝒂𝒓𝒕_260 - گیر آدمی مثل من بودن بهتر از اون خانواده تون بودند که رهاش کردند. - خانواده ی من از اولش با ازدواج مادر و پدر دالرام مخالف بودند. آرمین می خواهد جواب بدهد که اجازه نمی دهم و میگویم - بسه! بسه! بسه! نمی خوام چیزی بشنوم. به مرد نگاه میکنم - هدفتون از ا ینکه االن اومد ین ای نجا چیه؟ مرد نگاهم م یکند. ای نبار دخترک زبان باز میکند. - دلارام جان. پدر اومدن که تمام کنن این همه سال دوری رو . اومدن که این کینه و کدورت رو رفع کنن! قصد و نیت پدرم خیره. نه برهم زدن زندگیت. - خیر!؟ دخترک جواب می دهد - خصومت پدر و جناب افخم هیچ ارتباطی به این ازدواج بین شما نداره و یه مسئله ی کاری هستش. از همون طریق هم ایشون تونستن شما رو پیدا کنن و از طریق یکی از خدمتکار هاتون که قبلا خونه ی شما کار میکردند متوجه وضعیت زندگی شما باشند. گدر همون موقع میخواستند خودشونو معرفی کنن اما من نذاشتم و خواستم که در فرصت بهتر ی این اتفاق ب یفته. برای همین ترجیح دادند فعلا با تهدید کردن جناب افخم در یک سری مسائل کاری، کمی آرامش رو به زندگی شما برگردونند. تهدید؟ یعنی آرمین تهدید شده بود که دست از دیوانه بازی هایش کشیده بود! به میل و خواست خودش نبود. آرمین عصبی میگوید - دارین زیاده روی میکنین! دارین خراب می کنین! ‍