‼️می‌شود درِ گوشی گفت؟ ... چقدر می‌شود نسبت به تدوین کتاب قرآن متوسطه اول، انتقاد داشت ..‌‌ 🔺واقعا این کتاب‌ها برای کدام مخاطب طراحی شده است؟ چند درصد از دانش‌آموزان... _ اصلا تو بگو چند درصد از دبیران قرآن _ خواندن یک صفحه از قرآن را در برنامه روزانه زندگی‌شان تعریف کرده‌اند که این کتاب‌ها منطبق با این پیش‌فرض طراحی شده‌اند؟ 🔺عجیب نیست؟ 🔺از این هم بگذریم گاه محتواها از نوعی درهم ریختگی و عدم تناسب رنج می‌برد ... تاکید بر حفظ کلمات است، بدون آنکه روی تفسیر و تدبر به شکل عمیق تاکید شود؟ https://eitaa.com/moalem_mamooli313

‼️به نظر شما نقطه محوری در بحث آموزش قرآن چیست؟ 🔺من فکر می‌کنم اینکه نوجوان ما بفهمد که قرآن، نه کتابی مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش (آن‌هم اگر شبهاتِ مربوط به تحریف قرآن و ... را در ذهن نداشته باشد) بلکه کتاب زندگی امروز ماست ... این از همه چیز مهم‌تر است ... 🔺خب حالا یک دبیر قرآن چطور باید این را بفهماند؟ https://eitaa.com/moalem_mamooli313

من به عنوان یک معلم معمولی 😊 همه تلاشم را می‌کنم که میان بخش‌های مختلف کتاب قرآن مدرسه با زندگی روزمره بچه‌ها ارتباط برقرار کنم ... مثلا در درس دوم کتاب هشتم که آیاتی از سوره فرقان مطرح شده ... ارتباط میان «فرقان» و «خویشتنداری» و «self control» را مطرح کردم. برای شروع بحث از این کلیپ استفاده کردم:

بعد از دیدن کلیپ این مطالب را بخوانید: 🔺«تقوا» در ادبیات دینی ما مساله‌ای کامل‌تر از خویشتنداری در روانشناسی است ... 🔺و هر کس در این مسیر تلاش کند و به تقوا دست بیابد، خدای مهربان نیروی تشخیص حق از باطل (فرقان) را در وجود او فعال می‌کند تا در موقعیت‌ها و دو راهی‌های سخت زندگی راه درست را انتخاب کند ... https://eitaa.com/moalem_mamooli313

سلام دوستان 🌱 درس ششم از کتاب هشتم، در مورد احکام نماز است؛ پر نکته و قاعدتا سخت برای دانش آموزان ... بعد از تدریس و گفتن سوالات، گروه بندی شدند و با دوستانشان جدول حل کردند ... این طوری هم درس مرور شد و هم از یادگیری لذت می‌بردند ... 👈 پ.ن: می‌توان قالب‌های کلیشه‌ای همیشگی را شکست و کمی کلاس‌ها را برای بچه‌ها جذاب‌تر کرد .... https://eitaa.com/moalem_mamooli313

. فایل جدول کلمات متقاطع ـ درس ششم ـ دینی هشتم پشت صفحه هم چند سوال صحیح و غلط مرتبط با درس داده شده است. استفاده کنید و برای دوستان معلم خود بفرستید 😊 https://eitaa.com/moalem_mamooli313

#دل_نوشته_های_معلم_معمولی دختری با چشم‌های قهوه‌ای روشن و موهای فرفری که فرقش رو از وسط باز می‌کرد ... شنبه‌ها با اون‌ها کلاس داشتم ولی دوشنبه‌ و چهارشنبه‌ها هم که مدرسه بودم، آخر ساعت می‌آمد در کلاسِ من و سلام و احوال‌پرسی می‌کرد ... گاهی هم سوالی اگر داشت می‌پرسید ... یک روز که برای کاری زودتر از کلاس بیرون آمده بودم و کلاس را به خانم دیگری سپرده بودم، دیدم آمد دفتر و گفت: خانوم! فقط اومدم شما رو ببینم! گفتم خب حالا که تا اینجا اومدی بگذار بغلت کنم ... در حالی که بغض کرده بود گفت: خانوم! چه انرژی خوبی دارید ... با لبخند گفتم آخر هفته خوبی داشته باشی دخترم ... بهت خوش بگذره ... تا اینکه جلسه بعد در راهروی مدرسه من رو دید و گفت: خانوم! دوست دارم راجع به شما یک داستان بنویسم ... کسی که آدم‌ها رو بر اساس ظاهرشون قضاوت نمی‌کنه ... داشتم فکر می‌کردم این بچه‌ها چقدر به دیده شدن ... به شنیده شدن ... به شخصیت داده شدن ... به هویت بخشیده شدن ... نیاز دارند ... و ما در مدرسه‌هامون داریم به کجا می‌ریم ...؟! ✍️ یک معلم معمولی در مدرسه‌ای در حاشیه شهر کرج https://eitaa.com/moalem_mamooli313

در مدرسه شهید آورده بودند ... و از این پس برای من این مدرسه به خاطر شرافت شهید گمنام عزیزی که اینجا قدم گذاشت، رنگ و بوی دیگری می‌گیرد ... یاد جمله شهید آوینی افتادم که درباره دوکوهه می‌گفت: «شرف المکان بالمکین ...» برایم شیوه برخورد و نگرش دانش آموزان نوجوان مدرسه با شهید، جالب بود ... اکثرشان تحت تاثیر حضور شهید قرار گرفته بودند ... این یعنی رویش جوانه‌های عشق به میهن و فداکاری در راه دین در قلب پاک نوجوان ... ✍️ یک معلم معمولی در مدرسه‌ای در حاشیه شهر کرج https://eitaa.com/moalem_mamooli313