eitaa logo
معلمانه
1.1هزار دنبال‌کننده
431 عکس
458 ویدیو
35 فایل
معلم دوره ابتدایی معلم فلسفه برای کودکان فعال در حوزه تربیت کودک @ali_2269
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه خوب مدرسه ای نیست که مدام به بچه ها دعا و قرآن و نماز یاد بدهد!! @moalemieshqe
یکی از دلایل فراری بودن بچه ها از مدرسه تلخی فکر کردن زیاد و سخت و بی نتیجه بودن تلاش آنها یا کم نتیجه گرفتن است... برای حل این مشکل باید لذت اکتشاف را در بچه ها ایجاد کرد. و برای این امر معلم باید اندیشیدن را تسهیل کند و موانع تفکر و نتیجه را بردارد. @moalemieshqe
مرحوم آیت الله بهجت: بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است. قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است. او نزدیک است، درد و دل‌ها را می‌شنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. @moalemieshqe
«چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/131168
یکی از روش های خوب برای جذاب شدن روخوانی های کلاسی👌👌 @moalemieshqe
بر سینه کسی نزند دست رد حسن دلبسته عطای تو حتی رجیم ها هر کس که زیر سایه حُسنِ *حَسن* رسید پر می زند ز قلب و دلش کل بیم ها مجتبی تسلیت باد 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 حق عظیمی که امام حسن مجتبی علیه السلام بر بقای اسلام دارد ... 🎙گوشه‌ای از زندگی سیاسی- مبارزاتی امام مجتبی علیه السلام در کلام رهبر انقلاب اسلامی 📚 برگرفته از کتاب انسان ۲۵۰ ساله @moalemieshqe
برخورد مهربانانه پیغمبر با یهودی.mp3
6.34M
💢 اصحاب که آمده بودند شر یهودی را از سر پیامبر کم کنند، پیامبر به آن ها گفت: 🛑شما بروید نماز و مرا با رفیقم تنها بگذارید...‼️ شهادت رسول الله آن بی نهایت مهربان عالم تسلیت باد @moalemieshqe
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸 نگران توانایی‌های خودتان باشید نه ناتوانی‌هایتان! 🔸 در تربیت اولاد، آنچه را که در حد قدرتتان است، انجام بدهید و برای آن قسمتی که خارج از قدرتتان است، اصلاً نگران نباشید و کار را به خداوند بسپارید. گاهی مثلاً شما با برادرتان سر تخت را می‌گیرید و در تابستان آن را در حیاط می‌گذارید. اگر او آدم سالم و قوی و فعالی باشد، شما نگران آن سرِ تخت که او گرفته، نیستید؛ چون می‌دانید که او چاپک است و قشنگ می‌تواند ببرد؛ بلکه نگران این طرفی هستید که خودتان گرفته‌اید که مبادا پایتان بلغزد و به زمین بخورید. آن سرِ تربیت را خدا گرفته و هر قسمتی که شما نمی‌توانید و از عهده‌تان خارج است، سهم خداست. شورِ آن قسمتی را نزنید که خدا گرفته؛ بلکه شورِ آن قسمتی را بزنید که خودتان گرفته‌اید. نگران ناتوانی‌های خودتان نباشید؛ بلکه نگران توانایی‌های خودتان باشید. آن چیزی که می‌توانید و برایتان ممکن است را اگر نکنید، برایتان خطرناک است؛ اما آن چیزی که نمی‌توانید، جزء وظایف شما نیست. اینکه خدای تعالی جزء وظایف شما نگذاشته یعنی چی؟ یعنی آن را جزء وظایف خودش گرفته و خودش عمل می‌کند: ((لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها)) @moalemieshqe
شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد جدا ز دامن مادر به دام دانه بیفتد شبیه طفل جسوری که رنج داده پدر را برای گریه‌اش اینک به فکر شانه بیفتد درست مثل جوانی شرور و عاصی و سرکش که وقت غصه و غربت به یاد خانه بیفتد نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهت دعا بکن که مبادا دل از نشانه بیفتد همیشه وقت زیارت، شبیه پهنه دریا تمام صورت من در پی کرانه بیفتد شبیه رشته تسبیح پاره ، دانه اشکم به هر بهانه بریزد به هر بهانه بیفتد ولیِّ عهد دلم نه، تو شاه کشور قلبی که با تو قصه جمشید، در فسانه بیفتد خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو بیا که آتش صیاد از زبانه بیفتد الا غریب خراسان! رضا مشو که بمیرد اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد ... @moalemieshqe
مردی که می خواست امام رضا را با چاقو بکشد!! روزی مردی از خوارج با چاقویی آغشته به زهر در دست، به یارانش گفت: «قسم به خدا، نزد این کسی که می پندارد فرزند رسول خداست و وارد در دستگاه طاغوت زمان شده، می روم و از دلایل اینکارش می پرسم؛ اگر جواب قانع کننده ای ندهد، مردم را از وجودش راحت می کنم.» وقتی نزد امام رضا علیه السلام رفت، حضرت فرمود: «به شرط اینکه بعد از پذیرفتن جواب، چاقویی را که در جیب گذارده ای شکسته و به کنار بیاندازی، و پاسخ سؤالت را می دهم.» او از این بیان امام رضا علیه السلام شگفت زده شد و چاقو را در آورد و شکست و پرسید: «با اینکه دستگاه طاغوت زمان نزد شما کافرند، چرا وارد دستگاه حکومتی ایشان شدی؟ تو پسر رسول خدا هستی.» امام رضا علیه السلام فرمود: «نزد تو اینها کافرترند یا عزیز مصر و مردمش؟ به هر حال اینها به گمان خودشان یکتا پرست می باشند و لیکن آنها نه خداوند یکتا را پرستیده و نه او را می شناختند. یوسف که خود پیغمبر و فرزند نبی بود، به عزیز مصر که کافر بود فرمود: " از آنجا که من دانا به امور و امانتدار هستم، مرا سرپرست گنج ها و معادن بگردان. " یوسف همنشین فراعنه بود و حال آنکه من فرزندی از فرزندان رسول خدا هستم؛ مأمون با اجبار و زور مرا به اینجا کشاند. به نظر شما چکار می کردم؟» آن مرد گفت: «من گواهی می دهم که تو فرزند رسول خدا و راستگو و درست کرداری.» 📔مردان علم در میدان عمل، ج 1، ص 404، بدرقه ی یار، ص49 @moalemieshqe
کلاسی سالاد میوه تقویت عزت نفس و نشاط @moalemieshqe
کوچ لک لک ها.pdf
1.02M
👆 فلسفی «کوچ لک‌لک‌ها» با مضمون ولایت 📘 برگرفته از کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، اثر مقام معظم رهبری 📍مناسب سنین ۹+ سال @moalemieshqe
معلمانه
👆#داستان فلسفی «کوچ لک‌لک‌ها» با مضمون ولایت 📘 برگرفته از کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، اثر
بعد از خواندن این داستان در مورد سوالات زیر با بچه ها گفتگو کنید👇👇 🔹 سفید بال در ابتدای سفر، چه سفارش هایی به لک لک ها کرد؟ 🔹کدامیک از این دو لک لک، به حرف سفید بال گوش کردند؟ الف. کولاک ب. خاکستری 🔹چرا گنجشک به کولاک حمله کرد؟ 🔹چه کسی به خاکستری بیشترین کمک را کرد؟ الف. کولاک ب. سفید بال ج: گنجشک 🔹آیا ممکن است کسی به شما کمکی کند ولی شما او را نبینید؟ @moalemieshqe
هدایت شده از معلمانه
برخی از محتوای اصلی کانال 👇👇 ✅داستان ها فلسفی، با مضامین حکمت برای کودکان ✅ بازی های شاکله ساز و کلاسی ✅ تجربیات معلمی ✅ رویکرد و نکات تحولی در آموزش ✅ نکات ناب تربیتی ✅ حکایاتی ناب برای بچه ها ✅معرفی کتاب های مناسب برای معلمان و مربیان و کودکان و نوجوانان ✅معرفی پویانمایی (انیمیشن) های مفهومی ✅ روایت های ناب تربیتی https://eitaa.com/joinchat/3754623401Ccbaaf933d0 👆👆گروهی جهت به اشتراک گذاشتن تجربیات و نکات ارزشمند عزیزان در زمینه تربیت کودکان و نوجوانان @moalemieshqe
من ارگ بم خشت به خشتم متلاشی تو نقش جهان هر وجبت ترمه و کاشی @moalemieshqe
اَلصَّمتُ بابٌ مِن أبوابِ الحِكمَةِ إنَّ الصَّمتَ يَكسِبُ المَحَبَّةَ ، إنَّهُ دَليلٌ عَلى كُلِّ خَيرٍ؛ امام رضا ❤️عليه السلام : سکوت درى از درهاى حكمت است . سکوت محبّت آورد و بر هر خيرى راهنماست. تحف العقول @moalemieshqe
معلمانه
اَلصَّمتُ بابٌ مِن أبوابِ الحِكمَةِ إنَّ الصَّمتَ يَكسِبُ المَحَبَّةَ ، إنَّهُ دَليلٌ عَلى كُلِّ خَي
به بچه ها تمرین سکوت بدهید گاهی با 👇👇 ✅ بعد از شمارش من همه ساکت و اگر کسی بخندد و یا حرف بزند از بازی حذف شده (معمولا یکی دو نفر مزه می پرونند و نمی تونند ساکت شوند) ✅ملودی پخش کنید یا شعری بخوانید و از بچه ها بخواهید با سبک ملودی به صورت تند یا کند حرکت کنند اما نباید صدایی از کسی بیاید که می بازد. ✅برای بازی های معروف مثل فوتبال و هندبال و... قانون سکوت بگذارید و اگر کسی حین بازی حرف زد خطا محسوب شود. گاهی هم تمرین سکوت را در قالب تکلیف بدهید (ما تکلیفی دادیم که در خانه ساکت باشید و تا کسی از شما سوالی نپرسیده حرف نزنید و مدت زمانی که توانستید سکوت کنید را به معلم بگوید) توجه کنید تمرین سکوت فواید زیادی دارد که مهمترین آن تقویت حلم و صبر در بچه ها است. @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 جرقه‌های کوچک ✅مسائل بزرگ از جاهای کوچکی آغاز می شود!! مرحوم استاد علی صفایی حائری @moalemieshqe
💠 فلسفی بخت با من یار نیست ☘روزی روزگاری نه در زمان های دور، در همین حوالی مردی زندگی می کرد که همیشه از زندگی خود گله مند بود و ادعا میکرد “بخت با من یار نیست” و تا وقتی بخت من خواب است زندگی من بهبود نمی یابد. پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار کردن بخت خود به فلان کشور نزد حکیمی توانا برود.او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید. گرگ پرسید: “ای مرد کجا می روی؟” ☘مرد جواب داد: “می روم نزد حکیم تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او حکیمی بس تواناست!” ☘گرگ گفت : “میشود از او بپرسی که چرا من هر روز گرفتار سر دردهای وحشتناک می شوم؟” ☘مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد. او رفت و رفت تا به مزرعه ای وسیع رسید که دهقانانی بسیار در آن سخت کار می کردند. ☘یکی از کشاورزها جلو آمد و گفت : “ای مرد کجا می روی ؟” مرد جواب داد: “می روم نزد حکیم تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او حکیمی بس تواناست!” ☘کشاورز گفت : “می شود از او بپرسی که چرا پدرم وصیت کرده است من این زمین را از دست ندهم ☘زیرا ثروتی بسیار در انتظارم خواهد بود، در صورتی که در این زمین هیچ گیاهی رشد نمیکند و حاصل زحمات من بعد از پنج سال سرخوردگی و بدهکاری است ؟” ☘مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد. او رفت و رفت تا به شهری رسید که مردم آن همگی در هیئت نظامیان بودند و گویا همیشه آماده برای جنگ. ☘شاه آن شهر او را خواست و پرسید : “ای مرد به کجا می روی ؟” مرد جواب داد: “می روم نزد حکیم تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او حکیم بس تواناست!” ☘شاه گفت : ” آیا می شود از او بپرسی که چرا من همیشه در وحشت دشمنان بسر می برم و ترس از دست دادن تاج و تختم را دارم، با ثروت بسیار و سربازان شجاع تاکنون در هیچ جنگی پیروز نگردیده ام ؟” ☘مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد. پس از راهپیمایی بسیار بالاخره حکیم را که در پی اش راه ها پیموده بود را یافت و ماجراهای سفر را برایش تعریف کرد حکیم بر چهره مرد مدتی نگریست سپس رازهای را که در را ازش سوال شده بود با وی در میان گذاشت و گفت : ☘“از امروز بخت تو بیدار شده است برو و از آن لذت ببر!” و مرد با بختی بیدار باز گشت… به شاه شهر نظامیان گفت : “تو رازی داری که وحشت برملا شدنش آزارت می دهد، با مردم خود یک رنگ نبوده ای، در هیچ جنگی شرکت نمی کنی، از جنگیدن هیچ نمی دانی، زیرا تو یک زن هستی و چون مردم تو زنان را به پادشاهی نمی شناسند، ترس از دست دادن قدرت تو را می آزارد. ☘و اما چاره کار تو ازدواج است، تو باید با مردی ازدواج کنی تا تو را غمخوار باشد و همراز، مردی که در جنگ ها فرماندهی کند و بر دشمنانت بدون احساس ترس بتازد.” ☘شاه اندیشید و سپس گفت : “حالا که تو راز مرا و نیاز مرا دانستی با من ازدواج کن تا با هم کشوری آباد بسازیم.” ☘مرد خنده ای کرد و گفت : “بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر تو نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است!” و رفت… ☘به دهقان گفت : “وصیت پدرت درست بوده است، شما باید در زیر زمین بدنبال ثروت باشی نه بر روی آن، در زیر این زمین گنجی نهفته است، که با وجود آن نه تنها تو که خاندانت تا هفت پشت ثروتمند خواهند زیست.” ☘کشاورز گفت: “پس اگر چنین است تو را هم از این گنج نصیبی است، بیا باهم شریک شویم که نصف این گنج از آن تو می باشد.” ☘مرد خنده ای کرد و گفت : “بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر گنج نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است!” و رفت… ☘سپس به گرگ رسید و تمام ماجرا را برایش تعریف کرد و سپس گفت: ☘“سردردهای تو از یکنواختی خوراک است اگر بتوانی مغز یک انسان کودن و کور مغز را بخوری دیگر سر درد نخواهی داشت!” خواننده محترم شما اگر جای گرگ بودید چکار می کردید ؟ ☘بله. درست است! گرگ هم همان کاری را کرد که شاید شما هم فکر می کنید. @moalemieshqe
اگر اراده کنی! مرحوم آیت الله حق شناس @moalemieshqe
1_5276233138.pdf
31.1M
🌐کتاب مهارت های تیز و ریز معلمی ✍مولف:مسعود جوانمردی @moalemieshqe
رونالدو زدگی محصول خودباختگی و عدم باور به هویت در کودکی است. شاید با دیدن تصاویر گریه و جیغ دخترها و بچه ها و بزرگتر ها، با دیدن اتوبوس رونالدو برخی هامون در دلمون حس خجالت و ضعف بکنیم که چرا آبروی ایران رو می برید. اما این خودباختگی معلول سالها بی توجهی در آموزش و پرورش است که باید کودکانی با عزت نفس تربیت می کرد و ارزش‌ها واقعی را در دلها می کاشت!! @moalemieshqe