چرا باید امشب تجمع کنیم؟ چون وظیفه‌ی ما تامین سوخت موشک‌هاست ما پیش‌‌پیش از پاسخ متقابل کشورمون به این رژیم وحشی و دیوانه حمایت می‌کنیم و این پیام رو به دشمن می‌دیم که اینجا مردم طرف حساب شمان؛ نه فقط سپاه. ولی این رو هم می‌دونیم که قطعا تعیین زمان و نحوه‌ی پاسخ با مسئولین‌مون هست. ✍️ عماد دولت‌آبادی 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

📌 #معلمی_به_سبک_شهدا شماره ۲ به تنها چیزی که فکر نمی‌کرد مادیات بود. می‌گفت : روزی را خدا می‌رساند. برکت پول مهم است. کاری هم که برای خدا باشد، برکت دارد. به هر حال برای تدریس در دو مدرسه مشغول به کار شد. دبیر ورزش دبیرستان ابوریحان ( منطقه 14 ) و معلم عربی در یکی از مدارس راهنمائی محروم تهران. تدریس عربی ابراهیم زیاد طولانی نشد. از اواسط همان سال دیگر به مدرسه راهنمائی نرفت ! حتی نمی‌گفت که چرا به آ ن مدرسه نمی‌رود ! یک روز مدیر مدرسه راهنمائی پیش من آمد. با من صحبت کرد و گفت : تو رو خدا، شما که برادر آقای هادی هستید با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه ! گفتم مگه چی شده ؟! کمی مکث کرد و گفت : حقیقتش، آقا ابراهیم از جیب خودش پول می‌داد به یکی از دانش آموزان تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد ! آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند. اکثراً سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس یاد نمی‌گیرد. مدیر مدرسه ادامه داد : من با آقای هادی برخورد کردم. گفتم : نظم مدرسه ما را به هم ریختی، در صورتی که هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود. بعد هم سر ایشان داد زدم و گفتم : دیگه حق نداری این جا از این کارها انجام دهی. آقای هادی از پیش ما رفت. بقیه ساعت هایش را در مدرسه دیگری پر کرد. حالا همه بچه ها و اولیاء از من خواستند که ایشان را برگردانم. همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف می‌کنند. ایشان در همین مدت کم، برای بسیاری از دانش آموزان بی بضاعت و یتیم مدرسه، وسائل تهیه کرده بود که حتی من هم خبر نداشتم. با ابراهیم صحبت کردم. حرف های مدیر مدرسه را به او گفتم. اما فایده ای نداشت. وقتش را جای دیگری پر کرده بود. ابراهیم در دبیرستان ابوریحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمی برای اخلاق و رفتار بچه ها بود. دانش آمزان هم که از پهلوانی و قهرمانی معلم خودشان شنیده بودند شیفته او بودند. در آن زمان که اکثراً بچه های انقلابی به ظاهرشان اهمیت نمی‌دادند ابراهیم با ظاهری آراسته و کت و شلوار به مدرسه می‌آمد. چهره زیبا و نورانی، کلامی گیرا و رفتاری صحیح، از او معلمی کامل ساخته بود. بسیار قوی بود، به موقع می‌خندید. به موقع جَذَبه داشت. زنگ های تفریح را به حیاط مدرسه می‌آمد. اکثر بچه ها در کنار آقای هادی جمع می‌شدند. اولین نفر به مدرسه می‌آمد و آخرین نفر خارج می‌شد و همیشه در اطرافش پر از دانش آموز بود. در آن زمان که جریانات سیاسی فعال شده بودند، ابراهیم بهترین محل را برای خدمت به انقلاب انتخاب کرد. فراموش نمی‌کنم، تعدادی از بچه ها تحت تاثیر گروه های سیاسی قرار گرفته بودند. یک شب‌ آنها را به مسجد دعوت کرد. با حضور چند تن از دوستان انقلابی و مسلط به مسائل، جلسه پرسش و پاسخ راه انداخت. آن شب همه سؤالات بچه ها جواب داده شد. وقتی جلسه آن شب به پایان رسید ساعت دو نیمه شب بود ! سال تحصیلی 58-59 آقای هادی به عنوان دبیر نمونه انتخاب شد. هر چند که سال اول و آخر تدریس او بود. اول مهر 59 حکم استخدامی ابراهیم برای منطقه 12 آموزش و پرورش تهران صادر شد، اما به خاطر شرایط جنگ دیگر نتوانست سر کلاس برود. در آن سال مشغولیت های ابراهیم بسیار زیاد بود ؛ تدریس در مدرسه، فعالیت در کمیته، ورزش باستانی و کشتی، مسجد و مداحی در هیئت و حضور در بسیاری از برنامه های انقلابی و .. که برای انجام هر کدام از‌ آنها به چند نفر احتیاج است. برگرفته از کتاب « سلام بر ابراهیم 1» ص ۵۵ 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

👆👆👆 یه ذره طولانیه ولی حتما بخونید، نکته های خیلی خوبی داره 😇 ‌

#نکته ۱۳۲ یک کارویژه‌ای که معلم می‌تونه سرکلاس انجام بده و دنیا و آخرت دانش آموزان رو تامین کنه 🥰 ‌ 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

#نکته ۱۳۳ دانش آموز به درس من علاقه نداره چیکار کنم، علاقه مند بشه؟! 🤔 ‌ 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

امام خامنه‌ای روحی له الفداء در دیدار با خانواده‌های شهدای امنیت فرمود: یک مطلب مربوط به حرکت شرورانه‌ای است که ۲ شب پیش اینجا انجام دادند. خب، یک غلطی کرد، خودشان هم البته بزرگنمایی می‌کنند. بزرگنمایی آن‌ها غلط است، اما توجه داشته باشید کوچک‌انگاری آن هم غلط است. اینکه ما بگوییم: «نه؛ چیزی نبود، اهمیتی نداشت» این هم غلط است. بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به‌هم بخورد. این‌ها دچار خطای محاسباتی‌اند نسبت به ایران. اینها ایران را نمی‌شناسند، جوانان ایران را نمی‌شناسند، ملت ایران را نمی‌شناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده ملت ایران را هنوز درست نتوانسته‌اند بفهمند؛ این را ما باید به این‌ها بفهمانیم. کیفیت کار را مسئولان ما باید تشخیص بدهند و درست بفهمند آنچه که صلاح این کشور و این ملت هست آن را انجام بدهند. صهیونیست‌ها باید بدانند ملت ایران کیست، جوانان ایران چگونه‌اند، این فکر، این انگیزه، این رشادت، این آمادگی که امروز در ملت ایران وجود دارد، خود این امنیت‌ساز است. این را بایستی حفظ کنیم. ۶ آبان‌ماه ۱۴۰۳ 🔰 ایتا | تلگرام @mahdi_domeiri

بسم الله الرحمن الرحیم در این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب نکاتی است که مختصراً خدمت بزرگواران عرضه می‌گردد: ۱. دشمن اهل بزرگ‌نمایی فعالیت‌های خود، و در مقابل اهل کوچک‌نمایی فعالیت‌های جبههٔ مقاومت است. هوش رسانه‌ای ایجاب می‌کند که اولا: خود فریب این ترفند رذیلانه را نخوریم، و ثانیا: در مقام جهاد تبیین، این حقیقت را برای دیگران روشن کنیم. البته که جهاد تبیین به صرف تکرار این مطلب که:« دشمن بزرگ‌نمایی می‌کند » محقق نمی‌شود. باید سستی و تنبلی را رها کرد و با استدلال و دلیل این حقایق را برای مخاطبان بازگو نمود. ۲. کوچک‌نمایی از درون کشور هم غلط و غیر قابل پذیرش است. این کوچک‌نمایی از سوی اقشاری صورت می‌پذیرد: یک: عده‌ای دوستان انقلابی هستند که برای حفظ اقتدار کشور اقدام به کوچک‌نمایی تحرکات دشمن می‌کنند، به این گمان که بیان واقعیت‌ها موجب تضعیف جایگاه و اقتدار جمهوری اسلامی می‌گردد. متاسفانه این دسته از دوستان، توجهی به افکار عمومی ندارند و غالبا با نگاهی سطحی و کوته‌نظرانه به مسائل می‌نگرند. مثلا توجه نمی‌کنند که اگر جنگ بزرگی در بگیرد و زد و خوردها شدیدتر شود، مخاطبانی که تا کنون با کوچک‌نمایی، فضا را گل و بلبل تصور می‌نمودند، اکنون با دیدن حقایق شوک‌زده شده و قافیه را می‌بازند. این دسته غالبا جنگ روایت‌ها را جدی نمی‌گیرند و در این جنگ معمولا قافیه را می‌بازند. دو: عده‌ای سیاسیونی هستند که از تشدید تنش‌ها گریزانند و با کوچک‌نمایی به دنبال این مسأله هستند که ایران پاسخ ندهد و یا پاسخ محدودی بدهد. بخشی از اینان جاهل و غافلند و بخشی نیز منافق و خائن. ۳. در این قضایا باید متعادل عمل کرد و این تعادل به معنی واقعیت‌نگری است. یعنی قضایا را آنگونه که هست دیدن و نشان دادن، نه کمتر و نه بیشتر. ۴. در بیانیهٔ ستاد کل نیروهای مسلح که در مورد اقدام شرورانهٔ اسرائیل خبیث صادر شده، آمده:« در پی عملکرد به موقع پدافند هوایی کشور، خسارت محدود و کم اثری را وارد و چند سامانه راداری آسیب دیده که تعدادی بلافاصله ترمیم و برخی نیز در حال ترمیم هستند ». https://eitaa.com/syriankhabar/23274 به نظر می‌رسد این قسمت، چندان بی‌ربط با کوچک‌انگاری این اقدام نباشد. خصوصا با توجه به این واقعیت که تا کنون شهادت پنج نفر در این حمله، تایید و حال عده ای نیز وخیم گزارش شده است. این مطلب نشان می‌دهد آنچه اتفاق افتاده، آنچنان هم « کم‌اثر » نبوده است. ۵. خطای محاسباتی یعنی اینکه دشمن با خود محاسبه می‌کند که اگر به فلان صورت به ایران حمله کنم، احتمالا ایران آنگونه پاسخ می‌دهد که در با سنجش سود و زیانش، حمله به ایران منطقی جلوه می‌کند. حضرت آقا می‌فرماید که این محاسبهٔ دشمن که حمله به ایران برایش زیان چندانی ندارد، خطای محاسباتی است. این خطای محاسباتی موجب می‌شود که این سگ هار تمدنِ وحشیِ غرب، روز به روز برای ضربه زدن به منافع مردم کشور، جری‌تر گردد. اگر خطای محاسباتی دشمن را بشود به هم ریخت و محاسبات درست را به دستش داد، عامل مهمی در مسألهٔ بازدارندگی و حفظ امنیت ملی را در دست گرفته ایم. ۶. این خطای محاسباتی چرا شکل گرفته است؟، چون دشمن صهیونیستی واقعیت توانمندی ایران عزیز و سربلند را هنوز نمی‌شناسد. خطای محاسباتی توسط کسی که دچار خطا شده، از بین نمی‌رود. بلکه باید توسط کسی که در موردش خطا صورت گرفته، از بین رود. لذا رهبری معظم می‌فرماید:« این را ما باید به اینها بفهمانیم ». طبیعتا مخاطب این سخنان رهبر فرزانهٔ ما، نیروهای مسلح و البته سیاسیونِ تصمیم‌گیر هستند. ۷. معمولا سیرهٔ حکمرانی رهبر معظم انقلاب این است که تذکرات لازم را به صورت غیر علنی و چند بار تکرار می‌نماید، و در مرحلهٔ آخر همان تذکر را عمومی مطرح می‌کند تا تاثرگذار باشد. ایشان در جایی می‌فرماید:« آنچه بنده اینجا در این جلسه یا در جلسات عمومی میگویم، عیناً همان حرفهایی است که در جلسات خصوصی به مسئولین، به رئیس‌جمهور محترم و به دیگران میگویم ». ۱۳۹۴/۴/۲ https://khl.ink/f/30069 و نیز می‌فرماید:« آنچه من گاهی علنی میگویم، یک‌دهم آنچه در جلسات خاص با آقایان عرض میکنیم هم نمیشود؛ گاهی هشدار میدهیم، گاهی دعوا میکنیم؛ معمولاً مسائل گوناگون را تذکّر میدهیم ». ۱۳۹۶/۱۰/۱۹ https://khl.ink/f/38675 به نظر می‌رسد آنچه در روز گذشته توسط رهبری مبنی بر به هم زدن خطای محاسباتی دشمن بیان شده است، از این قاعده مستثنی نباشد. 🔰 ایتا | تلگرام @mahdi_domeiri

صفحه ۲ ۸. طبیعی است که فهماندن محاسبات صحیح به دشمن و از بین بردن خطاهای محاسباتی، در حجم و کیفیت و گسترهٔ پاسخی است که به تجاوزات او داده می‌شود. آنچه از این بیان رهبری بر می‌آید، این است که ما نه در عملیات وعدهٔ صادق۱ و نه وعده صادق۲، قدرت لازم را برای از بین بردن خطای محاسباتی دشمن به کار نبردیم که نتیجه‌اش، تجاوز اخیر او به خاک مقدس کشورمان بود. ( در این مورد سخنانی است که از بیانش خودداری میکنم ). ۹. پاسخ به تجاوز اسرائیل ملعون، قطعی است و فرمانش در این بیانات صادر شده است. کیفیت این پاسخ هم مشخص شد. پاسخ به حماقت اخیر رژیم جعلی اسرائیل، در قد و قواره دو عملیات قبلی نباید باشد، بلکه باید بسیار فراتر باشد که قدرت تخریب خطای محاسباتی دشمن را داشته باشد. هر گونه پاسخی کمتر از دو عملیات قبلی و یا حتی در آن حد، مخالفت صریح با بیانات امام حامعه است. ۱۰. پاسخ باید در سطحی داده شود که ماجراجویی اسرائیل در مورد کشور عزیزمان به پایان برسد. آیا قرار است قدرت ناشناخته نظامی کشور رو شود؟. ۱۱. تشخیص کیفیت پاسخ، به عهدهٔ مسؤولین گذاشته شده است. و این یعنی: تصمیم مستقیم در این خصوص توسط رهبری صورت نمی‌گیرد. ۱۲. مسؤولین، اعم از نیروهای مسلح و سیاسیون است و به نظر می‌رسد که منظور، همان شورای عالی امنیت ملی باشد. به وضوح تصمیمات متخذه این شورا در دو حمله قبلی، غیر کافی بود و برای کشور قدرت بازدارندگی را ایجاد ننموده است. و ... 🔰 ایتا | تلگرام @mahdi_domeiri

رفقا یه همت کنید اینو برسونید به پانصد بازدید تا بعدی رو براتون بذارم...

#نکته ۱۳۴ دانش آموزان ازم سوالات تکراری می‌پرسند و یا درسی که توضیح دادم رو دوباره ازم می‌پرسند...😢 چیکار کنم؟!🤔 ‌ 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

دمتون گرم بابت انتشار ان شاالله فردا پست سوم #معلمی_به_سبک_شهدا رو بارگزاری میکنم😍

سلام رفقای عزیز پست بعدی از زندگی شهید بهشتی هست. ایشون واقعاً شخصیتی کم نظیر بودند😍

#معلمی_به_سبک_شهدا شماره ۳ عمل به قول، به نوجوان دوازده ساله نوجوان دوازده ساله ای در هامبورگ به مسجد رفت و آمد می کرد. یک روز خدمت آقای بهشتی گفت:«معلم ما در کلاس درس گفته که از شما درباره اسلام سؤالاتی بکنم. کی خدمت شما برسم؟» آقای بهشتی پرسید:«کی از مدرسه می آیی؟» او گفت: «ساعت ۴/۱۵ بعد از ظهر.» پرسیدند: «می توانی ساعت ۴/۵ بیایی؟» گفت: بله گفتند: «فردا ساعت ۴/۵ منتظر شما هستم.» او هم رفت. روز بعد به اتفاق خانواده از منزل خارج شدیم، متأسفانه ماشین خراب شد. هر کاری کردیم درست نشد. به راننده گفتم مشکل تا کی حل خواهد شد؟ او گفت نمیدانم. آقای بهشتی گفتند من ساعت ۴/۵ بعد از ظهر در مسجد قرار دارم و باید در این ساعت در مسجد باشم. راننده گفت اگر منتظر نوجوان دوازده ساله هستید، او سر ساعت می آید. اما اگر شما نباشید شروع میکند به بازی کردن. اگر شما ساعت ۵/۵ هم برسید، برای او مسئله ای نیست. شهید بهشتی فرمودند: نه، من با این نوجوان، ساعت ۴/۵ قرار گذاشته ام و ۴٫۵ هم باید مسجد باشم. چه او بیاید و چه نیاید. بالاخره آقای بهشتی تاکسی گرفت تا خودش را به وعده اش در مسجد برساند. پ.ن: معلم عزیز شما چقدر به قول‌های خودتان نسبت به دانش آموزان وفاداری؟! کتاب الگوی حضور نگاهی به سیره شهید بهشتی در عرصه تعلیم و تربیت ص ۱۶۵ 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

‌ پست زیر خاطره یکی از همکاران هست که فرستادند تا شاید درس عبرتی برای ما معلمان باشد👇 ‌

#خاطره سلام🍀 من چند سالی است که معلم شده‌ام و می‌خواهم خاطره‌ای از دوران دانش‌آموزی خودم را با شما به اشتراک بگذارم. امیدوارم این داستان بتواند بر دیدگاه و رویکرد همکاران تأثیر بگذارد و شاید هم فقط درد و دلی باشد👇 وقتی دانش‌آموز سال دوم ابتدایی بودم، قبل از ورود به مدرسه، کم‌رو و خجالتی و درون‌گرا نبودم. اما معلم سال دوم ابتدایی باعث شد این مشکلات در من به وجود بیاید. چند روزی از سال تحصیلی گذشته بود. اگر اشتباه نکنم، خود مدرسه کتاب‌های درسی را برای ما تهیه کرده بود و ما هزینه‌ی کتاب‌ها را پرداخت کرده بودیم. حین خواندن کتاب فارسی در کلاس درس، متوجه شدم مطلبی که معلم می‌خواند در کتاب درسی من نیست. ابتدا فکر کردم خط کتاب را گم کرده‌ام و از دوستم پرسیدم. وقتی به کتاب دوستم نگاه کردم، دیدم کتاب من با کتاب او فرق دارد و بعضی از صفحات را ندارم. دستم را بلند کردم و گفتم: "آقا اجازه!" منتظر ماندم ولی جوابی نداد. دوباره بلندتر گفتم: "آقا اجازه!" ولی باز هم معلم جوابم را نداد. من فکر کردم اگر مشکلم را به معلم بگویم، آن را برطرف می‌کند، اما معلم اصلاً به من توجه نکرد. من در نیمکت آخر کلاس بودم، ولی این به معنی نبود که تنبل یا شلوغ باشم. معلم جواب بقیه را می‌داد و من خیلی ناراحت شدم و دلم شکست. آن سال در درس املا تجدید شدم و زیاد به مدرسه نمی‌رفتم و از مدرسه فراری بودم. معلم ما خیلی عصبی بود. یک روز دست یکی از هم‌کلاسی‌ها را زیر پایه نیمکت گذاشت و گفت به دو نفر که روی نیمکت بنشینند و خودش هم روی همان نیمکت نشست. من تا مرز سکته رفتم. یک هم‌کلاسی داشتم که شیرین‌مغز بود و معلم به او می‌گفت فردا بالش بیاور و سر کلاس برای خودت بنشین و تکیه بده. آن دانش‌آموز حتی با خودش ناهار هم می‌آورد و می‌خورد و ما هم می‌خندیدیم. من و چند نفر تکلیف ننوشته بودیم و معلم ما را جدا کرد و می‌خواست تنبیه کند. یکی از ما از ترس فرار کرد و به کلاس مقابل پناه برد و معلم آن کلاس در را بر روی معلم ما بست و هر چه در می‌زد، در را باز نمی‌کرد تا اینکه زنگ خورد و همه الفرار. در کل، من خودم معلم هستم و برای معلمین ارزش قائلم، ولی اگر آن معلم الان زنده باشد، تف می‌کنم به صورتش و اگر مرده باشد... بقیه‌اش را خودتان حدس بزنید. وقتی معلم به من توجه نکرد و مشکلم حل نشد، در درس‌ها عقب افتادم چون چندتا از کتاب‌هایم ناقص بود و نمی‌دانستم کتاب چه می‌گوید. چون نمی‌توانستم کتاب را بفهمم و مطالب زنجیره‌وار هستند، دلسرد شدم و کم‌رو و درون‌گرا شدم. تا آخر دبیرستان در ارتباطات اجتماعی ضعیف بودم، البته در دبیرستان مقداری بهتر شدم نسبت به راهنمایی. اعتماد به نفسم نابود شد و نمی‌توانستم در جمع نظرم را بگویم. در دوران دانشگاه خیلی بهتر شدم و شروع به کنفرانس دادن کردم. 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

‌ اگر شما هم از این دست خاطرات داشتید به اینجا بفرستید که بذاریم داخل کانال👇 @adminpluss ‌

سلام رفقا هشتگ #نکته رو اگر بررسی نکردید، حتما یه بررسی داشته باشید☺️

سلام همکاران عزیز یه آموزش جالب امشب داریم... گوش به زنگ باشید😍

تا وقتی من محتوا رو آماده می‌کنم این خاطره از یک معلم عزیز رو که برامون فرستادن بخونید👇

#خاطره باسلام و عرض ادب و احترام من وقتی کلاس دوم ابتدایی بودم معلمی داشتم بسیار مهربان و خوشرو با همه رفتار خوبی داشت از نحوه تدریس کردنشان اصلا چیزی به خاطر ندارم خودمم دانش آموز زرنگی بودم ولی رفتار زیبایشان همیشه در خاطرم هست. من اون زمان یه مشکل کوچکی داشتم که اینجا بازگو نمی کنم وقتی در خانه مادرم در مورد مشکلم می گفتن من به او می گفتم شما چرا اینو به من میگید؟! من این مشکل رو ندارم به خاطر اینکه معلم عزیزم در مدرسه اینطوری بهم می گفت که تو اصلا مشکلی نداری و من باور می کردم وبا اعتماد به نفس بیشتری می رفتم مدرسه. بعدها که بزرگ شدم متوجه شدم معلم عزیزم با من چه کرده. خداوندا استاد عزیزم خانم دلشاد پورمحمدی از شهرستان زیبای کلیبر هر کجا هستند سلامت و پایدار باشند.🙏

#نکته ۱۳۵ با این نرم افزار میتونی بدون داد و فریاد و گلو پاره کردن مقدار سروصدای کلاست رو مدیریت بکنی😍 بفرست برای همکارات #آموزش 🔰 معلم تراز | جواد جوادی @moallem_taraz

سلام رفقا میبینم که برای دوره خیلی رغبت دارید😊 یک دوره آموزشی بیشتر نداریم، اونم دوره کلاس رویایی هست، که تقریباً هر ماهی یک کارگاه جدید هم بهش اضافه میشه ‌