قال علی علیه السلام :
نُصحُکَ بَینَ المَلاءِ تَقریعٌ.
نصیحت کردن در حضور جمع،
خرد کردن و کوبیدن شخصیّت طرف است.
میزان الحکمه، ج 10، ص 582
(به نقل از غرر الحکم)
#حدیث_تربیتی
#معلمی_به_سبک_شهدا
شماره ۲۵
📌 اگر تو دیده بودی قدرت تحمل من را هم نداشتی!
مرحوم صادق طباطبایی نیز که زمانی
همراه دکتر چمران در لبنان بود،
حساسیتهای ایشان در قبال کودکان
یتیم را چنین روایت میکند:
[چمران را] دیدم در دفتر کارش روی
کاناپه نشسته و بلند گریه میکند. به
سر و شانهاش دست کشیدم و گفتم:
«مصطفی چه شده؟»
او اشکش را پاک کرد و گفت: «صحنهای
دیدم که اگر تو دیده بودی قدرت تحمل
من را هم نداشتی.»
وقتی جمال (پسرم) را بغل کردم و
بوسیدم چشمم افتاد به یک پسر
چهار ساله یتیم به نام بلال که آنجا
پیش یک ستون ایستاده بود و با یک
حسرتی به جمال نگاه میکرد.
من این صحنه را که دیدم شرمم آمد
که چطور در حضور یک بچه یتیم به
خودم اجازه دادم پسرم را بغل کنم
و نگران بود که چگونه از دل این بچه
دربیاورد.
🔰 معلم تراز | جواد جوادی
@moallem_taraz
شاید بتوان گفت که
بزرگترین عیب ما این است
عیب های همه را میبینیم
جز خودمان را...
سالها برای تغییر دیگران
وقت صرف میکنیم
در صورتی که کافی بود
فقط چند لحظه برای
تغییر خودمان تفکر و عمل کنیم...
یک نقطه سیاه در دیگران را میبینم
ولی صفحه سیاه قلب خودمان را نه
یکبار...
فقط یکبار...
قبل از آنکه عیب های دیگران را
بشماریم، ببینیم آیا همان عیب
در وجود ما هست یا نه؟!
و ما چقدر تلاش کرده ایم تا
آن را عیب را از خودمان حذف کنیم؟!
التماس تفکر
در خُردسالی علم بياموزيد تا
در بزرگسالی به برتری و سيادت نائل آييد.
تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ صِغاراً تَسُودُوا بِه كِباراً.
#حدیث_تربیتی
#معلمی_به_سبک_شهدا
شماره ۲۶
📌 اگر نفهمیده رفوزه اش کن!
سال اول دبیرستان که در دبیرستان کمال
درس می خواندم و به دلایلی چند سالی
در خانه عمویم زندگی میکردم، از درس
شیمی نیم نمره کم آوردم.
نمره من ۶/۵ و نمره ۷ نمره قبولی بود. معلم شیمی آقای قلی زاده با اینکه نسبت
من و آقای رجائی را که در همان دبیرستان
ریاضی درس می داد می دانست ولی به من
نیم نمره ارفاق نکرد.
به عمویم گفتم: «عمو جان، اگر به من
نیم نمره بدهد قبول میشوم.»
ایشان گفت: «باشد با معلمت صحبت میکنم.»
بعد شنیدم ایشان رفته و با آقای قلی زاده
صحبت کرده که اگر عبدالصمد درس شیمی
را فهمیده نمره بهش بده ولی اگر نفهمیده
ارفاق نکن.
آقای قلی زاده هم پاسخ داده بود:« نه
پسربرادرتان چون درس شیمی را دوست
ندارد، درس را نفهمیده که نمره کم گرفته
است.»
عمو هم به او گفته بود: «خوب پس رفوزه
اش کن.»
این باعث شد من کلاس هفتم را رفوزه
شدم. با اینکه در خانه ایشان زندگی میکردم
و خرجی زندگی مرا می داد، قبول کرد که
رفوزه بشوم و سال بعد دوباره خرجی مرا
بدهد ولی نیم نمره بیخودی برای من
درخواست نکند.
خلاصه خوبی ها ص ۸۰
🔰 معلم تراز | جواد جوادی
@moallem_taraz
#معلمی_به_سبک_شهدا
شماره ۲۷
📌 چرا حق خواهرزاده مرا نداده ای؟!
یکبار که با مادرم به منزل دائی ام می
رفتیم، به او گفتم: «من از درس زبان نمره
نیاورده ام، تو به ایشان بگو با رفاقتی که با
معلم انگلیسی دارد از او بخواهد نمره مرا
درست کند. گفت: «باشد.»
پس از اینکه ایشان و مادر بزرگم را که با
دائی ام زندگی میکرد دیدیم و خواستیم
منزلشان را ترک کنیم، چون دیدم مادرم
به او چیزی نگفت به آرامی چادرش را
کشیدم و گفتم: «پس چرا به او نمی
گویی؟»
او هم گفت: «خیلی خوب تو برو تا به او
بگویم.»
من هم قدری فاصله گرفتم. موقع خداحافظی
مادرم قضیه را با دائی ام مطرح کرد.
وقتی سر کوچه رسید پرسیدم: چه گفت؟»
مادرم جواب داد: «گفتم.»
می گوید، باشد به آقای مظاهری می گویم
چرا حق این خواهرزاده مرا که درسش را
خوب خوانده و امتحانش را هم خوب داده
است نمی دهی؟
من به مادرم گفتم: «اینکه سفارش نیست.
من اگر درسم را خوانده بودم که نمره کم
نمی گرفتم.»
ایشان نه اهل سفارش بود و نه خودش
بدون جهت به کسی نمره می داد.
حتی ۰/۲۵ نمره هم به کسی ارفاق نمیکرد
و معتقد بود چون درسش را خوب می دهد
از شاگردانش توقع ندارد نمره کم بیاورند.
خلاصه خوبی ها ص ۸۰
🔰 معلم تراز | جواد جوادی
@moallem_taraz
#معلمی_به_سبک_شهدا
شماره ۲۸
📌 متأسفم که نمی توانم به او یک نمره بدهم!
یکی از بستگان من که از قزوین به طالقان
رفت و آمد می کرد توسط عده ای که به پول
او طمع کرده بودند در راه طالقان کشته شد.
از او ۵ فرزند کوچک به جا ماند که بزرگترین
آنها ۱۳ سال داشت و در کلاس اول دبیرستان
شاگرد آقای رجائی بود.
یکبار که به قزوین رفته بودم و به خانه آنها
سر زدم، دیدم از درس ریاضی که با آقای
رجائی داشت یک نمره کم آورده است.
پیش آقای رجائی رفتم و گفتم: جریان رحیم
این است و شما هم که وضع خانوادگی او را
می دانید و در مجلس ترحیم پدرشان که او
را کشته اند هم شرکت کرده اید.
حالا از درس شما یک نمره کم آورده شما
لطف کنید و این یک نمره را به او بدهید که
لااقل تابستان تجدیدی نیاورد و برود برای
کمک خرج مادر و خانواده اش یک کاری
بکند و پولی در بیاورد.
آقای رجائی گفت: «یوسف جان، متأسفم
نمیتوانم این کار را بکنم و به او نمره ای را
که نیاورده بدهم.»
بعد پرسید: «مگر رحیم روزی چقدر میخواهد بگیرد.»
گفتم: «اگر کار کند روزی ۵ تومان به او
میدهند.»
گفت: من این مبلغ را به او می دهم تا برود
و درس بخواند و بیاید نمره خودش را بگیرد.
خلاصه خوبی ها ص ۸۱
🔰 معلم تراز | جواد جوادی
@moallem_taraz
#معلمی_به_سبک_شهدا
شماره ۲۹
می دانستم چهل سال پیش کتاب ملاهادی
سبزواری را درس می داده. حالا من هر چه
میخواندم نمی فهمیدم.
رفتم قم اشکالم را بپرسم.
گفت اول خودت فکر کن.
بعد هم بدون این که کتاب را ببیند گفت
پایین فلان صفحه را نگاه کن لاهیجی این
طور گفته.
کتاب یادگاران ج ۱۸ خاطره ۹۳
🔰 معلم تراز | جواد جوادی
@moallem_taraz
13.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک جوان متدین و انقلابی و مسجدی و هیئتی و بسیجی و جهادگر ...
🔰 ایتا | تلگرام
@mahdi_domeiri
هدایت شده از حجت الاسلام دومیری
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام ای غمِ لحظههای جدایی ...
تحقق تمدن نوین اسلامی، مرهون افرادی است که از عمق جان به منظومهٔ فکری امامین انقلاب در حوزهٔ تمدنی، معتقد باشند، و نه تنها در این راستا تلاش کنند، بلکه تمام حرکات و سکنات و آنات زندگی خود را در جهت چنین هدفی تنظیم نمایند. هر کدام از این افراد، علمدارانی هستند که رایتِ ایجادِ تمدنِ نوینِ اسلامی در سایهسار ولایت حضرت امام خامنهای حفظهالله را افراشتهاند.
و محمدمهدی عزیزِ ما، دارای چنین تفکری بود.
اکنون لازم است علَمی که او علمدارش بود را دوستان و همرزمان تمدنیاش به دوش بکشند و با عزمی راسختر و جدیتی تمامتر، در جهتی که او گام برمیداشت ( تحقق تمدن نوین اسلامی )، حرکت نمایند.
کارهای بسیاری بود و هست که محمدمهدیِ ما برای انجامشان هدفگذاری کرده بود، و اکنون باید توسط همین همفکرانش ادامه یابد.
امیدواریم خداوند متعال، همانگونه که به او قلبی بزرگ عطا کرده بود، با کرم و بزرگیاش با او روبهرو شود و جایگاه بزرگی ارزانیاش دارد.
خداحافظ ای داغِ بر دل نشسته ...
🔰 ایتا | تلگرام
@mahdi_domeiri