#پرسش_و_پاسخ
❇️ تبعات ترور شیخ صالح چیست؟
🔹شیخ صالح در دفتر سیاسی حماس حتی از اسماعیل هنیه نیز روابط نزدیکتری با جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت داشت. او از جمله مخالفان جدی رویکردهای خالد مشعل و ابومرزوق در بحران سوریه بود. آثار این ترور بر داینامیکهای درونی دفتر سیاسی حماس مهم است.
🔹 گفته میشود قرار بوده تا ساعاتی دیگر یک جلسه مشترک ایرانی - لبنانی - فلسطینی برگزار شود که قبل از رسیدن طرف لبنانی و ایرانی به نشست فوق، عملیات ترور انجام میشود.
🔹 بیروت یکی از امنترین اماکن مقاومت محسوب میشود نه از این جهت که جاسوس نیست یا دشمن توانایی دسترسی و حمله در آن را ندارد بلکه به دلیل بازدارندگی ایجاد شده توسط حزبالله و پاسخ قاطع به هر اقدام خصمانه پر اهمیت است. شکست این معادله به وضوح دارای پیامدهای جدی برای رژیم است و در صورت عدم حمله متوازن حزبالله به تلآویو، در این بازدارندگی خدشه ایجاد شده و بیروت همچون دمشق تبدیل به سیبل دائم حریف خواهد شد.
🔹 جدای از پاسخ حزبالله، طرح ترور متوازن از سوی حماس همواره در پاسخ به ترور رهبران حماس روی میز آنها بوده است. دشمن صهیونیستی یک مار زخم خورده است و هیچ محاسبه هزینه و فایدهای نکرده و فقط اقدام میکند اما متوجه عواقب اقدامات خود نیست.
🔹شیخ صالح هر چند اصلیترین وظایفش در حوزه نظامی و مسلحسازی و عملیات در کرانه باختری بود اما اسماً معاون دفتر سیاسی حماس بود. هدف قرار دادن یکی از ارشدترین مقامات دفتر سیاسی در میانه مذاکرات برای آتشبس و توقف جنگ، نیاز به اتخاذ یک اقدام محکم سیاسی علاوه بر اقدام نظامی متناسب دارد./ محلل
#پرسش_و_پاسخ
❇️ چرا صهیونیست ها ترورها را شروع کرده اند؟!
🔹حادثه تروریستی کرمان، ترور شهید صالح العاروری، و شهید سید رضی موسوی چیزی جز انعکاس درماندگیِ دشمن در جنگ غزه نیست؛ آنها دیگر قادر به مدیریت جنگ و تحقق اهداف ادعایی خود در میدان نیستند و حوادث اخیر نیز این مهم را تایید میکند.
🔹دو نفر را تجسم کنید که یکی گلوی دیگری را گرفته و میفشارد، آن یکی به ناچار به صورت حریف چنگ میزند و یا سعی میکند او را گاز بگیرد؛ در حالی که اگر قدرت داشت میبایست وی را زمین میزد!
پر واضح است که ترور سرنوشت میدان را تغییر نمیدهد، لیکن ممکن است بر افکار عمومی اثر داشته باشد!
🔹یک طرف افکار عمومی کشورهای محور مقاومت را هدف گرفته اند تا با ایجاد یاس، نا امیدی و امنیت زدایی در اذهان مردم، سران مقاومت را تحت فشار بگذارند و از تنگ تر کردن حلقه محاصره اسرائیل بکاهند؛ یک طرف هم افکار عمومی در جامعه صهیونیستی است که هیچ دستاوردی برای ارائه به آنها ندارند و فکر میکنند با چنین حرکاتی میتوانند آنها را راضی کرده و حجم انتقادات داخلی را کاهش دهند. یقین بدانید این حرکت هم محکوم به شکست است چون نه جبهه مقاومت بدون توقف جنگ در غزه و تثبیت شکست صهیونیستها دست از سر اسرائیل برمیدارد و نه آنها قادر خواهند بود این شکست را ترمیم نمایند.
🔹آنها آنقدر میترسند که به احتمال زیاد مسئولیت این اقدامات را نیز به عهده نخواهند گرفت، همانگونه که یک نماینده صهیونیست پس از شهادت شیخ صالح العاروری این اتفاق را تبریک گفت اما بلافاصله مقامات دیگر اسرائیل گفتند نمیدانیم چه کسی این اقدام را انجام داده و کار ما نبوده است!
🔹به هر حال ترور تنها چیزی است که از دست اسرائیل بر می آید و در این شرایط سخت خیلی مشتاق است ایران را وادار به جنگی کند که آمریکا مجبور باشد وارد گود شود!
آنها سالها است به دنبال درگیر کردن ایران و آمریکا هستند؛ اتفاقی که ایالات متحده همواره از آن فرار کرده است.
🔹نتانیاهو بر این باور است اگر ایران مستقیما درگیر شود، اینبار با توجه به شرایط مرگ و زندگی که اسرائیل با آن دست به گریبان است، آمریکا احتمالا وارد جنگ با جمهوری اسلامی میشود و این گزینه را آخرین شانس رژیم برای بقا میداند.
حال آنکه آمریکا با صدها چالش دیگر هم روبرو است و خوب میداند جنگ با ایران شوخی نیست و با تمام جنگ های تاریخ آمریکا میتواند متفاوت باشد!
آنها میدانند درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی علاوه بر دریافت ضربات جبران ناپذیر، زمینه را برای کشورهای فرصت طلبی چون چین، روسیه و کره شمالی علیه آنها فراهم میسازد تا هر کدام ماهی خود را بگیرند.
🔹ضمن اینکه آمریکایی ها مثل نتانیاهو فکر نمیکنند، خصوصا اینکه دموکراتها بر خلاف جمهوری خواهان چندان میانه خوبی با نتانیاهو نیز ندارند و مایل هم نیستند با طناب او به ته چاه بروند!
آمریکا زمانی از پیروزی اسرائیل در غزه نا امید شد که باز به اتفاق متحدانش بحثهای هسته ای را پیش کشید!
🔹ایالات متحده وقتی فهمید در میدان نمیشود حریف مقاومت شد، بار دیگر به فاز مسائل هسته ای شیفت کرد و مجددا از قطعنامه ها گفت. اما واقعیت این است این اقدامات فایده ندارد و گرهی از مشکلات اسرائیل باز نمیکند؛ کاری از آمریکا هم بر نمی آید و نهایتا راهی جز پذیرش شکست در غزه ندارند/انصاری
#هوشیاری
#پرسش_و_پاسخ
❇️ چالش های ذهنی کف جامعه بعد از حادثه تروریستی کرمان چیست؟
🔹حادثه تروریستی کرمان می تواند چالش های مهمی را در فضای روانی جامعه در پی داشته باشد که عمدتا برآمده از القائات فضای مجازی است و لازم است برای عبور از آنها تدبیری اندیشیده شود:
1⃣ «همش الکی و بلوفه»: با توجه به اینکه به درستی گزاره های «ایجاد امنیت» در داخل و ساخت «قدرت منطقه ای» در خارج از مرزها به عنوان دو دستاورد شاخص از سوی نظام، همواره مورد تاکید قرار داده شده است، این حادثه میتواند این دو گزاره را در بخشی از افکار عمومی جامعه با خدشه مواجه سازد.
2⃣ «جنگ یا انفعال»: با توجه به شدت جنایت تروریستی و تحت تاثیر قرارگرفتن احساسات مردم، دو قطبی «جنگ یا انفعال» کشور را بر سر یک دو راهی قرار می دهد که یا باید برای آرام کردن افکار عمومی دست به واکنش سخت بزند که در این صورت ممکن است مسبب افزایش درگیری و کشیدن پای جنگ به کشور باشد و یا اینکه محتاطانه سعی نماید خود را از تنش ها دور نماید که در این حالت هم باید فشار افکار عمومی خود را تحمل کند و ممکن است بخشی از پایگاه اجتماعی حامیان خود را از دست بدهد.
در حالی که از اساس، این دو قطبی صحیح نیست؛ زیرا نظام، رهبری جبهه مقاومت را بر عهده دارد و گروه های محور مقاومت، ضمن حفظ استقلال عملیاتی، از یک راهبرد و از یک حمایت تسلیحاتی بی بدیل استفاده میکنند.
3⃣ «مقاومت عامل ناامنی»: وقوع این حادثه تروریستی فرصت را برای ضد انقلاب فراهم آورده تا در فضای مجازی دست به ترور شخصیت «شهید سلیمانی» بزند و با تحریف واقعیت، آن شهید بزرگوار را به عنوان عامل ناامنی و خسارت در منطقه و کشور برای مردم عادی حتی «پس از شهادت» معرفی نماید.
4⃣ «نه غزه نه لبنان»: وقوع حادثه تروریستی کرمان و شهادت جمعی از مردم، میتواند شکاف میان طرفداران «جبهه مقاومت» و منتقدین به سیاست «عمق استراتژیک» را عمق ببخشد و این دوگانه را از سطح نخبگانی به سایر بخشهای جامعه بکشاند. واکنش های مجازی اخیر در این حوزه، نیاز به تبیین دقیق و همه جانبه دارد.
5⃣ «پلیس یا حجاب بان»: انفجار تروریستی کرمان، فضا را برای نقد جدی سیستم امنیتی در عموم جامعه فراهم آورده است. در این فضا القای ضعف نیروهای امنیتی، القای بی انگیزگی آنها و معطوف شدن این بخش از جامعه به مسئله حجاب و بازماندن از ماموریت اصلی خود، به غلط در اذهان عمومی ترویج می شود.
6⃣ «کار از این حرفها گذشته»: انفجار تروریستی کرمان، فرصت این را به وجود خواهد آورد تا این انگاره که در مدیریت کشور القا شود که «کار از این حرفها گذشته»!
موضوعی که ضمن القای ناامیدی، انگیزه جامعه را برای حضور در انتخابات نیز خواهد کُشت.
7⃣ «دیگه شرکت نکنید»: انفجار تروریستی کرمان ممکن است از طریق ایجاد وحشت و القای ناامنی مسبب کاهش حضور مردم در برنامه های مذهبی و انقلابی به خصوص مراسم سالگرد شهدا خصوصا سالگرد شهادت حاج قاسم در سالهای آتی شود. مسئله ای که در صورت تحقق، می تواند مورد سوء استفاده دشمن به عنوان شاهدی برای دوری مردم از نظام و آرمان های آن قرار گیرد. انتشار گسترده تصاویر حضور مردم روز بعد از حادثه در خیابان های منتهی به گلزار شهدای کرمان، مهر باطلی بر این القائات است.
8⃣ «کار خودشونه »: دشمن تلاش میکند تا با مشابهت سازی انفجار تروریستی کرمان با حادثه هواپیمای اوکراینی، عامل هر دو را خود نظام معرفی نماید. به واقع تحلیل «کار خودشونه» هنوز هم در بخشی از فضای عمومی رواج دارد.
9⃣ «دولت بی دست و پا»: انفجار تروریستی کرمان فرصتی فراهم کرد تا تا سیستم مدیریت کشور و بخصوص عملکرد دولت انقلابی را زیر سوال ببرند و با گسترش این انگاره که «اینها عرضه اداره کشور را ندارند»، جریان انقلابی را ناتوان از اداره امور جلوه دهند. برخی موضع گیری های به ظاهر دلسوزانه در همین راستا ارزیابی میشود./میرزایی
#پرسش_و_پاسخ
❇️ میزان مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم چه پیامی دارد؟
1⃣ پیش بینی غرب و عوامل داخلی آن مشارکت ۲۷درصدی بود ولی مشارکت بالای ۴۰٪ است.
2⃣ اهمیت مشارکت ۴۰درصدی (علی رغم بالا نبودن این میزان) در این است که نظام در حدفاصل دو انتخابات گذشته بحران های سختی همچون اغتشاشات سنگین ۱۴۰۱ و چندبرابر شدن برخی قیمتها را پشت سرگذاشته ولی سرمایه های اجتماعی نظام همچنان حفظ شده است.
3⃣ نتایج انتخابات و نحوه شمارش آراء و اعلام نتایج، شفافیت و سلامت کم نظیری را به دنیا نشان داد. ثابت شد نظام که بشدت به مشارکت مردم نیاز داشت حتی یک درصد رأی مصلحتی به مجموع آراء و آمارها نمی افزاید.
4⃣ بیشترین ضرر و خسارت را جریان اصلاحات و تحریم کنندگان خوردند که هم کرسی های مجلس را از دست دادند و هم سرمایه های اجتماعی خود را.
5⃣ نتایج اولیه نشان می دهد مردم عمدتا از لیست ها عبور کرده اند و لااقل تا زمانی که رقیب جدی با جهت گیری سیاسی خطرناکی همچون جریانات برجامی، سند ۲۰۳۰, مخالفت با محور مقاومت، اشرافی گری و... در صحنه نباشد کمتر به لیستها اتکا می کنند و ائتلافها در مواقعی که ذکر شد (احتمالا در آینده) کارکرد مؤثرتری خواهند داشت.
6⃣ ایران ستون خیمه مقاومت است. بی شک نگرانی های زیادی در سراسر محور مقاومت (غزه، دمشق، لبنان، یمن و ...) از باب افت جایگاه مردمی ایران در داخل برطرف گردید.
7⃣ به جای تخریب مردم و جبهه خودی مانند اصلاح طلبان و برخی عدالتخواران، تاکید کنیم که عواملی همچون طبیعی بودن نصاب مشارکت مجلس در کل دنیا، غفلت از فریضه بزرگ جهاد تبیین، دیده نشدن کارهای بزرگ رئیسی در این مدت بسیار موثر بود و علی رغم جنگ شناختی و رسانه ای گسترده، مردم ایران واقعا گل کاشتند.
┏━━ 🖌 ━┓
🆔 @j_roohi
┗━━ 🖌 ━┛
#پرسش_و_پاسخ
✅ کاندیدای اصلح کیست و چگونه رای می آورد؟
✳️ در جریان انقلابی دو کاندیدای اصلی در صحنه حاضرند:
🔹 دکتر سعید جلیلی
🔹 دکتر محمدباقر قالیباف
🔹جریان مقابل امیدوار است با روی کارآوردن چهره ای اعتدالی مانند علی لاریجانی، با مهره چینی تیم هاشمی و خاتمی و روحانی در دولت او، میز قدرت را همچنان تصاحب کند.
✳️ جریان انقلابی چگونه میتواند به اجماع بین دو کاندیدای اصلی خود برسد؟
🔹 راه رسیدن به راهبرد اجماع دو راهکار مهم است:
1️⃣ عدم تخریب دو کاندیدای انقلابی توسط حامیان هرکدام
2️⃣ طراحی سازوکار رسیدن به اجماع روی یک کاندیدا مانند نظرسنجی مراکز معتبر و رایزنی بزرگان جامعتین روحانیت و بزرگان جریان انقلابی برای عدم تکرار 92
✳️ تخریب، مهمترین و اصلی ترین عامل عدم دست یابی به اجماع بین کاندیداهای انقلابی و طرفداران آنهاست.
🔹عمده تخریب جلیلی توسط جریان اصلاحات و عمده تخریب قالیباف توسط شبه جریان موسوم به عدالتخواه در بدنه جریان انقلابی صورت میگیرد؛
همان دوطیف که شهید رئیسی را آزردند و دل رهبری را سوزاندند.
🔹این تخریب ها دو لبه یک قیچی برای تحقق روی کارآمدن لاریجانی از جبهه اصلاحات اعتدال است.
✳️ وظیفه ما چیست؟
🔹سعی کنیم نه خود تخریبگر باشیم و نه از تخریبگران حمایت و پشتیبانی کنیم.
🔹پیام های مجازی تخریب گر کاندیداهای انقلابی را مطلقا نشر ندهیم.
🔹متمرکز بر خسارت های روی کارآمدن جریان غرب گرا و خطر بازآفرینی دولت روحانی باشیم.
✳️ فراموش نکنیم بیش از نیمی از اقشار کف جامعه، لزوما متناسب با زیست سیاسی ما در ایتا فکر نمیکنند؛
اقشار خاموش (خاکستری) به شعارها، برنامه ها و سوابق کاندیداها نگاه میکنند و جریان سیاسی انقلابی و جریان سیاسی غیر انقلابی و آرایش سیاسی حزبی برای عموم مردم موضوعیت ندارد.
✍ ابوعباس نجات
┏━━ 🖌 ━┓
🆔 @moalemanehh
┗━━ 🖌 ━┛
#پرسش_و_پاسخ
⛔️ چرا شورای نگهبان یک اصلاح طلب مانند دکتر پزشکیان را تایید صلاحیت کرد؟
🔹شورای نگهبان محدود به قانون است، حزب سیاسی نیست. مطابق قانون استعلام میگیرد و کاندیداها را احراز یا عدم احراز صلاحیت میکند.
🔹 شورا محل اعمال سلیقه های سیاسی نیست. شورای نگهبان که مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست.
رهبر معظم انقلاب دو امر مهم را در ایام بررسی صلاحیت نامزدهای مجلس دوازدهم به شورای نگهبان توصیه کردند:
یک. مصلحت سنجی نکنید، نتیجه انتخابات به شورای نگهبان ارتباط ندارد، فقط قانون را مراعات کنید.
در واقع شورای نگهبان موظف به نتیجهگرایی یا اصطلاحا مهندسی نتیجه نهایی انتخابات نیست.
دو. آقای پزشکیان به عنوان نماینده مجلس اگر در استعلام امنیتی و اقتصادی و اخلاقی طبق قانون مسئله ندارد، چرا رد شده است؟
اگر او به خاطر عقاید سیاسی و اظهارنظر اصلاح طلبانه درمورد مسائل سیاسی ولو مخالف برخی دستگاه های نظام بوده باشد، نباید رد صلاحیت شود.
لذا شورای نگهبان در مورد آقای پزشکیان نص صریح داشت و استعلام پنج گانه قانونی هم درباره سوابق ایشان منفی بود.
او در انتخابات اخیر مجلس ابتدا از سوی هیئت های اجرایی رد شده بود نه شورای نگهبان.
🔹شورای نگهبان را متهم نکنیم.
اگر کسی به شورای نگهبان بگوید چرا فلانی را تایید کردید تا رای بیاورد؟
پاسخ خواهد داد پنج نامزد دیگر را هم تایید کردیم، هرکدام از این شش نفر رای می آوردند مخالفین رئیس جمهور منتخب میگفتند چرا این یکی را تایید کردید که رای بیاورد.
🔹نکته اساسی اینجاست که چرا فکرمیکنیم شورای نگهبان حق دارد بدون مستندات قانونی یک نامزد اصلاح طلب را به صرف مواضع اصلاح طلبانه درمورد آزادی، حجاب، مذاکره، مهسا امینی و... رد صلاحیت کند؟
آیا ما از دیدگاه کف جامعه و مردم کوچه و خیابان مطلع هستیم؟
یا در سکوی داخلی ایتا نشسته ایم و تمام آحاد جامعه را انقلابی های تنوری و تمام عیار میبینیم؟
جریان اصلاحات بیش از شصت درصد هواداران خود را در میان اقشار مختلف جامعه اعم از معلمان، اساتید دانشگاه، هنرمندان و فعالان اقتصادی کشور تصور کرده است، آیا شورای نگهبان بدون مستندات قانونی میتواند سلیقه و عقیده سیاسی جمعیت عظیمی از جامعه ایرانی را نادیده بگیرد؟
اصولا قانون چنین اجازه ای به این نهاد نداده است.
🔹سال 1396 در آن چهارشنبه تاریخی رهبر انقلاب در جلسه کاری با شورای نگهبان تاکید کردند شورای نگهبان مسئول مهندسی خروجی انتخابات نیست و فقط و فقط باید مطابق مرّ قانون عمل کند.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی قبل از انتخابات سال 98 به عموم مردم تاکید کردند که شما در انتخابهای خود کاملا آزاد هستید، اگر در انتخابات به اصلح رای بدهید نتیجه رای خوب شما به خودتان برمیگردد و اگر درست انتخاب نکنید، نتیجه انتخاب نامناسب شما به خودتان برمیگردد.
▪️بنابراین آقای پزشکیان و هر چهره اصلاح طلب دیگری اگر مستندات قانونی برای عدم احراز صلاحیتش وجود نداشته باشد، شورای نگهبان نمیتواند طبق قانون، فرد اصلاح طلب را به صرف تعلّق به جریان اصلاح طلبی از صحنه رقابت حذف کند.
🔹این روزها در فضای مجازی یکی مینویسد شورای نگهبان هم با این تایید صلاحیتش! دیگری مینویسد اصلاح طلب هم اینقدر...!
بین اصلاحطلبان، جهانگیری، ظریف، آخوندی و... یکی از این نامزدها را تایید میکرد.
🔹 پاسخ آنست که اگر نامطلوب ترین از نظر این افراد تایید شده که دیگر دلیلی ندارد که فریب بخورند؛
با فرض نگاه به نتیجه، شورای نگهبان نمیدانست که همین قدر هم درست تشخیص داده نمیشود!
با همان منطق، خوب شد آخوندی و جهانگیری و لاریجانی تایید نشدند وگرنه چه بسا همان دور اول کار تمام شده بود!
علاوه بر اینکه رفتار سیاسی این جریان به مثابه یک تیم منظم است، وقتی هرکدام تایید میشوند همگی باهم به او کمک میکنند نه اینکه دائما باهم اختلاف کنند لذا فرقی بین ظریف و پزشکیان و آخوندی و ربیعی و سایر چهره های اصلاح طلبان نبود. همه آنان در یک ستاد در کنار هم پیروز میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری شدند.
🔹سوال اساسی اینجاست که چرا وقتی ما نیروهای انقلابی توان نداریم، رای مردم را به نفع کاندیدای مطلوب خود جمع کنیم، شورای نگهبان را مقصر میدانیم؟
🔹به جای متهم کردن بی دلیل قانون و شورای نگهبان، با خود صادق باشیم که چرا تازه یک هفته مانده به انتخابات به شهرها و روستاها حمله ور شدیم و 1000 روز از فرمان جهاد تبیین رهبر انقلاب گذشته تازه هفته آخر به یاد جهاد تبیین افتادیم؟
این انتخابات نتیجه عملکرد متحد، تشکیلات منظم و استفاده حداکثری از رسانه و... توسط جریان رقیب بود که در یادداشت ✍️ آسیب شناسی شکست جریان انقلابی و پیروزی جبهه رقیب بدان مفصلا پرداخته شد.
آینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست
✍️جعفر ولایی منش