_تو هیچ وقت چیزی نخواهی شد
+آنچه هنوز تلخ ترین پوزخند مرا بر می انگیزد ((چیزی شدن )) از دیدگاه آنهاست که میخواهند ما را در قالب های فلزی خود جای دهند ...
آنها با اعداد کوچک به ما حمله میکنند. آنها با صفر مطلقشان به جنگ با عمیق ترین و جاذب ترین رویاها می آیند ...
#مود_شب_امتحان
خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل و طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
ای مسلمانان!
ای پیروان آقای ما علی
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمی شود؟..
که در عشق پیدا نمی شود
که به نفرت پناه می برید!..
#ملاصدرا
#مردی_در_تبعید_ابدی
#نادر_ابراهیمی
محبوب من 🍃
محبوب من! کاش میدانستم کدام روز را باید فراموش کنم. آن روز که شما را دیدم، جمعه بود و از آن روز، هر روز من جمعه است. اما هیچ روزی جمعهتر از آن روز نبوده.
محبوب من! شما نیستید، پنجرهها بستهاند، برای چه باز باشند؟ چشمه ها ساکتاند، برای چه قلقل بزنند؟ برگها زرد شدهاند. شاخههایی که همیشه با هم بودند، از هم جدا شدهاند. نمایشگاه بزرگی از تنهایی است؛ پاییز است.
در پاییز، ما همه مشغولذمه عشقیم. اگر عاشق نباشید، باد میوزد و ملحفههای روی بند رخت نمیدانند سر به کجا بگذارند. شما نباشید غروب به چه درد من میخورد؟ شما نباشید، بالاتر از پل سیدخندان به چه درد من میخورد؟ میدان عشرت آباد شمایید . پاییز میراث فرهنگی عاشقهاست.
محبوب من! در مدرسه به ما الفبا را یاد ندادهاند که با آن دکتر و مهندس و مانند اینها شویم. الفبا را یاد دادهاند تا ما با هم حرف بزنیم و با حرف زدن باهم زلفی گره بزنیم و قربان صدقة هم برویم. ما در قطاری هستیم که نمیدانیم کجا میرود، کدام ایستگاه پیاده میشویم. به جای غصه خوردن، بهتر است با هم برویم در بوفه قطار بنشینیم و با کسی که دوست داریم حرف بزنیم.
محبوب من! از اول هم میدانستم وقتی پیر شدی، دیگر نمیتوانی سنت را کم کنی. وقتی پیر شدی دیگر اهمیت ندارد چند ساله باشی، مثل وقتی که عاشقی. شما مرا چگونه به یاد میآورید؟
[دوباره شب کنکور شد ]
آخرین پیام به دانش آموزای کنکور دی ماه:
سلام شبتون بخیر
ان شاءالله که فردا بهترین اتفاقات براتون رقم بخوره
امید و توکل تون به خدا
ان شاءالله فردا با حال خوب و پر انرژی برید سر جلسه آزمون
ان شاءالله که نتیجه تمام زحماتتون، شب بیداری هاتون، سرسختی هاتون و همه ی سختی هایی که می دونم و میدونید رو ببینید🌹
قطعا شما تمام تلاش تون رو کردید پس نتیجه هر چی بشه، هر چی خدا براتون بخواد به صلاح ترین، خیر ترین و بهترین اتفاق ممکن برای شما بوده...
(و یقینا کله خیر🍃)
بهترین ها در مسیر زندگی تون ...
به تاریخ ۲۹ دی ماه ۱۴۰۱
پروانـه هـا در پيـله دنيـا را نـمی فهمند
تـقـويـم هـا روز مبـادا را نـمی فهمند
دريا بـرای مـردم صحرا نشيـن دريـاست
ساحـل نشينـان قـدر دريـا را نمی فهمند
مثل همـه مـا هـم خيـال زندگـی داريـم
امـا نـمی دانـم چـرا مـا را نـمی فـهمند
هـر روز سـيبـی در مسيـر آب می آيـد
ديگـر نيـا اين شـهر معـنا را نمی فهمند
اين مردمان مانـند اهـل كوفـه می مانند
انـدازه ی يـك چـاه مـولا را نـمی فهمند
#فرامرز_عرب_عامری
باز روزی نو در راه است
و تو باید که مسلح باشی
با عشق ،اندیشه، ایمان ، شادی
چاره ای نیست عزیز من
سهم ما از میلیارد ها سال حیات وحرکت
ذره ی بسیار ناچیزیست
این سهم را، چه کسی به تو حق داد
که با بلاتکلیفی ، با کسالت ،دودلی
به تباهی بکشانی
باور کن!
زندگی را باید پر کرد
اما نه با باطل و بیهوده
نه با دلقکی و مسخرگی
نه با هر چیز کدر
و کثیف...
#نادر_ابراهیمی
#یک_عاشقانه_آرام
یه جا تویِ فیلم موقعیت مهدی
شهید باکری به برادرش گفت:
«من نیروی مخلص زیاد دارم!
ولی یه آدم آموزش دیده لازم دارم..!»
ما همه با گریه کردن و دعا،
میتونیم نیرویِ مخلص باشیم برایِ این
دم و دستگاه و نظام؛
ولی امام زمان نیروی مخلص زیاد دارن..
کسی به درد این نظام و آقا میخوره که
آموزش دیده باشه!
تخصصِ تو،رسالتِ تو،که بشه باهاش به چشم
بیای و بخرَنت چیه!؟
#دوکلومحرفحساب
@Makrobe_135
فرازي از زيارتنامه حضرت زينب(س)
السَّلامُ عَلی مَن تَهَیَّجَ قَلبُها
لِلحُسَینِ المَظلُومِ الْعُرْيانِ
الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى
وَقـالَتْ بِصَوْت حَزين:
بِاَبي مَنْ نَفْسي لَهُ الْفِداءُ،
بِاَبِى الْمَهْمُومُ حَتّى قَضى،
بِاَبِى الْعَطْشـانُ حَتّى مَضى
بِاَبي مَنْ شَيْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّمـاءِ...
سلام بر بانويى كه
دلش از جاى كنده شد
براى حسين مظلوم
كه باتنى برهنه بر خاك افتاده..
و با صدايى غمگين فرمود:
پدرم به فداى كسى كه
جانم به قربانش،
پدرم به قربان آن كه
با دلى پر اندوه از دنيا رفت،
پدرم فداى كسى كه لب تشنه شهيد شد،
پدرم به قربان كسيكه از محاسنش خون ميچكيد...
#حضرت_زینب
یکی از تفریح های جذابی که از الان به بعد میخوام به برنامه ام اضافه کنم اینکه حدود ساعت ۱۳ ۱۴ که مدرسه ها تعطیل میشه برم توی اتوبوس بشینم کنار دست یکی از این دانش آموزای دبیرستانی بعد این کتاب رو در بیارم و یه جوری که توجه شون بهش جلب بشه شروع کنم به خوندن کتاب😁
امروز بعد این اتفاق شاهد صحنه های جذابی بودم😂
بعضی هاشون سر صحبت رو باز میکردن و با هم شروع میکردیم از درس و دانشگاه و کنکور و فرهنگیان و معلمی و دانش آموزی حرف میزدیم
بعضی های دیگه ام همین که میفهمیدن یه معلم کنار دستشون نشسته انگاری که جن دیده باشن خودشونو جمع و جور میکردن😅😒
خلاصه که تجربه جذابی بود
پیشنهاد می کنم انجام بدید😂❤️
#خاطرات_یک_معلم
#معلمی