شهادت مقصد نیست؛راه است...مقصد[خداست] و شهادت معقول ترین راه برای رسیدن به خداست.
🌷 با شهدا ؛ پرواز تا خدا🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سردار_حاج_حمید_محمدرضایی
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
﷽
علی جان شهادتت مبارک!
#شهید_علی_پیغامی، جوانترین شهید مدافع وطن کشور....
تو همون ساعت هایی که من و شما مشغول فراهم کردن سور و سات جشن عید غدیر بودیم یه جوون رعنا و دسته گل،متولد سال 1376 به نام علی پیغامی اهل بناب در منطقه عملیاتی قندیل 2 سر دشت در درگیری با اشرار ضد انقلاب به شهادت رسید تا برای بار هزارم به یادمان بیاورد که #امنیت_اتفاقی_نیست !
روحش شاد
#تکاور_پاسدار
#امنیت_امروزمان_را_مدیون_شهدائیم
#شادی_روح_شهدا_صلوات
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
🎺🎺🎺مسابقه 🎺🎺🎺مسابقه
🌹باسلام خدمت اعضاء محترم کانال شهدای مدافع حرم🌹
⚜ مسابقه شماره۳۲⚜
مسابقه این هفته درباره
✨شهید بزرگوار حمید سیاهکالی مرادی
🌹شهید بزرگوار در چه رشته ورزشی فعالیت داشتند؟
🌹درباره آبروی مردم ،چه عقاید وواکنشی نشان میدادند؟
کاربرانی که پاسخ صحیح داده باشند در اخر طبق قرعه کشی برنده اعلام خواهد شد🌹
جواب سوال در مسابقه ی بعدی همراه با جوایز معنوی مطرح خواهد شد
ارسال جواب ها فقط به ایدی زیر در غیر اینصورت پذیرفته نمیشود 👇👇👇
@YaFatememasoome
اجرا کننده 👈🌹گروه شهدای مدافع حرم🌹
⚜
🌹
⚜🌹
🌹⚜🌹
⚜🌹⚜🌹
🔷⚜🌹⚜🌹⚜
May 11
آخرین خداحافظی سجاد💔
گريه ميكرد و ميگفت: "سعيده جان خيلی دلم برايت تنگ ميشود😭 بدان هميشه كنارت هستم. برايم دعا كن اگر ته دلت راضی شود همه چيز درست ميشود."
پدر و مادرش قرآن را گرفته بودند و من كاسه آب دستم بود.
جلوی در پوتينش را محكم بست. گفت: "خيلی به تو اطمينان دارم واقعاً لياقتش را داری." 👌
رفت تا سركوچه و دوباره برگشت مرا نگاه كرد و آب را پشت سرش ريختم💔. قرار بود برويم مشهد كه رفت سوريه.
يك شب قبل از #شهادت خواب ديدم در مشهد بعد از زيارت، يك آقای نورانی در دست چپم جای حلقه انگشتر عقيق و در دست راستم انگشتری با نگين فيروزه 💍و كف دستم چند تا مرواريد انداخت. وقتی برای سجاد تعريف كردم گفت تعبيرش اينكه سعادت بزرگی نصيبت ميشود. گفت: بیبی امضا كرده و كارمان درست ميشود.🌸
#شهید_مدافع_حرم
سجاد عفتی 🌹
#دلنوشته❣
🌹🍃به بهشت خوش آمدی!
اینجا سرزمین #پرواز ملائک به معراج است...جاییکه پرندگان قفس خود را شکسته وآزادانه به آسمان پر کشیدند
🌹🍃خاک اینجا آغشته به خون پاکانی است که دل در گرو #عشقی_جاودان داشتند و مجنون وار به سوی او دویدند..
اگر همه جا پر شده از دروغ و تزویر و ریا؛ اینجا اما بوی #مردانگی به مشام میرسد
🌹🍃از اینجا تا آسمان راهی نیست...کافیست گوش جان بسپاری به تک تک ذرات...بشنو!
در #شرهانی، شقایق از داغ دل مادری تنها و پدری چشم انتظار میگوید...نسیم علف ها را به رقص می آورد...آنجا، میان علف ها خبریست! انگار جشنی به پاست..
از سنگرهای عشق و ایثار صدای نجوای دعا، عبادت و گریه ی شبانه ی جوانی به گوش میرسد..چه عاشقانه با خدایش راز و نیاز میکند!
شرهانی بوی #محرم میدهد...بوی #حسین(ع)
🌹🍃در گرمای جان فرسای #فکه خورشید از عطش کبوتران زخمی و تشنه لب میگوید..در فکه #آوینی را میبینی که از فتحی بزرگ روایت میکند
هرکه در رمل های فکه قدم برداشته و با آنها سخن گفته میداند چه میگویم
🌹🍃از #کانال_کمیل صدای روضه های #حضرت_زهرا(س) به گوش میرسد..و ابراهیم تو را میخواند برای هدایتگری..
چه #غربت عجیبی دارد اینجا!
شبیه کوچه ای است که حرمت مادر را شکستند..
و گمنامان خوابیده در شیارها، اینجا هرشب #میهمان مادرند!
🌹🍃 #طلاییه دل های سنگ شده را به عالم معنا وصل میکند و #ابراهیم که با همتش بت های نفس و تکبر را یکی پس از دیگری میشکند
🌹🍃 و #شلمچه! غروبش را دیده ای؟ اگر غروب شلمچه را ببینی معنای #دلدادگی و دلبستگی را خواهی فهمید
پای رفتن نیست..بغضت که شکست دیگر نمیتوانی ناله سر ندهی! دلت که شکست نمیتوانی دل بکنی! اینجا بوی #حسین_خرازی ها را به خود خواهی گرفت.
اینجا عجیب بوی #کربلا میدهد!
🌹🍃 #حسین_علم_الهدی در #هویزه تو را میخواند به جهاد و ایستادگی
کنار #اروند که رفتی با آب نجوا کن..با آن نخل های سوخته ای که ایستاده مردند! با پرندگان و ماهیان....تلاطم اروند خاطر را آشفته میسازد
🌹🍃زمان در اینجا محبوس شده.
در این #سرزمین_نور رازی نهفته است. با عقل ظاهر بین نمیتوان پی به سر اینجا برد، برای محرم اسرار شدن باید #اهل_دل باشی و با پای عشق قدم در راه نهی
🌹🍃از خاکی شدن نترس!
با پای برهنه خودت را به آغوش گرم زمین بسپار که صدای #عرشیان می آید!
#شهدا پرتو نوری هستند که تو را به رب الارباب اشراق میرسانند...
💔 کاش میشد همیشه اونجا موند!
🌹سلام بر شهدا
🌹سلام بر شهید گمنام شرهانی
🍃🌹🍃🌹
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
داستان شهادت علے خلیلے
..............................................
✅ حتمـا بخـونید داستانی بر اساس واقعیت👇🏻
یکی بود یکی نبود…
یه روز یه خـــــانم
مثل هر روز بعد از کلی آرایـــــش کنار آینه
مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد
و راهی خیابونای شهر شد...🛣
همینطوری که داشت راه میرفت ...👣
⚠️ وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد:
❌خواهرم حجابت !!
❌خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!.
نگـــ👀ــاه کرد، دید یه جوون ریشوعه مذهبیه;
از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره😒
پسره سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید...👊
تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه ...
وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات.
بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن.😒
پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت :
خدایا این کم رو از من قبول کن.
شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد...😎
📲گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.
❌فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت
🎡توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند.
🌒شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت ...🚙
لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده.پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.
😱دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد😰
❌اما کسی جلو نمیومد
❌اینبار با صدای بلند التماس کرد
❌اما همه تماشاچی بودن
❌هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید میشد😭😣
که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه :
🗣 آهای ولش کن بی غیرت
😡 مگه خودت ناموس نداری ؟؟
وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو😞و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد👊 دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو و مذهبی✅
از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن👖از همونا که به نظرش افراطی بودن.افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه😭
ناخودآگاه یاد دیروز افتاد
اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد:وقتی خواستن به زور سوارش کنند.همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت✋
همون ریشوی افراطی و تندرو
همون پسری که همش بهش میخندید..
اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود، بلکه یه مرد شجاع و باایمان بود👌
دیگه ازنظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود✌️
شهید علی خلیلی❤️
🎀شهادتت مبارڪــــ شهـــید امر به معروفـــ🎀
#شادی_روحش_صلواتـــــ
*بهترین پیامکی که تا بحال دیدم*
ازدل خاک فکه،شهيدي يافتند,در جيب لباسش برگه اي بود:«بسمه تعالي.جنگ بالاگرفته است. مجالي براي هيچ وصيتي نيست.تاهنوزچندقطره خوني دربدن دارم،
*حديثي ازامام پنجم مي نويسم*:
«به توخيانت می کنند تومکن.
توراتکذيب مي کنند،آرام باش.
تورامي ستايند، فريب مخور.
تورانکوهش ميکنند، شکوه مکن.
مردم شهراز تو بد می گویند ،اندوهگين مشو.
همه مردم تورانيک مي خوانند، مسرورمباش.
آنگاه ازماخواهي بود»…
ديگر نايي دربدن ندارم؛خداحافظ دنیا یازهرا
*برای شادی روح امام وشهدا و اسیران خاک صلوات*
❣
شهادت قصه پر رمزورازیست که تنها میشود آن را در سرخی خون تو ای شهید پیدایش کرد...
و تو را هیچ کس جز خدا نتواند وصف کرد...
ما آوارگان دنیا دلمان به نگاهی از سوی خوش است
مارا دراین وانفسای ظلمانی تنها نگذارید...
#شهدا_التماس_دعا
دلنوشته ای برای شهید
بسم رب الشهدا🌷
سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند ونماندند تا بمیرند وتا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش در آوردند تامانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند.❣
چه خوش است وقتی تمام روز را به یاد شهدا بودن، بی شک بودن درجمع خوبان حاصلش آرامش است .وصف حال شهدایی که اون لحضه ی آخر بی بی دو عالم حضرت زهرا س میومد بالای سرشون. شهدایی که نفس کشیدنمونو همین الان مدیون قطره قطره ی خون اونها هستیم .
تقدیم به روح پاک شهیدان
🍂🌺
#ڪــلامشهـــید
شهـید دڪتر بهشـــــتۍ:
🌼در زندگی #دنبال ڪسانی حرڪت
ڪنید ڪه هرچــه به جنـــــبه های
خصوصی ترِ زندگیِ شان نزدیڪتر
شوید تجـلی #ایـــــماݩ را بیشتــر
می بینیــد.