4_5994792910829125730.mp3
1.73M
🕊 روضه حضرت علی اکبر (ع)
💝 تقدیم به شهدا و #شهید_حسین_معز_غلامی #مدافع_حرم
🎙 #استاد_پناهیان
🍃26🍃
انتهای "نگاه خدا" یعنی
🕊 "شهادت" 🕊
💢اللّهمّ ارْزُقْنا مَنازِلَ الشُّهداء💢
#التماس_دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلام_علیک_یااباعبدالله
🔴 #نماهنگ_زیبا
به سوی تو ، به شوق روی تو
به طرف کوی تو ، سپیده دم آیم
مگر تورا جویم
بگو کجایی؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@moarefi_shohada
🌹 #عاشقانه_شهدا
عاشق 💞خدا بود...
کسی نبود كه در قبال انجام كاری توقع قدردانی و تشکر داشته باشه...🤗
یاد گرفته بودم که...
به جای تشكر بهش میگفتم...
"الهی شهید شی و همنشین سیدالشهدا(ع)...❤"
تو جوابم میگفت...
"دعات قبول....☺️
ولی آخه من خود خدا رو میخوام...❤"
همسرم ارادت خاصی به اهل بیت (ع) داشت...
اینو به خوبی میتونستم...
از اولین و آخرین شرطش واسه ازدواج درک كنم...
بهم گفت میخواد دوماد حضرت زهرا(س)بشه...
خیلی شوخطبع بود...😄
بعضاً اصرار میکردم كه...
"صادقم...❤
یكم جدی باش..."
ولی اون میگفت...
"زندگی مگه غیر از شوخیه...؟"😉
زندگی واسش تنها یه بازی بود...
تنها حرف جدی ما مربوط میشد به شهادتش...❣
همون جلسه خواستگاری...
كارشو برام توضیح داد و گفت...
ممكنه چندین ماه تو مأموریت باشه...
وقتی هم اتفاقات سوریه شروع شد...
بیتابیش😥 شروع شد...
تموم این مدت تلاش میکرد رضایتمو واسه این سفر بگیره...
پا به پاش تو جریان كاراش بودم و...
به نحوی قضیه سوریه رفتنش واسم عادی شده بود...
ولی این اواخر...
هر لحظه بودن با صادق واسم ارزشمند بود...💕
چون مطمئن بودم كه همسرم به خواسته قلبیش میرسه...
صادقم داوطلبانه پیگیر كاراش بود...
اوج احساسات و وابستگیهای دیوانهوارمون به هم...💕
واسه هر دومون عذابآور بود...
وقتی فهمیدم واسه رفتن در تلاشه...
حالم دگرگون شد...😣
گریه كردم...😭
از علت ناراحتی و اشکام سؤال كرد و...
این پلی شد واسه صادقم تا برام از رفتن و وصیتایش بگه...
از اون به بعد واسه مون عادی شده بود...
صادق از نبودناش میگفت و من از دلتنگیهای بعد رفتنش...💔
گریه میکردم و خودش آرومم میکرد...😭
قبل رفتنش...
مدت سه سالی كه با هم زیر یه سقف بودیم...💕
كلی واسش مراسم عزا گرفته بودم...
مراسمی كه جز خدا و من و صادق...
هیچ شركت كنندهای نداشت...😔
سال آخر زندگیمون مدام دلهره رفتنشو داشتم...
(#همسر_شهید_صادق_عدالت_اکبری)
🌷یادش با ذکر #صلوات
💕 @moarefi_shohada 💕
•• 🌿🌸
#دلآرام
دِلَم کِه اَز عالَم و آدَم میگیرَد ؛ دِلَم کِه تَنگ میشَوَد ؛ اَزشِدَّتِ گِریه کِه بِه هِق هِق می اُفتَم ؛ آرامِ جانی جُز تُ نَدارَم حُسِین؛ دِل آرامِ من دِلِ مَرا آرام کُن ؛ دَستی بَر دِلِ تَنگَم بِکِش؛اَشکهایم را پاک کُن آرام ِجان♡ :)
@moarefi_shohada
هدایت شده از 🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
•~ أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلات~•
سلام بر آن لب هاى خشکیده💔
#دلنوشته
#ریحانه_النبی
@oshshid
#خاطرات_شهدا
نخل ها ایستاده می میرند🌹
💠شرح عکس؛
طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد,
یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود.
لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگری را که لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, معلوم بود که شهید دراز کش مجروح شده بوده است.
خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند.
اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است...
#پدری_سرپسررابه_دامن_گرفته_است.🌷
#شهیدسیدابراهیم_اسماعیل_زاده موسوی پدر
#شهیدسیدحسین_اسماعیل_زاده پسر است
💠اهل روستای باقر تنگه بابلسر
@moarefi_shohada
5d8d864bb9a5a7c99fb2d4d2_8987920129724274739.mp3
5.57M
#صوت_شهدایی
خبر چه سنگینه
خبر پر از درده
غم رفیقامون
بیچارمون کرده
#سیدرضا #نریمانی
#رفیق نیمه راه من خداحافظ
@moarefi_shohada
هدایت شده از 🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
.
یاغافرالخطایا یعنی..،
حسین ما را
به ڪربلا راه میدهد :)
+ نداری غیر گناه
خاطره بهتری از من..
#شرحعشقما♥️
#ریحانه_النبی
✍ @oshahid
✧✦•﷽ ✧✦•
بہ ما خوردھ نگیرید؛
ڪہ چرا اینقدر از #حجاب میگوییم...
بہ ازاے هر زینب؛
ما #عباس_ها داده ایم...
در جبھہ ها!!!
#ٺلنگر🔨
@moarefi_shohada
هدایت شده از 🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
.
نظری ڪُن بہ دلمٰـ
حالِ دلمـ خوب شود
حآل وَ احوال رفیقَت
بہ خُـدا جآلب نیست😔
#صلی_الله_علیڪ_یا_اباعبدالله
#شببخیراۍحرمتشرحپریشانیمن✋
#ریحانه_النبی
@oshahid