eitaa logo
شهدای مدافع حرم
912 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
شَهادَت حِکایٺ عاشِقانه آنانے اَسٺ ڪه دانِستَند دُنیا جاے ماندَن نیسٺ بایَد پَرواز ڪرد...🕊 🌹✨کانال شهدای مدافع حرم 👇 @moarefi_shohada✨🌹
نمازهایت را عاشقانه بخوان حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری ، تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست... شهید دکتر چمران التماس دعا♡ 🌹✨کانال شهدای مدافع حرم 👇 @moarefi_shohada✨🌹
❤️ماجرای خواندنی #شهیدی که #امام_زمان(عج) او را کفن کرد💔👇 🍃یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود: یابن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا💔 یا بیا یک نگاهی به من کن😔 یا به دستت مرا در کفن کن😭 از بس این شهید به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت❤️ 🍃بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد🍃: اگر من #شهید شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️ آن روحانی می گوید: من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊 🍃رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او #سخنرانی کنم؟🎤 رفتم #منبر و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در #جبهه ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است:💔 یا بن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن💔 🍃تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت: من #غسال هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی) 🍃وقتی که می‌خواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔 بروید بیرون، من خودم باید این #شهید را #کفن کنم🍂. من رفتم بیرون و وقتی برگشتم #بوی_عطر در فضا پیچیده بود. شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔 🌹✨کانال شهدای مدافع حرم 👇 @moarefi_shohada✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹☘ لحظاتی با معرفی شهید ☘🌹
🌹 شهید_علی_عابدینی 🌹
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 معاملہ ے پرسودے است شهادت فانے مے دهے و باقے مے گیرے! جسم مے دهے و جان مے گیرے! جان مے دهے و جانان مے گیرے! چہ لذتے دارد ؛ نظرڪردن بہ " وَجْهُ الله شهادت لیاقت مے خواهد ڪاش لایق بودیم 🌹شهدا شرمنده ایم🌹 🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 @moarefi_shohada 🌴۱🌴
ShahidiAvardand[320kbps].mp3
15.2M
مداحی 🎼 از شام بلا شهید آوردند...😔 #گوش_کنید 🌷🌹🌷 🌴۲🌴
✋✋نیت کنید که مهمان امشب ما حاجت میــده ان شاءالله😊 🌷 👇 هستند😊❤️ همه مهمان این عزیز هستیم✋ 🔵 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن😔 🌺هر کسی با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت 🌺 @moarefi_shohada 🌴۳🌴
سلام رفقا✋ علی عابدینی هستم😊 خوشحالم مهمون شما دوستان شهدایی شدم😍 @moarefi_shohada 🌴۴🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 پدر شهید علی عابدینی: شهید علی عابدینی در سحرگاه 25 مرداد 67 هجری شمسی در خانواده‌ای مذهبی و متدین در روستای فرم از توابع بخش مرکزی شهرستان فریدونکنار دیده به جهان گشود. مصادف شدن لحظه تولد آن شهید در فجر صادق و اذان صبح سبب شد تا مادربزرگ شهید او را صادقعلی نام نهد و چون مادر شهید در طول بارداری به اهل بیت(ع) توسل داشت به رویای صادق به او الهام می‌شود که نام علی را برای او انتخاب کند. بدین ترتیب در شناسنامه نام او را علی و در بین اقوام، بستگان و آشنائیان به صادق‌علی مشهور بود. 🌴۵🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 تحصیلات ابتدایی‌اش را در مدرسه شهید عباس‌زاده به اتمام رساند و براساس نذری که مادرش داشت او را نذر حضرت عباس(ع) کرده بودیم و از همان دوران کودکی و در ایام محرم برای او لباس سفید می پوشیدیم و با سربند یا زهرا(س) و یا زینب(س) در مراسم عزاداری امام حسین(ع) حاضر می‌شد و در بین عزاداران حسینی شیر پخش می‌کرد @moarefi_shohada 🌴۶🌴
#الگوی_زندگی همیشه از عمویش میپرسید؛دوست داشت بداند او چگونه زندگی کرده. اورا به عنوان یک شهید الگوی زندگی اش قرار داده بود. 🌹شهید علی اصغر عابدینی 🌹شهید علی عابدینی 🌴۷🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 🌹خصوصیات اخلاقی شهید علی عابدینی اخلاق شهید علی عابدینی تاثیر گرفته از عموی شهیدش علی اصغر عابدینی بود. در بسیاری از موارد از خانواده در رابطه با اخلاق عمویش سئوال می پرسید و قبل از اینکه به سن بلوغ برسد به نیت عمویش نماز می‌خواند. بسیار آدم با روحیه‌ای بود و حتی وقتی که مجروح شده بود روحیه خود را از دست نداد به طوریکه حتی از گذاشتن آتل بر روی دستان خود ممانعت می‌کرد. @moarefi_shohada 🌴۸🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 🌹مادر شهید 🌹وقتی علی پاسدار شد علی بچه با محبت و دلسوزی بود. درسش را بدون اذیت کردن ما تمام کرد و بعد از دیپلم سال 85 وارد سپاه پاسداران شد. در خانواده پاسدار زیاد داشتیم از جمله برادرهای من و علی به خوبی با این فضا آشنا بود خودم هم دوست داشتم پسرم سپاهی شود. او حین کار تحصیلات عالیه را هم شروع کرد و وارد دانشگاه شد.  🌴۹🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 🌹همسر شهید 🌹وقتی رفت سوریه تازه فهمیدم کارش چیست وقتی علی آقا آمد خواستگاری و قرار شد با هم صحبت کنیم بیشتر حرفش کاری بود. گفت: من نظامی هستم و ممکنه مدت زیادی در مأموریت باشم. آن موقع جنگی نبود اما مخالفتی نکردم. پس از ازدواج مأموریت زیاد رفته بود اما وقتی رفت سوریه تازه فهمیدم کارش چیست. علی خیلی تو دار بود و حرفی نمی زد من هم چیزی نمی پرسیدم @moarefi_shohada 🌴۱۰🌴
معنی فاصله ها چیست برایم بنویس درداین واژه سرا چیست برایم بنویس تو تماشاگرمن بلکه نه این فاصله ای علت دوری ماچیست برایم بنویس همه جاغرق دعا میشوم ازآمدنت معنی اشک ودعاچیست برایم بنویس 🌴۱۱🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 🌹گفتم شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود از اوضاع سوریه با خبر بودم اما نمی دانستم که می خواهد برود. علی عادت نداشت وقتی می خواهد جایی برود به من زود بگوید معمولا می گذاشت نزدیک رفتن خبر می داد. خیلی ناراحت بودم از رفتنش اما با خودم می گفتم شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود و وقتی اینها را به خودش هم گفتم خیلی خوشحال شد. دفعه اول که رفت زخمی شد، تا زمانی که برگشت تهران نمی دانستم. وقتی آمد خبر دادند رفتیم بیمارستان. حالش خوب بود. علی واقعا خیلی شجاع بود و تازه بعد از شهادتش دارم او را می شناسم. دفعه دوم که می خواست برود مخالفت کردم اما بعد دلم را گذاشتم پیش حضرت زینب(س) و گفتم برو. گفت: خیلی خوشحالم از اینکه تو به من روحیه می دهی و می گویی برو. همسر بعضی ها خبر نداشتند اما من می دانستم. قرار نبود همه را ببرند اما چون نیرو لازم شد کل گردان را بردند.  @moarefi_shohada 🌴۱۲🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 🌹اگر شهید شوم تو چکار می کنی؟ یکبار گفت اگر من شهید شوم تو چکار می کنی؟ گفتم: خدا مواظب منه، تو نگران نباش. می گفت دلم می خواهد امیر محمد را طوری تربیت کنی که خدا دوست دارد. سه شنبه ساعت 12 شب زنگ زدم و نیم ساعتی حرف زدیم. صداش خیلی خسته بود. گفتم: چقدر صدایت خسته است. علی عادت نداشت از خستگی بگوید در همه این مدت زندگی یکبار نشنیدم بگوید خسته ام. این بار هم نگفت فقط وقتی من به رویش آوردم نگفت نه، فقط پرسید: واقعا اینقدر مشخص است؟ گفتم: مزاحمت نمی‌شم برو استراحت کن هر وقت تونستی تماس بگیر که دیگر نشد... علی در زندگی مشترکمان اخلاقش به گونه ای بود که یکبار هم داد نزد. هر چند من زیاد غر می‌زدم اما او فقط صبوری می‌کرد. 🌴۱۳🌴
این بیرق علمداره هنوز رو زمین نیفتاده #امیر_محمد_عابدینی تنها یادگار #شهید_علی_عابدینی اسلحه ام بردوش... بابایی راهت ادامه دارد ...😭 @moarefi_shohada 🌴۱۴🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 🌹شهادت را می‌خواستم اما تیر خوردم علی صرفا برای شهادت به سوریه نرفته بود. دفعه اول که آمد گفت: من شهادت را از حضرت زینب(س) می خواستم اما تیر خوردم، دفعه دوم پرسیدم هنوز هم می خواهی شهید شوی؟ حرفی نزد. گفتم: شهید هم شوی من خوشحال می شم و بعد از شهادتش خوشحالم که کسی به خاطر مرگ طبیعی علی به من تسلیت نمی گوید و او طوری رفته که حالا همه به من تبریک می گویند. 🌴۱۵🌴
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 🌹پدر شهید در روز پنج شنبه مورخ ۱۳۹۵/۲/۱۶ با ما تماس گرفتن و خبر سلامتی را دادن ومن به شوخی گفتم که خیلی نامرد هستین شما دوبار حرم حضرت زینب و حضرت رقیه(ص) را زیارت کردین ولی ما هنوز یکبار زیارت نکردیم .وبا خانواده صحبت کردن ودر شب جمعه خبر از طریق شبکه مجازی که خیلی در منطقه خانطومان درگیری است بعد ازچند دقیقه یکی از تصاویر مجروحیت او را دیدیم ولی باورنکردنی نبود که در روز جمعه دوباره تصاویر دیگری گذاشتن وبعد از تماس با سپاه ساری خبر دادن که درگیری است وروز شنبه دیگر قطعی شد شهادت علی و چند تن از نیروهای استان مازندران @moarefi_shohada 🌴۱۶🌴
1_25037898.mp3
6.78M
#خسته_شدم_آی_شهدا @moarefi_shohada 🌴۱۷🌴