eitaa logo
شهدای مدافع حرم
912 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
کلاً به و علاقه داشت.💚 می‌توانم بگویم همه شهدا را دوست داشت و غیرممکن بود هفته‌ای یکی دو بار همراه دوستانش به سر مزار شهدا نروند.🌸 دوستانش می‌گفتند در گلزار شهدا حسین گریه می‌کرد و می‌گفت: «خدایا کاری کن که راه این‌ها را ادامه بدهیم و ما هم لیاقت شهادت را پیدا کنیم.»🤲😞 پسرم از شش سالگی عضو بسیج بود. مسجد می‌رفت و اهل هیئت بود. رفتارش و راهی که انتخاب کرد خاص بود•••🕊 ♦️یکی دیگر از صفات حسین، # ولایتمداری‌اش بود.🙂 پیرو خط رهبری بود. وقتی سخنرانی امام خمینی یا مقام معظم رهبری از تلویزیون پخش می‌شد بیشتر مواقع گریه می‌کرد.🍂 می‌گفت: امام خامنه‌ای هم مظلومیت اهل بیت (ع) را دارد. 😞 ما باید . باید از ایشان درس بگیریم و بفهمیم که امامان ما چقدر مظلوم بودند...🍃 7⃣
✨ همرزمانش می‌گفتند خمپاره کنارش خورده و با اصابت یک ترکش به گلویش به شهادت رسیده است. یک ترکش هم به پهلویش اصابت کرده بود. پسرم و شهید شیبک کنار هم به شهادت رسیده بودند.💚🕊 8⃣
همه‌یِ‌ ما روزی غروب خواهیم‌ کرد کاش‌آن‌ غـروب‌ را بنویسند: شهــــادت‌🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوشگل میگه 🌹شهیدآسید مرتضی آوینی : اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد هر کجا که باشی و در هر زمان تو را با برمیگزیند.... 💔
مقصدنیست! راه است، مقصد خداست وشهادت معقول ترین راه رسیدن به خدا الهی!طی کردن این راهم آرزوست.
شهیدمدافع حرم ابراهیم عشریه🍃⚘🍃 یکی از و تاکتیک فنون نظامی و دانشگاه افسری امام حسین (ع)⚘ بود که برای در اختیار گذاشتن دانش نظامی‌اش به عنوان یک مستشار به سوریه رفت و در همین نیز به رسید. ۲۰ اسفند ۹۴ لباس حرم را بر تن کرد و ۳۵ روز بعد در ۲۴ فروردین ماه ۱۳۹۵ در العیس سوریه به ،رسید. بعداز حسین مشتاقی و مدافع حرم شهرستان نکا هست. 🍃⚘🍃 متولد سال 1358 اصالتا اهل شهرستان نکا و از پاسداران دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)⚘ بود ارشد داشت،و ساکن شهر مقدس قم بود. متاهل و سه فرزندبه یادگاردارد زهرا ۱۳ ساله زینب ۱۰ ساله فاطمه معصومه ۶ ساله عاشق خانواده و بچه هایش بود. 🍃⚘🍃 در ۲۴ فروردین ماه ۱۳۹۵ در منطقه العیس سوریه به رسید، اما چون پیکرش در منطقه عملیاتی جا مانده بود، با گذشت ۵۴ روز خبر رسما تأیید شد و از آن زمان نامش در زمره جبهه مقاومت اسلامی جای گرفت. تااین که بلاخره پیکر تفحص و شناسایی شد وبه کشوربازگشت درشهرشان نکا تشییع و خاکسپاری شد...... 🍃⚘🍃
اما با اینکه حرف‌هایم را رُک و صریح می‌زنم، در آن لحظه نمی‌توانستم مانعش شوم و جرأت نداشتم حرفی بزنم، انگار توانی در زبانم نبود؛ بالاخره خداحافظی کردیم و آمدیم، هنگام خداحافظی من، همسرم و پسرم ایستادیم کنار ، دیدم اضطراب شدیدی دارد و منتظر است ببیند من چه می‌گویم اما همچنان سرم را به پایین دوختم و نگاهش نکردم و فقط گفتم: «داداش! می‌دونم می‌خواهی بروی، تصمیمت را گرفتی، می‌دانم انسان قوی هستی و قدرت محکمی پشت تصمیمت هست، تو نظامی و هستی و مختلفی کردی و را می‌شناسی اما بدون این است، که عین واقعیت است و با کسی شوخی ندارد، مراقب خودت باش»😔 🍃⚘🍃 ما را صبور کرد و برای ما بود، ما بیش از 50 روز منتظر بودیم و لحظه لحظه‌اش برای ما سخت بود 😭و همه خانواده، دوستان، فرماندهان پیگیر این مسأله بودند اما آنچه به‌دست آوردیم است؛ ما را صبور کرد و وقتی بعد از به ، و کربلای او رجوع کردم، گفتم: «اگر برگردد برایش سینه‌خیز می‌روم و اگر برنگشت سینه‌ام را ستبر می‎کنم» 🍃⚘🍃
امام جمعه نکاهم، با تبریک و تسلیت به‌مناسبت اعلام برادرم، عشریه، وجود این را مایه افتخار شهرستان دانستند و گفتند: این با اخلاص خود در راه دفاع از مرزهای اسلام گام برداشتند و  مرگی غیر از ، برای این غیور اسلام و بیت(ع)⚘ نمی‌توان متصور بود. حجت‌الاسلام محمدباقر محمدی‌لائینی اظهار کردند: عاشق و در راه خدا بودن در تربیت درست وجودی این است و این مسأله بیانگر آن است که این در خانواده‌هایی تربیت شدند که با و بیت(ع)⚘ انس و الفت گرفته و رشد کردند. 🍃⚘🍃 آنچه در مورد برادر گفتم عین واقعیت و زندگی روان و جاری او بوده، چیزی نگفتم تا را بزرگ کنم، باعث همه ما و جهان اسلام است، زیرا کاری انجام داد که به آن اعتقاد داشت، در غیر این‌صورت کار هر کسی نیست که فرزند دخترش را که بودند، گذاشت و رفت 😔😔 🍃⚘🍃
ایشان در سال ۹۲ کارشناسی ارشد را در تهران خواند. همیشه پیگیر اخبار وضعیت بود و می‌گفت: «دوستانم دارند سری به سری به سوریه اعزام می‌شوند و ما هم نسبت به ازحرم حضرت زینب (س)⚘، شیعیان و مسلمانان داریم.» نهایتاً هم با تخصص‌هایی که داشت به عنوان نظامی در آموزش گردان‌ها به سوریه اعزام شد. 🍃⚘🍃 😔 دوست شهید به نام محمد صباغ که در همان عملیات شدند برایمان نقل کردند که حرم در العیس با تروریست‌ها درگیر بودند. درگیری از شب تا اذان صبح ادامه پیدا می‌کند. نزدیکی‌های صبح دشمن تکی می‌زد و آقای صباغ در همین درگیری مجروح می‌شود و# آقا ابراهیم هم به می‌رسد. چون منطقه در دست تروریست‌ها بود موفق نمی‌شوند پیکر را به عقب منتقل کنند.😔💔 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠شهید ابراهیم عشریه💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
پدرش در سال 1355 ایشان به دبستان دانش روستای دره‌بان كه بعد از به نام دبستان صافی نامگذاری شد ثبت‌نام كرد. 🍃⚘🍃 برایش زندگی كردن بر روی كره خاكی معنا و مفهومی نداشت و همیشه جمله «كونو لظالم خصما و للمظلوم عونا» بر زبان داشت. 🍃⚘🍃 با آغاز تظاهرات‌ها علیه نظام شاهنشاهی ،به همراه پدر و پسر عمه‌هایش یعنی حسین و حسن شهابی، در تظاهرات‌ها شركت می‌كرد و همیشه در مساجد حاضر بودند. 🍃⚘🍃 از دوران كودكی صاحب اسلامی و مذهبی و رفتارش شایسته و پسندیده بود و همین خصوصیاتش باعث شده بود كه نظر تمام مردم را به خود جلب كند. 🍃⚘🍃 با اعزام به در حصر آبادان شركت كرد و با پیروزی برگشت و باز هم نتوانست دور از زندگی كند. 🍃⚘🍃 به علاقه زیادی داشت و از آنجا كه با و بودم برای رفتن به شد و با گروهی از برادران و دوستانش راهی حق علیه باطل شد. 🍃⚘🍃 برای دومین مرحله عازم نبرد شدم و سر انجام به آنچه فكر می‌كرد و آرزویش بود رسید. 🍃⚘🍃
سرانجام حسین صافی هم در تاریخ 7/9/1360 و در سن سالگی در بستان و در طریق‌القدس به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید‌. 🍃⚘🍃 مزار در شهرستان جم، استان بوشهر. 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠شهید حسین صافی💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
مدافع حرم سر لبنانی ، ذوالفقار حسن عزالدین🍃⚘🍃 #۱۸ساله و مجرد 🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۷۴/۲/۱۱ در کشور لبنان در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. تروریست‌ ها پس از یاسارت دقیقا مانند حججی سر از تنش جدا کردند.💔 🍃⚘🍃 در اولین روز های درگیری‌ های منطقه ی غوطه ی توسط مین شد و به تکفیری‌‏ ها در آمد و به رسید. 🍃⚘🍃 تروریست‌ های تکفیری قبل از به رساندنش چندین سؤال از ایشان پرسیدند و پس از آن مانند سرور و سالار حسین (ع)⚘ سر از تنش جدا کردند. 🍃⚘🍃
به روایت از مادر: ذوالفقارم ۵ سال در دست تروریست‌ های تکفیری موند و الاثر بود. 😭😭 🍃⚘🍃 زمانی که خبر فرزندم را شنیدم به گفتم : پسرم را مانند حسین (ع)⚘ ذبح کردند چون او به من و چند تن از دوستانش گفته بود. 😭 🍃⚘🍃 در ایام الاثری تصویر اون لحظه رو بزرگ قاب کردم و در اتاقش زدم و می‌گفتم که ما نمی‌ بینیم اما فاطمه (س)⚘ اینجاست و پسرم را بر دامن داره. 😭😭 🍃⚘🍃 من روز قیامت با افتخار می‌ ایستم در حالی‌ که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌ های خود را آراسته کنند ... 🍃⚘🍃 در همون ایام در تاب دوری از فرزندم نامه ای براش نوشتم که : فرزندم ... خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا (س)⚘ رو سفید کردی ... 😭😭 🍃⚘🍃 شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش ( تشییع جنازه ) محروم کردند به علی (ع)⚘ خواهم کرد ... فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است. 😭😭 🍃⚘🍃
فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید ... فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید ... 😭 🍃⚘🍃 به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر هستم تا عطر سرورم زینب (س)⚘ را از آن استشمام کنم ... می‌خواهم او را در سینه ی خود فشار بدهم و عطر را استشمام کنم ... 😭😭😭 🍃⚘🍃 پسرم من هر روز منتظر تو هستم تا با ریختن گل روی عروسی تو را بگیرم ... منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌ زنند ...تهنیت که در بهشتی ... تهنیت ... 😭😭 🍃⚘🍃
#۳ یار دبستانی بودند که با هم و همزمان توی به رسیدند. 🍃⚘🍃
تکفیری ها همان موقع سر از بدن ذوالفقار حسن جدا کردند و بعد دستانش را قطع کردند و ......💔⚘ پیکرایشان بود تا اینکه بعد از #۵ سال سرش به کشور بازگشت. 🍃⚘🍃 سرانجام ذوالفقار حسن عزالدین در تاریخ ١٣٩٢/۰٩/۰٣ در به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید. 🍃⚘🍃 پس از تشییع با شکوهی که انجام شد در زادگاهش لبنان خاکسپاری شد. 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠شهید لبنانی ذوالفقار حسن عزالدین💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
دفاع مقدس احمد خطیبی🍃⚘🍃 :احمد خانوادگی:خطیبی تولد:۱۳۴۲/۴/۲۴ :اصفهان : متاهل :جاده خندق :۶۴/۳/۲۱ :اصابت ترکش محل مزار:گلزار اصفهان 🍃⚘🍃
شهید⚘🍃 ایشان در های 175 در منطقه عملیاتی شهر نفتی زبیدات عراق حماسه آفرید. 🍃⚘🍃 در و سپس حضور داشت. در تابستان1363ش با دختر مؤمنه ای ازدواج کرد و زندگی مشترک را در خانه پدری با مراسم بسیار ساده آغاز نمود و به بازگشت. 🍃⚘🍃 او در # بدر در الهویزه حماسه ها آفرید. در همین به رسید. لذا ناگزیر برای مراسم وی به اصفهان رفت و پس از مراسم چهلم برادرش و با وجود این که قرار بود تا چند روز دیگر فرزندش متولد شود، چون دنیا و فرزند نبود و دل در گرو داشت، به برگشت و و لشکر خرازی را با اشتیاق پذیرفت و برای جاده در منطقه پیدا کرد و به همراه در این منطقه مستقر شد. 🍃⚘🍃 سرانجام  خطيبي در تاريخ 1364/3/21 در جاده خندق و مصادف  با21 ماه مبارك رمضان به آرزوی خودش که همانا  در راه خدا بود رسيد. 🍃⚘🍃
صدام حسابی از ایشان کفری بود و20تا تک تیرانداز رواجیر کرده بود برای کشتن عبدالرسول زرین، آنقدر ترکش ریز ودرشت تو تنش داشت که 60درصد از کار افتاده شده بود. 🍃⚘🍃 سرانجام هم تو خیبر به آرزوی همیشگی اش که در راه خدا بود رسید‌. 🍃⚘🍃 ●سایت دفاعی پاکستان درباره زرین می‌نویسد: زرین متولد 1941 تا 1983 جز در جنگ ایران و عراق بوده که با شلیک موفق منجر به# نتیجه (تک تیرانداز ایرانی است). 🍃⚘🍃 مزار گلستان اصفهان 🍃⚘🍃
تنها کسانی می شوند که باشند... به این سادگی ها نیستـــــ باید قتلگاهی رقم زد باید کُشت!! منیت را تکبر را دلبستگی را غرور را غفلت را آرزوهای دراز را حسد را ترس را هوس را شهوت را حب دنیا را... باید از خود گذشت! باید کشت «نَفس» را... درد دارد! دردش کُشتن " لذت " هاست... باید کشته شویم تا شویم! بايد اقتدا كرد به ⚘🍃
آدمی بود که براش . می‌گفت : ما برای این روزها ساخته شده‌ ایم و حقوقمون را برای این روزها می‌گیریم و اگه می‌ خوایم باشه باید الان ظاهر بشیم. 🍃⚘🍃 در مسائل کاری خیلی بود و می‌گفت : این مسائل نباید گفته بشه. واقعا حفاظت گفتار داشت. حتی من تا زمان نمی‌دونستم درجه شون چیه و چند بار هم پرسیده بودم که می‌گفت : ما برای خدا کار می‌کنیم و گفت با اعزام ما هم موافقت شده و ان شاءالله شما هم راضی هستید. گفتم که هر چه خدا بخواد اما دلم آشوب بود. راهی بود که شاید برگشت نداشته باشه. 😭 🍃⚘🍃 وقتی که می‌خواست بره از زیر قرآن که رد شد گریه ام گرفت. گفتم : میری و بر نمی گردی. می‌گفت واقعا ؟ برای من دعا کن تا نصیبم بشه. شما رو هم شفاعت می‌کنم. و همسرم رفت. 😭😭😭 🍃⚘🍃 سرانجام محمد تقی اربابی هم در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۳ در آزاد سازی منطقه ی نبل الزهرا به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید. 🍃⚘🍃 مزار شهر درق ، از توابع شهرستان گرمه ی خراسان شمالی. 🍃⚘🍃
یک سالی بود در خانه ما بیشتر صحبت از بود🕊 یک روزی گفت: «خانم اگر من شهید شوم چه می‌کنی؟» گفتم:« خدا را شکر می‌کنم.»☺️ گفت:«اگر جنازه من را بیاورند دست روی صورت من می‌کشی😢؟» گفتم: «آقا شاید تو سر نداشته باشی.» گفت: «خدا را شکر پیش امام حسین شرمنده نمی‌شوم.»🌹 گفت: «دستم چه؟» گفتم: «شاید دست هم نداشته باشی.» گفت: «آن زمان هم خدا را شکر می‌کنم که شرمنده نیستم.»🌹 بعد گفتم: «شاید تانک از روی شما رد شود و چیزی از تو باقی نماند.» گفت:« آن وقت پیش شرمنده نیستم.»💔 بعد گفت: «اگر جنازه‌ام برنگردد پیش خانم هستم و به عروسم که از سادات است❤️ گفت: «شما از خانم فاطمه زهرا بخواهید اگر شدم جنازه‌ام برنگردد... شهید مدافع حرم 🌸
مسیحی دفاع مقدس هراچ هاکو پیان🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۴۴/۴/۱۴ در شهر اصفهان در خانواده ای مسیحی متولدشد. ۲۲ ساله و مجرد. گمنام بود.🍃⚘🍃 پیکرایشان ، چندروز پیش شناسایی شده. دوران کودکی روپشت سرگذاشت و وارد مدرسه شدوادامه تحصیل داد تا دبیرستان و دیپلم گرفت. با شروع جنگ تحمیلی ایشان هم به جبهه رفت تا از کشور دفاع کند.🍃⚘🍃 مدتی در جبهه بود که در تاریخ 20 فروردین سال 66 در کربلای 9 شرکت کرد و در این عملیات به رسید.🍃⚘🍃 این عملیات سازی منطقه باباهادی در شرق قصر شیرین بود تا این مناطق ازدست دشمن آزاد شود‌.
بعداز پیکرش در منطقه ماند وهمرزمانش نتوانستند پیکر را به عقب منتقل کنند پیکرش همان جا ماند و شد.🍃⚘🍃 سال ها بود تااین که بعد از#۲۵ سال در ۱۳۹۱ در بابا هادی تفحص شد ولی چون مدارکی نداشت، شناسایی نشد و بود.🍃⚘🍃 حالا بعداز سال از طریق آزمایش DNA از درآمدو مشخص شد آرمیده در دانشگاه زاهدان متعلق به ایشان است.🍃⚘🍃 در تاریخ#۲۵ فروردین ۹۲ مصادف با حضرت زهرا (س)⚘ایشان همراه گمنام دیگه ای میهمان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان شد، وطی تشییع با شکوهی که انجام شد خاکسپاری شد.🍃⚘🍃 سنگ مزار یادبودی هم در شهر اصفهان برای گذاشته بودند که پدرومادر وخانواده و دوستان یادش می کردند. 🍃⚘🍃
گمنام دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان به نام خود{شهید هراچ هاکوپیان}مزین شد.🍃⚘🍃 گمنام در دانشگاه زاهدان بودند، ان شاءالله شهید گمنام همسایه شهید هراچ هم شناسایی شود.😔🍃⚘🍃 سرانجام هراچ هاکوپیان هم درتاریخ ۱۳۶۶/۱/۲۰ در عملیات کربلای۹به آرزویش که همانا رسید.🍃⚘🍃 به زادگاهش شهر اصفهان منتقل و خاکسپاری خواهدشد.🍃⚘🍃