eitaa logo
شهدای مدافع حرم
898 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
📕برشی از کتاب : کناره سفره عقد💍 نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟ به حمید نگاه کردم، گفتم🗣 : نه من نمیبخشم! نگاه همه با تعجب😳 به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم، حمید خندید☺ و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا🍕 حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه! حمید خندید 😅و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر سلامتی آقای من😍! حمید سیاهکالی مرادی🌹 🌸 @moarefi_shohada
4 آذر سالروز شهادت شهید حمید سیاهکالی مرادی شهید #مدافع_حرم گرامی باد🌹 کتاب زیبای #یادت_باشد خاطرات همسر شهید از زندگی مشترک کوتاهشون بسیار خواندنیه حتما مطالعه کنید راهش پر رهرو🌹 🌹✨کانال شهدای مدافع حرم 👇 @moarefi_shohada✨🌹
#شب_یلدا و حضور #خانواده_شهید در مزار شهدا این #پاییز هم به یلــــدایش رسید اما من هنوز هم در پاییزِ خود 🍂 تو را انتظار میکشم.... بی تو برای من هر شب طولانیست #یلدا که جای خود دارد تو آنجا بدون من بدون #انار بدون #حافظ و من اینجا بدون تو💔 بدون تو💔 بدون تو💔 ..و دعا کن برای ما #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهید_پاییزی_حرم #یلدای_شهدایی #یادت_باشد #کاش_برگردی #او_با_سپاهی_از_شهیدان_خواهد_آمد #اللهم_عجل_الولیک_الفرج #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 🌹✨کانال شهدای مدافع حرم👇 @moarefi_shohada✨🌹
🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃 💌🌾با سلام وعرض وقت بخیر خدمت همه همراهان وهمسنگران در کانال شهدای مدافع حرم ، ان شاءالله از امروز با کتاب 📚❤️ خاطرات همسر شهید مدافع حرم شهیدحمید سیاهکالےمرادی درخدمت شما بزرگواران خواهیم بود. امیدواریم از مطالعه این داستان زیباو عاشقانه شهدایی لذت ببرید...🎈 💚✨💚✨💚✨💚✨💚 ثوابش هدیه میشه به روح بلند شهید حمید سیاهکالی مرادی، شهید محمد رضا دهقان امیری ،شهید حاج قاسم سلیمانی . 💚✨💚✨💚✨💚✨💚
نامه کتاب بر اساس خاطرات شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید به قلم : محمدرسول ملاحسنی تولید رادیو نمایش در ۲۸ قسمت 💚 @moarefi_shohada 💚
" یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولّدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند! به ‌نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به‌ خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) میشود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را میلرزاند؛ به این دختر -به خانمش- میگوید که گریه‌ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم میگوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گران‌قدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) است. وضعیّت این‌جوری است..." 👈سخنان رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان درباره کتاب ۱۳۹۷/۰۶/۱۵
شهید حمید سیاهکالی مرادی ❣ 🥀 ما لقا را به بقا بخشیدیم جان را به اهالی زمین بخشیدیم 🌎 💞 تکه جایی در کنار مولا مابقی را به خزان بخشیدیم 💝 💚 @moarefi_shohada 💚
🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : @moarefi_shohada
اسم نیست، بلکه یک رسم است... ⚘یادت باشد که شهید عکسی نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش شود... شهید مسیر زندگیست...🌿 راه است و مرام است! 🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد 🌺 @moarefi_shohada
💍| ❤️ پنج روز گذشته بود ... در مسیر برگشت ڪه بودم ، بارها با من تماس گرفت . می‌خواست بداند چه ساعتی به قزوین می‌رسم ؟! وقتی از اتوبوس پیاده شدم ، آن‌طرف خیابان ڪنار موتورش ، ایستاد بود . به گرمی از من استقبال ڪرد . ترڪ موتور ڪه سوار شدم ، با یڪ دستش رانندگی می‌ڪرد ، و با دست دیگرش ، محڪم دستم را گرفته بود ؛ حرفی نمی‌زد . دوست داشتم یڪ حرفی بزنم و این قرق را بشڪنم ، ولی همین محڪم گرفتن دستم ، خودش یڪ دنیا حرف داشت ! :) 🧕🏻 📘| @moarefi_shohada