🛑 جواب سوال مهم ، بخش سوُّم 🛑
🖇لطفا با دقت مطالعه بفرمایید
📌مثالی بزنیم :
افراد محترمی را به جایی دعوت میکنند برای انجام کارِ طبابت یا مهندسی و یا کارمندی ، آیا به نظر شما معقول است که این دکتر یا مهندس یا کارمند تا وقتی که مدیر این مؤسسه را نبینند و نشناسند ( تا به وعده و حقوق او ایمان پیدا کنند ) کار خودشان را شروع کنند⁉️
⭕️و حتی اگر :
شروع کردند و در وسط کار بگویند : ما دیگر در این مکان انجام وظیفه نمیکنیم ، از کجا معلوم یک چنین مدیری موجود باشد ، که در آخر ، سر هر ماه ، حق الزحمه ما را بدهد؟🤨
و یا اصلاً از کجا معلوم ما در حقیقت بازیچه دست افرادی نشدهایم ، که آنها به خاطر پیشبرد اهداف شوم خودشان ، ما را فریب داده و یک مدیر خیالی برای ما ساختهاند تا اینکه ما به شوق دیدن و ملاقات مدیر و گرفتن حق الزحمه از او ، هر آنچه که آنان میخواهند را برایشان فراهم کنیم ، و وقتی کارمان تمام شد به ما بگویند : مدیری در کار نبوده است .
در این هنگام ما چه توجیهی برای اینها داریم که این افراد را قانع کنیم؟
مورد دیگری برای کسانی که با وجود نشناختن و ندیدن مدیر شروع به کار کردند ،قابل فرض است :
اگر فرض را بر این بگذاریم که این افراد محکم تا سر ماه برای گرفتن حق الزحمه از مدیر ، صبر کنند و در انجام کار استقامت بورزند به محض اینکه مخالفان اینها و دشمنان اینها افرادی را اجیر کنند و بفرستند که آنها را در شک و شبهه ، در وجود و بودن مدیر ، بیندازند. با کوچکترین شک و شبهه ، این افراد دست از کار می کشند. 😕
و اگر حتی دشمنان هم وارد عمل نشوند و در آخر کار ، مدیر بخواهد برای راستی آزمایی و اثبات نیت و خلوص و راستی گفتار و ادعای آنان که : ( ما مطیع و کارمند این مدیر هستیم ) آنها را امتحان کند و زمان کوتاهی این حق الزحمه را دیر پرداخت کند ، آنها سریعاً این اعتقاد را کنار میگذارند و از کارشان پشیمان میشوند و میگویند : اگر مدیری بود حتماً سر موقع باید حق الزحمه ما را پرداخت میکرد و در آخر همه چیز را انکار میکنند. 😬
❌دقت بفرمایید : این کلام و اعتقاد ، در آخرِ یک عمل ، مثلِ این است که :
کشاورزان زمینی را از گندم پر میکنند 🌾🌾
و هنگامی که وقت برداشت از آن زمین رسیده است ، آن را آتش میزنند 🔥🔥
پس در این لحظه ، با آن وقتی که کاری را انجام ندادند فرقی ندارند .
⭕️حالا بیاییم و اینگونه تصور کنیم که این افراد قبل از اینکه کار را شروع کنند مدیر را ببینند و به او ایمان پیدا کنند و با صفات او آشنا بشوند ، که او هیچ گونه ظلمی به افرادش نمیکند ؛ چون او بسیار کارمندانش را دوست دارد و همچنین او اصلاً نیازی ندارد و بینیاز مطلق است ، هرچه انجام میدهد با تدبیر و حکمت به نفع کارمندان خودش میباشد.
⬅️در این فرض ، با استقامت بر سر کار میآیند و اگر دشمنان آنها هم ، شک و شبهه ایجاد کنند به راحتی آن شبهات را برطرف کرده و اگر این مدیر پول و حق الزحمه را دیر بدهد ، این افراد میگویند : ما به او ایمان داریم او ظلم نمیکند و هرچه میکند به صلاح ماست او بینیاز مطلق صاحب تمام ثروتها میباشد و پول ما را از بین نمیبرد و دیر یا زود شاید بیشترش را به ما بدهد .
📌 و به این ترتیب در انجام وظایف خود استقامت ورزیده و کوتاهی نمیکنند.👌👌
🖇توضیح بیشتر :
...
ادامه دارد ...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
(((انتشار با ذکر منبع)))
🛑 نکته : نشر دهنده این مطالب در ثواب تهیه آن شریک میباشد
معرفان حقیقت را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/moarfan_hagheghat
#پاسخ_به_سوال_مهم_در_موردشبهه_دلیل_اقلیت_دینداران
#پاسخ_شبهه_اقلیت_دینداران
#بخش_سوم
#مثال
#جواب_به_سوال_و_شُبهه_مهم_چرا_دین_داران_واقعی_کم_هستند