eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
962 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🌸••◈﷽◈🌸🍃🍃 مروری بر زندگی عالم وعارف جلیل القدر شیخ حسنعلی‌نخودکی اصفهانی رحمه الله علیه کرامات عجیب شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی ⬅️ یکی از دلایل مشهور شدن حاج شیخ حسنعلی اصفهانی، کرامات بی شمار وی بوده است که خاص و عام به طور مستقیم شاهد آن بوده‌اند. ↩️آیت‌الله مرعشی نجفی در کتاب «المسلسلات فی الاجازات» در این باره می‌نویسد: «او در بین مردم به مستجاب الدعوه بودن شناخته شده بود و بسیاری از حاجت‌مندان و بیماران به او پناه می‌بردند؛ پس او برای آنها دعا می‌کرد یا برای آنها دعاها و حرزهایی می‌نوشت و به این وسیله، گرفتاری آنها برطرف می‌شد و بیماران آنها شفا می‌یافتند و با این وجود، در کمال تواضع و فروتنی بود و هیچ ادعایی نداشت و نمونه بارز زاهدانی بود که تنها به خدا توجه دارند و از امور دنیوی دور هستند.» ✅ کرامات شیخ حسنعلی نخودکی بسیار است. به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم: ⬅️ دستور به ابرها برای کنار رفتن ↩️ فرزند ایشان نقل می‌کنند: «شب اول ماه شوال بود و ما در مزرعه نخودک در خارج از شهر مشهد ساکن بودیم.  پدرم فرمودند من  به بالای بام بروم و استهلال کنم. چون ابر، دامن افق مغرب را پوشانده بود، چیزی ندیدم و فرود آمدم و گفتم: رؤیت هلال با این ابرها هرگز ممکن نیست. 👈با عتاب فرمودند: «چرا فرمان ندادی که ابرها کنار روند؟» گفتم: پدرجان من کی هستم که به ابر دستور دهم؟ فرمودند: «بازگرد و با انگشت سبابه اشاره کن که ابرها از افق کنار روند.» ناچار به بام شدم، با انگشت اشاره کردم و چنانکه دستور داده بودند گفتم: «ابرها متفرق شوید» لحظه‌هایی نگذشته بود که افق را بدون ابر یافتم و هلال ماه شوال را آشکارا دیدم و پدرم را از رؤیت ماه آگاه  کردم.» ⬅️ طیّ الارض ↩️فرزند ایشان نقل می‌کنند: «هنگامی که ارتش روسیه خراسان را در اشغال خود داشت، ما در خارج شهر مشهد « نخودک» خانه داشتیم و مرحوم پدرم هفته‌ای دو روز برای انجام حوائج مردم و امور دیگر به شهر می‌آمدند. 👈یک روز عصر که از شهر خارج می‌شدیم، احساس ناامنی کردم و به پدرم عرض کردم: چرا با وجود این هرج و مرج، تا نزدیک غروب در شهر مانده‌اید؟ فرمودند: «برای اصلاح کار علویه‌ای اجباراً توقف کردم.» گفتم: راه خطرناک است و سه کیلومتر راه ما در میان کوچه باغهای خلوت، امنیتی ندارد و اراذل و اوباش شبها در اینگونه طرق، مزاحم مردم می‌شوند. پدرم در آن اواخر، بر اثر کهولت بر الاغی سوار می‌شدند و رفت و آمد می‌کردند. آنروز هم بر مرکب خود سوار بودند، در جواب من فرمودند: «تو هم ردیف من بر الاغ سوار شو.» عرض کردم: پدر جان این الاغ ضعیف است و شما را هم به زحمت حمل می‌کند وانگهی شخصی نیز لازم است که دائماً آن را از دنبال براند. فرمودند: «تو سوار شو من دستور می‌دهم تند برود.» اطاعت کردم. وارد کوچه باغها شدیم که مؤذن تکبیر می‌گفت. در این وقت از من پرسیدند: «فلان کس را ملاقات کردی؟» گفتم: آری. ناگهان و با حیرت دیدم که سر الاغ به در منزل مسکونی ما رسیده و مؤذن مشغول گفتن تکبیر است. در صورتی که برای رسیدن به خانه، لازم بود از پیچ چند کوچه باغ می‌گذشتیم و پس از عبور از دهی که سر راهمان قرار داشت، به قلعه نخـودک که در آنجا خانه داشتیم، می‌رسیدیم، با شگفتی پرسیدم: پدرجان چگونه شد که ما ظرف چند لحظه به اینجا رسیدیم؟ فرمودند: کاری نداشته باش، تو دوست داشتی زودتر به خانه مراجعت کنیم و مقصودت حاصل شد. باز متعجبم که پس از ورود به خانه چه شد که حادثه را بکلی فراموش کردم تا آنکه پس از فوت آن مرحوم، به خاطرم آمد.» ⬅️ نبات متبرک ↩️ مسئول چراغ‌های آستانه مقدس حضرت رضا علیه‌السلام (در آن دوران) نقل کرده است: 👈«آقای دولتشاهی رئیس تشریفات آستانه، مدتی مرا از کار برکنار کرده بود، روزی در صحن مطّهر خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی(ره) رسیدم و از حال خود به او شمّه‌ای عرض کردم. نباتی مرحمت فرمود که در چای به دولتشاهی بخورانم. گفتم: اینکار برای من میسر نیست. 👈فرمودند: تو برو خواهی توانست، بی درنگ به دفتر تشریفات رفتم. پیشخدمت مخصوص دولتشاهی بدون مقدمه به من گفت: اگر می‌خواهی چیزی به « آقا» بخورانی، اکنون وقت آن است. من نبات را به وی دادم، در چای ریخت و نزد «آقا» بردم. از دفتر به صحن آمدم. چند لحظه نگذشته بود که دولتشاهی مرا نزد خود احضار کرد و کار سابقم را دوباره به من واگذار کرد. این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
🍀بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم 🍀 تدریس تفسیر سوره مبارکه اسراء استاد حسینی آل مرتضی (مورخ ۱ مرداد ۱۴۰۱) در ادامه برگزاری طرح جامع رضوان (آموزش تفسیر کل قرآن کریم ) وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا ؛ و به موسی کتاب (تورات) را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم (و گفتیم) که غیر من هیچ کس را حافظ و کارساز فرا نگیرید. آیه دو سوره ✨اسراء✨ ┄┄┅••🌑✻🌑┄┄┅•• ✅موضوع : مرتبه توکل 🌑محور آیه مذکور مسئله تو‌کل است. بدین معنا که هیچ پناهگاه و تکیه گاهی در راه دنیا و در راه آخرت غیر از خدا نداشته باشید چرا که وکیل مدافع تان خداوند متعال است و موانع را از سر راه برمی دارد. من می خواهم برای دینم کاری انجام دهم ولی موانع زیادی سر راهم هست. آیا عقب‌نشینی می‌کنم؟ آیا متوقف می شوم؟ کاری که در سبیل الهی میخوای انجام دهی باید انجام بدهی و اگر سخت است عقب نشینی و توقف نکن. ✨✨معبودت فرمود: «لاتتخذوا من دونی وکیلا»  غیر از من هیچ وکیلی نباید برای خودتان بگیرید پس -- اگر می‌خواهید پناهگاهی داشته باشید -- اگر می‌خواهید تکیه گاهی داشته باشید -- اگر می‎خواهید کسی دست تورا بگیرد -- اگر می‌خواهی کسی موانع را از سر راهت بردارد 👈👈تنها او وکیل شماست پس توکل کنید. ❇️❇️عبد ضعیف واجد ایمان ضعیف هست وقتی می‌بیند مشکل هست سریع عقب‌نشینی می‌کند. خیلی راحت اکثر مردم اینگونه هستند و ناتوانی را واقعاً باورشان می‌شود و خودشان را قانع می‌کنند . 👈👈در حالی که در وجود عبد واقعی کلمه نمیتوانم، ناتوانم، مشکل دارم وجود ندارد. 👌👌بلکه انسان معتقد به خدا همواره می گوید بالاخره بن بست ها خواهد شکست و راه به روی ما گشوده خواهد شد. انسان های با ایمان در نشیب و فرازها و در آن مراحلی که انسان های معمولی نومید می شوند و مایه ها ته می کشد نومید نمی شوند به شرط اینکه هدف را و راه به سوی هدف را با معیارهایی که خود آئین الهی فرا راهمان نهاده درست شناخته باشند. 👈👈اهل بیت (ع)، پیامبران (ص)، معصومین (ع) و اولیای خدا به ما تلاش و پویایی را یاد دادند. 👌👌ولی من اگر انسان راحت طلبی بوده که عبودیتش ضعیف و دنبال عزت طلبی هستم به یقین باب حرکت و توکل را نخواهم زد. ┄┄┅••🌑✻🌑┄┄┅•• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
🍃🍃🌸••◈﷽◈🌸🍃🍃 مروری بر زندگی عالم جلیل القدر شیخ طبرسی رحمت الله علیه ⬅️ هجرتی پربار ↩️ امین الاسلام طبرسی حدود ۵۴ سال در مشهد مقدس سکونت داشت و سپس بنابر دعوت بزرگان سبزوار، و با توجه به امکانات بسیاری که در آن شهر موجود بود و زمینه تدریس، تألیف و ترویج دین را برای او فراهم می‌ساخت، 👈در سال ۵۲۳ ق. راهی آن دیار گردید. سادات آل زباره _که طبرسی با آنان نسبت فامیلی داشت_ میزبان او بودند و از کمک و همکاری با آن عالم وارسته دریغ ننمودند.    🍃نخستین اقدام شیخ، پذیرش مسؤولیت «مدرسه دروازه عراق» بود که با سرپرستی و راهنمایی او، مدرسه به حوزه علمیه وسیع و با اهمیتی مبدّل گشت 👌غنای فرهنگی و علمی این مکان، سبب جذب محصلان بسیاری از دور افتاده‌ترین نقاط ایران گردید و طلبه‌های جوان به عشق رسیدن به کمال و خدمت به مکتب در آن مدرسه مشغول تحصیل شدند و علوم مختلفی چون فقه و تفسیر را از محضر طبرسی فرا گرفتند. ⬅️ شاگردان طبرسی ↩️شاگردان دانشمند و بلند آوازه ذیل ثمره تلاش علمی شیخ است: رضی الدین حسن طبرسی (فرزند طبرسی) قطب الدین راوندی محمد بن علی بن شهر آشوب ضیاء الدین فضل الله حسنی راوندی شیخ منتجب الدین قمی شاذان بن جبرئیل قمی عبدالله بن جعفر دوریستی سید شرف شاه حسینی افطسی نیشابوری برهان الدین قزوینی همدانی. افندی، این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
🍃🍃🌸••◈﷽◈🌸🍃🍃 مروری بر زندگی محدث وراوی بزرگ ابوحمزه ثمالی رحمت الله علیه ◀️ فقيه تيزبين بر كرسى تدريس ⬅️ ابوحمزه ثمالى در اثر زحمات طاقت فرسا و فعاليت‌هاى شبانه‌روزى در كسب علم و حكمت، به مرحله‌اى رسيد كه به عنوان استاد علم حديث و فقه و تفسير، بر كرسى تدريس تكيه زد و معارف اهل بيت عليهم‌السلام را به شيعيان آموخت. ↩️ابوجعفر محمد نيشابورى از سوى شيعيان نيشابور مأموريت داشت تا اجناسى را به امام صادق علیه السلام تقديم نمايد. وى در سر راه خود به مدينه، از كوفه عبور كرد و به زيارت قبر على علیه السلام رفت. ابوجعفر می‌‌گويد: 👈 «در بين راه سفر به كوفه رسيدم و قبل از هر چيز به زيارت قبر اميرالمومنين علیه السلام مشرف شدم. در كنار قبر، پيرمردى را ديدم كه فقهاى شيعه اطراف او را گرفته بودند و از وى فقه و حديث مى‌آموختند. عده‌اى از مردم اطراف آن پيرمرد روشن ضمير گردآمده بودند و احكام دينى را از وى سوال می‌‌كردند و او با الهام از مكتب على علیه السلام، آن ها را پاسخ می‌‌داد». ↩️ ابوجعفر از افرادى كه آن جا جمع شده بودند، پرسيد: اين مرد كيست؟ گفتند: ابوحمزه ثمالى. ابوجعفر سلام كرد و نشست. ابوحمزه پرسيد: «اى مرد! كيستى و چكاره‌اى؟» ↩️ابوجعفر خود را معرفى كرد و بر نامه سفر خود را به اطلاع وى رسانيد. ابوحمزه خوشحال شد و او را در آغوش گرفت و پيشانيش را غرق بوسه ساخت و به او مژده داد كه بزودى به هدف خود خواهد رسيد. در همين حال ابوحمزه نگاهى به بيابان انداخته، به حاضران گفت: «آيا شما هم آن‌ چه را كه من مشاهده می‌‌كنم، می‌‌بينيد يا نه؟ » گفتند: چه می‌‌بينى؟ گفت: شترسوارى به اين سمت مى‌آيد. 🔹حاضران در جلسه به نقطه‌اى كه ابوحمزه نشان می‌‌داد، خيره شدند و شترسوار را ديدند. طولى نكشيد كه مرد شترسوار خود را به كنار جمعيت رسانيد و از مركب پياده شد و سلام كرد و در گوشه‌اى نشست. ابوحمزه پرسيد: اى مرد! از كجا مى‌آيى؟ يثرب (مدينه). از يثرب چه خبر؟ جعفر بن محمد علیه السلام از دنيا رفت. 🔹ابوحمزه با سوزدل نعره‌اى كشيده و دستش را به شدت به زمين كوبيد. ابوجعفر نيشابورى می‌‌گويد: من هم از شنيدن اين واقعه هولناك منقلب شدم، پشتم لرزيد و احساس ناراحتى شديد به من دست داد و با خود گفتم: 🔹پس حالا به كجا بايد بروم و اين همه امانت‌هاى مردم را بدست چه كسى بسپارم و بالاخره كار امامت و رهبرى امت به كجا منتهى خواهد شد؟! ابوحمزه در حالى كه اشك‌هايش را پاك می‌‌كرد، از شخص تازه وارد پرسيد: امام چه كسى را براى جانشينى خود انتخاب كرد؟ او جواب داد: آن حضرت سه نفر را جانشين خود قرار داد: منصور خليفه عباسى، فرزندش عبدالله افطح، فرزند كوچكش موسى این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•* مروری بر زندگی عالم جلیل القدر شیخ عباس قمی رحمت الله علیه ⬅️ انس با کتاب ↩️ یکی از ویژگی‌های محدث قمی علاقه فراوان به نوشتن و مطالعه‌ کتاب بود به طوری که می‌توان گفت 👈 او در کتاب و قلم خلاصه شده بود. محدث یا در کتابخانه بود یا با کتاب. کمتر دیده می‌شد که او مشغول مطالعه و بررسی کتابی نباشد. هم‌درس و هم‌دوره‌اش آیت‌اللَّه شیخ آقا بزرگ تهرانی، درباره او می‌نویسد: «... او پیوسته سرگرم کار بود، عشق شدید به نوشتن، بحث و تحقیق داشت. هیچ چیز او را از این شوق و عشق منصرف نمی‌کرد و مانعی در این راه‌ نمی‌شناخت». فرزند بزرگ ایشان در این‌باره می‌گوید: «در اول کودکی با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بیرون می‌رفتم او از اول صبح تا به شام مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود.»  ↩️ زمانی که برای زیارت به کشورهای دور مسافرت می‌کرد اوقات فراغت خود را با کتاب سپری می‌کرد. 🍃«او با عده‌ای از تجّار به سوریه مسافرت کرد. آنان می‌گفتند هر وقت ما به سیاحت می‌رفتیم ایشان می‌نشست و مشغول مطالعه و تألیف می‌شد و هر چه اصرار می‌کردیم که با ما بیرون بیاید امتناع می‌ورزید و شبها هم که ما به خواب می‌رفتیم او مشغول مطالعه و تألیف می‌شد.»  👌عشق و علاقه محدث قمی به کتاب به اندازه‌ای بود که وقتی کمترین پولی به دست می‌آورد آن را در خرید کتاب صرف می‌کرد و گاه پیاده از قم به تهران به استقبال آن می‌رفت. او خود می‌گوید: «زمانی که در قم تحصیل می‌کردم، خیلی تنگدست بودم تا جایی که یک قِران و دو قِران جمع می‌کردم تا اینکه مثلاً سه تومان می‌شد. آن‌را برداشته، از قم تا تهران پیاده می‌رفتم و با آن کتاب خریده، به قم برمی‌گشتم و به تحصیل ادامه می دادم. ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•* مروری بر زندگینامه امام رضا علیه السلام ◀️ شروط امام رضا برای پذیرفتن ولایت عهدی ⬅️هر چند امام رضا علیه السلام چاره‌ای جز پذیرفتن ولایت‌عهدی در پیش نداشت، امّا شرط‌هایی برای آن نهاد که مأمون را در رسیدن به اهداف خویش ناکام ساختند. ↩️شرطهای امام (علیه السلام) این بود که: ۱. در امر و نهی حکومت دخالت نکند؛ ۲. فتوا ندهد؛ ۳. قضاوت نکند؛ ۴. در عزل و نصب شرکت نجوید؛ ۵. امور و سنن دینی را جابه جا نکند.  👈در نظر تاریخ نگاران، بر نهادن چنین شرطهایی برای حکومت از نپذیرفتن ولایت‌عهدی، ناگوارتر بود؛ زیرا از نامشروع بودن حکومت حکایت می‌کردند و اینکه امام رضا علیه السلام به دخالت در چنین حکومتی رغبت نشان نمی‌دهد. 👌از سوی دیگر امام علیه السلام فرصتی یافت تا به وظایف آسمانی خویش با فراغ بال بیش‌تری بپردازد و از جمله، با علما و بزرگان به مناظره بنشیند و حتی شخص مأمون را در مناظره شکست دهد و او را مجبور به اظهار عجز کند. 🍃برگزاردن نماز پرشکوه عید فطر به امامت امام رضا علیه السلام که مأمون چاره‌ای ندید جز آنکه اقامه نماز را در همان آغاز ممنوع سازد و نماز باران امام علیه السلام که به بارش باران انجامید و آتش محبّت ایشان را بیش از پیش در دل مشتاقان شعله‌ور ساخت، از فعّالیت‌های این دوره است. این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•* مروری بر زندگینامه امام علی علیه السلام ⬅️ اوصاف جسمی ↩️درباره چهره و اوصاف جسمانی علی علیه‌السّلام در منابع مختلف سخن بسیار رفته است. گفته‌اند که او مردی میانه بالا بود؛‌اندکی کوتاه با چشمانی سیاه و گشاده داشت. در نگاهش عطوفت و مهربانی موج می‌زد. ابروانش کشیده و پیوسته بود. 🍃صورتی زیبا داشت و از نیکو منظرترین مردم به شمار می‌آمد. رنگ صورتش گندمگون بود. 🍃چهره‌ای گشاده و بشاش داشت. گردنش از سپیدی به درخشش ابریقی نقره‌ای مانند بود. 🍃ریشی انبوه داشت و بالای آن زیبا می‌نمود. شانه‌هایش همچون شانه‌های شیری ژیان، فراخ بود. 🍃وی انگشتانی باریک و ساعد و دستی نیرومند داشت. 🍃چنان قوی بود که اگر دست کسی را می‌گرفت، بر او مستولی می‌شد و طرف مقابل قدرت نفس کشیدن را از دست می‌داد. شکمی بزرگ و پشتی قوی داشت. 🍃سینه وی فراخ و پرمو بود و سر استخوان‌های او که در مفصل با یکدیگر جفت شده بودند، بزرگ می‌نمود. عضلاتی پر پیچ و تاب و ساق‌هایی کشیده و باریک داشت. بزرگی عضله دست و پای او موزون بود و هنگام راه رفتن‌ اندکی به جلو متمایل می‌شد. ↩️بنابر برخی منابع، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم او را با لقب «بطین» خوانده و همین باعث شده است تا این گمان پدید آید که امام علی علیه‌السّلام به لحاظ جسمانی، چاق بوده است ولی به نقل برخی منابع منظور از «بطین» در اینجا عبارت از «البطین من العلم» فربه از دانش است.   ↩️قرائن دیگری نیز در کار است که این تفسیر را تایید می‌کنند از جمله برخی زیارت‌نامه‌ها که علی علیه‌السّلام را به صفت «بطین» ستوده‌اند.  👈ابن قتیبه می‌گوید: وی با هیچ کسی مبارزه نکرد؛ مگر اینکه او را زمین زد.  👈ابن ابی الحدید می‌گوید: 👌 توانایی جسمی امام، ضرب المثل شده است. او بود که در قلعه خیبر را کند، در حالی که جمعی می‌خواستند آن را برگردانند ولی نتوانستند؛ او بود که بت هبل را -که بت بزرگی بود- از بالای کعبه به زمین‌ انداخت و او بود که سنگ بزرگی را در روزهای خلافتش با دست خویش از جا کند و از زیر آن آب جوشید، در حالی که لشکریان همگی از این کار ناتوان بودند. این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•* ◀️ خلاصه ای از زندگینامه حضرت خدیجه سلام الله علیها ⬅️ فضائل حضرت خدیجه نزد خداوند پیامبر و اهل بیتامام حسن مجتبی ↩️ امام حسن مجتبی سلام‌الله نیز از جمله بزرگانی است که با توجه به مقام والای حضرت خدیجه کبری صلوات‌الله‌علیها، به آن بانوی یکتا مباهات می‌کرده است. 👈امام مجتبی صلوات‌الله‌علیه در ذیل آیه ۱۸ سوره انفطار که خداوند متعال فرموده است: فِی اَی صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ فرمودند: 🔸«صَوَّرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِی بْنَ اَبِی طَالِبٍ فِی ظَهْرِ اَبِی طَالِبٍ عَلَی صُورَةِ مُحَمَّدٍ فَکَانَ عَلِی بْنُ اَبِی طَالِبٍ اَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ صوَ کَانَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی اَشْبَهَ النَّاسِ بِفَاطِمَةَوَ کُنْتُ اَنَا اَشْبَهَ‌ النَّاسِ‌ بِخَدِیجَةَ الْکُبْرَی؛  👈👈خداوند متعال علی بن ابی‌طالب را (هنگامی که در پشت ابو‌طالب بود) به چهره رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آفرید و علی بن ابی‌طالب علیه‌السّلام شبیه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود و حسین بن علی به فاطمه شبیه بوده و من به جده‌ام خدیجه کبری صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین شبیه‌ام.» ↩️ در زمان خلافت امام حسن مجتبی سلام‌الله‌علیه، زمانی که معاویه خلافت را به دست گرفت، بر روی منبر مسجد کوفه نشست و از حضرت علی بن ابی‌طالب سلام‌الله‌علیها بد‌گویی کرد. امام حسن مجتبی سلام‌الله‌علیه که در مجلس حاضر بود، ضمن پاسخ به معاویه، با اشاره به نسب خود با افتخار چنین فرمودند: 🔸«اَیهَا الذَّاکِرُ عَلِیاً اَنَا الْحَسَنُ وَ اَبِی عَلِی وَ اَنْتَ مُعَاوِیةُ وَ اَبُوکَ صَخْرٌ وَ اُمِّی فَاطِمَةُ وَ اُمُّکَ هِنْدٌ وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدُّکَ حَرْبٌ وَجَدَّتِی خَدِیجَةُ وَ جَدَّتُکَ قُتَیلَةُفَلَعَنَ اللَّهُ اَخْمَلَنَا ذِکْراً وَ اَلْاَمَنَا حَسَباً وَ شَرَّنَا قَدَماً وَ اَقْدَمَنَا کُفْراً وَ نِفَاقاً- فَقَالَ طَوَائِفُ مِنْ اَهْلِ الْمَسْجِدِ آمِینَ آمِینَ؛  👈👈‌ای آنکه علی علیه‌السّلام را [به بدی] یاد کردی، منم حسن و پدرم علی است، تویی معاویه و پدرت صخر است، مادر من فاطمه است و مادر تو هند می‌باشد، جد من رسول خدا و جد تو حرب است، جده من خدیجه است و جده تو قتیله است، پس خدا لعنت کند از ما آن کس که نامش پلیدتر، و حسب و نسبش پست‌تر، و سابقه‌اش بدتر، و کفر و نفاقش پیش‌تر بوده است، گروه‌های مختلف که در مسجد بودند دو مرتبه آمین گفتند.» 👌در این عبارت امام حسن مجتبی سلام‌الله‌علیه در مقام مقایسه نسب مبارک خود با نسب معاویه، با افتخار نامی از حضرت خدیجه کبری سلام‌الله‌علیها برده و این چنین به آن بانو مباهات می‌کند. ↩️ همچنین هنگامی که معاویه در مدینه قصد بد گویی از امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه را داشت، هنگامی که بر فراز منبر نشست و به دنبال حضرت می‌گشت، امام حسن مجتبی علیه‌السّلام در مقابل او ایستاده و با افتخار به نسب خویش اشاره و نام مبارک‌ ام‌المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام‌الله‌علیها را بردند چنان‌چه فرمودند: 🔸«کَانَ وَصِی رَسُولِ اللَّهِ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَنَا ابْنُ عَلِی وَ اَنْتَ ابْنُ صَخْرٍ وَ جَدُّکَ حَرْبٌ وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ وَ اُمُّکَ هِنْدٌ وَ اُمِّی فَاطِمَةُوَ جَدَّتِی‌ خَدِیجَةُ وَ جَدَّتُکَ نَثِیلَةُفَلَعَنَ اللَّهُ اَلْاَمَنَا حَسَباً وَ اَقْدَمَنَا کُفْراً وَ اَخْمَلَنَا ذِکْراً وَ اَشَدَّنَا نِفَاقاً فَقَالَ عَامَّةُ اَهْلِ الْمَجْلِسِ آمِین‌؛   👈👈بی‌شک علی بن ابی‌طالب علیهماالسلام وصی رسول خدا‌صلی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله پس از اوست، و من پسر علی، و تو فرزند صخری، و جد تو حرب است و جد من رسول خدا است و مادر تو هند و مادر من فاطمه است، وجده من خدیجه است و جده تو نثیله، پس خدا لعنت کند از ما آن کس که نامش پلیدتر، و حسب و نسبش پست‌تر، و سابقه‌اش بدتر، و کفر و نفاقش پیش‌تر بوده است. اکثر اهل مجلس [در این هنگام] آمین گفتند.» 📌نکته: در ذکر نام جده معاویه سه نام ذکر شده است: نثیله، فتیله و قتیله. این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•* ابعاد تربیتی زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها ⬅️ رعایت نظم و حقوق دیگران ↩️یکی از موارد مهم تربیت، آموختن رعایت حق دیگران و نوبت افراد است که پدر و مادر از دوران طفولیت باید به بچه بیاموزند تا هنگامی که وارد اجتماع می شود حقوق دیگران را محترم شمارد و حق دیگران را ضایع نکند و نپندارد که می تواند با زورگویی حقوق دیگران را پایمال کند و فقط به فکر خویش باشد. در خانه فاطمه (س) هم این مطلب بسیار در نظر گرفته می شد ⬅️ توجه به روحیه عبادت و حس خداپرستی ↩️ از اساسی ترین مسائلی که بزرگ بانوی اسلام، در منطق رفتاری خود در تربیت کودکانش بر آن تأکید می ورزید، 🍃توجه به روحیه عبادت و حس خداپرستی در فرزندانش بود. 👈حضرت زهرا (س) چنان شوق بندگی و عبودیت و خضوع در برابر معبود را در دل وجان فرزندانش تقویت می کرد که آنان بهترین کارها و بالاترین لذت ها و زیباترین دقایق را لحظات عبادت و تقرب به خدا می دانستند اگرچه عبادت وظیفه بالغان و مکلفان است ولی کودکان نیز نباید از این فیض محروم بمانند، بلکه باید در سنین خردسال با عبادت و راز و نیاز و شب زنده داری آشنا شده برای این امور آماده شوند. پدر و مادر ضمن اینکه خود اهل عبادت و نیایش و شب زنده داری هستند، باید کودکان خویش را با بهترین شیوه ها و مناسب ترین روش ها به این سو هدایت کنند. 👌ما در نمونه هایی از روایات مشاهده می کنیم که کودکان فاطمه (س) شاهد عبادت ها و شب زنده داری های مادر بوده اند. ⬅️ فرزندان امانت های خداوند ↩️حضرت فاطمه (س) درباره فرزند این تصور و اندیشه را دارد که امانت های خداوند در دست پدر و مادرند و والدین در برابر حفظ و رشد این امانت مسئول اند. آن ها را وجودهایی ارزنده و درخور احترام و کرامت ذاتی می شناسد که باید شخص مادر امر رسیدگی آن ها را به عهده گیرد. او فرزند داری را شأن کوچکی نمی دانست که امر اداره آن ها را به دیگران واگذارد. 🍃حضرت فاطمه، امر تربیت را امری تحول انگیز، سازنده و نجات ده بشر از خطرات و عوارض می شناسد. او سخن پدر را به یاد دارد که فرموده بود: ✨فرزندان خود را بزرگ بشمارید و آن ها را نیکو تربیت کنید ↩️حضرت فاطمه (س) کودکانش را به محضر رسول خدا (ص) می فرستاد تا از دریای دانش متصل به وحی و علم مطلق الهی رسول خدا (ص) استفاده برند و از آنان می خواست که آنچه را آموخته اند بازگو کنند. 👌ارزش و عظمت زینب کبرا به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. در آن ساعت های بحرانی که قوی ترین انسان ها نمی توانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت برادرش حسین بن علی هم که دنیا ظلمانی شد، این زن بزرگ نوری شد و درخشید. زینب به جایی رسید که فقط والاترین انسان های تاریخ بشریت می توانند به آنجا برسند . ┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•* ✍ خلاصه ای از زندگینامه حضرت علی علیه السلام ⬅️ امام علی علیه السلام در دوران پیامبر ↩️ اولین مردی که بلافاصله پس از بعثت رسول خدا (ص) با ایشان بیعت کرد و رسالت ایشان را پذیرفت، امام علی (علیه السلام) بود. رسول اکرم صلی الله علیه و آله، در این باره به اصحاب چنین فرمودند: «نخستین کسی که در روز رستاخیر با من در حوض (کوثر) ملاقات می کند پیش قدمترین شما در اسلام، علی بن ابی طالب است». ⬅️ نجات جان پیامبر در شعب ابی طالب ↩️ در مدت سه سالی که مسلمانان مکه تحت محاصره اقتصادی قریش بودند و در شعب ابی طالب اسکان داشتند، علی علیه السلام که نوجوان بود به فرمان پدرش ابوطالب در بستر پیامبر می خوابید تا در صورت هجوم شبانه قریش پیامبر خدا صلی الله علیه و اله آسیبی نبیند. ⬅️ لیلة المبیت ↩️ در سال سیزدهم بعثت، با اوج گرفتن فشار مشرکان مکه بر مسلمانان و همچنین دعوت مردم یثرب (مدینه) از رسول خدا صلی الله علیه و آله زمینه مهاجرت مسلمانان به یثرب فراهم شد. در این شرایط مشرکان قریش تصمیم به قتل پیامبر صلی الله علیه و آله گرفتند. آنها ۴۰ نفر از قبایل مختلف را برگزیدند تا شبانه به خانه پیامبر هجوم برده و ایشان را در بستر به قتل برسانند. رسول خدا به وحی الهی از این نقشه آگاهی یافته و از علی علیه السلام خواستند تا برای فریب قاتلان، در بستر ایشان بخوابد تا ایشان شبانه به سمت یثرب حرکت کنند. به این ترتیب در شبی که به «لیلة المبیت» معروف شد، علی علیه السلام فداکارانه در بستر پیامبر خوابید و پیامبر در غفلت مشرکان به مدینه مهاجرت نمود. آیه ۲۰۷ سوره بقره به مناسبت این واقعه در شأن علی علیه السلام نازل شد: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»؛ و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است. این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸🍃﷽🌸🍃•••═•* ✍ خلاصه ای از زندگینامه حضرت علی علیه السلام ◀️ جنگ نهروان در جنگ صفّین آنهایی که «حکمیّت» را به امام علی(علیه السلام) تحمیل کرده بودند، پشیمان شده آن را کفر پنداشتند و به امام اصرار کردند که توبه کند وگرنه به نبرد با آن حضرت بر مى‌خیزند. این افراد لجوج و متعصّب که حدود دوازده هزار نفر بودند و به «خوارج» معروف شدند، در منطقه «نهروان» در مقابل لشکر امام علی قرار گرفتند. با نصایح و مذاکرات مکرّر امام، هشت هزار نفر آنان برگشتند و چهار هزار نفر باقی‌مانده - جز نه نفر که فرار کردند - در مدّت کوتاهی کشته شدند زمان و مکان جنگ نهروان نزدیک به یک سال از ماجراى صِفّین مى گذشت و هنوز شعله هاى جنگ خونین صفین، یکسره خاموش نشده بود که آتش جنگ داخلی، و این بار از درون سپاه امام علیعلیه السلام، به سر دستگى مسلمانان افراطى، شعله ور گشت و بدین سان، امام علیعلیه السلام، از آغازِ به دست گیرى زمام قدرت سیاسى، هر سال با یک جنگ رویارو شد. گر چه زمان وقوع جنگ نهروان به طور دقیق معلوم نیست. چرا که برخى از تاریخنگاران، زمان وقوع آن را در ماه صفر سال ۳۷ هجرى و بعضى سال ۳۸ هجرى و دسته اى هم سال ۳۹ هجرى دانسته اند. اما به نظر مى رسد که سال ۳۸ هجرى به صحّت نزدیک تر باشد. چرا که بسیارى از سیره نگاران، بر همین قول اند. و از این گذشته، جُستار دقیق در سیر وقایع دوران حکومت امام على(علیه السلام) نیز این رأى را تأیید مى کند؛ زیرا جنگ صفین در سال ۳۷ هجری قمری رخ داد و با توجه به اینکه این جنگ یک سال پس از آن اتفاق افتاده است، این قول را تأیید می کند. انساب الاشراف گفته است خوارج در روز نهم ماه صفر به سپاه امام حمله کردند. مکان جنگ با «خوارج» در جایى به نام «نهروان» رخ داد که منطقه اى گسترده میان بغداد و واسط بود و در چهار فرسخى شرق بغداد قرار داشت. این مطلب ادامه دارد ┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin