eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
972 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
53 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨تفسیر ترتیبی سوره یونس نیمسال دوم ۱۳۹۹✨ آیه /۹ ⚡️إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ یَهْدیهِمْ رَبُّهُمْ بِإیمانِهِمْ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الأَنْهارُ فی جَنّاتِ النَّعیمِ. ⚡️(ولى) کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت مى کند; از زیر (قصرهاى) آنها در باغ هاى بهشت، نهرها جارى است. ♦️موضوع :اهل هدایت 🌷استاد آل مرتضی ◀️ ۱.هدایت واصله به اهل ایمان از سوی خداوند در گرو چه امری می باشد؟ ♦️هدایت دو گونه است : 👈۱- هدایت اولیه ؛ارائة الطریق ؛هدایت فطری وذاتی که خداوند نصیب همه می کند و اگر به وسیله عقل وهدایت پیامبران تکمیل شود، هدایت پاداشی نصیب انان می شود. 👈۲- هدایت ثانویه وپاداشی ، ایصال الی المطلوب 👈که به پاداش مراقبت از هدایت فطری نصیب مومنان می شود "یهدیهم ربهم بایمانهم" : این نور هدایت از نور ایمانشان سر چشمه می گیرد و چنان روشن بینی به آنان می دهد که جار وجنجال های مکتب های مادی و وسوسه های شیطانی اورا به بیراهه نمی کشد پس این هدایت در گرو ایمان وعمل صالح بدست می اید. ◀️ ۲.عبارت ( تجری من تحتهم الانهار) با ضمیر «هم» به چه نعمت خاص بهشتی اشاره دارد؟ 👈در آیات دیگر قرآن ،(تجری من تحتها الانهار ) دیده می شود،یعنی از زیر درختان بهشت نهر ها روان است اما در آیه فوق می بینیم از زیر پای بهشتیان نهر ها روان است . این تعبیر ممکن است اشاره به این باشد که حتی قصر های بهشتیان بر روی نهر ها بنا نهاده شده است که لطف وزیبایی خاصی را دارد. ویااشاره به این که نهر های بهشتی به فرمان آنان است. ✨🍃✨🍃👇👇 @moassese_nooraltaghin لینک آموزش مجازی در دوره های غیر حضوری ومسابقه سوره توبه ✨✨✨👇👇 http://www.azmoon360.com/nooralyaghin
🏴┅❁ـ﷽ـ❁┅🏴 بخش آموزش مجازی ، برگزار می نماید : 🍂 تاریخ آزمون سوره‌ توبه تمدید شد. 🍂 ═❁๑ 🍃🌹🍃 ๑❁═ 🗒مهلت ثبت نام اینترنتی: ۱۵ شهریور الی ۲۵ مهر ۱۳۹۹ ⏰زمان آزمون: ۵شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ (مصادف با ۵ ربیع الاول) ═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑❁═ 📞شماره تماس : ۳۷۷۸۲۷۲۱ 🔹لینک ثبت نام و شرکت در آزمون آنلاین سوره مبارکه توبه 👇👇👇 http://www.azmoon360.com/nooralyaghin ═❁🍃๑🌹๑🍃๑❁═ http://eitaa.com/moassese_nooralyaghin موسسه نورالیقین مرکز آموزش تفسیر و علوم قرآنی
متن دعای هفتم صحيفه سجاديه توصیه رهبر معظم انقلاب جهت پیشگیری از ویروس منحوس کرونا : 👈 مقام عظمای ولایت قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه را توصیه فرموده ودر این خصوص فرمودند: 🌷«البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است، اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلا‌های بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.» ♦️متن دعای هفتم صحيفه سجاديه🙏 وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْکَرْبِ: 👈 یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ. فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. ✨💕✨💕✨👇👇👇 @moassese_nooralyaghin
*•═•••🍃🌸••◈﷽◈••🌸🍃•••═•* 🌹 سه دقیقه در قیامت🌹 ✅ قسمت نوزدهم ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمی‌شود کاری کنی که من برگردم؟ ♦ نمی‌شود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا شفاعت کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم... جوابش منفی بود. اصرار کردم... 🔆لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی. 🍀 به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود. 💠 مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد. ♦روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم. پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند. 🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم. مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت. حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمی‌خواستم حتی برای لحظه‌ای از آن لحظات زیبا دور شوم. 🍃 من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم. چقدر سخت بود،چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم. افراد گرفتار را دیدم. من تا چند قدمی بهشت رفتم. مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد... 🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود. دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آن‌ها می‌خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. 💠 همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد... 💥مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. 🔆 یکی دو نفر از بستگان می‌خواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند... به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم.... 🔰بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم. 💥احساس می‌کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار... 🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم می‌ترسیدم باطن غذا را ببینم... ✔ دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها می‌کرد. ☘ بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم. ⚠ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم... ♻ دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم. ❎ آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمی‌توانستم ادامه دهم. 💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم. چقدر لحظات زیبایی بود آنجا،زمان مطرح نبود،آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه می‌خواستیم منتقل می‌شد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود. ✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن! 🔷می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟! 🔻ادامه دارد..... ✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷 @ moassese_nooralyaghin
*•═•••🍃🌸••◈﷽◈••🌸🍃•••═•* 🌹سه دقیقه در قیامت🌹 ✅ قسمت بیستم 🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند . تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم. 🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. ☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. 🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود . ☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود. ⚡مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم می‌دانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده! ❄ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. 🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.. 🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبت‌ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند! خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانواده‌اش به مردم چیز دیگه ای گفتند. 💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیده‌ام. 💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. ✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود... 🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم . ☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! 🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟ 🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. ✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ ❗گفت نمی‌دانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس . 🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما می‌گویم. ♻ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را می‌بینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد. نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی می‌کنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. ♻ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم... 🔻ادامه دارد..... *•═•••🍃🌸••◈•💖•◈••🌸🍃•••═•* ✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷 @ moassese_nooralyaghin
حفاظت از حضرت آقا که محافظ اصلی دین و حرم اهل بیت هستند از اوجب واجبات است و حفاظت از ایشان حفاظت از حرم هاست و همچنین از همه عزیزان می‌خواهم که در جهت آمادگی دفاعی و علمی برای تحقق ظهور حضرت حجت (عج) بکوشند تا جزء سربازان واقعی آن حضرت و از زمینه سازان ظهور باشند. 🌷 شهید مدافع حرم مصطفی نبی لو ✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷 @ moassese_nooralyaghin
🔸 آزمون مجازی 🔸 ویژه عموم داوطلبان ✨بسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم و لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ العَظیم✨ ═══ ✾ ✾ ═══ آزمون مجازی سوره‌ توبه ⏰ زمان آزمون: روز ۵شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت آزمون: ۸ الی ۱۲ ═══ ✾ ✾═══ 📌 نکات : ۱- آزمون بخش ترتیل به صورت تلفنی می‌باشد که نحوه شرکت در آن برای آن دسته از داوطلبانی که در آزمون تستی پذیرفته شوند اطلاع رسانی خواهد شد. ۲- سایر آزمون ها به صورت تستی است. ۳- آزمون نمره منفی ندارد. ═══ ✾ ✾═══ 🔹 لینک شرکت در آزمون آنلاین سوره مبارکه توبه 👇👇👇 http://www.azmoon360.com/nooralyaghin ═══ ✾ ✾═══ مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: از سه كار حيا نبايد كرد: خدمت به ميهمان، از جا برخاستن در برابر پدر و آموزگار خويش و طلب حق گرچه اندك باشد.✨ ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄ @moassese_nooralyaghin
🌹سه دقیقه در قیامت🌹 ✅ قسمت بیست و یکم ✍شب با همسرم صحبت می کردیم خیلی از مواردی که برای من پیش آمده باورکردنی نبود. ☘گفتم: لحظه آخر هم بهم گفتند به خاطر دعای همسر و دختری که در راه داری شفاعت شدی. 🔅 به همسرم گفتم این هم یک نشانه است اگر این بچه دختر بود معلوم می شود که تمام این ماجراها صحیح بوده.. 🍂 در پاییز همان سال دخترم به دنیا آمد ♻تنها چیزی که پس از بازگشت من از آن وادی ترس شدیدی در من ایجاد می کرد و تا چند سال من را اذیت می‌کرد ترس از حضور در قبرستان بود. 💥من صداهای وحشتناکی می شنیدم که خیلی دلهره آور و ترسناک بود. 🌴اما این مسئله در کنار مزار شهدا اتفاق نمی افتاد آنجا آرامش بود و روح معنویت که در وجود انسان ها پخش می شد. 🌼اما نکته مهم دیگری را که باید اشاره این است که در کتاب اعمال و در لحظات آخر حضور در آن دنیا،میزان عمر خودم را که اضافه شده بود مشاهده کردم. ⚡ به من چند سال مهلت دادند که آن هم به پایان رسیده و من اکنون در وقت‌های اضافه هستم. 🔰اما به من گفتند، ما زمانی که شما برای صله رحم و دیدار والدین و نزدیکانت میگذاری جز عمر شما محسوب نمی کنیم. همچنین زمانی که مشغول بندگی خالصانه خداوند یا زیارت اهل بیت هستی این مقدار نیز جز عمر شما حساب نمی‌شود 🔆 یقین داشتم که ماجرای شهادت همکاران من واقعی است. اما در روزگاری که خبری از شهادت نبود چطور این حرف را ثابت می کردم... 💠به همین خاطر چنین چیزی نگفتم اما هر روز که برخی از همکاران مرا میدیدم یقین داشتم که یک شهید را که تا مدتی بعد به محبوب خود خواهد رسید ملاقات می کنم. 💥احساس عجیبی در ملاقات با این دوستان داشتم می خواستم بیشتر از قبل با آنها حرف بزنم... یک شهید را که به زودی به ملاقات خدا میرفت میدیدم. ❄ اما چطور این اتفاق می افتد آیا جنگی در راه است؟؟ 🌾 چهارماه بعد از عمل جراحی، مهرماه سال ۹۴ بود که در اداره اعلام شد کسانی که علاقمند به حضور در صف مدافعان حرم هستند می توانند ثبت نام کنند. 💐 جنب و جوشی در میان همکاران افتاد آنها که فکرش را می‌کردم همگی ثبت‌نام کردند. من هم با پیگیری بسیار توفیق یافتم تا پس از دوره آموزش تکمیلی راهی سوریه شوم. ✨ مرتب از خدا میخواستم که همراه با مدافعان حرم به کاروان شهدا ملحق شوم. هیچ علاقه‌ای به حضور در دنیا نداشتم 🍃 مگر اینکه بخواهم برای رضای خدا کاری انجام دهم. دیده بودم که شهدا در آن سوی هستی چه جایگاهی دارند لذا آرزو داشتم همراه با آنها باشم. 🌱 کارهایی را انجام دادم وصیتنامه و هر کاری که فکر می‌کردم باید جبران کنم انجام دادم. 🍀 آماده رفتن شدم، به یاد دارم که قبل از اعزام خیلی مشکل داشتم با رفتن من موافقت نمی شد... 🔻ادامه دارد...... *•═•••🍃🌸••◈•💖•◈••🌸🍃• ✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷 @ moassese_nooralyaghin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انشاالله در‌پناه امام زمان عج باشید که حرف دل ملت را زدید انشاالله عملی شود
*•═•••🍃🌸••◈﷽◈••🌸🍃•••═•* 🌹سه دقیقه در قیامت🌹 ✅ قسمت بیست و دوم ✍اما بعد به سرعت تمام کارهایم درست شد و اعزام شدم. 🔅ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد. 💥دیگر خیلی مراقب بودم تاکسی را نرنجانم .حق الناس و ... دیگر از آن شوخی ها و سرکار گذاشتن ها خبری نبود. ☘ یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم. 🌴 یکی از آنها گفت شنیدم که شما در اتاق عمل حالتی شبیه به مرگ پیدا کردید.خلاصه خیلی اصرار کرد که تعریف کنم اما قبول نکردم. 🔷چون برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند و به خاطر تصمیم گرفتم دیگر برای کسی حرفی نزنم. 🌾 جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و شاهسنایی در کنار هم مرا به یکی از اتاق ها بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی. 🔷 من کمی از ماجرا را گفتم، رفقا منقلب شدند.. خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت! 🌿 چند روز بعد در یکی از عملیاتها حضور داشتم مجروح شدم و افتادم جراحت سطحی بود. اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم هیچ کس نمی‌توانست آن نزدیک شود. 🍃شهادتین این را گفتم. منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیرانداز تکفیری به شهادت برسم. ⚡ در این شرایط بحرانی جواد محمدی و مهدی کاظمی خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند. ✨آنها سریع من را به سنگر منتقل کردند. ناراحت شدم و گفتم: برای چه این کار را کردید ممکن بود همه ما را بزنند! 💥 جواد گفت: تو باید بمانی و بگویی در آن سوی هستی چه دیدی ... 🌕چند روز بعد بازی نفت در جلسه از من خواستند که از برزخ بگویم. نگاهی به چهره تک تک آنها کردم و گفتم چند نفر از شما فردا شهید می شوید... 💥سکوت عجیبی در جلسه حاکم شد. با نگاه‌های خود التماس میکردم که سکوت نکنم. من تمام آنچه را دیده بودم را گفتم. ❄ از طرفی برای خودم نگران بودم نکند من در جمع اینها نباشم اما نه ان شالله که هستم. 🌸جواد با اصرار از من سوال می‌کرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیشتر از همه آن طرف به درد ما می‌خورد؟ 🌕 گفتم بعد از اهمیت به نماز و نیت الهی و خالصانه، هرچه می توانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید.. 💥روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهارنظری کرده بود که برای غربی‌ها خوراک خوبی ایجاد شد... 🍀 خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند. 🌷جواد محمدی همان مسئول را به من نشان داد و گفت: میبینی پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال می‌کند از دنیا می‌رود و می‌گویند شهید شد!! 🔥خیلی آرام گفتم: آقا جواد!من مرگ این آقا را دیدم..در همین سال‌ها طوری از دنیا می‌رود که هیچ کاری نمی‌توانند برایش انجام دهند!! ☄حتی نحوه مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته... ✨ چند روز بعد آماده عملیات شدیم جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم. خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم. 💫 آرپی‌جی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید می‌شوند قرار گرفتم. گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره احتمالا با تمام این افراد همگی با هم شهید می‌شویم. 🌱جواد محمدی خودش را به من رساند و پیش من آمد و گفت داریم میریم برای عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست. 💥 او می‌خواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند . گفتم چند نفر از این بچه‌ها به زودی شهید می‌شوند از جمله بیشتر دوستانی که با هم بودیم می‌خواهم با آنها باشم بلکه به خاطر آنها باید هم توفیق داشته باشیم. 🍃هنوز چند قدمی نرفته بودیم که جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا کرد! خیلی جدی گفت سوار شو باید از یک طرف دیگر خط‌شکن محور باشی... 🔻ادامه دارد..... *•═•••🍃🌸••◈•💖•◈••🌸🍃•••═• ✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷 @ moassese_nooralyaghin
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. ❥ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم ❥ ✨امام علی (ع) فرمودند: صلوات فرستادن در محو کردن گناهان شدیدتر است از فرونشانیدن آتش توسط آب.✨ ✨💕✨💕✨👇💕💕 قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @moassese_nooralyaghin ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که گفت فردا با عباسم شب تاسوعا شهید مدافع حرم دست به سینه‌اش می‌کوبید و می‌گفت من فردا با عباسم... تا یار که را خواهد ومیلش به که باشد http://eitaa.com/raviannoorshohada ✨💕👇💕👇👇 @moassese_nooralyaghin
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم سید ابن طاوس میفرماید اگراز هرعملی درعصرجمعه غافل شدی از سید ضراب اصفهانی غافل نشوید...
✨صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی✨ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، ♦️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ ‌سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ ‌الْعَالَمِينَ، الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ، الْمُصْطَفَى فِي ‌الظِّلالِ، الْمُطَهَّرِ مِنْ كُلِّ آفَةٍ، الْبَرِيءِ مِنْ كُلِّ عَيْبٍ، ‌الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ، الْمُرْتَجَى لِلشَّفَاعَةِ، الْمُفَوَّضِ إِلَيْهِ دِينُ ‌اللَّهِ، ♦️اللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْيَانَهُ، وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ، وَ أَفْلِجْ حُجَّتَهُ، ‌وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ، وَ أَضِئْ نُورَهُ، وَ بَيِّضْ وَجْهَهُ، وَ أَعْطِهِ ‌الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ وَ الْوَسِيلَةَ الرَّفِيعَة، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ، ‌وَصَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ ‌قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ، وَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ ‌الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ ‌وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى ‌الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ ‌وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ‌سَيِّدِ الْعَابِدِين‏ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ، وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ ‌حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ إِمَامِ ‌الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، ‌وَ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ وَ ‌وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى ‌مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ ‌وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى إِمَامِ ‌الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، ‌وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ ‌الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ ‌مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ ‌الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِينَ ‌وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ صَلِّ ‌عَلَى الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْهَادِي الْمَهْدِيِّ، إِمَامِ الْهُدَى ‌وَ إِمَامِ الْمُؤْمِنِين‏ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةِ رَبِّ ‌الْعَالَمِينَ، ♦️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَّةِ ‌الْهَادِينَ، الْعُلَمَاءِ الصَّادِقِينَ، الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِينَ، دَعَائِمِ ‌دِينِكَ وَ أَرْكَانِ تَوْحِيدِكَ، وَ تَرَاجِمَةِ وَحْيِكَ، وَ حُجَجِكَ ‌عَلَى خَلْقِكَ، وَ خُلَفَائِكَ فِي أَرْضِكَ، الَّذِينَ اخْتَرْتَهُمْ ‌لِنَفْسِكَ، وَ اصْطَفَيْتَهُمْ عَلَى عِبَادِكَ، وَ ارْتَضَيْتَهُمْ ‌لِدِينِكَ، وَ خَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِكَ، وَ جَلَّلْتَهُمْ بِكَرَامَتِكَ، ‌وَ غَشَّيْتَهُمْ بِرَحْمَتِكَ، وَ رَبَّيْتَهُمْ بِنِعْمَتِكَ، وَ غَذَّيْتَهُمْ ‌بِحِكْمَتِكَ، وَأَلْبَسْتَهُمْ نُورَكَ، وَ رَفَعْتَهُمْ فِي مَلَكُوتِكَ، ‌وَ حَفَفْتَهُمْ بِمَلائِكَتِكَ، وَ شَرَّفْتَهُمْ بِنَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ ‌عَلَيْهِ وَ آلِهِ، ♦️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَيْهِمْ صَلاةً ‌كَثِيرَةً دَائِمَةً طَيِّبَةً، لَا يُحِيطُ بِهَا إِلّا أَنْتَ، وَ لَا يَسَعُهَا ‌إِلّا عِلْمُكَ، وَ لَا يُحْصِيهَا أَحَدٌ غَيْرُكَ، ♦️اللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلَى ‌وَلِيِّكَ الْمُحْيِي سُنَّتَكَ، الْقَائِمِ بِأَمْرِكَ، الدَّاعِي إِلَيْكَ، ‌الدَّلِيلِ عَلَيْكَ، وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ، وَ خَلِيفَتِكَ ‌فِي أَرْضِكَ، وَ شَاهِدِكَ عَلَى عِبَادِكَ، ♦️اللَّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ، وَ ‌مُدَّ فِي عُمْرِهِ، وَ زَيِّنِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقَائِهِ، ♦️اللَّهُمَّ اكْفِهِ ‌بَغْيَ الْحَاسِدِينَ، وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْكَائِدِينَ، وَ ازْجُرْ عَنْهُ ‌إِرَادَةَ الظَّالِمِينَ، وَ خَلِّصْهُ مِنْ أَيْدِي الْجَبَّارِينَ، ♦️اللَّهُمَّ ‌أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ رَعِيَّتِهِ وَ خَاصَّتِهِ ‌وَ عَامَّتِهِ وَ عَدُوِّهِ وَ جَمِيعِ أَهْلِ الدُّنْيَا مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ، وَ ‌تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ، وَ بَلِّغْهُ أَفْضَلَ مَا أَمَّلَهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، ‌إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، ♦️اللَّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَى ‌مِنْ دِينِكَ، وَ أَحْيِ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ كِتَابِكَ، وَ أَظْهِرْ بِهِ ‌مَا غُيِّرَ مِنْ حُكْمِكَ، حَتَّى يَ
یعُودَ دِينُكَ بِهِ عَلَى يَدَيْهِ ‌غَضًّا جَدِيدًا خَالِصًا مُخْلَصًا، لَا شَكَّ وَ لَا شُبْهَةَ مَعَهُ، ‌وَ لَا بَاطِلَ عِنْدَهُ وَ لَا بِدْعَةَ لَدَيْهِ، ♦️ اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ كُلَّ ‌ظُلْمَةٍ، وَ هُدَّ بِرُكْنِهِ كُلَّ بِدْعَةٍ، وَ اهْدِمْ بِغُرَّتِهِ كُلَّ ‌ضَلالَةٍ، وَ اقْصِمْ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ، وَ أَخْمِدْ بِسَيْفِهِ كُلَّ ‌نَارٍ، وَ أَهْلِكْ بِعَدْلِهِ كُلَّ جَبّارٍ، وَ أَجْرِ حُكْمَهُ عَلَى كُلِّ ‌حُكْمٍ، وَ أَذِلَّ بِسُلْطَانِهِ كُلَّ سُلْطَانٍ، ♦️ اللَّهُمَّ أَذِلَّ ‌كُلَّ مَنْ نَاوَاهُ، وَ أَهْلِكْ كُلَّ مَنْ عَادَاهُ، وَ امْكُرْ بِمَنْ ‌كَادَهُ، وَ اسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ ‌سَعَى فِي إِطْفَاءِ نُورِهِ وَ أَرَادَ إِخْمَادَ ذِكْرِهِ، ♦️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ‌مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ ‌الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ ‌مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ الْهُدَى، وَ مَنَارِ التُّقَى وَ الْعُرْوَةِ ‌الْوُثْقَى، وَ الْحَبْلِ الْمَتِينِ وَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ، وَ صَلِّ ‌عَلَى وَلِيِّكَ، وَ وُلاةِ عَهْدِكَ، وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ، وَ مدْ فِي ‌أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ، وَ بَلِّغْهُمْ أَفْضَل‏ آمَالِهِمْ ‌دِينًا وَ دُنْيَا وَ آخِرَةً، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ... ✨🍃✨🍃✨🍃 @moassese_nooralyaghin
*•═•••🍃🌸••◈﷽◈••🌸🍃•••═•* 🌹سه دقیقه در قیامت🌹 ✅ قسمت بیست و سوم ✍جواد فرمانده بود و باید حرفش را قبول می‌کردم. من هم خوشحال سوار موتور جواد شدم. ☘ده دقیقه‌ای رفتیم تا به یک تپه رسیدیم. به من گفت: پیاده شو زود باش. 🌾بعد جواد داد زد: سید یحیی بیا. سید یحیی سریع خودش را رساند و سوار موتور شد. ✅من به جواد گفتم: اینجا کجاست؟ خط کجاست؟ نیروها کجایند؟ جواد هم گفت: این آر پی جی را بگیر و برو بالای تپه. اونجا بچه‌ها تو رو توجیه می‌کنن. تعجب کردم! 🔹از چند نفری که در سنگر حضور داشتند پرسیدم: باید چکار کنیم؟ خط دشمن کجاست؟ ✨یکی از آن‌ها گفت: بگیر بشین. اینجا خط پدافندی است. باید فقط مراقب حرکات دشمن باشیم. 🌼تازه فهمیدم که جواد محمدی چکار کرد. روز بعد که عملیات تمام شد وقتی جواد محمدی را دیدم گفتم خدا بگم چکارت بکنه برا چی من رو بردی پشت خط؟! 🌟او هم لبخندی زد و گفت: تو فعلا نباید شهید بشی. باید برای مردم بگویی که آن‌طرف چه خبر است. برای همین جایی بردمت که از خط دور باشی. ❤️ اما رفقای ما آن شب به خط دشمن زدند. سجاد مرادی و سید یحیی براتی که سر ستون قرار گرفتند، اولین شهدا بودند، بعد مرتضی زارع بعد شاهسنایی و عبدالمهدی و ... در طی مدت کوتاهی تمام رفقای ما که با هم بودیم همگی پر کشیدند و رفتند. درست همان‌طور که قبلا دیده بودم. ♦️جواد محمدی هم سال بعد به آن‌ها ملحق شد. بچه‌های اصفهان را به ایران منتقل کردند. من هم با دست خالی از میان مدافعان حرم به ایران برگشتم. با حیرتی که هنوز اعماق وجودم را آزار می‌داد. 🍃مدتی از ماجرای بیمارستان گذشت. پس از شهادت دوستان مدافع حرم، حال و روز من خیلی خراب بود. من تا نزدیکی شهادت رفتم اما خودم می‌دانستم که چرا شهادت را از دست دادم! 💫به من گفته بودند که هر نگاه حرام، حداقل شش ماه شهادت آنان را که عاشق شهادت هستند، عقب می‌اندازد. 💠روزی که عازم سوریه بودیم، پرواز ما با پرواز آنتالیا همزمان بود! چند دختر جوان با لباس‌هایی بسیار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به نگاه آن‌ها افتاد. 🌷بلند شدم و جای خود را تغییر دادم. هر چه می‌خواستم حواس خودم را پرت کنم انگار نمی‌شد. اما دیگر دوستان من، در جایی قرار گرفتند که هیچ نامحرمی در کنارشان نباشد. ❌ این دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نمی‌دانم، شاید فکر کرده بودند من هم مسافر آنتالیا هستم. هرچه بود، گویی قرار بود ایمان و اعتقاد من آزمایش شود. گویی شیطان و یارانش آمده بود تا به من ثابت کنند هنوز آماده نیستی. ♻️با این‌که در مقابل عشوه‌های آنان هیچ حرف و هیچ عکس العملی انجام ندادم، اما متأسفانه نمره قبولی از این آزمون نگرفتم. 🔆در میان دوستانی که با هم در سوریه بودیم، چند نفر دیگر را می‌شناختم که آن‌ها را جزو شهدا دیده بودم. می‌دانستم آنها نیز شهید خواهند شد. 🔵یکی از آن‌ها علی خادم بود. علی پسر ساده و دوست داشتنی سپاه بود و با اخلاص. توی فرودگاه در جایی نشست که هیچ‌کسی در مقابلش نباشد. تا یک وقت آلوده به نگاه حرام نشود. 🍁در جریان شهادت رفقای ما، علی هم مجروح شد، اما همراه با ما به ایران برگشت. من با خودم فکر می‌کردم که علی به زودی شهید خواهد شد، اما چگونه و کجا؟! 🔻ادامه دارد..... ✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷 @ moassese_nooralyaghin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان صریح رهبری درباره مخالفت با برجام 🍀 به مبلغان گام دوم انقلاب اسلامی بپیوندید: ⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/Mobalegh_game_dovom ✨🌑✨🌑👇👇👇 @moassese_nooralyaghin
پدری‌در دم‌مرگ است وبه بالین پسرش پسری اشک فشان است به حال پدرش پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش 🌑✨🌑✨🌑👇👇 @moassese_nooralyaghin ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 (ع) 🌴سامرا باز عزا گرفته 🌴بوی کرببلا گرفته 🎤 @moassese_nooralyaghin
*•═•••🍃🌸••◈﷽◈••🌸🍃•••═•* 🌹 سه دقیقه در قیامت🌹 ✅ قسمت بیست و چهارم 🌟یکی دیگر از رفقای ما که او را در جمع شهدا دیده بودم اسماعیل کرمی بود. او در ایران بود و حتی در جمع مدافعان حرم حضور نداشت. 🌹اما من او را در جمع شهدایی که بدون حساب و کتاب راهی بهشت می‌شدند مشاهده کردم. ♦️من و اسماعیل، خیلی با هم دوست بودیم. یکی از روزهای سال ۹۷ به دیدنم آمد. یک ساعتی با هم صحبت کردیم. اسماعیل خداحافظی کرد و گفت: قرار است برای مأموریت به مناطق مرزی اعزام شود. ♻️رفقای ما عازم سیستان شدند. مسائل امنیتی در آن منطقه به گونه ای است که دوستان پاسدار برای مأموریت به آنجا اعزام می‌شدند. 🌷فردای آن‌روز سراغ علی خادم را گرفتم. گفتند رفته سیستان. یک‌باره با خودم گفتم: نکنه باب شهادت از سیستان برای رفقای ما باز شود!؟ 🍃سریع با فرماندهی مکاتبه کردم و با اصرار تقاضای حضور در مرزهای شرقی را داشتم. اما مجوز حضور ما در سیستان صادر نشد. ♨️مدتی گذشت با رفقا در ارتباط بودم اما نتوانستم آن‌ها را همراهی کنم. در یکی از روزهای بهمن ۹۷ خبری پخش شد. 🔴خبر خیلی کوتاه بود. اما شوک بزرگی به من و تمام رفقا وارد کرد. ❌یک انتحاری وهابی، خودش را به اتوبوس سپاه می‌زند و ده‌ها رزمنده را که مأموریتشان به پایان رسیده بود به شهادت می‌رساند. 🌷سراغ رفقا را گرفتم. روز بعد لیست شهدا ارسال شد. علی خادم و اسماعیل کرمی هر دو در میان شهدا بودند. 🍀البته بعد از شهادت دوستانم، راهی مرزهای شرقی شدم. مدتی را در پاسگاه‌های مرزی حضور داشتم. اما خبری از شهادت نشد! 💫یک روز دو پاسدار را دیدم که به مقر ما آمدند. با دیدن آنها حالم تغییر کرد! 🌸من هر دوی آنها را دیده بودم که بدون حساب، در زمره شهدا و با سرهای بریده راهی بهشت بودند. ✅برای این‌که مطمئن شوم به آن‌ها گفتم: نام هر دوی شما محمد است، درسته؟ 🍃آن‌ها تأیید کردند و منتظر بودند که من حرف خود را ادامه دهم، اما بحث را عوض کردم و چیزی نگفتم. 💠در روزهای پس از حضور در سوریه در اداره مشغول به‌کار شدم. با حسرتی که غیر قابل باور است. 🔵یک روز در نمازخانه اداره دو جوان را دیدم که در کنار هم نشسته بودند. جلو رفتم و سلام کردم. 🍂خیلی چهره آن‌ها برایم آشنا بود. به نفر اول گفتم: من نمی‌دانم شما را کجا دیدم. ولی خیلی برای من آشنا هستید. می‌تونم فامیلی شما رو بپرسم؟ 🌾نفر اول خودش را معرفی کرد. تا نام ایشان را شنیدم، رنگ از چهره‌ام پرید! ✅یاد خاطرات اتاق عمل و ... افتادم. بلافاصله به دوست کناری او گفتم: نام شما هم باید حسین آقا باشه، درسته؟ 🌼او هم تأیید کرد و منتظر شد تا من بگویم که از کجا آن‌ها را می‌شناسم. اما من که حالم منقلب شده بود، خداحافظی کردم و از کنار آنها بلند شدم. ⚡️خوب به یاد داشتم که این دو جوان پاسدار را با هم دیدم که وارد برزخ شدند و بدون حسابرسی اعمال، راهی بهشت شدند. 💢هر دو با هم شهید شده بودند در حالی که در زمان شهادت، مسئولیت و فرماندهی داشتند. 🔰باز به ذهن خود مراجعه کردم. چند نفر دیگر از نیروها برای من آشنا بودند. پنج نفر دیگر از بچه‌های اداره را مشاهده کردم که الان از هم جدا و در واحدهای مختلف مشغول هستند، اما عروج آن‌ها را هم دیده بودم. آن پنج نفر با هم به شهادت می‌رسند. ❄️چند نفری را در خارج اداره و ... دیدن هر روزه این دوستان بر حسرت من می‌افزاید، خدایا نکند مرگ ما شهادت نباشد. به قول برادر علیرضا قزوه: وقتی که غزل نیست شفای دل خسته دیگر چه نشینیم به پشت در بسته؟ رفتند چه دلگیر و گذشتند چه جانسوز آن سینه زنان حرمش دسته به دسته می‌گویم و می‌دانم از این کوچه تاریک راهی است به سر منزل دل‌های شکسته در روز جزا جرأت برخواستنش نیست پایی که به آن زخم عبوری ننشسته قسمت نشود روی مزارم بگذارند سنگی که گل لاله به آن نقش نبسته 🔻والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته... ✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷 @ moassese_nooralyaghin
آغاز امامت حضرت مهدی عج برهمه جهانیان مبارک باد... ✨💕✨💕👇👇👇 @moassese_nooralyaghin
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨تفسیر ترتیبی سوره یونس نیمسال دوم سال۱۳۹۹✨ ♦️موضوع: انسان در قرآن 🌷استاد آل مرتضی ◀️ سؤال : در قران درباره انسان چه تعبیراتی آمده است و این تعبیرات معلول از چیست؟ 👈پاسخ سوال : ✅درباره انسان ، تعبیرات مختلفى در قرآن مجید آمده است: در آیات زیادى از او به 👈 بشر در آیاتی به 👈 انسان . و در آیاتى نیز به 👈 بنى آدم . ❗️و عجیب این که: در بسیارى از آیاتى که از او به "انسان" تعبیر شده، صفات نکوهیده و مذمومى براى او ذکر شده مثلاً: ۱ ـ فراموش کار و حق ناشناس معرفى شده (مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا). ۲ ـ ضعیف (خُلِقَ الإِنْسانُ ضَعِیفاً). ۳ ـ ستمگر و کفران کننده (إِنَّ الإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفّار). ۴ ـ بخیل (وَ کانَ الإِنْسانُ قَتُوراً) ۵ ـ عجول (وَ کانَ الإِنْسانُ عَجُولاً) ۶ ـ کفور و کفران کننده (وَ کانَ الإِنْسانُ کَفُوراً) ۷ ـ. پرخاشگر (کانَ الإِنْسانُ أَکْثَرُ شَىْء جَدَلاً) ۸ ـ ظلوم و جهول (إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً) ۹ ـ کفور مبین و کفران کننده آشکار (إِنَّ الإِنْسانَ لَکَفُورٌ مُبِین) ۱٠ ـ کم ظرفیت و دمدمى مزاج، که هنگام نعمت بخیل، و به هنگام بلا پر جزع است (إِنَّ الإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً) ۱۱ ـ مغرور، حتى در برابر خدا (یا أَیُّهَا الإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیْمِ) ۱۲ ـ موجودى که به هنگام نعمت طغیان مى کند (إِنَّ الإِنْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى) 💥به این ترتیب، انسان در قرآن به عنوان موجودى که داراى👇 جنبه هاى منفى فراوان و نقطه هاى ضعف متعددى است، معرفى شده 🍃🥀🍃آیا این همان انسانى است که: 👌خدا او را در احسن تقویم، و بهترین ساختمان ، آفریده است؟ (لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ فِى أَحْسَنِ تَقْوِیم) 👌و خدا معلم او بوده و آنچه را نمى دانسته است به وى آموخته است؟ (عَلَّمَ الإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَم) 👌و خدا بیان به او آموخته؟ (خَلَقَ الإِنْسانَ * عَلَّمَهُ الْبَیان) 👌و خدا او را در مسیر پروردگار به سعى و تلاش واداشته؟ (یا أَیُّهَا الإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً) ⬅️باید دید چه انسان هائى هستند که، با آن همه کرامت و محبت الهى، این همه نقاط ضعف و نارسائى از خود نشان مى دهند؟! ❇️ظاهرا این بحث ها همه مربوط به انسانهائى است که: ❗️ تحت تربیت رهبران الهى قرار نگرفته، بلکه به صورت گیاهى خود رو، پرورش یافته اند، نه معلمى، نه راهنمائى، و نه بیدارکننده اى داشته اند، شهواتشان آزاد، و در میان هوس ها غوطه ور هستند ‼️ چنین انسان هائى، نه تنها از سرمایه هاى عظیم وجود خویش بهره نمى گیرند، بلکه در مسیرهاى انحرافى و غلط، به صورت موجوداتى خطرناک، و سرانجام نا توان و بینوا در مى آیند. وگرنه: ⁉️انسانى که با استفاده از وجود -رهبران الهى، -و به کارگرفتن اندیشه و فکر، -و قرار گرفتن در مسیر حرکت تکاملى -و حق و عدالت، 👈به مرحله آدمیت گام مى نهد، و شایسته نام بنى آدم مى شود، به جائى مى رسد که به جز خدا نمى بیند.... ✨💕✨💕👇👇👇 @moassese_nooralyaghin