نام اثر:
#مَرَجَ_البحرین
(به معنی تلاقی دو دریا)
اثر: #استاد_روح_الامین
موضوع: ازدواج حضرت علی ع و حضرت زهرا س
عشق زیبا می شود دریا به دریا می رسد
طبق دستور خدا زهرا به مولا می رسد
دیدنی تر می شود پیوند ماه و آفتاب
معنی نورّ علی نور است این پیوند ناب
فاطر و تطهیر و کوثر، فتح و نور و عادیات
این چنین زیبا به هم پیوند خورده مُحکمات...
#ناصر_دوستی
#برشی_از_یک_مثنوی_بلند
https://eitaa.com/mobahelerey
#ناصر_دوستی
از خانه امن خدا خون خدا رفت
وَانصُرنی" اش بر لب به سمت نینوا رفت
"یاکاشفَ الضُّرِّ به لب با "کاشفَ الکرب"
از کعبه دل کَند و به سمت کربلا رفت
"انتَ الّذی اَقنَیتَ" گفت و بار خود بست
با جان و مالش از حریم آشنا رفت
همراه با" هفتاد و دو ذبح عظیمش"
خورشید کعبه جانب کوی منا رفت
سُبحانَکَ رَبّی وَ یا مَن لاشریکَ...
قالوا بلا را داد پاسخ باصلا،رفت
انتَ الّذی اشرقتَ الانوارَ بِقَلبی
انتَ الّذی... انتَ الّذی...درانتها رفت
با" نَجّنی مِن کرب" خارج شد ز یثرب
با اشک هایش آمد و بااشک ها رفت
اَشکوُ اِلَیکَ غُربتی... بر روی لب داشت
از مشعر و میقات با شور و نوا رفت
در هر فرازی بُغض هایش را شکست و
وًالحَمدُ لِلّه وَحدَهُ...بعد از دعا رفت
لبّیکَ اللّهُمَّ لبّیکَ... به لب داشت
بعد از طواف آخرینش بی صدا رفت
دندان و لب هایش ثناخوان خدا بود
دندان و لب هایی که...قصّه تا کجا رفت!
https://eitaa.com/mobahelerey
نبی با خود زُلالی را برای ابر تار آورد
به سمت تیره گی آیینه های بی غبار آورد
و آیه آیه جاری شد به صحرا سوره ی باران
تمام دشت گُل کرد و کویر تشنه بار آورد
به یُمن پنج تن آن روز ،خزان شد ریشه کن آن روز
که بر دشت و دمن آن روز ،نبی با خود بهار آورد
قرار این شد که در میدان تمامیّ کسان باشند
نبی در لحظه موعود با خود چار یار آورد
و تا مغلوب حق سازد مسیحی های نجران را
به حُکم " قُل تَعالوا..." پنج تن را پای کار آورد
دو کوکب با دو ماه آورد این نورُ علی نور است
کنار کهکشان خورشید نوری بی شمار آورد
شعاع نورشان باری به هر سمت و به هر سو رفت
وَ صیتِ نامشان آری به اسلام اعتبار آورد
حقیقت تا شود روشن تمام خاندانش را
پیمبر پیش روی این گروه نابکار آورد
شد آن چوب دوسر بُرد احتجاج پیش رو از پیش
چرا که مصطفی خیرُالنّسا را در کنار آورد
و ذکر "لافتی الّا علی را روی لب ها داشت
یدُالله آمد و " لا سیفَ الّا ذوالفقار " آورد
جوانمردی که در راه خدا بخشید جانش را
نبی با خویش جان آورد یعنی جان نثار آورد
نبی از شهر یار آورد یعنی شهریار آورد
شهی را پای کار آورد یعنی شاهکار آورد
رسید و دست در دست وَلی الله نورُ الله
نهان در انبیا را این اولوالعظم آشکار آورد
محمد نور ایمان را به جان اهل نجران ریخت
که یعنی اهل بیتش را به همراه این نگار آورد
به یک ذکر لب "اَبنا" اساس فتنه را برچید
دگر طاها چه غم دارد که با خود غمگسار آورد
وَ ثُمَّ نَبتَهِل ..." قلب زمین آکنده از غم بود
به قلب بی قرار این زمین طاها قرار آورد
نبرد پیش رو را باخت اُسقف سر به زیر انداخت
که راهب آب شد از شرم و روی شرمسار آورد
نظر بر اهل نجران کرد و مهر عشق طوفان کرد
به خوان خویش مهمان کرد قومی را که خار آورد
#ناصر_دوستی
#مباهله
ارسالی به #اولین_جشنواره_شعر_مباهله
سال ۱۴۰۲
https://eitaa.com/mobahelerey