هدایت شده از خبرگزاری رسا
🔸نامه #طلاب_انقلابی حوزه علمیه به حضرات آیات #یزدی و #آملی_لاریجانی حفظهما الله
🔹بسم الله الرحمن الرحیم
«و أَطيعوا الله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان الله مع الصابرین»
🔹 حضرات آیات یزدی و آملی لاریجانی، طلاب حوزه علمیه با توجه به شرایط بوجود آمده و سوء استفاده ضد انقلاب از آن، مطالبی را محضرتان عرض خواهند کرد:
1️⃣ سزاوار نیست مباحثات طلبگی حضراتی چون شما که استوانههای نظام هستید به عرصه جامعه کشیده شود؛ چراکه همانگونه که شاهد هستیم عواقب آن دامنگیر اسلام، روحانیت، انقلاب و نظام خواهد شد.
2️⃣ مباحثات طلبگی همیشه بر محور استدلال استوار بوده است؛ نه تخریب و تضعیف و تقبیح طرف مقابل.
3️⃣ با توجه به پیش رو بودن انتخابات (مجلس و سپس ریاست جمهوری) و تمام تلاش ضد انقلاب برای تخریب شورای نگهبان و هدم نظارت استصوابی، اصلا به صلاح نیست که اختلافات و منازعات به متن جامعه رسوخ نماید.
🔻حضرت آیتالله یزدی:
🔹شما از دیرباز از دنیا و تعلقات دنیوی گذشتید و در شهر و روستا، در تبعید و ناخوشی و در همه احوال، یار صدیق و با وفای حضرت روح الله بودید و تا آخر هم امام امت به شما ارادت داشت. اما چند نکتهای هم محضر شما شایان ذکر است:
1️⃣ شایسته بود در مورد نامهای که از اساس تکذیب شده، بیشتر فحص و تحقیق میکردید.
2️⃣ شایسته است لحن تعابیر و انتقادات خود را با کمال سعه صدر بیان دارید؛ تا مبادا گرگهایی که دندان تیز کردهاند برای نظام، از بیانات شما، خوراک خود را برگیرند.
3️⃣ متن بیانیه جامعه مدرسین مبنی بر سندیت نداشتن استنادات غیر رسمی و منتسب به حضرتعالی، کافی نبود؛ لذا شایسته بود مطالب منتشر شده که حاوی شیطنتهای رسانهای بود، قویا تکذیب شود تا دیگر شاهد مسمومیت و تشنج فضای فعلی نباشیم.
🔻واما آیت الله آملی لاریجانی:
🔹شما در زمره علمای انقلابی و متعلق به بیت گرانقدری هستید؛ اما نکاتی شایان ذکر است:
1️⃣ با توجه به اینکه روز گذشته دفتر جامعه مدرسین سخنان منتشر شده و منتسب به آیتالله یزدی را فاقد سندیت دانست، توقع میرفت حضرتعالی سعه صدر بیشتری نشان دهید و نه تنها مراعات شرایط را بنمایید؛ بلکه احترام بزرگتری آیتالله یزدی را همچنان نگه دارید.
2️⃣ اگر با شخص آیتالله یزدی و یا سخنان ایشان مسأله دارید، چرا پای ارکان نظام و انقلاب باید به میان آید؟! در سخنان حضرتعالی -که البته شاید از روی تعجیل و ناراحتی بوده- اتهامات غیر مستند نبود؟! سخن از دفتر خبرگان و لطایف الحیل گرفتن آنجا، سخن از برنامهریزیهای صداوسیما و نهادهای دیگر، اتهامات اثبات نشده درباره برخی مسؤولین و ...؛ از شما که یک دهه بر مسند قضا تکیه داشتید، برخوردی اصولیتر و دقیقتر توقع میرود.
3️⃣ قبول کنید نمیتوان از طرفی وکیل متولی یک مدرسه علمیه بود و از طرف دیگر، همه بار مسؤولیت ساخت و ساز آن را و اینکه اشرافی هست یا خیر را از خود مبرا دانست. هرچند ای کاش خیلی پیشتر از این و با آرامش خاطر همین توضیحات را به جامعه طلاب میرساندید. همین مورد هم میرساند که حضرتعالی باید تعامل بیشتر و بهتری با رسانهها، طلاب و مردم داشته باشید.
4️⃣ خوب میدانید که استعمار چه تلاش گستردهای برای حذف آیتالله یزدی از خبرگان نمود، جا داشت با تأنی بیشتری وارد میدان میشدید؛ تا مبادا خوراک ضد انقلاب فراهم شود.
5️⃣ حتی اگر انتقادات شما به شخص آیتالله یزدی وارد باشد، نباید لبه تیز نقد، جایگاه مقدس جامعه مدرسین را هدف قرار دهد. امروز که عدهای با سودای مرجعیت، دنبال تحقق اهداف خود هستند، چه نهادی غیر از جامعه مدرسین، توان مقابله و دفع مدعیان مرجعیت که امام امت در سال پایانی عمر خود اشاره کرد را دارد؟! ایشان فرمودند: «إنشاءالله در بین جامعه مدرسین و طلاب انقلابی اختلافی نیست، اگر باشد بر سر چیست؟ بر سر اصول یا بر سر سلیقهها؟ و آیا ایادی استکبار، روحانینماهایی را که تا حدمرجعیت تقویت نموده است، فرد دیگری را بر حوزهها حاکم نمیکنند؟»
♨️در آخر از هردو عالم انقلابی درخواست میشود با انتشار بیانیهای مشترک به همه مخاصمات پایان داده و نشان دهند که خوشحالی فعلی ضد انقلاب چیزی جز یک خواب زودگذر نبوده و ارکان جمهوری اسلامی از بن، مستحکم و بی خدشه است؛ کما اینکه مسؤولین آن نیز متعهد به اسلام و انقلاب هستند. لذا در این عرصه مجالی برای جولان خناسان و وطن فروشان ضد انقلاب نیست. همچنین به جد باید با منتشر کننده سخنان آیتالله یزدی برخورد قضایی شود؛ تا دیگری جرأت نکند با اعتبار و آبروی نظام بازی کند.
🆔 @rasanews_agency
مباحثات/خاطرهای مطبوعاتی از آیتالله محمد یزدی
🔸احمد نجمی
🔹سال ۹۲ برای گفتوگویی مربوط به بحث ماه مبارک رمضان که قرار بود در ویژهنامه جامعهمدرسین منتشر شود خدمت حضرت آیتالله یزدی رسیدم.
ایشان پس از اتمام صحبت مربوطه، فراخور مسائل روز به جریان انتخابات پرداختند و شدیدا از روش سیاسی و انتخاباتی آیتالله مصباح یزدی انتقاد کردند. درباره چند عضو جامعه که از نزدیکان آیتالله مصباح یزدی و از اعصای جبهه پایداری بودند فرمودند: 《این عده تلاش کردند جامعه مدرسین را تجزیه کنند اما من ایستادگی کردم》.
🔹پس از مرخص شدن از خدمت ایشان تاملی کردم که من هم همچون اقای یزدی از اقدامات این افراد شدیدا ناراحت هستم اما آیا انتشار این سخنان به صلاح جبهه انقلابی -که همه ما در آن قرار داریم-هست؟ بویژه سالها بود به مناسبتهایی خصوصی یا عمومی خدمت ایشان رسیده بودم و روحیات اقای یزدی را به خوبی واقف بودم و مطمئن بودم فیالمجلس ایشان ناراحت شده و این مطالب را فرمودهاند.
🔹همانجا تصمیم گرفتم این مطالب را منتشر نکنم و حتی به کسی هم نقل نکنم. اما دو روز بعد از دفتر پیگیر انتشار شدند. بهانه آوردم درحال پیادهسازی است.
چهار روز بعد مجددا پیگیری انجام شد که گفتم در حال ویرایش است. احمال میدادم با گذر زمان ممکن است ایشان از انتشار مطالب صرفنظر کرده باشند. پس از یک هفته آیتالله یزدی شخصا پیگیری کردند و گفتند سریع منتشر کنید.فهمیدم که کاملا تعمد خاصی وجود دارد و این سخنان از جنس ناراحتیهای فیالمجلس یا ... نیست. عملا امکان تاخیر نبود و مطلب منتشر شد.
همانطور که پیشبینی میکردم این سخنان تیتر یک بسیاری از روزنامهها شد و تا مدتها باعث آزردگی خاطر بسیار از دوستان انقلابی قرار گرفت. با دیدن تیتر یک روزنامهها اگرچه غمگین میشدم اما از جهتی عذاب وجدان نداشتم. بههرحال تلاش خودم را کرده بودم و تکلیف از من ساقط بود.
🔹بد نیست خاطرهی دیگری هم در همین زمینه بیان کنم.
اوایل دهه هشتاد که فیلم مارمولک منتشر و بسیاری از حوزویان به آن اعتراض کردند، مسئولیت خبرها را در خبرگزاری رسا برعهده داشتم. روزی یکی از همکاران خبری با خوشحالی آمد و گفت:《 الان دیدار یکی از مراجع بودم و گفتند قطعا پشت صحنهی فیلم مارمولک اسرائیل قرار گرفته است》 گفتم دیدار با چه کسانی بود و خبرنگار دیگری هم بود؟ گفت:《یک جمع بیست نفره بودن و تنها خبرنگار من بودم.خیالت راحت اختصاصی خودمان است و منتشر بشه خیلی سروصدا میکند》
من دستگاه ضبط را از او گرفتم و گفتم حق نداری این خبر را جایی نقل کنی و نگران نباش پول سهتا خبر راهم به تو میدهم!
🔹تجربه نشان دادهاست که نقل سخنان بزرگان حوزه در رسانهها ظرائف و مصالح خاص خود را دارد. ممکن است آقایان در دیدارها به هیچوجه متوجه احتمال رسانهای شدن سخنان یا چگونگی بازتابها و حواشی آن نباشند. باید گفتوگوکنندگان و خبرنگاران فراتر از هیجانات خبری و ولع دیدهشدن، خود را شاگرد و حتی فرزند آن بزرگوار بدانند و مصالح عالیه را در نظر گیرند.
در این بین وظیفهی فعالان سیاسی و رسانهای حوزوی دوچندان است. چرا که علما و بزرگان در دیدار با طلاب حالتی کاملا خودمان و اعتماد مطلق دارند و مطالبی بیان میکنند که به هیچوجه راضی نیستند علنی شود.
http://mobahesat.ir/21439/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️زمین بازی قدرت و چالش جدید مرجعیت!
🖊صادق بابایی
🔹چهکسی، چگونه باید مرجع تقلید شود!؟ این جدیدترین اختلاف چالشی در میان حوزههای علمیه است، که از منظر تحلیل معطوف به قدرت، ریشههایآن را باید در پدیدهی انقلاب اسلامی جستجو نمود. مشکلهای که پس از قرنها مرجعیتگریزی سلف حوزهها، پر عبای نسل اول مجتهدین پساانقلاب را گرفته است. ناگفته پیداست که تحول در مناسبات قدرت، بسیاری از شاکلهها را برهم میزند. و حوزهی علمیه بعنوان مادر انقلاب و همچنین مقام مرجعیت، بعنوان جایگاه طراز اول حوزهها، احتمالاً ازین قاعده مستثنا نخواهند بود
🔹روحانیون سرشناس حوزهی امروز، بیش از آن که با برچسبهای علمیشان شناخته شوند، در چپ و راست سیاسیست که نزد جامعه هویت مییابند. زیاد میشنویم که میگویند: آیتالله الف، نزدیک به اصولگراهاست و آیتالله ب، مورد حمایت اصلاحطلبان و تعابیری دیگر ازین قبیل. هیچکس هم به آنها انگ "آخوند درباری" نمیزند؛ چون اصولاً درباری در میان نیست و حکومت اگر نگوییم در دست روحانیت، لاقل همسو و در مقام سمپات روحانیت است و در پی فراگیر شدن گفتمان اسلام سیاسی، میتوان گفت سیاست، نه فقط عین دیانت، بلکه بخشی از هویت روحانیت کنونی بشمار میآید.
🔹این طیفبندیها و مناسبات جدید، پیش از انقلاب چندان معنا نداشت و حالا که وضع فرق کرده، لاجرم توابعی هم بدنبالش میآید. هر حزب و جریانی، دائماً بدنبال افراد و پایگاههایی میگردد تا شوکت خود را روزافزون کند و حالا که روحانیون، در سطوح مختلف وارد بازی سیاست شدهاند، چرا از آنها چشمپوشی شود؟ جهان قدرت، مرزبندیهای خودش را ترسیم میکند.
🔹بهرحال ۴۰سال از ایفای نقش روحانیون در حکومت اسلامی میگذرد و آثار ناشی از مناسبات جدید قدرت، در اولین نسل مجتهدین پساانقلاب هویدا شده؛ معلوم هم نیست که لجاجت یک طرف و جبر و تهدید طرف مقابل، تا به کجا میتواند ادامه یابد. مرجعیت مقامی نیست که در چارچوب قوانین صفر و یک بگنجد. قرار هم نیست که با فیلترهایی، مراجع یکجور و یکطراز تحویل دهیم. مراجع سابق و کنونی تقلید نیز مراتب و فواصل علمی چشمگیری در قیاس باهم دارند، اما از طرف دیگر، اکنون که مرجعیت گریزی لاقل در میان برخی، جایش را به مرجعیتخواهی داده، زیبنده نیست که امر مرجعیت، بالجمله یله و رها شود و یا تماماً دستمایهی بازیگردانان سیاسی گردد.
🔹بدونشک اینجا که هستیم آخر ماجرا نیست. یک جریان، بر آنست که جایگاه استوار ماضیاش را استمرار دهد و جریان مقابل در صدد اعلام موجودیت خویش است. پس چه بهتر که پیش از بیخ پیدا نمودن کار، ریشسفیدان اهل خرد، از در تصالح و چارهاندیشی درآیند و سلوک نوین مرجعیت در عصر پساانقلاب را ترسیم نمایند.
🔹در انتها، بذل توجه ازین نکته نیز دریغ ننماییم که رویه انصاف نیست، اگر چالشهای اینچنینی را، تماماً تیره ببینیم و تحلیلهای مشابه این قلم را مستمسکی قرار دهیم تا اصل انقلاب را زیر سوال ببریم؛ قدرت، اقتضائات ویژهی خود را دارد، چنانچه برخیشان مطلوب نباشد، میتوان در فکر چارهاندیشی بود نه آنکه تیشه برداریم و بر ریشهها بزنیم.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21469/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️انقلابهراسی در حوزه را جدی بگیریم
🔸سیدیاسر تقوی
🔹«تندروی» به عنوان یک آفت اجتماعی در مواجهه با دگراندیشان ظهور وبروز مییابد. تندروها- بر فرض فهم صحیح از آرمانها و ارزشهایی که مدعی آن هستند- بواسطه تعلقی که به دین، مذهب و یا گفتمان خود دارند، هویت خود را با شاخصههای حداکثری تعریف میکنند. لذا به واسطه کوچکترین زاویه و اختلافنظر و عدول یک جریان از آن شاخصهها، آن را خارج از گفتمان مطلوب خود تلقی کرده و مدام دچار «دیگریسازی» و مرزبندی هویتی با آنان میشوند.
🔹با گسترش ابزارهای ارتباط جمعی، این آفت فرهنگی ظرفیت مییابد تا نقش خود را در نزاعهای بینالمللی و نیز جنگهای خونین بیش از پیش تثبیت کند. همین امر موجب میشود جریانها و دولتهای متخاصم جهت «دشمنهراسی» روی جریانهای تندروی حریف سرمایهگذاری کنند. این معامله دو دستآورد مهم دارد. اول آنکه یکپارچگی اجتماعی جریان مقابل متفرق و آسیبپذیر میشود و دوم آنکه افکارعمومی را نسبت به گفتمان رقیب ترسانده و مبارزه با آن را موجه و بلکه ضروری مینمایاند.
🔹تندروی در سلب مشروعیت از گفتمانها در افکارعمومی نقش بسزایی دارد. از این رو تأمل درباره نقش مواضع رادیکال در حوزه که به اسم دفاع از «حوزه انقلابی» مراجع، اساتید و صاحبنظران و مخالف خود را با ادبیات نامناسب متهم به ضدیت با دین، نظام و انقلاب و نیز همراهی با معاندان میکنند، ضروری به نظر میرسد. این برخوردهای شبهتکفیری که سعی دارد دگراندیشان را از دایره انقلاب حذف کند بیش از آنکه به تقویت گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه کمک کرده باشد، منجر به «انقلابهراسی در حوزه» خواهد شد .
🔹پر واضح است مشروعیتیابی انقلاب اسلامی نه از سنخ قدرتهای سیاسی رایج در دنیا، بلکه بر آمده از قدرت اجتهاد و فقاهت در حوزههای علمیه است. انقلاب اسلامی نیازمند آن است که در بستر علمی حوزههای علمیه هم مشروعیت خود را بازیابی و تقویت کند و هم به پرسشهای اساسی پیرامون اداره نظامات سیاسی و اجتماعی تحت زعامت ولی فقیه به پاسخهای کارآمد برسد. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت علما، اساتید و صاحبنظران درباره تمام مسائل مرتبط با انقلاب و اداره نظام به یک نحو فکر کنند و برداشتی یکسان داشته باشند.
🔹مواجهه نامحترمانه با اختلافنظرها بیش از آنکه بیانگر تعصب نسبت به انقلاب و نظام باشد، نمایاننده منطق حاکم بر گفتمان انقلاب در حوزه است. بیشک اساتید حوزه نسبت یکسانی با انقلاب و نظام ندارند اما میتوانند در رونق فقهی حوزهها مؤثر باشند و در برخی مقاطع نیز در حد ظرفیت خودشان همراهی کنند؛ لکن با نگاه به منطق مخرب برخی رسانهها ترجیح میدهند فاصله خود را با آنچه «حوزه انقلابی» و «دغدغه نظام» نمایانده میشود حفظ و بلکه بیشتر کنند.
🔹از سوی دیگر این ناملایمتها به جریانهای معاند این امکان را میدهد تا با تشدید شکافهای نظری و رفتاری بتوانند ظرفیت اجتماعی روحانیت که همان ظرفیت اجتماعی انقلاب اسلامی است را متفرق و آسیبپذیر نمایند.
🔹با این تفصیل قابل توجه است همانطور که جریانهای رادیکال شیعه، میتوانند تهدیدی علیه وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی و عامل شیعه و اسلامهراسی باشند، ادبیات رادیکال در حوزه نیز این ظرفیت و توان را دارد با «انقلابهراسی» و افزایش تنش در بدنه حوزههای علمیه، فرصتهایی که میتوان در راستای طرح پرسشهای علمی و فقهی استفاده کرد را به تهدیدی علیه رابطه حوزه و نظام تبدیل کند.
🔹از این منظر شاید اهمیت تذکر آیت الله خامنهای در دیدار رمضانیه اخیر خود با طلاب بیش از پیش روشن شود که فرمودند: «در حوزه ممکن است در مسائل گوناگون اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ در مسائل علمی که اختلاف نظر هست، در جهتگیریهای فکری که اختلاف نظر هست، در زمینههای سیاسی هم اختلاف نظر ممکن است باشد؛ این اشکال ندارد؛ اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهرهی یکدیگر نینجامد!»
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21480/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
مراسم چهلمین روز درگذشت عضو محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مرحوم آیتالله حاج سیدعلیرضا حائری جمعه پس از نماز مغرب و عشاء برگزار خواهد شد
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️آخرین پاسخ به حجتالاسلام دعائی پیرامون علامه تهرانی
🔸پویا طاهری
🔹بنده سعی کردم در حد توان مطالب را برای طالبان حقیقت روشن کنم، ولیکن با وجود حب وافر آقای دعائی به مرحوم تهرانی، هیچ محملی برای تغییر نظر ایشان نمیبینم. هجمه دیدن نقدها از سوی ایشان هم طبیعی است! چرا که جذبه مرادشان باعث شده تا ایشان را بری از هر عیب و نقص ببینند و وقتی عیب و نقصی وجود ندارد، نقدی هم وجود ندارد! چرا که فایده نقد نشان دادن عیب و نقصها است. لذا، هرچه هست هجمه هست و کار عاشق در مقابل این هجمهها «دفاع»!
🔹اما برای آنکه تصور نشود یکجانبه قضاوت کردهام، و برای آنکه مفری برای جناب دعایی جهت رفع این اتهام فراهم شود، از ایشان دعوت میکنم تا نه از میان نقد و هجمههای چند وقت اخیر، بلکه از میان تمام آنچه در باب مرحوم تهرانی در طول سالیان منتشر شده است، حداقل دو نمونه را به عنوان نقد -و نه هجمه- معرفی کنند. همچنین دعوت میکنم برای آنکه آزاداندیشی ایشان و قضاوت ناصحیح بنده در باب تعصب و نقدناپذیریشان روشن شود، بعد از سالها مطالعه و تسلط بر کتب آیتالله تهرانی و زندگی و حشر و نشر با مرتبطین ایشان، خود ایشان نیز دو نقد -ولو جزئی- بر آثار یا منش و روش ایشان بیان نمایند تا علاوه بر فواید مذکور، الگویی صحیح جهت نقد آثار آن مرحوم به دست آید.
🔹یکی از خصوصیات تثبیت شده از سوی جریانهای مریدپرور در ذهن مریدان، تقابل «پرسش» و «تبعیت» است تا مرید با کم کردن از چون و چرا و جایگزین کردن آن با تبعیت، نسبت به دلیل بسیاری از مطالب ناآگاه بماند و فقط تبعیت کند. غافل از آنکه بسیاری از روایات ما -مانند مجموعه روایات علل الشرایع که منحصر به کتاب سترگ «علل الشرایع» شیخ صدوق هم نیست- محصول چون و چرای سلمانها، زرارهها، محمد بن مسلمها، فضل بن شاذانها و… است که با وجود درجات بالای ایمان و تبعیت محض از ائمه، پرسشگری را خلاف تبعیت نمیدیدند. بلکه بالاتر از همه شیوه تحصیل علم امیرالمومنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) نیز به صورت سوال و جواب بوده است.
🔹آقای دعایی دلایلی نقل کردهاند برای توجیه عدم تبعیت مرحوم تهرانی از امام خمینی در امر خطیر جنگ. آقای دعایی عزیز! سلّمنا که دلایل شما مقبول! نهایتاً این عدم تبعیت مرحوم تهرانی عدم تبعیتی با دلیل میشود، نه آنکه چون پسر ارشدشان گفتهاند پدر ما تبعیت کامل میکرده، تکرار کنید که با وجود این سرپیچیها، تبعیت کامل از ایشان سر زده است. به نظرم لازم نیست حتی به عرف مراجعه شود، به وجدان هم مراجعه شود، مییابد که وقتی کسی در تمام هشت سال جنگ -ولو عن دلیلٍ- از مرحوم امام خمینی در امری به اهمیت جنگ تبعیت نمیکرده است، عمل چنین فردی را تبعیت «کامل» نمیگویند.
🔹نکته دیگر آنکه گفتهاید: «کنکاش عمومی و رسانهای در علت عدم حضور بسیاری از عالمان طراز اول در جبهه را امری ناموجه و خلاف ادب میدانیم».اولاً، باز به مورد اخیر اشاره میکنم و میپرسم این جنس کنکاش چه فرقی با کنکاشهای جناب دعایی در دلیل مخالفت بزرگان با ترویج فلسفه و عرفان دارد؟ چطور یکی مخالف ادب و ناموجه است و دیگری موجه و مودبانه؟ ثانیاً، عالم طراز اولی نمیشناسم که خودش در جنگ حضور نیافته باشد و یا در صورت عذر -مانند کهولت و…- دیگران را تشویق به حضور در جبههها نکرده باشد. ثالثاً، اگر هم چنین عالمی وجود داشته باشد، مسلماً مدعی تبعیت کامل از ولیفقیه نیست.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21344/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️تأملی در نامههای حضرات آقایان یزدی و آملی لاریجانی (3)
🔸مباحثات
🔹ده روز از انتشار سخنان انتقادی حضرات آیات محمد یزدی و صادق آملی لاریجانی میگذرد. همانگونه که قبلا بیان شده بود این اتفاق کام بسیاری از دلسوزان نظام و انقلاب و حتی عموم مردم را از جهاتی تلخ کرد. بسیاری از علاقمندان این دو بزرگوار تلاش کردند با ورود به ماجرا به نوعی حواشی و تلخیهای آن را کمتر کنند.
🔹در این بین نامهی ناصحانه آیتالله جنتی و تماسها و پیامهای بزرگان حوزه بویژه مراجع عظام تقلید قابل توجه بود و انتظار میرفت طرفین ماجرا به دلسوزیها از جمله درخواست مراجع تقلید توجه بیشتری کنند، چه آنکه اخبار غیر رسمی از آمادگی آیتالله محمد یزدی برای دیدار و رفع کدورتها در روز عیدغدیر هم حکایت دارد.
🔹هماکنون که حواشی و بحثها و جدالهای رسانهای در این زمینه تاحدودی فروکش کرده است میتوان به چند نکتهی مهم اشاره کرد:
🔹بلاتکلیف ماندن مسائلی که دو شخصیت بزرگوار به یکدیگر نسبت دادهاند نه تنها باعث فراموشی افکار عمومی نبوده بلکه در هر مناسبت مرتبط به نوعی مجددا طرح خواهد شد. همانگونه که در یادداشت قبلی مباحثات عنوان شد جا دارد بزرگان کشور هر کدام در زمینه های مرتبط، به تدریج و پس از پایان یافتن مناقشات رسانه ای، ورود جدی به موضوعات داشتهباشند و گزارشی دقیق از صحت مسائل مطرح شده طرفین به افکار عمومی ارائه دهند. اگرچه دیدار و رفع کدورت دو شخصیت اصلی مهم و تاحدودی مرهمی بر زخم وارده است اما گام بعدی و مهمتر از آن پاسخ به ابهامات موجود در جامعه از طرفین است.
🔹فراتر از جایگاه حقیقی حضرات آیات محمد یزدی و صادق لاریجانی، عضویت در شورای نگهبان از جمله مسئولیتهای مهم این دو شخصیت بی بدیل است. فراموش نکنیم که تا چندماه آینده قرار است انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شود و ممکن است در خصوص تایید صلاحیتها و نتیجه شمارش آراءاختلافات جدی در مسائل مختلف پیش آید. همیشه در چنین مسائلی نظر شورای نگهبان فصلالخطاب و لازم الاتباع برای همگان است.
🔹چنانچه مسائل مطرحشدهی اخیر از سوی هریک از طرفین لاینحل و مبهم باقی بماند آیا میتوان از جامعه انتظار داشت که همچنان شورای نگهبان همان جایگاه فصلالخطابی را داشته باشد؟ صراحتا باید گفت مصالح کلی نظام - که همیشه مورد تایید رهبر معظم انقلاب بوده و هست - بر منافع افراد ترجیح دارد و لازم است بزرگان نظام برای این شبهه احتمالی چارهای بیاندیشند.
🔹یکی از حواشی اتفاق اخیر چگونگی انتشار عمومی صحبتهای حضرت آیتالله یزدی است. پیش از این مباحثات از عدم تدبیر و ذکاوت کانال رسمی دیدار کنندگان سخن گفته بود. بدیهی است اولا این انتقاد صریح بخاطر جایگاه رسمی و حوزوی این گروه و نقشآفرینی سیاسی آن در حوزه بوده که حتی اشتباهی هرچند کوچک از این عزیزان قابل پذیرش نیست و انتظار جبران آن میرود. ثانیا به معنی نفی اثرگذاری سایر اشخاص در بسط و گسترش خبر مزبور نبود و بخاطر جایگاه غیر حوزوی این اشخاص، طبیعتا پیگیری و هرگونه اقدام یا برخورد قضائی برعهدهی مسئولان ذیربط است.
🔹از سوی دیگر کمپینها و مطالب گوناگونی دربارهی واسطههای انتشار عمومی نگاشته شدهاست. چنانچه مسئولان امنیتی دغدغهی آرام بودن فضا و کشیده نشدن اختلافات به سطح عمومی را دارند باید پاسخی قانع کننده برای منتقدین ارائه دهند و حتی برخی شائبههای احتمالی را هم در خصوص مرجع اصلی انتشار خبر برطرف نمایند.
🔹در پایان امیدواریم این یادداشت آخرین مطلب در خصوص رخداد اخیر بوده و همگان از جمله بزرگان حوزه و نظام در بیانات و نامههای خود مصالح عالیه و کلان کشور را بیش از هرچیزی مدنظر داشته باشند.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21521/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ۶ شهریور سالروز فتوای امام خمینی مبنی بر اجازه مصرف صدقات و زکوات در راه مبارزه با اسرائیل
در همین زمینه:
🔹نگاهی به تاریخ مبارزات علمای شیعه علیه صهیونیسم
http://mobahesat.ir/3968
🔹مؤسس حوزه؛ پایهگذار مبارزه با اسرائیل
http://mobahesat.ir/683
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹پاسخی به کانال روزنه
اخیرا کانال روزنه مطالب خلاف واقعی پیرامون سایت مباحثات مطرح کردهاست.
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1875
پاسخ ذیل برای این کانال ارسال شده که باتوجه به گذر زمان و عدم انتشار آن در کانال فوق توسط مباحثات منتشر میشود:
مدیر محترم کانال روزنه
سلام علیکم
پیرو انتشار مطلبی پیرامون سایت مباحثات، مستدعی است توضیح ذیل را منتشر فرمایید.
۱-خاطرهی نقل شده از حضرتآیتالله یزدی و یکی دیگر از مراجع تقلید در صدد بیان این نکتهی مهم بود که دیدارکنندگان با بزرگان بویژه اگر حوزوی باشند باید در انتشار مطلب بیان شده در جلسات خصوصی تدبیر داشته باشند. چهبسا بزرگواری مطالبی بیان کردهاست که منحصر و فقط مناسب آن جلسه بوده و شاید توجهی به انعکاس رسانهای آن نداشته باشد.
۲-تصویر روزنامه آرمان مربوط به یادداشت اخیر مدیر مسئول مباحثات نیست که بخواهیم با ذوقزدگی! منتشر کنیم. بلکه مربوط میشود به انعکاس رسانهای سخنان آیتالله یزدی که در سال ۱۳۹۲ رخ دادهاست و تقرببا همهی روزنامهها منتشر کردند. چنانچه نویستده محترم روزنه یکبار به تیتر و تاریخ روزنامه فوق دقت میکردند متوجه میشدند.
http://mobahesat.ir/21439/amp
در این بین بدون هیچگونه قضاوت یا نیتخوانی این اشتباه محرز را فقط نتیجهی عجله نویسنده محترم میدانیم و امیدواریم در سایر نقلها این اشتباه رخ ندهد.
۳-در ساعات نخست انتشار بیانات آیتالله یزدی، مباحثات با انتشار مطلبی ضمن گلایه از رسانهای کردن یک جلسه خصوصی و احترام به هردو بزرگوار از بزرگان جامعه مدرسین و سایرتاثیرگذاران درخواست کرد تا با ورود به این ماجرا تلاش کنند با حداقلترین حاشیهی ممکن پایان یابد. باید دید کدام کانالها با انتشار صدها مطلب به شعلهورتر شدن این قضیه کمک کردهاند.
۴-مصاحبهی آیتالله گرامی مانند همهی نظرات بزرگان بویژه خاطرات تاریخی قابل نقد و خدشه است. مطلبی توسط یکی از مخاطبان در نقد مصاحبه ایشان ارسال و منتشر شد. اصل گفتونیز در سایت موجود است و حذف نشده است.
http://mobahesat.ir/15449
۵- همانگونه که از نام مباحثات برمیآید این سایت معرکهی آرای گوناگون درموضوعات مختلف حوزوی است. برای نمونه در ماههای اخیر بحثهای جدی میان فلاسفه و عرفا و مکاتب مخالف آنان منتشر شدهاست. در همینجا از همهی مخاطبان دعوت میشود چنانچه درباره مطالب منتشره در سایت نقد یا نظری دارند ارسال نمایند.
https://eitaa.com/mobahesat
https://t.me/mobahesatmagz
۶- در یادداشت روزنه متاسفانه برخی تحلیلها و قضاوتهای دیگری درباره مدیر مسئول سایت از جمله عدم همکاری با جامعه مدرسین و ... مطرح شدهاست که اگرچه کاملا نادرست اما دیدگاه نویسنده بوده و در جای خود میتواند محترم شمرده شود.
۷-در پی دعوتهای مکرر پیشین، مجددا از مدیر کانال روزنه دعوت میشود دغدغههای خود را به صورت حضوری با سایت مباحثات مطرح نموده تا انشاءالله در فضایی منطقی و به دور از سوءتفاهمات رسانهای مورد بحث قرار گیرد.
باتشکر
مباحثات
سایت تحلیلی فکری حوزه و روحانیت
🔻🔻🔻
@mobahesat
پینوشت:
پاسخ کانال روزنه به پاسخ مباحثات در این آدرس متتشر شدهاست
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1884
🔸۹ شهریور سالروز ربوده شدن امام موسی صدر
🔹 مثل مسیح بود و محمد
http://mobahesat.ir/14866
🔹مروری بر زندگی امام موسی صدر
http://mobahesat.ir/8437
🔻🔻🔻
@mobahesat
18.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روضهخوانی مرحوم کوثری در اولین محرم پس از رحلت امام خمینی در محضر رهبر معظم انقلاب
🔹السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔻🔻🔻
@mobahesat