⚡️مسئلهی شیعهی فرهنگی و صهیونیسم
یادداشت وارده: ✏️ محسن نصیری
۱.اگر تشیع سیاسی را اندیشهای بدانیم که قوام آن به «حفظ کیان تشیع» در قالب ساختار و حکمرانی میباشد، تشیع اجتماعی را میتوان نظریهای نامید که قائلان آن به حفظ تشیع در ساختارهای اجتماعی و نه لزوما سیاسی و حکمرانی میدانند و در نهایت تشیع فرهنگی نیز تنها دغدغهاش حفظ آنچه چیزی است که شعائر مینامد.
۲. در روزهای گذشته تصویر معناداری در شبکههای اسرائیلی منتشر شده که تصویر دو مرجع از دو پایگاه دینی و حوزوی در لیست ترور قرار گرفته است. رهبری انقلاب اسلامی و مرجع اعلای عراق که گویای یک نکته است؛ امروز تشیع سیاسی و تشیع اجتماعی در مقابله باصهیونیسم و رفتارهای آن به یک نقطه مشترک رسیدهاند و آن مقابله همه جانبه است. تصاویر گریان فرزندان آیتاللهالعظمی سیستانی در مراسم بزرگداشت شهید سید حسن نصرالله نیز گواه محکمی بر قرار گرفتن این دو دیدگاه در یک جبهه واحد است.
۳. در این نقطه تاریخی اما تشیع فرهنگی و جریانی که خود را احیاگر شعائر میداند در سکوت و در برخی از سطوح رسانهای در فضای تقابلی فرو رفته است. این روزها در برخی از صفحات جریان برائتی، ادعاهایی همچون هدر رفتن خون شیعه و حتی تعریض به سید مقاومت مطرح میشود. فارغ از ضرورت مطالعه دستگاه دینشناختی به این جریان برای فهم این رویکرد در چنین بزنگاه تاریخی باید به یک نکته توجه نمود.
نرمافزار تشیع فرهنگی یا برائتی قابلیت به روزرسانی و رسیدن به نقطه موضعگیری در چنین بزنگاههایی را ندارد و همچنان در منازعات صدر اسلام مانده است. منازعاتی با رویکرد اخباریگری که در تقابل با رویکرد اجتهادی است که اسرائیل و جبهه استکبار را مهمترین مساله عالم تشیع در شرایط فعلی دانسته و مقاومت را تنها راه حل برای مقابله با این غده سرطانی تلقی میکند.
۴. تأسفبارترین نکته اینجاست که برخی سطوح رسانهای این جریان در دوران اخیر در حال همافزایی با فعالان سیاسی ضد مقاومت و جمهوری اسلامی هستند. همافزاییهایی که در شبکههای ماهموارهای آنان و صفحات فضای مجازیشان مشهود است. به نظر میرسد گرچه تاریخ ثابت کرده که هیچ جریان فکری کاملا میرا نیست و در کش و قوسهای تاریخ خود را احیاء میکند، اما رفتارهای اخیر جریان تشیع فرهنگی آن را به ورطه سقوط در بین وجدانهای بیدار جامعه شیعه خواهد کشاند و تاریخ شیعه به خوبی این سکوت و همافزایی با دشمنان را قضاوت میکند. روزهایی که رزمندگان شیعی پنجه در پنجه دشمن مشترک تفکر و تمدن شیعی بوده و برخی برائتیها با لباسهای کذایی در توهم احیاء شعائر ربیعی هستند.
🔻🔻🔻
https://mobahesat.ir/24372
⚡️حجتالاسلام والمسلمین پیروزمند عضو هئیت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی تشریح کرد:
قاطبه روحانیت ایران تا عراق و اقصی نقاط جغرافیای تشیع یکصدا انگیزه مقابله با اسرائیل را دارند/ مجمع محققین متنبه شده و به جبهه مقاومین و مجاهدین بپیوندد
🎤اختصاصی مباحثات
🔹دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب بویژه در قبال آمریکا و اسرائیل و هر گروه متخاصمی که در مقابل انقلاب اسلامی وجود دارند طراحی شده است.در مواجهه اخیری که سال گذشته رخ داد، به دلیل شرایط منطقه، مواجهه و درگیری جدیتر شده و مردم فلسطین برای دفاع از حق مشروع خود حرکتی بر علیه اسرائیل انجام دادند؛ آن هم در زمانی که اسرائیل خیز برداشته بود برای اینکه پرونده فلسطین را برای همیشه ببندد و حرکت فلسطین به فراموشی سپرده شود اما به یک معنا حرکت طوفانالاقصی باعث شد مجددا مساله فلسطین به عنوان مساله حیاتی و مهم دنیای اسلام مطرح شود.
🔹وقتی تحت عنوان یک تشکل مواضع ضعیف و متفاوتی ابراز شد جای افسوس و نقض فراگیر و ضعفهای بیشمار وجود دارد. اول آنکه مخاطبین باید بدانند که این طیفی که رژیم صهیونیستی را در قالب دو دولت به رسمیت شمردند، هر چند وجهه عوام فریبانهای به خود میگیرند اما دیدگاهی که مطرح شده نه با قرآن کریم، نه با حرفهای امام خمینی(ره)، نه با نظرات مقام معظم رهبری، نه با قوانین جهانی و نه با وجدان عمومی بشر و نه با دموکراسی و نه با نظر مجاهدان میدان و نه با عدالت خواهی و نه با عقلانیت و مصلحت سازگاری ندارد.
🔹امام خمینی(ره) به صراحت فرمودند که اسرائیل باید از میان برود و کانّه وظیفه هر مسلمانی است که برای نابودی اسرائیل با هم مشارکت کنند و مضحکتر این است که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری نسبت به فلسطین و بازگشت مرزهای جغرافیایی فلسطین، ادعا کردند که مسائل عرف و بین الملل را به رسمیت میشناسند و چون سازمان ملل دو دولتی را پذیرفته؛ بنابراین رهبری هم کانّه نظرشان بر همین است و این آدرس غلط نسبت به فرمایشات صریح رهبری است.
🔹عقلانیت و مصلحت امت اسلام و کشور در این است که اسرائیل باید از صحنه روزگار برداشته شود به خاطر اینکه غده سرطانی است هر چند کوچک اما بیماری و خشونت را با خودش به همراه میآورد و اسرائیل فقط خودش نیست، بلکه ابزاری است برای پمپاژ کردن منافع و منابع دنیای اسلام به سمت تمدن غرب و به همین دلیل است که همه پشت سر او ایستادهاند و این عقلانیت میگوید همه باید یک صدا مرگ بر اسرائیل را فریاد بزنیم و با هم این مسئله را دنبال کنیم.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/24377
🔻🔻🔻
@mobahesat
به بهانهی مناظرهی جدید آیتالله ابوالقاسم علیدوست:
جوانههای امیدبخش گفتوگوی علمی در فصل خزان باورهای دینی
🔹آنانی که در محافل دانشگاهی زیست بلندمدت داشته و یا با فضای نخبگانی جامعه ارتباط دارند، نسبت به بیانگیزگی در باورهای دینی جوانان نگرانی جدی دارند.
🔹این بیانگیزگی که دلایل مختلفی از جمله تغییر نسلی دارد تاثیر مستقیمی هم با فضای رسانه و فضای مجازی داشته و عملا شبهات فکری، بسیار فراتر از پاسخها و آموزهها در ذهن جامعه جا باز کردهاست. این شبهات گاه منشأ سیاسی داشته و گاه خاستگاه فکری و اندیشهای. اما هرچه که هست به تهدید اصلی جامعه تبدیل شدهاست.اگرچه در این میان بخشی از جامعه از جمله جوانان همچنان پایبند به دینداری و انجام مناسک مختلف دینی هستند، اما تردیدها و شبهات در لایههای درونی جامعه نفوذ نگرانکنندهای داشته است.
🔹در این بین اما همیشه این سوال مطرح بودهاست که بزرگان فکر و اندیشهی دینی که مورد سوال قرار گرفتهاند به چه میزان وارد پاسخ به شبهات و برگزاری مناظرهها شدهاند؟ آیا شرط و شروطها و رعایت شانیتها و سایر حواشی بر ادای تکلیف دینی و اجتماعی آنان غلبه کردهاست؟این در حالی است که طراحان شبهات به بهانههای مختلف از حضور در محافل و عرصههای جامعه از جمله فضای مجازی ابائی ندارند و به صورت جدی در این میادین حاضر هستند و همین امر، استدلال قدیمی «الباطل یموت بترک ذکره» را هم عملا از بین می برد.
🔹با وجود تمامی نگرانیهای مطرح شده اما در این سوی دفاع از دین و عرصههای آن از جمله فقه و کلام اساتیدی هم هستند که تلاش و کوشش خود را برای فهم شبهات و مواجههی علمی با آن گذاشتهاند. این دو اصل مهم یعنی «فهم شبهه» و «مواجههی علمی» با آن نیازمند مبانی علمی بسیار مستحکم و تجربیات بزرگی در عرصهی بحث و گفتوگو است.
🔹برخی از این مناظرههای صورت گرفته همچنان در اذهان عمومی حوزویان و دانشگاهیان خاطرهانگیز است. از جمله بحثهای مکتوب و پاسخهای علمی دو چهرهی حوزوی، آیتالله شیخ جواد فاضل لنکرانی و آیتالله علیدوست. در کنار این بحثها و مناظرههای برون حوزوی، مناظرهی درون حوزوی پیرامون اقتصاد اسلامی هم نشان داد فضای دینی و اندیشهای نیازمند شدید بحث و گفتوگوی محترمانه و علمی است. مباحثات پیشتر در قالب گزارشی با عنوان « قم و روزهای گرم گفتوگو» به بررسی بحثهای فوق پرداخته بود.
🔹در این روزها که فضای عمومی جامعه مشغول اتفاقات ناگوار حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان و جنگ مستقیم ایران و این رژیم جنایتکار است اما اخباری از برگزاری یک مناظرهی جدی رودرو به گوش میرسد. مناظرهای که نشان میدهد هیاهوی اخبار جنگ نباید بر تلاش دینی و علمی سایه افکند. چه آنکه باورهای دینی و مستحکم اعتقادی است که میتواند در روزهای جنگ با دشمن حرف نخست را بزند.
🔹این مناظره که به زودی در سه قسمت منتشر خواهد شد فصل جدیدی از گفتوگوهای دو سویه را باز میکند. مناظرهای مبتنی بر رعایت احترام و دوری از حواشی برای رسیدن به پاسخهای منطقی و مستدل.
https://mobahesat.ir/24380
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از مباحثات
امتداد شاگردان علامه در انقلاب اسلامی
به مناسبت سالروز رحلت
🔸۲۴ آبان در تقویم رسمی کشورمان بهعنوان روز بزرگداشت آیتﷲ علامه «سید محمدحسین طباطبایی» ثبت شده است. علامه طباطبایی از سرآمدان حوزه علمیه قم در روزگار معاصر کنونی بود که با تفسیر المیزان شناخته میشود؛ اما آثار و خدمات او بیش از المیزان بود، هر چند که جایگاه المیزان قابلانکار نیست. حوزه علمیه قم عالمان برجستهای در طول حیات با برکت خود تربیت کرده است؛ اما کم بودند کسانی که ابعاد جامعی داشته باشند و علامه طباطبایی در کنار امام خمینی(ره) در ابعاد مختلف سرآمد بود. در روزگار مهجوریت فلسفه اهل فلسفه بود و همان روزگار هم دل در گروی عرفان داشت.
🔹اهمیت مکتب فکری علامه طباطبایی
اهمیت محمدحسین طباطبایی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع، بعد از دوره دودمان صفویان بوده است. بهویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی بسنده نکرده، به تأسیس معرفتشناسی در این مکتب میپردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان، در دوران مواجهه با اندیشههای غربی، نظیر مارکسیسم، به اندیشه دینی حیاتی دوباره بخشیده، حتی در نشر آن در مغربزمین نیز میکوشد.
از دیگر اتفاقات حیات فکری طباطبایی در دوره زندگی در قم، آمدن هانری کربن، از فرانسه به ایران و ملاقات با طباطبایی در قم و تهران است. این ملاقاتها که باعث شکلگیری حلقه فلسفی مهمی در آن دوران میشود، به همت هانری کربن تشکیل شد و بسیاری از فلاسفه بعدی ایران معاصر به همراه کربن نزد طباطبایی به فلسفهآموزی و مباحث عمیق فلسفی پرداختند. کربن فیلسوفی هایدگری بود که در پی پرسشهای بیپاسخ خود، در نهایت سر از ایران درآورده بود تا در حضور طباطبایی بهعنوان فیلسوفی شیعی، پاسخهایی برای پرسشهای بیجواب خود بیابد. خود کربن اذعان داشت که طباطبایی، پاسخهای دقیق و قانعکنندهای به او میدادهاست.
علامه طباطبایی اولین متفکر دوران معاصر است که به بحثهای معرفتشناسی پرداخته است. او در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به شبهات مکاتب سوفسطایی، شکاکیت و تجربهگرایی افراطی در عدم اعتماد به عقل در دریافت حقیقت پاسخ داده است و فلسفه اسلامی را نظام رئالیستی مبتنی بر عقلگرایی معرفی میکند. وی همچنین به نقش بیبدیل عقل در فهم حقایق دینی توجه دارد و نکات مهمی را در اینباره متذکر میشود. میتوان گفت علامه در دو جبهه از خردورزی دفاع کرده است، اول: در برابر حسگرایی و تجربهگرایی افراطی که در غرب به شکاکیت و نسبیتگرایی در همه حوزههای اعتقادی و اخلاقی منجر شد و دوم: در برابر ظاهرگرایان و اخباریونی که با بیاعتبارکردن حجت عقل وحی را نیز بیاعتبار کردند و به تعطیلی دین و عقل با هم رسیدند. بررسی موضع علامه موضوع این نوشتار است.
🔹شاگردان علامه
علامه طباطبایی شاگردان برجستهای تربیت کردند که بخش زیادی از این شاگردان بعد از انقلاب اسلامی مسوولیتهای کلان انقلاب را بر دوش گرفتند. آیتالله جوادی آملی، آیتﷲ محمد امامی کاشانی، محمد مؤمن قمی، محمد محمدی گیلانی،مصباح یزدی، محمد مفتح و شهید مرتضی مطهری بخشی از این شاگردان مهم علامه هستند که هر کدام نقش مهمی در تحولات جامعه ایران در دهه چهل و پنجاه ایفا کردند.
شهید مطهری بهعنوان یکی از اصلیترین شاگردان علامه طباطبایی تبدیل به نظریهپرداز انقلاب و مورد اعتمادترین فرد امام خمینی(ره) شد. بهنحویکه در بسیاری از تصمیمات دوران انقلاب مؤثر بود. در واقع شهید مطهری در انقلاب اسلامی، امتداد خط فکری علامه طباطبایی است. با اینکه علامه اهل موضعگیریهای تند و صریح سیاسی نبود؛ اما منش و گفتمانی که پایهگذاری کرد، درختی را آبیاری کرد که میوه آن درخت، انقلاب اسلامی بود. توجه علامه طباطبایی به فلسفه در روزگاری که مخالفان فلسفه در حوزه قدرت فزایندهای داشتند، از مهمترین نقطه عطفهای زندگی علمی ایشان است.
اما میراث علامه طباطبایی در روزگار کنونی جامعه ما کمتر به نسل جدید و به مخاطب تشنه معارف معرفی شده است. زندگی علمی و فردی علامه این ظرفیت را دارد که به جامعه بهعنوان یک الگو و نخبه فرهنگی و فکری معرفی و اسوه فعالان این عرصه شود؛ اما متأسفانه این مشکلی است که گریبان کشور ما را گرفته و آن این است که به داشتهها و سرمایههای خود کم توجه هستیم. این رویه باعث شده که امکان استفاده از این ذخایر علمی، فرهنگی و مذهبی در کشور برای مردم فراهم نشود. باید افسوس و حسرت خورد و آرزو کرد که نامگذاری امروز به نام علامه، تلاشی درخور و مؤثر برای کاستن از این مهجوریت علامه صاحب سبک ما باشد.
⚡️مشاهده متن کامل یادداشت:
Mobahesat.ir/24226
🔻🔻🔻
@mobahesat
نهمین دورهی شورای عالی حوزه، اولویتها و چالشها
🔹نهمین دوره شورای عالی حوزههای علمیه کشور در حالی اعضای جدید خود را شناخت که طی ماههای اخیر بحثهای زیادی در محافل مختلف حوزوی طرح شده که این امر نشاندهنده انتظارات بالای جامعهی حوزویان از این شورا است.
🔹اعضای دور نهم شورای عالی حوزههای علمیه با دو تغییر مواجه شد و براساس نظر اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ( براساس حروف الفبا) حضرت آقایان محسن اراکی، علیرضا اعرافی، محمود رجبی، محمدمهدی شبزندهدار، محمود عبداللهی، سیدمحمد غروی و جواد مروی اعضای این دوره هستند.
🔹مهمترین تغییر ایجاد شده در دور نهم، عدم کاندیداتوری حضرت آیتالله حسینی بوشهری است که نشان میدهد در اقدامی ارزشمند، ترحیج دادند تا در عالیترین سطوح سیاستگذاری حوزههای علمیه تغییرات و چرخش مدیریتی شکل گیرد. این اقدام از جهات مختلفی میتواند برای شورای عالی و هیئت امنای سایر نهادهای حوزوی نیز درسآموز باشد و راه را برای تغییرات جدی در آنها ایجاد کند. طبیعی است مدیر حوزه علمیه و اعضای شورای عالی همچنان از سه دهه تجربیات مدیریتی مستقیم و سیاستگذاری کلان آیتالله حسینی بوشهری همچنان استفاده خواهند کرد.
🔹اگرچه اعلام رسمی انتخاب اعضای دور نهم شورای عالی حوزه در انتظار تایید نظر مراجع معظم تقلید است، اما بافت این شورا بویژه با حضور آیتالله سیدمحمد غروی و آیتالله جواد مروی نشان میدهد که نظر مثبت مراجع معظم تقلید را هم اخذ خواهد کرد.
🔹شورای عالی به عنوان عالیترین نهاد سیاستگذاری و تصمیمگیری درباره برنامههای مختلف حوزه علمیه، همواره مورد توجه سطوح مختلف حوزیان بودهاست و انتظارات متعددی از آن وجود دارد. در این بین نمیتوان انتظار داشت که شورای عالی نیز بتواند تمامی انتظارات وارده را برآورده نماید اما برخی مطالبات مانند تعامل نزدیک با اساتید و بدنه طلاب، حضور اعضای شورای عالی در بین حوزویان و کسب نظر مستقیم آنان و اطلاعرسانی از تصمیمگیریها و برنامهها از جمله مواردی است که تحقق آنها امری بدیهی است.
🔹در چند سال اخیر اتفاقات جدی در نظام آموزشی کشور و همچنین حوزههای علمیه رخ داده است. آنچه اکنون به عنوان اولویتهای مهم دور جدید باید مورد توجه جدی اعضای شورای عالی حوزه باشد موضوع «کاهش ورودی حوزههای علمیه»، «تورم ساختار اداری و به تبع آن هزینهکردهای کلان در بخش اداری و پرسنلی»، «افت شدید علمی و کم رونقی دروس آزاد» و همچنین «تهدیدات هویتی جامعهی طلبگی و حوزوی» است. هر یک از موارد فوق زیرمجموعههایی دارد که میتواند با استفاده از نظرات کارشناسان و دلسوزان امر طرح و مورد بررسی قرار گیرد.
🔹از دیگر اقدامات لازمی که انتظار میرود مورد توجه دور نهم شورای عالی حوزههای علمیه قرار گیرد، تجدیدنظر در دبیرخانه شورای عالی حوزه با هدف پویائی و تحرک آن است، چرا که دبیرخانه شورای عالی موتور محرک سیاستگذاری و تصمیمگیری کلان حوزههای علمیه است و کمرمقی مدیران آن به تمامی بخشهای حوزههای علمیه تسری مییابد.
🔹در این بین روش مدیریتی حضرت آیتالله اعرافی در هشت سال اخیر نشان میدهد که سطح تعامل بالائی با شورای عالی حوزههای علمیه را دارد و تلاش میکند تحولات جدی در ساختار مدیریتی حوزهها ایجاد نماید، اما همچنان برخی آسیبهای تصمیمگیری معاونین مرکز مدیریت مانند تغییر کتب درسی و کمتوجهی به نظرات اساتید سطوح عالی جزء مواردی است که نیاز است در دور جدید با تعامل حداکثری با شورای عالی حوزه و همچنین اساتید و طلاب رفع گردد.
🔻🔻🔻
https://mobahesat.ir/24390
🔸در همین زمینه:
اعضای هفتمین دوره شورای عالی حوزه انتخاب شدند
هشتمین دوره شورای عالی حوزه و مطالبات حوزویان
شورای عالی حوزه، اولویتها و نیازها
چه کسی مسئول دبیرخانه شورای عالی حوزه خواهد شد؟
مروری اجمالی بر برخی از مسائل حوزه و روحانیت
🔻🔻🔻🔻
⚡️مباحثات آمادگی دارد نظرات، پیشنهادات و نقدهای اساتید و طلاب محترم پیرامون عملکرد و اولویتهای شورای عالی حوزههای علمیه را منتشر نماید. برای ارسال مطالب خود با این راه ارتباطی در تعامل باشید.
@Ahmadnajmi
مباحثات
نهمین دورهی شورای عالی حوزه، اولویتها و چالشها 🔹نهمین دوره شورای عالی حوزههای علمیه کشور در حال
🟢🟡 پیشنهادها و نقدهایی در رابطه با وضعیت کنونی حوزه ها
🖋حسین مازوجی
دانشپژوه
بسم الله الرحمن الرحیم
الف) علم، حقیقی بسیار والا و نورانی است و مدارس و حوزه های علمیه و اساتید و طلاب سختکوش، در طول تاریخِ پرفراز و نشیبی که پشت سر گذاشته ایم، توانسته اند به وسیله این حقیقت بی بدیل، خدمات کثیری در ابعاد مختلف، به بشر ارائه دهند. بنابراین ما میراثْ دارِ چنین تاریخ پرافتخاری هستیم که متاسفانه قدْرش را نمی دانیم اما همانگونه که کتابسوزی های جُهّال نتوانست جلوی حرکت های علمی را بگیرد، اتفاقات ناگواری که اکنون در ساحت علوم حوزوی به اسم تحول در علم، شاهد آن هستیم، نمی تواند علم را از دلهای مشتاق دور کند. اساسا علم را نمی توان با زور یا ترشرویی یا مصوّبه های سازمان ها و ارگان ها، در دل ها جا کرد یا از دل ها زدود.
ب) هدف اصلی طلاب (با هر گرایشی حتی تبلیغ، امامت مساجد و ...)، باید فهم دقیق ثقلین باشد. بدون فهم دقیق ثقلین، نمی توان قدم از قدم برداشت چراکه مبنای هرحرکت دینی، علم دینی است. لذا بزرگان ما اصرار دارند که طلاب، به فهم مجتهدانه از دین برسند و این مهم، جز با خواندن و پژوهش در کتب اصیل و عمیق، حاصل نخواهد شد. همان کتبی که در طول تاریخ، مورد توجه اصحاب فن واقع شده و جان ها را سیراب نموده است. درسی شدن یا درسی نشدن کتاب ها، باید طی فرآیندی طبیعی اتفاق بیفتد و حاصلِ تجارب اساتید برجسته در طول سال ها باشد (کما هو السابق). اینکه با زورِ مصوّبه، کتابی را "درسی" کنیم یا بخش هایی از آن را حذف کنیم، تمسخرِ علم و عالم و معلّم و متعلّم است.
ج) میراث گرانبهای سَلَف و روش تحصیل سنتی، نه تنها هیچ مخالفتی با تجدد و نوآوری در اندیشه ندارد، بلکه به شدت مدافع آن است. اتفاقا ادعای ما این است که کتب جدید التألیف، روحِ تفکر را از طلاب به شدت سلب نموده است و لذا به اسم تحول در علم، در حقیقت ایشان را از علم محروم ساخته است! یک نمونه ساده آن، تفاوت بسیار بنیادین ِ کتاب شرح شمسیه با المنطق مرحوم مظفر یا کتب جدیدالتألیف دیگر است. اگر کسی مدتی مثلا سه ماه با هر دو کتاب مانوس بوده و مباحثه نماید، به نیکی و با وجدان ِ غیر مَشوبِ خویش، درخواهد یافت که: این کجا و آن کجا! مطالب عمیق شرح شمسیه، همراه با حواشی و مطالب بی نظیرش، ذهن منطقی بسیار دقیقی به انسان می دهد که می تواند در جای جای اصول و فلسفه و کلام و عرفان از آن بهره بگیرد. چرا باید طلاب را از این کتب بی نظیر به بهانه های واهی محروم کنیم؟ چرا طلاب که یکسال را برای المنطق وقت می گذارند، نباید همان وقت را برای شرح شمسیه بگذارند و صدها مطلب فراتر بیاموزند و جانشان سیراب گردد؟
د) سیاست گذاری های سال های اخیر، به جای آنکه به نفع علم و طلابِ سختکوش و با استعداد تمام شود، بیشتر موجب تنبلی و رخوت علمی شده است. نتائجش هم کاملا مشخص است. به راحتی می توان در کتابفروشی ها قدم زد و مشاهده کرد که قبلا چه کتبی در صدرِ خرید طلاب بود، و الان چه کتب و جزواتی!!
ه) به نظر می رسد مشکلات زیر، اهمّ مشکلاتی است که دست و پا گیر طلاب شده است:
❎ضعیف شدن بسیار شدید و تأسف بار محتوای کتاب ها، خصوصا در سطح مقدماتی که اصل و اساس مراحل بعدی است. به قول مرحوم مدرس، درس خارج گفتن، خیلی سخت نیست، اگر کسی مرد است، دروس پایه را تدریس کند. همچنین به قول آیت الله جوادی آملی دام عزه: قبلا درس خارج خیلی مرسوم نبود. اگر کسی می توانست لمعتین را کما هو حقّه تدریس کند و به اشکالاتی که به شهیدین وارد می آید، جواب بگوید، او مجتهد حساب می شد! (لمعه ای که اکنون متاسفانه، فقط ترجمه ای از آن برای امتحان خوانده شده و رها می گردد!)
❎ حضور و غیاب اجباری که با نفْسِ علم آموزی به عنوان یک ارزش والا، منافات جدی دارد.
❎ امتحان های حفظ محور، بی ثمر و تلف کننده وقت.
❎کلاسهای فراوان و وقت گیر و پایین آمدن روحیه تفکر عمیق.
❎برچیده شدن رابطه صمیمی، معرفتی و اخلاقیِ استادان و شاگردان.
❎تبدیل شدن حوزه ها به نظام ترمی واحدی و فراموش شدن سنت های اصیل و انسان سازِ علمای سَلَف
و السلام علی من اتّبع الهدی
۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ هجری خورشیدی
⚡️لبنان و شبکه ارتباطی مرجعیت
🔹شرایط خاص و بحرانی لبنان ویژگیهای منحصربهفردی پیدا کردهاست، به گونهای که رژیم صهیونیستی در سایهی سکوت محافل بینالمللی، قواعد و قوانین خود را تحمیل کرده و اجازهی کمکرسانی به مردم این کشور را سلب کردهاست.
🔹در ماههای اخیر که به صورت رسمی جنگ اسرائیل علیه لبنان آغاز شده است، صدهاهزارنفر از مردم جنوب لبنان که قریب به اتفاق آنان شیعیان هستند، از خانههای خود خارج شدهاند و به مناطق امن پناه بردهاند. بخشی از این مردم که اغلب آنان را زنان و کودکان و افراد کهنسال تشکیل میدهند به سوریه رفته و بخشی دیگر در مراکز عمومی لبنان اسکان داده شدهاند.
🔹در این بین رژیم صهیونیستی به صورت رسمی اعلام کردهاست از ورود هواپیماهای کشور ایران جلوگیری خواهد کرد و در برخی موارد برای فرود هواپیماهای کمکرسان عراقی نیز مشکلات جدی ایجاد نمود.
🔹با توجه به آنکه صدهاهزارنفر از مردم لبنان هماینک به تجهیزات اولیهی زندگی مانند لباس و پتو نیاز دارند و از سوی دیگر محدودیتهای جدی برای کمکرسانی به آنان ایجاد شدهاست، شبکهی ارتباطی مراجع معظم تقلید میتواند ظرفیت بزرگی باشد و نقش جدی خود را ایفا نماید.
🔹تاکنون مراجع معظم تقلید(حفظهمﷲ) همچون گذشته با صدور اجازات مختلف و همچنین برخی کمکهای مستقیم تلاش کردهاند به وظایف خود عمل نمایند. بویژه دفتر حضرت آیتﷲالعظمی سیستانی در لبنان به یکی از مراکز اصلی کمکرسانی به مردم تبدیل شدهاست، اما لازم است شبکههای ارتباطی آنان در کشورهای مختلف نیز فعال گردد.
🔹مقلدان پرشمار مراجع معظم تقلید در کشورهای حوزه خلیج فارس، ترکیه، روسیه و کشورهای اروپائی میتوانند با ایجاد کمپینهای مختلف کمکهای لازم را جمعآوری کرده و بدون وجود محدودیتهای پروازی، به دست مردم لبنان برسانند.
🔹این شبکهی ارتباطی ظرفیت بسیار بزرگی برای جهان اسلام است که در شرایط خاص بحرانی، بدون هیچگونه وابستگی به دولتها میتواند بسیار فراتر از مجامع بینالمللی و بشردوستانه به مردم فلسطین و لبنان کمک نماید.
https://mobahesat.ir/24398
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات
نهمین دورهی شورای عالی حوزه، اولویتها و چالشها 🔹نهمین دوره شورای عالی حوزههای علمیه کشور در حال
پایگاه اطلاعرسانی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به صورت رسمی اعضای نهمین دوره شورای عالی حوزههای علمیه را اعلام کرد .
👇👇
🔺اعضای نهمین دوره شورای عالی حوزههای علمیه انتخاب شدند
💠حضرات آیات آقایان: جواد مروی، محسن اراکی، محمود رجبی، محمدمهدی شبزندهدار، علیرضا اعرافی، محمود عبداللهی و سیدمحمد غروی، با پیشنهاد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و تأیید رهبر معظم انقلاب – مدظلهالعالی – و مراجع عظام تقلید – دامتبرکاتهم – ، به عنوان اعضای نهمین دوره شورای عالی حوزههای علمیه انتخاب شدند تا به مدت چهار سال سیاستگذاری کلان در عالیترین نهاد حوزوی را بر عهده داشته باشند.
🔗مشروح خبر در 👈 اینجا 👉
ــــــــــــــــ
روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
🆔 @j_modarresin
☀️بحران سوریه و تکرار تجربههای مکرر!
وقوع بحران سوریه با سرعت بسیار عجیب خود، موج گستردهای از تحلیلها را روانهی فضای مجازی نمود. اکنون که عملا شرایط سوریه در قبال حکومت حاکم مشخص شدهاست، چند نکته مرتبط با افکار عمومی لازم به تذکر است:
🔹استراتژی جمهوری اسلامی ایران و بایدها و نبایدهای آن خارج از اطلاعات و توان این قلم است. چرائی عدم ورود ایران به حمایت میدانی و نظامی از دولت حاکم، قاعدتا معطوف به دلایلی بسیار مختلفی است. رکن اصلی عدم ورود ایران به این بحران را باید «مردم سوریه» و پس از آن بازی قدرت کشورهای مختلف از جمله روسیه، ترکیه و آمریکا دانست و ایران نیز در کنار یکی از این قدرتها تعریف میشود.
برهمین اساس مسئله بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که تحلیلگران اینروزهای فضای مجازی درک کرده و ارائه میدهند. پس باید به تصمیم سیاستگزاران کلان سیاسی و امنیتی و نظامی و خارجی اعتماد نمود.
🔹اما آنچه که میتوان در این یادداشت به نقد آن پرداخت، چگونگی مواجههی رسانهای و اقناع افکار عمومی مسئولان و نهادهای نظام در قبال تصمیمات اتخاذ شدهاست. اکنون با قاطعیت میتوان گفت که تصمیم ایران در قبال بحران سوریه، عدم ورود نظامی و میدانی به این منازعه بود. اما عرصهی رسانه و اقناع افکار عمومی با پریشانی و سردرگمی بسیار عیجیبی مواجه بود. جای این سوال جدی وجود دارد که چرا تصمیمی که در میدان اجرا میشود، به صورت رسمی توسط حاکمیت اعلام نمیشود و تاسفبارتر اینکه روایتی کاملا متنقاض با میدان هم ارائه میشود!
🔹قضاوت افکار عمومی و خارجی نیز بر تبلیغات رسانهای معطوف است و تاکنون ماحصل رفتار رسانهای نظام در افکار عمومی، یکسان دانستن نظام ایران با حکومت بشار اسد تا آخرین روزها و شکست یکسان بشار اسد و نظام ایران است! درحالی که آنچه که در بحران اخیر به صورت میدانی رخ داد دقیقا برخلاف این بازنمائی رسانهای و تلقی ایجاد شدهاست. چراکه اینبار جمهوری اسلامی ایران تصمیمی به ورود نظامی به بحران سوریه نداشتهاست.
🔹تغییر سیاستها و اقدامات بویژه در عرصه بینالملل متاثر از شرایط بسیار مختلفی است که بر همین اساس نیز هرگونه تجدیدنظر در تصمیمگیریها امری طبیعی است. اما تفکری در فضای رسانهای رسمی کشور وجود دارد که گویا بیان تغییر در تصمیمات را کسر شأن خود و حتی نوعی شکست میداند. به نظر میرسد همان مقاومت پدربزرگها و مادربزرگها مبنی بر تغییر آداب و رسومها تنها با این استدلال که « زشت است»! تبدیل به مبنای سیاستگذاران رسانهای هم شده است!
🔹 این جمود فکری تصمیمگیران رسانهای کشور به حدی رسیدهاست که متاسفانه باید اقدام کشور عراق در بحران اخیر سوریه را به آنها گوشزد نمود. در همان آغاز حرکت مسلحانه در سوریه، سخنگوی دولت عراق به صورت رسمی اعلام کرد که «این کشور دخالتی در امور سوریه نخواهد داشت» و موضع عراق در این زمینه کاملا شفاف و مشخص عنوان شد. اما متاسفانه کشورها ما در عرصهی رسانه و شفافسازی عمومی دقیقا برخلاف عرصهی میدان و واقعیت عمل نمود.
🔹از سوی دیگر جای شگفتی است که علیرغم ارتباط بسیار نزدیک و گستردهی ایران با کشور سوریه، اما در بحران اخیر با فقر اطلاعرسانی مواجه بودیم. بیش از یک دهه است که نهاد نظامی ایران به صورت همه جانبه دراین کشور حضور داشته و از سوی دیگر این نهاد نظامی در ایران نیز بازوهای مختلف رسانهای از جمله شبکه تلویزیونی، خبرگزاریها، روزنامه و دهها رسانهی دیگر را در اختیار دارد، اما از روز نخست بحران سوریه تا اکنون عملا خلع سلاح رسانهای است و هیچ اقدام اثرگذاری را ندیدهایم.
🔹دنیای امروز و بحرانهای آن نیازمند مواجههی اثرگذار در عرصهی افکاری عمومی و رسانهای است و اگر در قبال آن منفعلانه عمل کنیم محکوم به تبعیت محض از فعالان این بحران خواهیم بود. اتفاق تلخی که در بحران اخیر سوریه شاهد بودیم.
https://mobahesat.ir/24404
🔻🔻🔻
@mobahesat
بازنشر/ به مناسبت ۲۱ ذیحجة، سالروز درگذشت آخوند خراسانی
مجادله در اندیشهٔ آخوند، صد سال پس از محمد کاظم خراسانی
☀️بیش از صد سال از درگذشت آیتﷲ محمد کاظم خراسانی میگذرد. حضور او در محافل علمی اما هیچگاه کمرنگ نشده است و کتاب کفایة الاصول همچنان در حوزههای علمیه یکّهتازی میکند. حضور آخوند اما تنها در مجادلات فقهی و حوزوی نبود. فقیه مشروطه در اندیشهٔ سیاسی هم مورد توجه و مناقشه قرار گرفت. مفهوم «ولایت» در اندیشهٔ آخوند، منشأ اختلاف نظر بود.
مشاهده متن کامل یادداشت:
https://mobahesat.ir/4894
@mobahesat
هدایت شده از مباحثات
🏴بازنشر به بهانهی درگذشت مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سقای بیریا 👇
روحانیت و دغدغهی مشاوره (۱):
حجتالاسلام والمسلمین سقای بیریا در گفتوگو با مباحثات:
✔️ روحانیون در مسائل عمومی میتوانند مشاوره بدهند؛ اما در مباحث تخصصی باید مجوز داشته باشند
🔸 در سالهای اخیر برخی از طلاب و روحانیون خود را به عنوان مشاور معرفی میکنند و گاهی اوقات وارد مسالههایی میشوند که تخصص لازم در این زمینه را ندارند و گاهی آسیبهایی را ایجاد کرده است. این مسأله را با ناصر سقای بیریا معاون پژوهشی مؤسسه امام خمینی ره قم در میان گذاشتم. بیریا دانشآموخته حوزه علمیه قم است که کارشناسی ارشد روانشناسی را در دانشگاه مک گیل کانادا تحصیل کرده و دوره دکتری را در دانشگاه هوستون در ایالت تگزاس گذرانده است. پایاننامه دکتری او با عنوان رهبری تربیتی و مطالعات فرهنگی بوده است.
🔹 نمیشود گفت که در همهی انواع مشاورهها مشاوران باید درجه علمی و مدرک دانشگاهی داشته باشند چون مشاورهها انوع و درجات درجات مختلفی دارند. خیلی از مشاورهها، پیچیده نیستند و اگر کسی فکر صحیح داشته باشد و به اصطلاح از دین، تقوا و راه و رسم زندگی، اطلاعات خوبی داشته باشد، خیلی از مشاورههایی که مردم به آنها نیاز دارند را میتواند پاسخ دهد؛ کما اینکه علما و روحانیون این کار را میکردند و هیچ مشکلی هم وجود نداشت.
🔹 حتی در مسیحیت هم مطرح است که کشیشها و کسانی که در کلیسا هستند مورد مراجعه مردم قرار میگیرند. براساس بعضی مطالعات خیلی از مشورتهایی که رجال مذهبی میدهند در زندگی مردم مؤثر است. چرا ما باید جامعه را از این محروم کنیم؟
🔹 البته گاهی سوءاستفاده هم وجود دارد؛ مثلاً کسی که صلاحیت ندارد، به صرف اینکه لباس روحانیت دارد و معمم است میرود کلینیک باز میکند؛ بدون اینکه مدارک لازم را داشته باشد. این تخلف است و باید جلویش گرفته شود. چنین فردی ممکن است سود کلانی هم عایدش شود؛ شاید به اندازه یک دکتر درآمد داشته باشد و این برای کسی که متخلف است جاذبه دارد.
🔹 مشاوره عین پزشکی است؛ مثلاً شما نمیدانید و به مُراجع میگویید برو فلانکار را انجام بده؛ میرود انجام میدهد و بیماریاش تشدید میشود؛ وسواساش زیاد میشود؛ افسردگیاش بیشتر میشود؛ یا در موارد شدید ممکن است منجر به خودکشی شود. در این صورت آیا شما مسئول نیستید؟
متن کامل گفتوگو👇👇👇
http://mobahesat.ir/16540
🔻🔻🔻
@mobahesat
انجمن حجتیه در کشاکش نقدها و تحلیلها
با انتشار خبر درگذشت حجتالاسلام سیدحسن افتخارزاده که به عنوان محور اصلی جریان انجمن حجتیه در دو دهه اخیر نامیده میشود، بحثهای گستردهای در فضای مجازی پیرامون گذشته و اکنون این انجمن درگرفتهاست.
به صورت کلی طرح مباحث مختلف درباره جریانها و وقایع و مسائل گوناگون دینی و فرهنگی و سیاسی امری مطلوب و بهانهی بسیار مفیدی برای کسانی است که تاکنون اطلاعات محدودی نسبت به مسائل گوناگون دارند.اما با توجه به ویژگیهای خاص موضوع «انجمن حجتیه» و گستردگی تاریخی و فکری و سیاسی آن در جغرافیای نیمقرن گذشته، نکات ذیل قابل توجه است:
🔹اساسا نقد و بررسی جریانهای فکری در هر قالبی نیازمند آشنائی دقیق با تمامی مختصات آن است. از جمله مختصات یک جریان فکری میتوان به تاریخچه و زمینههای شکلگیری، نظرات رهبران و کادر اصلی، سیر تطور و اوج و فرودها اشاره کرد. بدون آشنائی و اشراف کامل به تمامی این شرایط مهم، هرگونه اظهارنظر نه تنها نادرست خواهد بود بلکه پیامدهای مختلف منفی هم درپی خواهد داشت. برهمین اساس لازم است قبل از هرگونه تحلیل و اظهارنظر پیرامون شخصیتها و جریانها، اطلاع دقیق و جامعی نسبت به آنها داشته باشیم و حتی زیست هدفمندی با گروه هدف مورد نقد، کمک بزرگی برای شکلگیری صحیح خواهد داشت.
🔹 در خصوص «انجمن حجتیه» نیز از سویی تنوع مختصات وجود دارد. زمینه شکلگیری، آراء و اندیشههای رهبران و اعضای محوری، سیر تحول تاریخی بویژه در سه مقطع پیش از انقلاب، پس از انقلاب تا اواسط دهه ۶۰ و از اوایل دهه هفتاد تا کنون از جمله مسائلی است که لازم است به دقت مورد بررسی قرار گیرد. شناخت دقیق رهبران و نیروهای محوری این تشکل به ما کمک خواهد کرد تا تفکیک دقیقی نسبت به تکتک افراد و کلیت جریان داشته باشیم.عدم قضاوت مطلق و صفر و صدی پیرامون اشخاص منسوب یا نزدیک به این جریان و فهم و تجزیه و تحلیل چرائی پیامهای تسلیت برخی از مراجع معظم تقلید و علما از نتایج این شناخت است. در مقابل، اتهام نفوذ در بیت مراجع نیز دقیقا نشاندهندهی عدم فهم و شناخت نسبت به جریان حجتیه و چگونگی ارتباط ونسبت این جریان با بزرگان حوزوی است که متاسفانه بعد از تجربه تلخ نسبت ناروا به آیتﷲالعظمی صافی گلپایگانی مجددا تکرار شدهاست.
🔹با انتشار خبر درگذشت حجتالاسلام سیدحسن افتخارزاده، انبوهی از مطالب انتقادی پیرامون اشخاص و کلیت جریان انجمن حجتیه منتشر شد که متاسفانه باید گفت اغلب این مطالب بدون پشتوانهی مطالعاتی عمیق و آشنائی دقیق با این جریان است و هیجانات سیاسی و ژورنالیستی، بر نقدهای دقیق جریانی حاکم شد. در حالی که گستردگی این جریان در ابعاد مختلف، میطلبد نقدهای دقیق علمی و عمیق توسط اساتید و فضلا، بویژه آنانی که زیست نزدیک با آنها داشتهاند تهیه و منتشر شود. خالی شدن عرصهی نقد علمی، فضای پرالتهاب و هیجانی را برای افراد غیرشایسته ایجاد میکند.
🔹در شرایط کنونی، ورود برخی از پژوهشگرانی که در سالهای اخیر با اتکاء براسناد دقیق، مطالعات عمیقی نسبت به چیستی و ماهیت و نقشآفرینی انجمن حجتیه داشتهاند بسیار ضروری است. بهترین راه اثبات مدعاهای مطرح شده، ارائه اسناد دقیق و غیرقابل انکار است که از عهدهی این طیف از پژوهشگران برمیآید. بخش عمدهای از مخاطبان کنونی که سئوالات زیادی در این زمینه دارند جوانان دهه هفتاد و هشتادی هستند. این گروه از مخاطبان ادبیات گفتاری و استدلالی مختص خود را میطلبند که با تفاوت عمدهای با گذشته دارد. همچنین با وجود آثار مکتوب و تصویری متعددی که درباره هویت انجمن حجتیه تولید و منتشر شده، هنوز جای مطالعات منصفانه و دقیق درباره این تشکل خالی است.
🔹«نگاه پهبادی» به مسائل مختلف جامعه به ما کمک خواهد کرد که اولولیتها را به خوبی بشناسیم و بدانیم هر اتفاق یا جریان فکری چه وزنه و سهمی در جامعه ما دارد و به همان میزان برای آن سرمایهگذاری کنیم. نقد و بررسی انجمن حجتیه نیز باید براساس همان وزنهی واقعی خود صورت گیرد و نباید اولویتها و نیازهای فرهنگی و دینی و سیاسی جامعه امروز تحتالشعاع این موضوع شود.
https://mobahesat.ir/24413
🔻🔻🔻
@mobahesat