eitaa logo
مباحثات
2.1هزار دنبال‌کننده
219 عکس
106 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️بعضی از علمای شیعه و سنی یک قدم برای وحدت برنداشته‌اند 🔸بازنشر | پرونده وحدت اسلامی (3) 🔘حجت‌الاسلام و المسلمین زمانی در گفتگو با مباحثات: 🔹ضمن آنکه اکثریت مسلمانان معتقد به قبح اختلاف و ضرورت تقریب هستند، کم نیستند عالمان متدین از شیعه و سنی که هیچ تمایلی به تقریب ندارند، بلکه مخالف این امر هم هستند. در طول ۳۰ ساله انقلاب، عالمانی از شیعه و سنی بودند که حتی یک قدم و یک دعا برای وحدت انجام ندادند. بلکه برخی تا جایی که توانستند علیه وحدت و تقریب سخن گفتند و پرچم‌داران آن را ملامت کردند و سرزنش کردند و گاهی حامیان تقریب را به بی‌دینی متهم می‌کنند. این افراد علیرغم تدین بسیار بالا، با پیشگامان شیعه مخالف هستند. در اهل سنت نیز چنین است. شیخ محمود شلتوت در یکی از مقالات خود می‌گوید: من مسئله تقریب مذاهب را در مصر تبلیغ کردم، اما امان از دست عالمان به ظاهر متدین و متعصبی که من را تحت فشار گذاشتند که چرا چنین کاری کردی؟... 🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/5923/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️سه خاطره تلخ و شیرین از تقریب 🔸بازنشر | پرونده وحدت اسلامی (4) 🔹حضور و فعالیت مؤثر برخی از عالمان در امر تقریب، اثرات جالب توجهی به همراه داشته که برخی شیرین و برخی هم تلخ هستند. اگرچه در این مجال، سه خاطره کوتاه از یک همراه و شاگرد آیت‌الله محمدعلی تسخیری نقل می‌کنیم، اما در دل خاطره، پیام‌های مهمی برای اهل نظر وجود دارد: 🔹۱- برای حضور در یک کنفرانس بین‌المللی، در معیت آیت‌الله تسخیری عازم سودان بودیم. مقاله‌ای برای تبیین دیدگاه تشیع تألیف کرده و در این کنفرانس قرائت کردیم. مطلع شدیم همزمان کنفرانس دیگری در خارطوم با حضور مفتیان اهل سنت کشورهای مختلف اسلامی و با موضوع قانونمندسازی احکام فقهی زکات در نظام دولت‌های اسلامی برگزار می‌شود. آیت‌الله تسخیری گفتند اگرچه دعوت نشده‌ایم ولی خوب است ما هم سری به این کنفرانس بزنیم. 🔹وقتی وارد سالن کنفرانس شدیم، ساعت تنفس و پذیرایی بود و مهمانان حلقه‌های مختلفی تشکیل داده بودند. یکی از حلقه‌ها گسترده و بیشتر مورد توجه بود که با نگاهی متوجه شدم محوریت این حلقه، مفتی جدید کشور مصر است. من علاقمند بودم زمینه‌ای فراهم شود تا چند کلمه با او صحبت کنم. 🔹در این زمان وقتی چشم مفتی مصر از دور به آیت‌الله تسخیری افتاد، جمعیت حلقه زده را شکافت و به سوی ایشان آمد و آیت‌الله تسخیری را در آغوش گرفت. نهایت احترام و ادب را به ایشان داشت و گفت مدت‌ها مشتاق زیارت ایشان بوده‌اند. از آیت‌الله تسخیری سابقه آشنائی آن‌ها را پرسیدم که گفتند از سال‌ها پیش که ایشان از شیوخ رده پائین الازهر بودند با هم ارتباط دوستانه داشتیم. محبوبیت و احترام و جایگاه آیت‌الله تسخیری در بین علمای اهل سنت بسیار جالب بود. 🔹۲- کنفرانس «رابطة العالم الاسلامی»، هر سال مصادف با ایام حج در عربستان برگزار می‌شود و متأسفانه به صورت رسمی از ایران نماینده‌ای دعوت نمی‌شود. (به خاطر تفکر تندی که وجود دارد). اما بنده چند سال با اراده شخصی در این کنفرانس جهانی شرکت کرده‌ام. یک سال در حج تمتع، در معیت آیت‌الله تسخیری بودم که به ایشان پیشنهاد دادم در این جلسه شرکت کنیم. ایشان به خاطر عدم دعوت شدن معذوریت داشتند، ولی به خاطر اصرار بنده، با هم به این کنفرانس رفتیم. 🔹وقتی وارد شدیم، ایشان را به ردیف جلو راهنمایی کردند. سخنران که از علمای بزرگ اهل سنت بود، در مورد پرهیز از افراط و تندروی صحبت می‌کرد و در صدد بیان این مسئله بود که حکومت‌های اسلامی برای پرهیز از تنش باید مسائل را با منطق حل کنند. ظاهرا صحبت‌های صحیحی بود، اما نتیجه این شد که گفت: حتی اگر راجع به پیامبر حرکتی غیرمنطقی یا توهینی دیدیم، باید با سعه صدر برخورد کنیم! 🔹این جمله او تعریض به فتوای امام راحل در مورد سلمان رشدی بود. بلافاصله آیت‌الله تسخیری در یادداشتی درخواست وقت سخنرانی کرد. علیرغم اینکه برای همه سخنرانان برنامه‌ریزی قبلی شده بود، اما به خاطر جایگاه ایشان، دکتر عبدالله الترکی رئیس کنفرانس، از آیت‌الله تسخیری دعوت کرد تا ایشان سخنرانی خود را انجام دهند. 🔹در نهایت احترام ایشان را به جایگاه راهنمایی کردند. آیت‌الله تسخیری در پنج دقیقه صحبت، ابتدا با تبیین ضرورت صلابت مسلمانان در قبال دشمنان و تفکیک بین مناقشه و بحث علمی، با عناد و دشمنی تأکید کردند: «اوج کرامات نبی مکرم اسلام تمام کیان امت اسلامی است. وجود همه ما یک جا فدای یک تار موی ایشان باد…». این صحبت ایشان با گریه و بغض همراه شد و فضای جلسه را تحت تأثیر قرار داد و اشک‌های بسیاری بر گونه‌ها جاری شد. 🔹سخنرانی و دفاع یک عالم شیعه از کیان اسلام و پیامبر اکرم در مرکز وهابیت، خاطره‌ای فراموش‌نشدنی است. طبیعی است که حرکت تقریبی ایشان، زمینه‌ساز این جایگاه و این حضور، و در نهایت دفاع قاطع از نظر شیعه درباره دین مبین اسلام و نبی مکرم اسلام بود. 🔹۳- روزی آیت‌الله تسخیری در محفل دوستان خاطره‌ای عجیب نقل کردند. گفتند: در مسجدالحرام نشسته بودم که یک روحانی شیعی آمد و پرسید: شما آقای تسخیری هستید که با اهل سنت مراوده و مذاکره دارید؟ پاسخ دادم بله. این روحانی شیعه گفت: من نذر کرده‌ام برای رضای خدا در مسجدالحرام هزار بار بر شما لعنت کنم! 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️پایه‌های ویران یک استدلال 🔸نقدی بر نوع استدلال آقای اکبرنژاد پیرامون لباس روحانیت 🖊علیرضا داودی 🔹موضوع لباس روحانیت با ارائه دیدگاه آقای اکبرنژاد پیرامون لزوم عبور از این لباس و تغییر آن مدتی است در حوزه‌های علمیه محل مناقشه قرار گرفته و اقدام موسسه وزین مباحثات در برگزاری مناظره‌ای علمی میان آقای اکبرنژاد به عنوان صاحب ایده و یکی از اساتید شناخته شده حوزه بر حرارت این بحث افزود. 🔹بدون در نظر گرفتن مقدمات فقهی بحث مانند اینکه نفس لباس روحانیت واجد ارزش است یا خیر، یا اینکه تلبس به لباس مختص هر عصر و زمان ضروری است یا نه، نوع استدلال‌های ارائه شده در این بحث به شدت ضعیف و فاقد وجاهت علمی است که در سه ساحت محتوایی و یک ساحت روشی بدان خواهیم پرداخت. 🔸الف- آمار یا حدسیات 🔹این استدلال که در بررسی میدانی متوجه شدیم بیش از ۵۰ درصد مشکلات ارتباطی و عدم اعتماد مردم ناشی از لباس است، اقتضائاتی دارد که باید بدان توجه داشت. اولین نکته این است که مبنای استدلال این بزرگوار یک شیوه آماری را درون خود دارد که لازم است مبتنی بر یک پایش دقیق آماری در مقیاسی جامع باشد. 🔹آمار یک علم است و نمی‌توان حدسیات جهت‌دار خود را برای اثبات یک امر مورد استفاده قرار داد. پایش آماری قابل اعتناء از انتخاب موضوع، تعیین جامعه هدف و آماری، تدوین پرسشنامه‌های حرفه‌ای که هدف اصلی از پرسش نامعلوم باشد تا مخاطب با پیش‌داوری پاسخ‌ها را انتخاب نکند تا بسیاری امور دیگر، امری سخت و دقیق است و بی‌شک هر انسانی نمی‌تواند مدعی باشد که براساس مصاحبه با تعدادی آدم در یک خیابان توانسته یک نتیجه آماری دقیق استخراج کند. 🔸ب- خودهمه‌پنداری 🔹مشکل دوم این نوع استدلال تعمیم‌پذیری ادراک فردی یا «خودهمه‌پنداری» است. جناب اکبرنژاد ادراکات شخصی خودشان را که محصول یک مشاهده غیر تام و عموما غیرعلمی است، به عنوان یک مبنای نظری عمومی ارائه می‌دهند و براساس آن تلاش می‌کنند پایه‌ای برای استدلال فراگیر شکل دهند. 🔹این نکته که شما در ارتباط چندین ساله خود با جامعه حس کرده‌اید مردم بدلیل وجود لباس روحانیت بر قامت شما، از برقراری ارتباط واهمه داشته یا تمایلی به آن ندارند، می‌تواند محصول مولفه‌های عیان و خفی متعددی همچون چهره عبوس، رفتار سرد و خشک، بی‌اعتنایی به دیگران، نگاه از بالا به پائین، عدم حس صمیمیت و بسیاری امور دیگر در رفتار شخصی شما باشد. اموری که بیانگر نقاط ضعف در منش و رفتار شخص شما است، نه آن لباس مقدسی که بر تن دارید. 🔸ج- معلول به جای علت 🔹مشکل دیگری که در نوع استدلال این عزیزان پیرامون لباس طلبگی به چشم می‌خورد جایگزین کردن معلول به جای علت و نتیجه‌گیری براساس این جایگذاری اشتباه است. وقتی این عزیزان استدلال می‌کنند، بخش عمده علت دوری مردم از روحانیت همین لباس مقدس است در واقع مغالطه‌ای عجیب شکل می‌گیرد. 🔹باید از این عزیزان پرسید آیا این لباس به تنهایی موجودیت مستقلی از حامل آن در تصویرسازی اجتماعی دارد یا اینکه حاملان این لباس براساس نوع رفتار اجتماعی و چگونگی استفاده از این لباس در یک جامعه به آن اعتبار بخشیده یا از آن سلب اعتبار می‌کنند؟ 🔸د- یک سبک خطرناک 🔹یکی از استدلال‌ها بر عدم ارجحیت لباس فعلی روحانیت که توسط استاد اکبرنژاد ارائه شده این بود که پیامبر گرامی اسلام این لباس را بدلیل آنکه لباس مرسوم و مناسب زمان و منطقه زندگی خودشان بود، انتخاب کردند و اگر ایشان در منطقه دیگری به پیامبری مبعوث می،شدند همانند مناطق سردسیر شمالی بی‌شک لباس مناسب آن دیار را برای خود برمی‌گزیدند. در نهایت استفاده می‌شود که این لباس فاقد ارزش ذاتی بوده، چرا که وابسته به محیط زندگی شخص پیامبر(ص) است. 🔹این استدلال در واقع رقیق شده استدلال گروهی است که معتقدند قرآن یک محتوای غیرمقدس و مبتنی بر ادراک شعرگونه شخص پیامبر(ص) است. این افراد استدلال می‌کنند که نوع تمثیل‌های ارائه شده از بهشت در قرآن کاملا وابسته به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی زمان بعثت نبی مکرم اسلام(ص) است و اگر ایشان در جای دیگری مبعوث می‌شدند، بی‌شک مثال‌های متفاوتی ارائه می‌دادند. 🔹در جواب این اشکال پاسخ‌های متعددی ذکر شده که برخی از آنها قابل استفاده در باب گزینش این لباس توسط نبی مکرم اسلام(ص) نیز می‌تواند باشد، اما لازم است جناب اکبرنژاد دقت داشته باشند استفاده و باور به این سبک استدلال‌ها در بلندمدت می‌تواند به انحراف فکری ایشان و جریان تابع افکارشان منجر شود، چرا که انحراف فکری عبدالکریم سروش آنکه برخی شخصیت‌های شناخته شده انقلاب پای درس تفسیر نهج‌البلاغه او می‌نشستند، از همین قدم‌های کوچک آغاز شد. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22182/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️تأملی بر اظهارات حاشیه‌ساز رئیس جمهور 🔹سخنان اخیر رئیس‌جمهور در کرمان و ارائه برخی مستندات از سیره رسول مکرم اسلام درباره‌ي معاهدات آن حضرت با دشمنان و کفار موجی از اعتراضات در فضای اجتماعی و دینی را برانگیخته‌است. این نخستین‌باری نیست که استناد ایشان به برخی وقایع تاریخی و دینی باعث اعتراض بزرگان حوزه و سطوح مختلف جامعه شده‌است. 🔹طبیعتا هرفردی می‌تواند برای اثبات سخنان و روش کار خود به وقایع تاریخی و دینی استناد کند و تلاش کند دیدگاه‌های خود را برای جامعه تبیین نماید. اما تکرار اشتباهات کاملا فاحش در این نوع استنادات توسط ریاست محترم جمهور و تاثیر بسیار منفی آن بر سطح جامعه نشان می‌دهد ایشان باید از این روش به شدت اجتناب کنند. 🔹بویژه آنکه در موارد قبلی قاطبه‌ی حوزویان از جمله مراجع عظام تقلید و سطوح مختلف حوزویان به سخنان ایشان اعتراض نمودند و به احتمال زیاد سخنان اخیر هم مورد انتقاد مراجع و بزرگان حوزه قرار خواهد گرفت. آنچه که بیشتر مورد تاکید مراجع و حوزویان است چرائی بیان این‌گونه نظرات نادرست توسط یک چهره‌ی شاخص دینی و سیاسی است. 🔹مروری بر انتقادات مراجع نشان می‌دهد آنان از این‌گونه اظهارنظرها که باعث آشفتگی اذهان مردم می‌شود نگران هستند و معتقدند مهمترین وظیفه دولت و شخص رئیس‌جمهور برطرف کردن مشکلات جامعه است. این مشکلات برای همگان بویژه دولت‌مردان کاملا عیان است و طرح مباحث اینچنینی فقط به حواشی‌ و جدل‌های سیاسی دامن می‌زند. 🔹امیدواریم در زمان باقی مانده به انتخابات مجلس و پس از آن پایان دولت یازدهم چنین شاهد پایان این رویه باشیم و دولت تلاش کند انتظارات اصلی مردم را محقق نماید. 🔸لینک مطلب: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22193/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات/ هم‌اکنون آئین افتتاحیه مرکز اسناد و روحانیت حوزه علمیه قم 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️علامه طباطبایی؛ وفای به عقلانیت 🔸به مناسبت ۲۴ آبان سالروز درگذشت علامه طباطبایی (ره) 🖊سیدهادی طباطبایی 🔹ورود عقل به عرصه­ی دین به این سادگی‌ها ممکن نبوده و نیست. تأکیدهای مکرر متون دینی بر توجه به عقل و عقلانیت هم مورد تفسیرهایی قرار گرفته و بعضاً مَنش عقل‌گریزی را توصیه کرده‌­اند. میرزا مهدی اصفهانی نمونه‌­ای از این قبیل بود که صراحتاً عقل بشری را در مقابل با علم الهی قرار می­داد. معتقد بود که میان این دو هیچ نسبت سازشی برقرار نیست. 🔹می‌­گفت که علوم الهی بر اساس مراجعه به آیات و روایات به دست می‌­آید. علوم الهی بر اساس تضرّع و خشوع در پیشگاه خداوند حاصل می‌­شود اما علوم بشری در مقابل آن است و به بیراهه می‌­رود‏. این نحوه رویکردها البته فروکش نکرده و همچنان نیز حامیانی دارد. 🔹در مقابل اما بوده‌­اند حامیان عقل و عقلانیت که دینداری را در قرابت با سیره‌­ی عقلی تفسیر کردند. علامه طباطبایی از آن جمله بود. او قدم در طریقت عقلانیت دینی گذاشته بود. معتقد بود که هدایتِ اسلام بر اساس علم و معرفت است، نه تقلید مقلدانه و کورکورانه. وی در تفسیر المیزان، صراحتاً از عقل و علم انسانی به دفاع پرداخت و عنوان کرد که: 🔹«دین خدا می‌­خواهد تا جایی که افراد بشر ظرفیت و استعداد دارند، علم را در دل‌هایشان متمرکز کند، چون غرض دین، معرفت است و این غرض حاصل نمی‌­شود مگر از راه علم. و چگونه این طور نباشد؟ با اینکه در میان کتب وحی، هیچ کتابی و در بین ادیان آسمانی هیچ دینی که مثل قرآن و اسلام مردم را به سوی تحصیل علم تحریک و تشویق کرده باشند، نیست‏.» 🔹مرحوم علامه طباطبایی با این رویکرد بود که به مواجهه با مفاهیم دینی می­رفت. او در خصوص پاره‌­ای از مفاهیم دینی که دشواریاب بوده و نیاز به تأملات دقیقی داشته، به میدان آمد و از برخی از این مفاهیم گره‌گشایی کرد. یکی از این مقولات، مسأله معاد جسمانی بود. 🔹فهم مسأله معاد جسمانی برای بسیاری دشوار شده بود تا آنجا که ابوعلی سینا اعلام کرد که با عقل و منطق و برهان نمی‌­توان به فهم معاد جسمانی نائل آمد. او گفت که آنچه که نبیّ مکرّم اسلام گفته است را می‌­پذیرم اما برای آن دلیل و برهانی نمی‌­شناسم و عقل را به این عرصه راهی نیست‏‎. این سخنِ بوعلی سبب شد تا امام محمد غزالی این سخن را برنتابد و حکم به تکفیر بوعلی سینا دهد‏. 🔹علامه طباطبایی هم به این میدان وارد شد. او ابتدا از معنای حقیقی معاد سخن گفت و عنوان کرد که معاد به معنای بازگشت اشیاء با تمام وجودِ خود به حقیقتی است که از آن وجود یافته‌­اند. این بازگشت ضروری و حتمی است. در نتیجه، وجودی که مراتب و جهات مختلف دارد، لازم است که با تمام وجود خود به آنجا بازگردد. پس ملحق شدنِ بدن به نفس در قیامت، امری ضروری است‏. 🔹علامه با توجه به اینکه بدن را تابع و ظلّ نفس می‌­دانست عنوان می‌­کرد که بدن در هر موطنی ماده‌­ی مخصوص به خود را دارد. به تعبیر دیگر، نفس، حقیقت است و بدن به عنوان امری تبَعی به آن ملحق می‌­شود. بدن مرتبه‌­ی نازله‌­ی نفس است. به تعبیر علامه، بین نفس و بدن دوگانگی‌­ای وجود ندارد؛ بلکه بدن شأنی از شئون نفس محسوب می‌شود. انسان جامع نفس و بدن است و آن چیزی که حقیقت و شخصیت انسان را تشکیل می‌­دهد، همان نفس اوست. 🔹با این تعبیر می‌­توان دریافت، حقیقتی که در عالم آخرت وجود دارد، عین همان نفس و حقیقتی است که انسان در این دنیا برای خود ساخته است. بدنی مطابق با این نفس نیز در عالم آخرت به او ملحق می‌شود. به این ترتیب، میان نفس و بدن جدایی وجود ندارد. بدن شأنی از شئون نفس است. انسانی که در عالم آخرت برانگیخته می‌­شود، نفسی عین همین نفس دنیوی را دارا می‌­باشد. اما بدنی مطابق با عالم آخرت به او ملحق می‌­شود و معاد جسمانی محقق می­‌گردد. 🔹طباطبایی با این رویکرد عقلی و فلسفی، کوشید تا گره ماجرای معاد جسمانی را بگشاید. او در برخی دیگر از اعتقادات دینی نیز با همین رویکرد به مواجهه برخاست. او می­‌کوشید تا به معیار عقل وفادار بماند و مفاهیم دینی را بر اساس آن متر و میزان کند و به فهم آن مدد برساند. روش و مرامی که نیاز امروزین‌مان در فهم از دین و دیانت است. روشی که بر بنای عقلانیت استوار است. روشی که علامه طباطبایی از وفاداران به آن محسوب می­شود. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22210/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️مباحثات/نشست «زمینه‌های اجتماعی اتفاقات اخیر لبنان»  🔸روز سه‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ نشست«زمینه‌های اجتماعی اتفاقات اخیر لبنان» با سخنرانی محمدمهدی شریعت‌مدار، رایزن فرهنگی سابق ایران در لبنان در مرکز راهبری ورثة الانبیاء قم برگزار شد. در ادامه، گزارشی از این نشست را می‌خوانید. 🔹در یک دهه‌ی اخیر که جوامع مسلمان با اتفاقاتی همچون بیداری اسلامی و بهار عربی مواجه بودند، ولی کشورهای دخیل در لبنان، این اتفاق نظر را داشتند که نباید در این کشور، اوضاع دگرگون شود. آنچه در یک ماه اخیر در لبنان رخ داده، حاکی از آن است که گویا دیگر این کشورها، اجماع سابق را ندارند و تصمیماتی برای برهم زدن نقطه‌ی تعادل، اتخاذ شده است و از جمله‌ی موضوعات ذیل این تصمیم، آن است که حزب‌الله از حیطه‌ی قدرت، کنار گذاشته شود و به‌واسطه‌ی آن، نقش جمهوری اسلامی ایران در لبنان، کم‌رنگ شود. 🔹یکی دیگر از کارهایی که انجام دادند این بود که در سوریه و عراق اختلال ایجاد کرده و پروژه‌ی نظامی را در آن‌ها پیگیری کردند؛ بعد از آن هم خود ایران را مستقیماً نشانه رفتند و مسائلی هم‌چون تحریم و هسته‌ای و تهدید نظامی را پیش کشیدند. 🔹به‌نظر می‌رسد بعد از این‌که نتوانستند در هیچ یک از این پروژه‌ها موفقیتی که مدنظر داشتند را محقق کنند، دوباره به لبنان بازگشتند و در آنجا تلاش می‌کنند کارشان را پیگیری کنند، به‌خصوص که امروزه دیگر حزب‌الله، فقط یک حزب سیاسیِ معمولی صرف نیست و نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. 🔹بنابراین، به‌نظر می‌رسد هدف از برهم زدن اوضاع در لبنان، حزب‌الله و به‌ دنبال آن، ضربه زدن به منافع ایران است و البته منافاتی با این ندارد که مردم و جامعه‌ی لبنان، مطالباتی دارند. 🔹جامعه‌ی لبنان یاد گرفته است که به تعادلی برسد، اما این بدان معنا نیست که این تعادل، عادلانه است، از همین‌رو اگر تاریخ شیعیان را در نظر بگیرید خواهید دید که همیشه شیعیان در حاشیه بوده‌اند، اما امروزه ـ به‌ تعبیر سید حسن نصرالله ـ شیعیان لبنان به اقتدار بی‌سابقه‌ای دست یافته‌اند. 🔹مجموعه‌ی این مسائل، لبنان امروز را پدید آورده است و فشارهای زیادی برای حذف حزب‌الله از صحنه‌ی سیاسی لبنان، در حال انجام است که از جمله‌ی آن می‌توان به اصرار آقای سعد حریری ـ به تبعیت از آمریکا ـ برای تشکیل دولت از وزرای تکنوکرات است که معنای آن، حذف وزرای سیاسی از کابینه می‌باشد که این هم زمینه‌ای برای خارج کردن وزرای وابسته به حزب‌الله از دولت است. متن کامل مطلب در لینک زیر 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22197 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔸مباحثات 🔹اعلام ناگهانی افزایش قابل توجه قیمت بنزین باعث نارضایتی گسترده‌ی مردم شد و پس از آن بود که سه تن از مراجع عظام تقلید حضرات آیات عظام صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و علوی گرگانی امروز با انتشار بیانیه‌های جداگانه‌ای ضمن ابراز نگرانی از شیوه‌ی اعمال این تصمیم خواستار جلوگیری از اجرای آن شدند. 🔹موضوع توزیع ناعادلانه‌ی یارانه‌ها بویژه یارانه‌ی سوخت اگرچه مورد اتفاق همه‌ی کارشناسان است اما چگونگی و زمان اجرای اصلاحات بسیار مهم و حائز اهمیت است تا جایی که می‌تواند اصل تصمیم را تحت‌الشعاع قرار دهد. 🔹اما نکته‌ی بسیار مهم در واکنش مراجع عظام تقلید خطاب قرار دادن مجلس و درخواست از مجلس جهت ورود قانونی برای جلوگیری از تصمیم دولت است. این مهم نشان می‌دهد مراجع تقلید اگرچه با عموم مردم هم‌نظر و در کنار آنان هستند اما هرگونه اصلاح یا پیگیری را در قالب چارچوب قانونی می‌دانند. 🔹این امر برای همگان حتی کارشناسان سیاسی که در بحران اخیر عراق تلاش می‌کردند الگوی رفتاری مرجعیت این کشور را بر مراجع ایران ترجیح دهند درس آموز است. 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔸مباحثات/ 🔻روحانیت و آزمون جدید نقش‌آفرینی اجتماعی 🔹با انتشار خبر افزایش قابل توجه قیمت بنزین و از ساعات نخست روز شنبه تجمعات گوناگونی در شهرهای مختلف کشور روی داد. 🔹این تجمعات اگرچه ظاهراً در اعتراض به گرانی قیمت بنزین بود اما از ابتدا پیش‌بینی می‌شد توسط افراد مغرض و آشوب‌طلب به هرج و مرج و حمله به برخی مراکز دولتی و دینی منجر شود. اما این اتفاق در برخی از شهرها به خوبی مدیریت شد و تنها شاهد اعتراضات آرام بودیم. 🔹یکی از دلایل عدم تشنج و عدم امکان سوءاستفاده‌ی مغرضین، حضور به‌هنگام و کاملا صبورانه‌ی روحانیت و مسئولان دولتی و نظامی دربین مردم و معترضین بود. 🔹اگرچه این حضور فقط در شهرها و مناطق کوچک موثر است اما در عین‌حال مغتنم و قابل توجه است. 🔻🔻🔻 @mobahesat
💠 مباحثات/روحانیت و خشونت‌های اجتماعی 🖊محمد وکیلی ♦️مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها‌ مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است. 🔸هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت. 🔸گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان از کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از واکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد: 🔹احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند. 🔹با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد. 🔹در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️روحانیت، حوزه های علمیه و اغتشاشات آبان ۹۸ 🖊سیدجواد میرخلیلی 🔹حوادث و اتفاقاتی که بعد از افزایش قیمت بنزین و سهمیه بندی آن در واپسین روزهای آبان 98 در کشور رخ داد را می توان از منظرهای مختلفی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؛ در این میان، اما نقش و وظایفی که حوزه های علمیه و به خصوص حوزه علمیه قم و روحانیت در قبال این حادثه و حوادث مشابه داشته و دارند، از اهمیت بسزایی برخوردار است. 🔹از حوزه ای که به تعبیر [مقام معظم رهبری]، می بایست یک حوزه انقلابی باشد، انتظارات مختلفی می رود که با تأکید بر حوادث روزهای اخیر به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد. 🔸الف) نقش هدایت گری و حلقه واسط بودن 🔹شاید یکی از دلایلی که باعث شکل گیری اتفاقات اخیر شد را بتوان در عدم اقناع افکار عمومی جست؛ هر چند برخی مسئولین دولتی بر این موضوع تأکید می کردند که از مدتها قبل این اقناع شروع شده بود؛ اما این طور به نظر نمی رسید و یا حداقل می توان گفت افکار عمومی از این اقناع بی نصیب و بی اطلاع بود. 🔹جا داشت مسئولین دولتی و سایر نهادها و دستگاههایی که در این رابطه، به توافق رسیده بودند، جلساتی را با حوزویان و روحانیون تشکیل می دادند و از آنها به عنوان راهبران جامعه اسلامی و کسانی که نقش حلقه واسط بین مسئولین و مردم را شکل می دهند برگزار می کرده و با اقناع این گروه از جامعه که بیش از مسئولین با مردم عادی در ارتباط هستند، باعث می شدند تا هزینه های این تصمیم کمتر شده و جو عمومی جهت پذیرش این موضوع آماده تر شود؛ و در این صورت بود که روحانیون؛ به خصوص آن دسته که صاحب تریبون و قلم و غیره بودند می توانستند مردم را نسبت به اهمیت این مسئله و دلایل این موضوع آگاه کنند. 🔸ب) حمایت گری و نصیحت گری 🔹از دیگر نقشهایی که حوزه های علمیه و روحانیت می توانست و می باید در قبال این حادثه و حوادث مشابه به صورت جدی و پررنگ تر دنبال نماید می توان به نقش حمایت گری و نصیحت اشاره کرد؛ به تعبیر حضرت آقا: "حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح". 🔹باید بپذیریم بخش عظیمی از مردم ایران، امروز زیر فشار تحریمهای ناجوانمردانه و ترویسم اقتصادی آمریکای بدعهد و سران ضد انسانیت این کشور قرار گرفته و اعتراضاتشان بحق و بجاست. در این میان می طلبد که روحانیت و حوزه های علمیه با همان ارتباط خوب و صمیمی که با مردم دارند، ضمن حمایت از این بخش از جامعه که می خواهند حرف خود را به گوش مسئولین برسانند، نقش ناصحانه خود را هم در قبال مردم انجام داده و متولیان امر را نسبت به این موضوع آگاه سازند و به عبارتی در کنار دفاع، به اصلاح امور از سوی مسئولین نیز توجه ویژه داشته باشند تا مردم فشار کمتری را احساس کنند؛ پیامی را که می توان در فرمایشات مقام معظم رهبری بعد از این حادثه و همچنین پیامهای مراجع معظم تقلید یافت و اگر قرار باشد روحانیت و حوزه های علمیه در قبال چنین مسائلی در حاشیه قرار گیرد خطرات جبران ناپذیری دارد 🔸با این توجه و با بررسی اعتراضاتی که با حضور برنامه ریزی شده برخی از اغتشاشگران و عناصر اجیرشده خارجی صورت گرفت، می توان چند گروه را در این میان متمایز دید. 🔹گروهی که به خاطر نگرانی از آینده خود و وضعیت اقتصادی، می خواستند اعتراض خود را نشان دهند، و بخشی که از قبل منتظر فرصت و مترصد موقعیتی برای ضربه به نظام بودند و بخشی که به خاطر احساسات و هیجانات جوانی و غافل از نقشه دشمن در این مسیر قرار گرفتند. 🔹در این میان می طلبد حوزه های علمیه و روحانیت با نزدیک شدن بیشتر به مردم و به خصوص جوانان؛ مشابه کاری که برخی ائمه جمعه و جماعات در برخی شهرها انجام دادند، نقشه های شوم دشمنان را برملا کرده و نشان دهند که ارتباط بین مردم و روحانیت و حوزه های علمیه از هم گسستنی نیست و حوزه در قبال مسائل سیاسی اجتماعی در جامعه در کنار نقش حمایت گری خود، به صورت نصیحت گرایانه، مسئولین را به حل مشکلات مردم و کم کردن دغدغه های آنها فرا می خواند. 🔻🔻🔻 @mobahesat