⚡ سیاستورزی مرجعیت نجف در اعتراضات اخیر عراق؛ چگونگی و چرایی
✏ دکتریاسر قزوینی حائری/ عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران
🔹 آیتﷲ سیستانی در شیوه سیاستورزی خود بیش از هر مرجع دیگری، میراثدار آیتﷲ خوئی باشد تا زعیم دیگر آن روزگار حوزه علمیه یعنی آیتﷲ سید محسن حکیم. آیتﷲ سیستانی سیاستورزی حداقلی و سیاستورزی در موقعیتهای ضروری و حساس را در عراق پس از ۲۰۰۳ در پیش گرفته است؛ با این تفاوت که بیشک مسائل حساس و ضروری در این دوره بیش از گذشته بود.
🔹 سیاستورزی پدرانه و حفظ فاصلهای معنادار و یکسان با تمام جریانها و عدم دخالت مستقیم روحانیون در سیاست و بسنده کردن به راهنمایی و نظارت و البته توجه به نماز جمعه در صورتی که به وحدت کلمه منجر شود، از جمله شاخصهایی هستند که در مجموعهای از استفتائات از سوی آیتﷲ سیستانی در روزهای ابتدایی اشغال عراق مطرح شد. با توجه به این منطق، کنشگریهای نهاد باثبات مرجعیت میتوانست و میتواند عراق را از افتادن در پرتگاههای مهلک نجات دهد.
🔹 از مهمترین کنشهای سیاسی مرجعیت پس از ۲۰۰۳ ، تأکید بر نگارش قانون اساسی توسط عراقیها و همهپرسی آن و در سالهای بعد، دعوت به دفاع کفایی در مقابل داعش و شکلگیری حشدالشعبی، است که میتوان آنها را ازجمله موارد سیاستورزی موقع ضرورت تلقی کرد. در اینگونه سیاستورزی، کمیت و کیفیت رابطهای معکوس با یکدیگر دارند و به نظر میرسد راز فراگیر بودن و نفوذ کلام مرجعیت همین امر باشد. موضع آیتﷲ سیستانی در موضوع نگارش و همهپرسی قانون اساسی، آمریکاییها را سخت در تنگنا قرار داد و گروههای شیعه را با یکدیگر متحد ساخت که در پاسخ به استفتاء از ایشان صورت گرفت. از سوی دیگر در مواضع آیتﷲ سیستانی که شیخ مهدی کربلائی و سید احمد صافی -نمایندگان ایشان در کربلا- در نمازهای جمعه بیان میکردند، بیشتر بر اتحاد بین گروهها، دوری از نگاههای حزبی و گروهی و توجه به رنج مردم تأکید میشد.
🔹 مرجعیت با وجود آگاهی به برخی جریانهای آرام رسانهای و غیر رسانهای علیه نهاد دین، نگاه سیاسی مبنایی و تاریخی خود را در اولویت دادن به رضایت عمومی و ایستادگی در برابر ظلم و ستمی که در هزارتوی فاسد عراق دور از انتظار هم نبود، گذاشته است. از همینرو کفه ترازوی حمایت مرجعیت از تحرکات مردمی، سنگینتر از هشدارها نسبت به خطراتی است که در کمین این تحرکات قرار داشته و دارد. این در حالی است که نگاه عمومی در جمهوری اسلامی در برخورد با دوگانه «توطئه» یا «رضایت مردم و تظاهرکنندگان» سهم بیشتری به سامان دادن نگاه خود بر مبنای توطئه داده است. این امر در گفتمان رسمی، بیش از پیش با ایجاد ارتباط بین ناآرامیها در ایران و عراق و حتی گاهی لبنان دنبال میشود.
🔹 اما سیاست مرجعیت در این مسئله را میتوان در ادامه سیاستورزی وقت ضرورت تلقی کرد. به نظر میرسد مرجعیت با توجه به پیچیدگی و عدم ثبات و بغرنج بودن اوضاع، وظیفه خود میداند که بیش از هر زمان دیگری به ایفای نقش بپردازد؛ چراکه مرجعیت در وقت ضرورت، خود را بین انتخاب «وضعیت خوب» یا «وضعیت بد» مخیر نمیداند؛ بلکه خود را بر سر دو راهی «وضعیت بد» و «وضعیت بدتر» میبیند. میتوان گفت نظریه توطئه در رویکرد سیاسی مرجعیت در مقایسه با فراهم آمدن زندگی کریمانه برای مردم از اولویت کمتری برخوردار بوده است..
🔹 با توجه به آنچه آمد به نظر میرسد اختلاف نظر بین سیاست رسمی در ایران و نهاد مرجعیت پیرامون مسائل عراق، از یکسو به سنتهای متفاوت حاکم بر آن دو در ابعاد کلان باز میگردد و از سوی دیگر و با توجه به ابعاد خرد به تفاوت در اولویتهای دو طرف بستگی دارد. در این بین و با توجه به پیچیدگی مسئله، وجود چنین اختلاف دیدگاه الزاماً نباید به سیاه و سفید شدن فضا بینجامد، بلکه میتواند در یک فضای چالشی، به نتایج پختهتری برسد.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22598
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ تحوّلخواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۶)
ضرورت استعدادسنجی طلّاب
✏ مهدی برزگر
🔹 از بدیهیترین اصولی که در هر ارگان و سازمانی مشاهده میشود، ضرورت تقسیم نیروها به حسب نیازها، اهداف و آرمانهایی است که آن مجموعه دنبال میکند. به دیگر سخن هر مجموعهای که در جامعه انسانی آغاز به کار کرده و برای رسیدن به اهداف خویش اقدام به جذب نیرو میکند، به خوبی میداند که همه نیروها از نظر استعداد و نیز علاقه یکسان نیستند.
🔹 نگارنده با مطالعات و تامّلهای فراوانی که در مسائل حوزوی داشتم، به این نتیجه رسیدم که بر زمین ماندن این اصل بدیهی یعنی استعدادسنجی و تفکیک نیروهای حوزوی، کلید اصلی همه مشکلات موجود و مهمترین مانع تحوّل مثبت در حوزه است.
🔹 باید گفت «امّ المصائب» حوزههای ما این است که به تنوّع استعدادهای نیروهای خویش احترام نمیگذارد و درپی همین نادیده انگاشتن تواناییهای متنوّع نیروها است که نمیتواند نظام آموزشی درستی برای تربیت آنان بچیند و متون درسی متناسب با آنان طراحی کند. نظام آموزشی کنونی حوزه اساساً برای تربیت مجتهد طراحی شده و سایر افراد را نادیده انگاشته است. به راستی چرا این پرسش را بیپاسخ میگذاریم که طلبهای که نه استعداد فقیه شدن دارد و نه علاقهای به فقه و اصول، چرا باید در نظام آموزشی حوزه مجبور به خواندن سنگینترین پژوهشها و کتابهای اجتهادی فقه و اصول مانند رسائل و مکاسب و کفایه باشد؟ آیا اگر کسی نخواهد فقیه شود، حق ندارد طلبه شود؟ اگر چنین است، چرا از همان هنگام که اقدام به جذب طلبه میکنیم این حقیقت تلخ و دردناک را به افراد متقاضی نمیگوییم و اگر چنین نیست، چرا این طلاب بیچاره را به اجبار پای درسهایی مینشانیم که نه علاقهای به خواندن آنان دارند و نه چیزی از محتوای عمیق آن میفهمند؟
🔹 امروزه دیگر پذیرفته نیست که استعدادهای طلابی که با هزاران عشق و امید و به منظور خدمت به دین مقدس اسلام و نظام اسلامی به حوزه رو میآورند، لگد مال ضعف مدیریت و نادیده انگاشتن استعدادهای گوناگون نیروها شود، به گونهای که پس از ده سال یا بیشتر تحصیل در حوزه، وقتی به خود نظر میکنند نه اسلامشناس شدهاند، نه مبلّغی توانمند، نه نیروی اجرایی کارآمد و نه هیچ چیز دیگر؛ به گونهای که حتی از تحصیل معاش خود نیز عاجزند و ناچارند رو به کارها و مشاغلی بیاورند که خلاف شؤون روحانیت است.این افراد عقدههای سنگینی به دل دارند و جوانی خود را بر باد رفته میبینند.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22592
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ مواجهه روحانیت با خود در قاب سینما و ضرورت سواد سینمایی طلاب
🔹 «مارمولک» باید تایید میشد، نه مخالفت
✏ علی ابراهیم پور
🔹 بلافاصله بعد از اکران، دوشادوش افزایش چشمگیر استقبال مردمی، موج مخالفتها نیز به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد؛ غیر از روزنامهها، روحانیون و خطبا سخنرانیها و تحلیلهای متعددی در نقد و ردّ فیلم ارائه کردند. طلبهها و دغدغهمندانی که عموما پای خود را در سینماها نگذاشته و نمیگذاشتند، به پیروان این جریان تبدیل شدند. فضا آنچنان بحرانی شد که حتی برخی در قم به دنبال گرفتن فتوا علیه کارگردان و نویسندهی فیلم بودند و عملا مارمولک داشت به بحرانی امنیتی و غیرقابل کنترل تبدیل میشد.
🔹 شورای سیاستگذاری جشنواره «روحانیت در قاب سینما» که دبیری آن را روحانی خوشنام و نامآشنا، حجتالاسلام سرلک برعهده داشت، سال۹۳ به دیدار مراجع تقلید رفت و همزمان خدمت مقام معظم رهبری هم رسید و رهبری نیز با تایید جشنواره، بر ادامه آن تاکید کردند. شاهد دیگر اصالت حوزوی این جشنواره، حضور افرادی از شورای عالی حوزه در جلسات افتتاحیه و اختتامیه آن است. بنابراین، گزافه نیست اگر نتیجهی این جشنواره که از ارشادات مراجع بهره برد و مورد تایید رهبری بود و شخصیتهای شورای عالی در آن حاضر شدند را به عنوان فهم امروزِ روحانیت از سینما عنوان کنیم. تمام حرف اینجاست که چگونه «اهانتآمیز خواندن» یک فیلم توسط یک جامعه تا «تقدیر از او» توسط همان جامعه، تغییر میکند؟ چطور فیلمی که مصداق توهین تلقی میشد، زمانی دیگر بهلحاظ بازی، فرم و «حرفی که میزند» درست و توانمند ارزیابی میشود؟
🔹 مواجههی روحانیت با سینما از چه نظام تفسیری و رفتاری تبعیت میکند؟ به عبارتی، طلبهها چقدر تلاش میکنند، فیلم را «بفهمند» و چقدر واکنش اجتماعی خود نسبت به فیلم را منوط به «فهمیدن» فیلم میکنند؟ بهترین مورد برای مطالعه نحوه مواجهه طلاب با فیلم، هنگامی است که سوژهی فیلم، در محدودهی امور صنفی طلبهها باشند و شاخصترین این امور هم، سوژه شدن شخصیت خود روحانی است.
مهمترین راهبردی که از موردپژوهی مارمولک، برای امروز روحانیت میتوان استخراج کرد، لزوم اهتمام در افزایش سواد سینمایی و متوقف ساختن هر موضعگیری اجتماعی بر خوانشِ روشمندِ بیواسطه فیلم است.
🔹 اساسا واکنش طلاب نسبت به هر چیزی (اعم از فیلم و غیر آن)، باید تابع شناخت و فهم باشد، نه احساسات و شنیدهها. فهم هر چیزی نیز متوقف بر آشنایی با روش شناخت آن است. بنابراین، فهم و ارتباط عمیق با فیلم سینمایی نیز بر سواد سینمایی توقف دارد؛ سواد سینماییای که هم نیازمند آموزش علمی و هم انس عملی است. اساسا فهمیدن فیلم یعنی چه؟ آیا طلاب همانطور که برای فهمیدن متن سیوطی و شیخ اعظم انرژی مصرف میکنند و روش آن را میجویند و برای آموختنش تمرین عملی میکنند، برای خوانش «متن تصویری» نیز انرژی حداقلی میگذارند و روش آن را جستوجو میکنند!؟
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22573
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ گزارش هماندیشی «جهان مقاومت پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی»
🔸 تامل جامعهشناختی در عرصهی جهانی
🔹 ریاست دانشگاه باقرالعلوم(ع) حجتالإسلام شمسالله مریجی به طرح یک ایدهی تبیینی در ارتباط با مسألهی ترور سردار قاسم سلیمانی پرداخت. این ایده به چالش ایدههای روشنفکری با آنچه میتوانیم مکتب سلیمانی بنامیم، باز میگردد. به تعبیر دیگر، مکتب سلیمانی امروز باعث شده تا غرب با یک چالش جدی مواجه شود. در تاریخ نزدیک به سیصد یا چهارصد سالهی مبارزه اندیشه غربی با دین و معنویت، اکنون و در این مقطع زمانی شاهد هستیم که این سردمداران و به اصطلاح مدافعان منطق و دیالوگ رو به الگوی ناکارآمد و کهن ترور آوردهاند و همین باید نقطهی شروع تبیین ما تلقی شود.
🔹 حجتالإسلام حبیبالله بابابی با طرح یک چالشِ الهیاتی به ارائهی دیدگاهشان پرداختند. پرسش محوری مورد نظر ایشان این است که چگونه میتوانیم میان دوگانههای شجاعت و شهادت یا قربانی و قهرمانی در اندیشهی اسلامی جمع کنیم، درحالی که به نظر، شهادت یا قربانی شدن به عنوان یک امر عدمی ظاهرا نمیتوانند همراه و در دل قهرمانیت و شجاعت مطرح جایی داشته باشند. ایشان در ادامه با اشاره به تفکیک بسیار مهم استاد شهید مرتضی مطهری میان «منِ علوی» و «منِ سفلی» به ارائهی راهکاری برای فائق آمدن بر این پارادوکس پرداختند.
حجتالإسلام علیاصغر اسلامی با اشاره به یک تبیین موجود در میان متفکرین اسلامی پیرامون ماهیت اجتماع و جامعه، به ارائهی دیدگاههای خود پرداختند. در این تبیین که از فارابی و تا دوران معاصر در اندیشههای حضرت آیتالله جوادی آملی مشاهده میشود، الگوی رفتار در یک جامعهی متمدن براساس احسان و ایثار توضیح داده میشود. در هر یک از مراحل تمدنی انسان وحشی، انسان اجتماعی و انسان متمدن بالفطره، الگوهای رفتاری خاصی حاکم است. اما اوج شکوفایی عقلانیت و احساس را در مرحلهی سوم یعنی انسان متمدن بالفطره شاهد هستیم.
🔹 سخنران دیگر این نشست آقای محمدرضا قائمی، در ابتدای گفتار خود توجه مخاطبین را به این نکته جلب کردند که شهادت سردار قاسم سلیمانی را در زمینهی حرکتِ اساسی انقلاب اسلامی باید تبیین و تشریح کنیم. انقلابهای بزرگ أخیر در سطح جهان که مهمترین آنها انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب اسلامی ایران است را باید دارای مشابهتهایی با یکدیگر در نظر گرفت. حرکتِ انقلاب روسیه پس از تسبیط انقلاب و در صدور اندیشهی ضدسرمایهداری و انقلاب کارگری و پرولتاریا به گونهای بود که اندیشههای مارکسیستی در غرب روسیه تا دل کشورهای اروپایی و در شرق تا چین و ژاپن را تحت استیلای خود قرار داد.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22612
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ گزارش هماندیشی «جهان مقاومت پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی»/۲
🔸 تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر احمد رهدار مباحثِ خود را بهعنوانِ تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت معرفی کرد. ایشان با اشاره به اینکه یکی از مقدماتِ موردِ نیاز در این بحث، معرفیِ اجمالیِ نظریههای هویت است، مختصری دربارهی نظریههای معاصر دربارهی هویت به ایرادِ نظر پرداختند.
🔹 پس از انقلاب است که مثلا ما شاهدِ پیدایش دیدگاهِ عرفان حماسی مطرح شده از سوی برخی متفکرین اسلامی هستیم که حتی عرفان نیز به صورت اجتماعیِ پس از انقلاب تفسیر میشود. برخلاف سنت اخلاقی گذشته که ایدهآل اخلاقی شدن به اصطلاحِ یک پروسه بود و فرد میکوشید تا به مرور زمان ایدهآل اخلاقی را کسب کند، چنین عرفان و اخلاقی دیگر یک پروسه و فرآیند نیست بلکه یک فعل متعمدانه و به اصطلاحِ یک پروژکت است. اگر از این منظر متوجه به تاریخ اندیشهی اخلاقی باشیم، انقلاب 57 ما را به تأملات عمیقتری درباب اخلاق و فردیت و عناصر هویت رهنمون میکند. به تعبیر دیگر تنها در همین زمینه و زمانهی پس از انقلاب است که در اخلاق و عرفان ما به دنبالِ مهندسیِ بشر برای عرصههای ورایِ خود هستیم.
🔹 مقاومت و شهید سلیمانی را نه بهعنوانِ دستآوردها یا تولیدهای یک اجتماع بلکه بهعنوانِ واقعیتها یا فکتهایی که خودشان اجتماعساز و گفتمانساز هستند تبیین و تفسیر کنیم. اکنون میتوانیم بگوئیم که سردار سلیمانی فراتر از هویتشخصیاش و بهعنوانِ نمادِ مقاومت اسلامی باید تفسیر شود و لذا جامعه و اجتماع امروز نسبت به ادایِ دینِ این واقعیتِ اجتماعساز مسئولیت دارد. بنابه همین تعبیر است که میتوانیم از شهید سلیمانی به عنوانِ یک هویتِ منتشر در اجتماعِ اسلامی تعبیر کنیم.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر هاشمیان در ابتدا به این نکته اشاره کردند که بحثِ کوتاهی در حوزهی خطِمشیگذاریِ عمومی و چالشِ حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در برههی کنونی تاریخ انقلاب اسلامی مطرح خواهند کرد. به تعبیر دیگر مسألهی حکمرانی و چالشهایِ آن در دنیایِ کنونی یکی از دغدغههایِ مهم حکومتهای مختلف محسوب میشود.
🔹 بنده معتقدم که وجودِ عزیزِ شهید سلیمانی بسیاری از این چالشها را حل کرده و میانِ بسیاری از این تقابلهای مطرح شده جمع کردند. ایشان نشاندادند که هم میتوانیم به مبانی پایبند باشیم و هم در میدان ملی و فراملی و به اصطلاح در سطح تمدنی نیز منشاء اثر باشیم، مثلا به چالش کشیدن داعش و حذف آن هم برای امنیت ملی ما تأثیرگذار بود و هم در راستایِ منافع و امنیت امت اسلامی. در سطح ساختار نیز مشاهده کردیم که هیچ ساختار و پیچشِ بروکراتیکی نتوانست مانع رسیدن ایشان به اهدافشان باشد و ایشان بهعنوانِ عامل هیچگاه در جبر ساختار گرفتار نبود.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر حسین سوزنچی با اشاره به اینکه پدیدهی حاج قاسم مایهی اعجاب و حیرت همگان شد، در ابتدا این پرسش اصلی را مطرح کردند که آیا جامعهشناسی صلاحیت و توانایی ورود به بحث و تبیین این پدیده را دارد یا خیر؟
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر علیاصغر اسلامی شهادتِ سردار سلیمانی را فرصتِ بینظیری برایِ آزمودنِ کفایتِ نظریههای غربی در تبیین پدیدههای اجتماعی و فرصتی برای تولید علومِ انسانیِ اسلامی معرفی کردند. ایشان با اشاره به این که جامعهشناسیِ غربی توانایی تبیین چنین پدیدهای را ندارد، به این نکته اشاره کردند که نهاییترین کوشش چنین تبیینی تقلیلِ شهادت سردار سلیمانی به یک مرگ و تحلیل آن است. در برابر این رویکرد، در جامعهشناسی اسلامی علیرغمِ وجود بنیانهای هستیشناختیِ ضروری برای تبیین پدیدهی شهادتِ حاج قاسم، متأسفانه شاهدِ گنگی یا به تعبیرِ ملایمتری لکنت زبانِ جامعهشناسیِ اسلامی هستیم.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22637
🔻🔻🔻
@mobahesat
🌷 متن کامل پرسش هفته دوم گروه مباحثه پرسش های تحول از محضر فاضل گرامی؛ جناب حجت الاسلام احمد نجمی :
❓با عنایت به تلاش های سایت مباحثات برای گسترش تفکرات و تحلیل های جدید حوزه های علمیه؛ بفرمائید چرا پرونده قابل توجهی درباره مبانی نظری نظام سازی دینی و نظریات کاربردی این حوزه در سایت مباحثات منتشر نشده است؟
#بانک_پرسش_های_تحول
#ثبت_پرسش_های_جهت_ساز
#گفتمان_نظام_سازی
https://eitaa.com/joinchat/3365142563Ccec7187426
@fegh_porsesh
⚡ آیتالله محسن فقیهی در گفتوگو با مباحثات تبیین کرد:
🔻 مرجعیت اعلای عراق تلاش میکند خروج اشغالگران از طرق قانونی و مطالبهی عمومی محقق شود
🔹 یکی از مباحث مهم این است که سیره عملی فقها در مواجهه با اشغالگران چیست؟ نمیتوان بحث را به گروه خاصی اختصاص داد و گفت که مملکت خاصی در اینجا مطرح است. بحث را باید به طور کلی مطرح کرد. کشوری که افراد آن مسلمان هستند، اینها در مقابل دشمنان و اشغالگران چه وظیفهای دارند؟ چه اشغالگر روس باشد، انگلیس یا امریکا باشد. اصولاً چه وظیفه شرعی برای اینها وجود دارد؟ دیدگاه علما در این رابطه چگونه بوده است؟ عملکرد علما هم در این رابطه چگونه بوده است؟
🔹 بحث دیگری که در اینجا مطرح است، وجوب دفاع میباشد و مساله جهاد نیست. وقتی دیگران وارد مملکتی میشوند و میخواهند که آنجا را اشغال کنند، دیگر بحث جهاد مطرح نیست. چون جهاد شرایط خاص خود را دارد. برخیها قائل شدهاند که جهاد باید در زمان امام معصوم باشد، ولی بحث دفاع اینگونه نیست و شرط ندارد. شرایطی مانند اینکه جهاد بر مرد واجب است و بر زن واجب نیست و شرایط جهاد ابتدایی، شرایط خاصی است، اما این شرایط دیگر در دفاع وجود ندارد.
🔹 به نظر میرسد که لزوم دفاع از ضروریات فقه است و کسی در آن اشکال نکرده است، برخی از مباحث فقهی مورد اختلاف است، مثلا جهاد ابتدایی مورد اختلاف بین علما است. اما مساله دفاع اصلا مورد اختلاف نیست. یک عالمی وجود ندارد که بگوید دفاع واجب نیست. عقل و شرع هم در این زمینه حکم می کند.
🔹 درست است که به خاطر برخی مصالح، ما تعهدات بینالمللی را میپذیریم، گاهی مصلحتها را در مجموع محاسبه میکنیم، مثلا در مجموع اگر در سازمان ملل حضور داشته باشیم، به مصلحت ما است. ولو اینکه در آنجا خلاف و ظلمهایی انجام میشود، و ما در مقابل این ظلمها میایستیم. توانمان این مقدار باشد که بتوانیم مبارزه کنیم که مبارزه میکنیم، ولی وقتی که توان نداریم، چه کار میکنیم؟ حضور ما در مجامع بینالمللی مصلحت است، ولی ما در همانجا هم باید با ظلم مقابله کنیم. ممکن است که نتوانیم ظلم را از جهان ریشهکن کنیم، اما باید در حدّ توان مبارزه کنیم.
🔹 برای اخراج امریکا از عراق باید دلایلی پیدا شود. باید پارلمانی تشکیل شود و این بحث را قانونی کنند که این کار را هم کردند. مراجع نجف هم این را تایید کردند. الان هم زمینه فراهم شده است، علمای اسلام هم از نظر مذهبی و هم از نظر سیاسی باید توجه داشته باشند، موقعیتها را بسنجند. اگر میتوان کاری را از طریق قانون انجام داد، بهتر است که از طریق قانون انجام شود، شاید مراجع نجف هم این محاسبه را کردهاند، اینکه خود دولت این کار را بکند، خیلی بهتر از این است که مثلا کسی که عراقی نیست و عرب نیست، به ما دستور میدهد که باید فلان کشور از عراق خارج شود. این ممکن است باعث تنشهایی شود و مخالفان بهانههایی بیاورند. اما وقتی که دولت و حکومت پذیرفت که امریکا باید اخراج شود، مراجع هم این را تایید و بیان کردند.
🔸 مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/22643
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ پروندهی ویژه روحانیت و سیاست اخلاقی در انتخابات
🔸 مباحثات به مناسبت انتخابات ریاستجمهوری پروندهای با موضوع چگونگی مشارکت و ورود روحانیت در عرصه انتخابات را تهیه و منتشر کرده بوده که باتوجه به اهمیت مسئله و تکرار این دغدغه در انتخابات مجلس شورای اسلامی بازنشر میشود:
🔹 حجتالاسلام بوسلیکی :
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند
http://mobahesat.ir/14061
🔹 حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی اسلامی:
انتخاب اصلح، یعنی انتخاب فردی که مصون از خطاست/هیچ کاندیدایی مصون از خطا نیست
http://mobahesat.ir/14012
🔹 مواجهه مراجع نسل اول انقلاب با انتخابات
توصیههای کلی و پرهیز از ورود مصداقی
http://mobahesat.ir/14025
🔹 ضعف رسانه در تبیین فقه، فلسفه و اخلاق انتخابات
یادداشتی شفاهی از حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی
http://mobahesat.ir/14036
🔹 حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی:
مرزهای اخلاقی باید برای نامزدهای انتخابات مشخص شود
http://mobahesat.ir/14081
🔹 استاد قاضیزاده :
اینکه روحانیون به کلی از ورود به فعالیتهای انتخاباتی برحذر باشند، در اذهان مردم نگرش منفی ایجاد میکند
http://mobahesat.ir/14129
🔹 حجتالاسلام والمسلمین عالمزاده نوری:
ورود مصداقی روحانیت در انتخابات، مصداقی از اهتمام به امور مسلمین است
http://mobahesat.ir/14151
🔹 حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری:
رسانه و بایدها و نبایدهای تشویق به حضور حداکثری در انتخابات
http://mobahesat.ir/14057
🔻🔻🔻
@mobahesat
انتخابات و اخلاق سیاسی (۱): حجتالاسلام بوسلیکی :
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند
✔ روحانیت در انتخابات با چه جالشهای اخلاقی روبرو است؟ و چه راهکارهایی برای حل این معضلات وجود دارد؟ این سؤالات را با حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن بوسلیکی، عضو هیأت علمی موسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت و مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مطرح نمودیم.
🔹 شاید امروزه باید مقداری به نفع مردم تبعیض مثبت داشته باشیم؛ یعنی به جای توجیه کاندیداها و دولتهای قبلی، حامی مردم باشیم. ما باید بیشتر داعیهدار اخلاق باشیم و فراموش نکنیم که عنصریترین محور تفکر اخلاقی، بیطرفی و عدالت است؛ به خصوص به دلیل اینکه حکومت منسوب به ماست.
🔹 در هرحال افرادی که بسیار از ما دغدغهمندتر هستند و در مورد کاندیداها نسبت به ما اطلاعات بیشتری دارند، این افراد را تأیید صلاحیت کردهاند؛ بنابراین نباید فکر کنیم که اگرفلان کاندیدا رأی بیاورد، اصل نظام از بین میرود و ما وظیفه داریم به نفع رقیب وارد عمل شویم.
🔹 متأسفانه بیش از آنکه صحبت اثباتی داشته باشیم، به دنبال تخریب فرد مقابل هستیم؛ یعنی حتی حمایت ما از نفر الف با این توجیه است که میخواهیم آقای ب رأی نیاورد؛ یعنی دفاع جانانهای از نفر الف نداریم؛ ولی از ترس انتخاب شدن نفر ب، از آقای الف حمایت میکنیم.
🔹 پیروزی انقلاب اسلامی این زمینه را به وجود آورد که روحانیت آن چیزی را که بالای منبرها میگفتند عملاً به مردم نشان دهد. دید مردم به همین صورت است که ما آنچه که میگوییم را عمل میکنیم و آنچه که در عمل اتفاق میافتد را به پای دین مینویسند.
🔹 اگر واقعاً انتقاد صحیحی مطرح شد، بگوییم که این مربوط به این دولت و یا آن دولت نیست؛ بلکه تا کنون جمهوری اسلامی نتوانسته است این هدف را محقق کند. اتفاقاً پذیرفتن یک نقد منصفانه، تقویت نظام است و بسیار بهتر از این است که شما متعصبّانه همه مشکلات را انکار کرده و مدام موفقیتها را به نمایش بگذارید.
🔹 در مملکت ما، کسانی که به آمار دسترسی دارند میگویند که تا شب انتخابات وضعیت مشخص نیست. این موضوع بسیار بدی است؛ یعنی اصلاً مهم نیست که چه کسی ۴ سال خدمت یا خیانت کرده است؛ بلکه مهم این است که در این یک هفتهی آخر چطور توانسته است رأی مردم را جمع کند
http://mobahesat.ir/14061
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️مباحثات/حجت الاسلام دکتر محمدتقی اسلامی عضو گروه اخلاق و تربیت اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتوگو با مباحثات توصیههای مهمی به کاندیداها و هوارادان آنها کرد:
🔹 نه نگران باشیم و نه امیدوار:
برای توضیح این نکته فکر میکنم باید گزارهی «انتخاب کاندیدای اصلح» را به «انتخاب کاندیدای بد از میان کاندیداهای بدتر» تبدیل کنیم. اگر من بگویم اصلح، در واقع در حال مقایسه کاندیداها با یک تراز معصوم هستم؛ در حالیکه کاندیدای اصلح، معصوم است. اگر شما بگویید که بین صالح و اصلح، آفاتی بهدنبال دارد. در عالم سیاست، دیدن خطا، پیشبینی کردن آن و آمادگی برای دیدن آن از دیگران، امروز مرا آرام و واقعبین میکند و در آینده نیز اگر اتفاقی افتاد خیلی دچار سرخوردگی شدید نخواهم شد و خواهم توانست پاسخگوی دیگران باشم.
🔹با مخالفت و عنادورزی دیگران، حقیقت از بین نمیرود:
ممکن است مبارزات حقطلبانه زودبازده نباشند. شما نباید توقع داشته باشید حقیقتی که شما به آن میاندیشید، خود را در همین انتخابات نشان دهد؛ ممکن است هنوز زمان آن نرسیده باشد. شما تلاش فکری خود را انجام میدهید و حقیقتی که به آن رسیدید را تبلیغ میکنید، بیان میکنید و روی آن بحث میکنید؛ اما باید آمادگی پذیرفتهنشدن آن را نیز داشته باشید.
🔹 حقیقت، بین ایدههای مختلف مشترک است:
اگر واقعبین و روشناندیش باشید و نخواهید دریچهی ذهن خود را بسته نگه دارید متوجه میشوید که حقیقت یک مسألهی سیّالی است که بخشی از آن در ذهن این آقا و بخش دیگر آن در ذهن من است؛ گویا من باید آن بخش را از ایشان بگیرم و بخش دیگر را از فکر خودم به آن اضافه کنم. ممکن است در اندیشهی مخالف من بهرههایی از حقیقت وجود داشته باشد.
🔹 احترام به اندیشهی مخالف:
همه بیتفاوت نیستند؛ ممکن است فردی با همان چیزهایی که بلد است و میفهمد در حال تفکر برای آیندهی این مملکت است و در حال ایفای نقش برای فهم خود است؛ همین ارزشمند است.
🔹 داشتن درک صحیح از حساسیتهای دیگران:
این مسأله را بزرگان اخلاق مانند فیض کاشانی در آثار اخلاقی خود آوردهاند که برای درمان غضب، باید بتوانید خود را در شرایط فردی که غضب کرده قرار دهید. برخی فیسلوفان اخلاق در غرب نیز توانمندی قراردادن خود بهجای دیگران و درک حساسیت دیگران را بهعنوان فضیلت اخلاقی معرفی کردهاند. ممکن است فردی لیبرال باشد؛ اما اندیشههای وطنخواهانه داشته باشد.
🔹 نداشتن سوءظن نسبت به دیگران:
این آموزه که «اصل بر عدم صحت است؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود» برای فضای سیاسی کشور سم است. اگر در بحث با هر فردی اصل را بر این بگذاریم که آن فرد مخلّ امنیت و آیندهی کشور و اسلام است، فضای انتخابات ما آرام و اخلاقی نخواهد شد. باید اصل بر این باشد که انسانها در حال کار کردن و فکر کردن در جهت صلاح این مملکت هستند؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
http://mobahesat.ir/14012
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات
🌷 متن کامل پرسش هفته دوم گروه مباحثه پرسش های تحول از محضر فاضل گرامی؛ جناب حجت الاسلام احمد نجمی :
⚡ مسئلهای به نام «پروپاگاندای حوزوی»
🔹 چندی پیش گروهی با عنوان «مباحثه پرسشهای تحول» از اینجانب دعوت کرد تا در ضمن حضور در این گروه شبکه اجتماعی ایتا به این پرسش پاسخ دهم که سایت مباحثات چه اقداماتی برای تبیین مبانی نظری نظامسازی دینی ارائه داده است.
حاضران در گروه هم تعدادی از فضلای آشنا و ناآشنا بودند. به نظر می رسید این اقدام یک حرکت خوب جهت تبیین عملکرد مجموعههای مختلف حوزوی است.
🔹 بنده نیز باتوجه به سوالات مختلفی که مطرح شد تلاش کردم پاسخهایی را آماده و ارسال نمایم. اما با کمال تعجب علاوه بر آنکه تبلیغ این برنامه با تصویر اینجانب منتشر شده بود، بدون اطلاع و کسب اجازه به صورت پوستر نیز چاپ و در تابلوی برخی مدارس نیز نصب شد.
بنده از این موضوع انتقاد کردم و اعلام نمودم این یک برنامهی عادی در گروهی اینترنتی است و نیازی به چاپ تصویر بنده و نصب در تابلوهای مدارس نبود. دوست رابط و پاسخگوی گروه این انتقاد بنده را حمل بر اخلاص کرده و توجهی به آن ننمودند.
🔹 تا اینکه روز گذشته مطلع شدم پوستر فوق در تابلوهای مدارس فیضیه و دارالشفاء هم نصب شدهاست!.این اقدام از نظر بنده بسیار ناپسند بود و ضمن انتقاد صریح، از گروه فوق خارج شدم.
🔹 واقعیت امر این است که در دههی اخیر دسترسی رسانههای گروهی باعث شدهاست بدون توجه به بار تبلیغاتی و رسانهای، برخی از گروههای فعال حوزوی بهرهبرداری کاملا نادرستی از این امکانات داشته باشند.
سوگمندانه باید گفت برخی حرکتهای حوزوی از جمله «شورای الگوی اسلامی پیشرفت» یا «موسسه فقاهت و تمدنسازی اسلامی» خواسته یا ناخواسته وارد پروپاگندای رسانهای شدهاند و بازنمائی فعالیتهایشان با آنچه که در واقع است فاصلهي کشهکانی دارد.
🔹 همین مورد اخیر را به عنوان یک نمونه بررسی کنیم. یک گفتوگوی ساده در گروهی محدود در فضای ایتا انجام میشود و مانند این گفتوگوها هر روز صدها و هزاران بار اتفاق میافتد، اما بازنمایی ـ بزرگنمائی ـ آن در قالب چاپ پوستر به گونهای است که بسیار بسیار فراتر به نظر برسد.
🔹 شخصا معتقدم این اقدامات بخاطر عدم تخصص رسانهای و شور و هیجان کاذبی است که در مجموعههای مختلف حوزوی حاکم است. هیجاناتی که فقط مناسب ایام انتخابات یا کمپینهای فروش کالا و محصولات باید باشد نه مباحث بنیادینی مانند الگوی اسلامی پیشرفت و مبانی علمی و عملی نظامسازی!!!
🔹 جالب اینجاست که اگرچه بحث نظامسازی دینی یا تحول در حوزه امری بدیهی برای بسیاری از حوزویان و بزرگان حوزه است اما بدلیل آنچه آنان در رفتار برخی پیشگامان این دو مهم دیدهاند – از جمله بحث پروپاگاندای رسانهای – عملا ترجیح میدهند وارد این مقولات نشوند!!!
درخواست برادرانه بنده از مراکز مختلف حوزوی از جمله این دو مرکز آن است که تاملی در رفتار رسانهای خود داشته باشند و تلاش کنند برنامههای خود از جمله انعکاس رسانهای را مطابق با واقعیتها پیش ببرند.
🔹 در پایان از انجائیکه معتقدم در بحث رسانهای باید ظرف و مظروف مطابق و شایستهی یکدیگر باشند از طلاب و اساتید محترم بابت نصب پوستر اینجانب در تابلوی مدارس از جمله مدرسه فیضیه و دارالشفاء پوزش میطلبم.
احمد نجمی
مدیرمسئول مباحثات
🔻🔻🔻
@mobahesat