⚡️دکتر محمدهادی فلاحزاده:
برخی دستاندرکاران دچار خطای شناختی شدهاند/برای حوزههای جمعگرایی جامعه برنامهریزی نکردیم
🔸متن ذیل گزارشی از سخنان دکتر محمدهادی فلاحزاده استاد دانشگاه در تحلیل وقایع اخیر است که در موسسه آموزش عالي طلوع مهر قم ارائه شده است:
🔹در حادثهای که این ایام اتفاق افتاد یک بحث «چیستی قضیه» است و یک «تحلیل» آن و یکی هم «عوامل داخلی و بیرونی و اهداف عوامل بیرونی» و «روش» است. اگر این موارد را با هم مورد مداقه قرار ندهیم، به خطا رفتهایم. برخی به صورت کلی این مسائل را به عوامل بیرونی منتسب میکنند، بعضی هم کلا به عوامل داخلی منتصب میکنند، بعضی هم یکی ازعوامل، یعنی عامل بیرونی یا عامل داخلی را قویتر میبینند. بنده ضمن اینکه تحلیل راجع به عوامل داخلی را بیان خواهم کرد معتقدم که در این قضیه عامل بیرونی شتاب دهنده و توسعه دهنده بود و به شدت خشونتگرا. ضمن اینکه نباید نسبت به عوامل داخلی یا بسترهای داخلی غافل بود.
🔹در سال 96 و 97 و 98، اعتراضات عمدتا متوجه کارکرد نظام بود، یا مربوط به بخشهایی از نظام بود. ولی در حادثهی اخیر شعارها و رفتارها متوجه ارزشها و باورهای نظام و در نهایت هم کلیت نظام بود. در حادثهی سال 98 تعرض کمتر متوجه ارزشها و باورها بود ولی آنچه که در حادثهی اخیر اتفاق افتاد بیشتر متوجه ارزشها، باورها و کلیت نظام بود.
🔹در حادثهی سال 98 تخریبها بیشتر متوجه اموال عمومی بود، ولی در حادثهی اخیر تخریبها بیشتر متوجه اموال دولتی و خصولتی به ویژه نمادهای ارزشمدارانهی بر اساس ارزشهای جامعهی ایرانی و نظام اسلامی بود.در سال 96 و 98 سنین زیر 18 سال داشتیم، نه اینکه نداشتیم، ولی امسال سنین زیر 18 بیشتر بود .
🔹آیا آنچه که در جامعه اتفاق افتاده یکسری «تمایزگرائی گفتمانی» است. وقتی با جوانان صحبت میکنید، میبینید که بعضی از آنها میگویند که ما را درک نمیکنید، یا پدر و مادرها جوانان را درک نمیکنند، میگویند اصلا ما نمیفهمیم که شما چه میگویید و شما هم نمیفهمید ما چه می گوئیم. پس آیا تمایزگرای گفتمانی،اتفاق افتاده که کسانی که مثل ما نمیاندیشند آیا اینها یک نسل جدید هستند و در این اجتماعاتی که اتفاق افتاد، آیا اینها بخشی از جامعه هستند که ناراضیان اجتماعیاند. طبیعی است که از ابتدای پیروزی انقلاب، ارتباط اجتماعی جمهوری اسلامی با جامعه تفاوت چندانی نکرده است. یعنی به نوعی نوع مواجههی اجتماعی ما با جامعه از ابتدای پیروزی انقلاب تقریبا یک نوع مواجهه بوده است و نتوانسته است یک نوگرایی ارتباطی پیدا کند به مرور زمان به علل مختلف یک نارضایتی انباشته را در جامعه داریم.
🔹من معتقدم نظرسنجیها نشان میدهد که نارضایتی اجتماعی بالا است ولی آیا این ناراضیان اجتماعی برانداز هستند؟ به اعتقاد بنده خیر. این نتیجه بر اساس دادههایی است که نظرسنجیها نشان میدهد. آیا آن کنشگران ضددین، ناراضی معترض یا بخشی از این ناراضیان اجتماعی که در این کنشگری اعتراضی حضور پیدا نکردهاند، یا تمام آن بخشی که حضور پیدا کردهاند، برانداز هستند؟ بنده معتقدم که آنها را هم میتوان تفکیک کرد و دادهها این را نشان میدهد که بخشی از اینها نارضایتیشان را به شکل اعتراضی بیان میکنند و این حس در آنها هست که از این طریق میتوانند صدای خود را به مسئولین برسانند وتغییری در رویهها و سیاستها ایجاد کنند و اینها اصلا کنشگر برانداز نیستند.
🔹برخی دستاندرکاران در این حوزه اولا دچار خطای شناختی شده اند. چطور دچار خطای شناختی شد؟ از منظر حوزهی علوم اجتماعی، بعضی از موضوعات وقتی به هم پیوند میخورد میتواند در جامعه اثربخش باشد. این حادثه که اتفاق افتاد، مسئلهی جنسیت، قومیت و مذهب، هر را داراست، یعنی زن بود، کُرد بود و سنّی هم بود. کسانی که به عنوان کنشگر عرصهی اجتماعی چه در داخل و چه در بیرون فعال هستند توانستند روی این عرصه سرمایهگذاری کنند.
🔹ما وقتی درسایر حوزههای جمعگرایی برنامهریزی نکردیم، دیگران برای ما برنامهریزی کردند. در فضای مجازی ما صرفا سیستم شاد را برای دانشآموزان تعبیه کردیم. آیا در فضای مجازی، در حوزهی تبلیغ دینی، در حوزهی تفریحات سالم و غیر ذلک مدیریت و برنامهریزی کردیم؟ نکردیم. اینکه میگویم فقط هم مربوط به حکومت نیست. وظیفه آحاد جامعه است.
🔸مشاهده متن کامل گزارش:
https://mobahesat.ir/23958
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️رحلت فقیه صادق
به مناسبت رحلت آیتالله سیدصادق روحانی
🔹آيت ﷲ العظمى آقاى سيد محمد صادق حسينى روحانى درمحرم الحرام سال ۱۳۴۵ هـ.ق(۱۳۰۵ هـ.ش) در شهر قم و در خاندانى حسينى تبار، با پيشينه اى از علم و تقوى و فضيلت ديده به جهان گشود.والدشان مرحوم حضرت آيت ﷲ آقاى حاج ميرزا محمود روحانى (قدس سره) بود که با تلاش، كوشش و پايمردی هاى ايشان، حضرت آيت ﷲ العظمى حاج شيخ عبدالكريم حايری به قم آمدند و تدريس علوم حوزوى را شروع كردند.
🔹حضرت آيت ﷲ سیدصادق روحانی دروس پايه ادبيات عرب را در قم نزد پدر بزرگوارشان فرا گرفتند. سپس در سال ۱۳۵۵ (هـ.ق) در سن ۱۰ سالگى به همراه برادر بزرگترشان عازم نجف شدند. به دليل هوش و استعداد فوق العاده و حيرت برانگيزشان دوره چند ساله دروس «سطح» را در مدت يك سال به اتمام رساندند و به امتحان و توصيه آيت ﷲ العظمى خويى در سن ۱۱ سالگى وارد درس خارج فقه و اصول شدند. ورود يك نوجوان ۱۱ ساله به درس خارج فقه و اصول، آن هم همدوش طلاب با سابقه و بزرگسال حوزه علميه كهنِ نجف، براى همگان حيرت آور و شوق آفرين بود.
🔹فقه الصادق؛ (به زبان عربى): دايرة المعارف كامل فقه تشيع. اين كتاب عظيم و بزرگ كه به عنوان يك منبع مرجع شناخته شده است در ۲۶ جلد بارها در داخل و خارج كشور به چاپ رسيده است. چاپ جديد آن هم اكنون در ۴۱ جلد (با ذكر منابع و مصادر) منتشر شده است.يكى از امتيازات اين مجموعه فقهى آن است كه طلاب و محققين را از مراجعه به كتب فقهى جهت اطلاع از آراى ديگر فقيهان بى نياز مى كند؛ چه آنان كه در قرن هاى گذشته مى زيسته اند و چه آن دسته از فقيهان معاصر مانند آيت ﷲ خوئى، ميرزاى نائينى، محقق اصفهانى و آيت ﷲ حكيم كه پيش از نگارش اين مجموعه آراى فقهى خود را عرضه كرده اند و حتى فراتر از اين، آراى آن دسته از فقيهانى را گرد آورده است كه مراجعه به آثارشان چندان رواج ندارد؛ مانند برخى از آراى آيت ﷲ كاظم شيرازى و آيت ﷲ عبد الكريم حائرى.
🔹آیتﷲ سیدصادق روحانی همواره به مسائل اجتماعی و سیاسی روز اهمیت فراوانی قائل بودند و در دوران پهلوی به عنوان بک عالم مبارز شناخته میشدند. از ایشان دهها اعلامیه در محکومیت اقدامات حکومت پهلوی منتشر شده است.وی همچنین در سالهای نخست انقلاب فعالیت جدی در تبیین مسائل فقه حکومتی داشت.
🔹او به مسائل سیاسی جهان اسلام نیز توجه ویژهای داشت. موضوع فلسطین از جمله این مسائل بود. او در مصاحبهای با یکی از روزنامهای عربی گفت:«مساله فلسطین، مساله تمام مسلمانان است، و ما همیشه از آن دفاع کرده ایم.مسلمانان می بایست با قدرت، سرزمین فلسطین را به صاحبان حقیقی آن، بازگردانند. من از همین جا، مسلمانان را به اتحاد با یکدیگر فرا می خوانم و از آنان می خواهم به ریسمان الهی چنگ زنند و پراکنده نشوند »
🔹یکی از نکات مهم و البته همچنان مبهم در زندگی این عالم وارسته حصر خانگی ایشان در دهه ۶۰ شمسی بود. آیتﷲ سید محمدصادق روحانی در آذر ماه ۱۳۶۴ در جلسهٔ درسش دو نوبت به نحوهٔ تعیین آیتﷲ حسینعلی منتظری بهعنوان قائم مقام رهبری توسط مجلس خبرگان رهبری اعتراض کرد، و متعاقب آن ۱۵ سال در حبس خانگی در قم به سر برد.اما آیتﷲ حسینعلی منتظری در کتاب خاطراتش که در سال ۱۳۷۹ منتشر شده نوشته که اولاً تعطیل درس و حصر آقای روحانی بدون اطلاع وی بوده، ثانیاً او بلافاصله به آیتﷲ محمد محمدی ریشهری وزیر اطلاعات اعتراض و صریحاً مخالفت خود را با حصر روحانی اعلام کرده، از حق اظهار نظر او دفاع نمودهاست.
🔹روایت یکی از مقامات امنیتی بدین شرح است:«پس از علنیشدن نظر خبرگان درباره قائممقامی آقای منتظری، آقای سیدصادق روحانی قبل از درسش یک سخنرانی کرد و علیه این مساله موضع گرفت. شما میدانید که تقریبا بیوت تمام مراجع سنتی از ماجرای تقریظ آقای منتظری بر کتاب شهیدِجاوید و بعدتر شهادت آقای شمسآبادی توسط سیدمهدی هاشمی؛ حساسیت های خاصی نسبت به آقای منتظری داشتند و اصطلاحا دلشان با او صاف نشده بود. چه مراجع، چه فضلا و مدرسین نمیتوانستند او را بپذیرند، ولی همه ملتزم به سکوت بودند. در این فضا، مساله قائممقامی آقای منتظری هم برای این طیف سنگین میآمد. اما اولین و شاید تنها کسی که رسما خط را شکست و مخالفت علنیاش را اعلام کرد، سید صادق روحانی بود و چون بر مخالفتش اصرار داشت و حاضر به تصحیح علنی آن نبود، تصمیم بر این شد که محدودیتهایی بر او اعمال شود. این برخورد آن موقع خیلی صدا کرد. »
🔸مشاهده متن کامل گزارش:
https://mobahesat.ir/23969
🔻🔻🔻
@mobahesat