eitaa logo
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
24.8هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
9هزار ویدیو
229 فایل
پاسخگویی به شبهات وشایعات ومباحث دینی مدعیان دروغین وعرفانهای کاذب مدیر کانال👇 @sollemassama ادمین کانال👇 @Morteza_Kahromi کانال خبری ما @news_revolution 👇 ادمین تبادل وتبلیغ @F_Gh14 👇کانال پرسمان‌دینی ما @porseman_onlin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 پاسخ به شبهات پرسش :امتیاز مذهب شیعه بر سایر مذاهب مسلمین در چیست؟ پاسخ :شیعه امامیّه همواره، در اصول دین و فروع آن، به عترت پاک رسول خدا(صلى الله علیه وآله) وابسته بوده، و از آنها یک ذرّه هم جدا نشده است. بنابراین رأى و نظر شیعه تابع رأى ائمه عترت(علیهم السلام) است; هم در اصول دین، هم در فروع دین و هم در سایر علومى که از قرآن و سنت گرفته مى شود و یا به آنها تعلق دارد. در هیچ یک از این قسمت ها، جز به ائمه اهل بیت اعتماد نمى کنند و به دیگرى، در این باره، مراجعه نمى نمایند. بر این اساس، آنها به آیین خداوند متدین هستند و به او تقرب مى جویند، ولى فقط از طریق مذهب اهل بیت. راهى براى انصراف از آنها، براى خود، نمى بینند و دیگرى را به جاى آنان هرگز نمى پذیرند. بر همین منوال، گذشتگانِ صالح شیعه عمل کرده اند، آنها از زمان امام امیرمؤمنان، حسن، حسین(علیهم السلام) و امامان نُه گانه از نسل امام حسین(علیه السلام) تا هم اکنون و این عصر، زندگى خویش را بدین گونه سپرى نموده اند. عده فراوانى از ثقات و حفاظ شیعه، اصول و فروع مذهب خود را از هر یک از امامان، فرا گرفته اند. از این جمعیت، تعداد آنهایى که اهل تقوا، نگهدارى و اتقان هستند، بیش از حدّ تواتر است، و اینان براى نسل بعد از خود، طبق تواتر قطعى، مطالب را نقل نموده اند. نسل بعدى نیز براى کسانى که پس از خود مى زیسته اند، همین گونه نقل کرده است و همچنان، هر نسلى براى نسل بعد از خود نقل کرده، تا به ما رسیده است و همچون خورشید به هنگام ظهر که پرده و حجابى بر آن نیست، مى درخشد. کافى است به آنچه از قلم هاى اعلام و بزرگان آنها تراوش کرده، یعنى به نوشته هاى آنها مراجعه شود; و بدون تردید، باید توجه داشت که این نوشته ها را، همه از نور دانش ائمه هدى، آل محمّد(صلى الله علیه وآله)، اقتباس کرده و با پیمانه وجود خود از اقیانوس علوم آنها برداشت نموده اند، از دهان آنها شنیده و از دو لب آنان گرفته اند. بنابراین این نوشته ها دفتر دانش آنان و عناوین حکمشان مى باشد که در عهد خودشان نگاشته شده و پس از آن بزرگواران، مرجع و مدرک براى شیعه گشته است. به این وسیله، امتیاز مذهب اهل بیت از مذاهب سایر مسلمین آشکار مى گردد; زیرا ما حتى یک شخص از مقلدان ائمه اربعه اهل سنت را نمى شناسیم که، در عهد خود آنها، کتابى درباره مذهبشان نگاشته باشد، بلکه مردم با مذهب آنها الفت گرفته، و کم کم پس از مرگ آنها، بر تعدادشان افزوده شد. این افزونى به این دلیل بود که ازطرف حکومت زمان، تقلید را در یکى از چهار مذهب منحصر کردند و پیشوایى در فروع مذهب به این چهار نفر اختصاص یافت، و گر نه، این چهار نفر نیز در عصر خود همچون سایر فقها و محدثان معاصر خود بودند و بر آنها امتیازى نداشتند. از این جهت، در عصر خودشان کسى نبود که به تدوین اقوال آنها اهمیت دهد ولى شیعه از ابتدا، در تدوین اقوال ائمه معصومین(علیهم السلام)، اهتمام مى ورزید; زیرا در مسائل دینى و مذهبى جز رجوع به اینان را جایز نمى دانست و لذا اطراف آنان را سخت گرفت و در گرفتن دستورات دینى، تنها به آنها مراجعه نمود. قدرت و تلاش خود را در تدوین آنچه از آنها شنید، بکار برد، و آن چنان همت و عزم خود را در این راه بکار انداخت که بیش از آن امکان پذیر نبود. و این تنها به خاطر حفظ و نگهدارى علم و دانشى بود که ـ طبق نظر شیعه ـ غیر از آن، در پیشگاه خدا پذیرفتنى نیست. قابل ذکر است که تنها در عصر امام صادق(علیه السلام)، چهارصد اصل نوشته شده که به اصول اربع مأة معروف است و این چهارصد اصل، چهارصد کتاب بود که چهارصد نویسنده آنها را نوشته اند. این نوشته ها فتواهاى امام صادق بوده است. اما ائمه چهارگانه اهل سنت، آن منزلت و مقامى که ائمه اهل بیت در نزد شیعه دارند، در پیشگاه هیچ کس ندارند بلکه، در زمان حیات نیز این مقامى را که پس از مرگ برایشان انتخاب کرده اند، نداشته اند، چنان که ابن خلدون، در مقدمه خود، در فصلى که براى علمِ فقه گشوده، بر آن اعتراف نموده، و عده اى دیگر از اعلام اهل سنت نیز به این مطلب اذعان کرده اند. با این همه، تردید نداریم که مذهب آنها همین مذهبى است که اتباع آنها دارند، و مدار عملشان در هر نسل مى باشد و در کتاب هاى خویش نیز تدوین نموده اند؛ زیرا اتباع هر مذهبى به مذهب خویش آشناترند. چنان که شیعه نیز به مذهب ائمه خویش آگاه تر است؛ چرا که آنها خداوند را بر مقتضاى این مذهب عبادت مى کنند و قصد تقرب به خداوند، در غیر این صورت، محقق نمى شود. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 پاسخ به شبهات امام علی(ع) یکی از مهم‌ترین مشاوران عمر بن خطاب در دوران خلافتش بود. با این وجود چرا ایشان آن مقطع زمانی را خشونت‌بار قلمداد می‌کند؟ متن کامل پرسش حضرت علی(ع) می‌فرماید: «اگر عمر، با زور سرنیزه پیش نمی‌رفت؛ اسلام، یاران و پیروان بیشتری می‌داشت»، که البته فقط مضمون این روایت در خاطرم هست، سؤالم این است که؛ 1. آیا این روایت، دارای سند صحیح است؟ 2. در صورت صحیح بودن و ثقه بودن راویان آن؛ چطور این روایت با مشاوره‌ای که حضرت علی(ع) به عمر می‌دهد قابل جمع و توجیه است؟ پاسخ امام علی(ع) در کلامی، خلیفه دوم و دوران حکومتش را چنین توصیف می‌کند: «ابوبکر با نصب عمر به خلافت، این مقام را در فضایى خشن قرار داد و به کسى منتقل کرد که کلامش درشت، همراهى با او دشوار، لغزش‌هایش فراوان، و معذرت‌خواهیش زیاد بود. بودن با حکومت او کسى را می‌ماند که بر شتر چموش سوار است، که اگر مهارش را بکشد بینی‌اش زخم شود، و اگر رهایش کند خود و راکب را به هلاکت اندازد! به خدا قسم امت در زمان او دچار اشتباه و ناآرامى، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند».[1] اما تمام این انتقادات به این معنا نبود که امام از کمک کردن و مشاوره دادن پرهیز کند. درباره علت این همکاری می‌توان گفت: با تمام انتقاداتی که بر خلفای سه‌گانه وارد است، اما واقعیت آن بود که آنان در ابتدای شکل‌گیری جامعه اسلامی، حکومت مسلمانان را در اختیار داشتند و بسیاری از تصمیمات آنان به عموم جامعه اسلامی برگشت ‌کرده و حتی در بقای اصل اسلام نیز تأثیرگذار بود؛ لذا امام علی(ع) به حسب وظیفه شرعی و دینی خود مشورت‌ها و کمک‌هایی ارائه می‌کرد تا برخی ضررها از جامعه اسلامی دور شده و نفع بیشتری به مسلمانان برسد؛ لذا چنین مشورت‌هایی بیشتر برای اصل اسلام و جامعه اسلامی بوده، نه برای منفعت شخصی خلفا. [1]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه 3،ص 48، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.   〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 پرسش و پاسخ در باره مولا آیا پرورش علی (علیه السلام) در خانه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فضیلتی برای آن حضرت محسوب می شود؟ هیچ کس پرورش یافتن حضرت على (علیه السلام) در خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را علت ولایت و وصایت او نمى‏ داند ---------------- پاسخ اجمالی چنانچه هدف از سؤال مطرح شده، نفى کلیت فضیلت پرورش یافتن در جوار نبى اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) باشد، امرى ناشایست و پذیرفتنى نیست؛ زیرا همنشینى با نیکان نعمتى بسیار بزرگ است، چه رسد به پرورش یافتن در دامن خیر المرسلین که از بزرگ ترین سعادت‏ ها است. صحابه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، همواره براى درک محضر حضرتش از یکدیگر سبقت مى ‏گرفتند و فراوان در احتجاجات خود، به هم کلام بودن با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، فخر کرده و آن را از برترى‏ هاى خود مى‏ شمردند. به ویژه در اندیشه ی اهل سنت، که صرف مصاحبت با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را ملاک فضیلت و عدالت مى‏ دانند. اما از دیدگاه شیعه مصاحبت با پیامبر راه کسب فضایل است و هر کس به اندازه‏اى که فضیلت کسب مى‏نماید، ارزش پیدا مى‏ کند.   و اگر چنانچه منظور از سؤال این باشد که این فضیلت، اختصاص به على (علیه السلام) ندارد و کسانى چون زید ابن حارثه نیز داراى این ویژگى بوده‏ اند، باید گفت: پیش داورى خاصى در طرح این سؤال وجود دارد و آن همسان دانستن پرورش زید و على (علیه السلام) است؛ زیرا اولاً: پرورش یافتن على (علیه السلام) در خانه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، بنابر اراده ی الاهی و به خواست خود نبى اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بوده است. بر خلاف زید که غلام خدیجه (علیهاالسلام) بوده و با او به خانه پیامبر آمده است. ثانیاً: میزان تربیتى که هر یک از این دو شخصیت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) پذیرفته ‏اند متفاوت بوده است. و اگر مقصود، انکار ولایت حضرت على (علیه السلام) به دلیل اشتراک او با زید است، پاسخ این است که هیچ کس پرورش یافتن حضرت على (علیه السلام) در خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را علت ولایت و وصایت او نمى‏ داند. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
16.trashyuon.mp3_96452-2.mpga
951.5K
📻 فایل صوتی 🔛 🔖 عنوان: چه کنم که فرزندم نماز خوان شود؟ ❓❕❓❕ 👤 سخنران: حجت الاسلام استاد تراشیون ⌚️ زمان: ٧دقیقه و ٥٨ ثانیه 🔋 حجم: ٩٢٩ کیلوبایت @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کانال رسمی پاسخگویی به شبهات و شایعات در فضای مجازی🌺 1⃣تلگرام 💠 t.me/mobahesegroup 2⃣ایتا 💠 eitaa.com/mobahesegroup 3⃣سروش 💠 sapp.ir/mobahesegroup 4⃣آی‌گپ 💠 iGap.net/mobahesegroup 5⃣گپ 💠 gap.im/mobahesegroup 6⃣تم تم 💠 tt.me/mobahesegroup
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌳🌳🌳پاسخ به سوالات ولایت🌳🌳🌳 سوال ؟؟ آیا به اعتقاد شیعیان، مهم ترین پرسش روز قیامت، سؤال از دوستی و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است؟ چنین محبتی، به تصریح قرآن، تنها درخواست پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از مسلمانان برای جبران زحمات رسالتشان بوده است ---------------- پاسخ اجمالی دوستی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و خاندانش، که برگرفته از آموزه های قرآن و توصیه های رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است، یکی از مهم ترین اصول اعتقادی شیعه بوده و هیچ یک از شیعیان در آن تردیدی ندارند. در همین راستا، ما معتقدیم که در معاد، همان طور که از نماز و روزه و زکات و ... پرسش می شود، از ولایت و محبت اهل بیت(علیهم السلام) نیز سؤال خواهد شد، بلکه این موضوع، مهم ترین پرسش روز قیامت است؛ زیرا چنین محبتی، به تصریح قرآن، تنها درخواست پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از مسلمانان برای جبران زحمات رسالتشان بوده است. البته، شخصی که محب اهل بیت (علیهم السلام) است، تلاش می کند تا در حد امکان از گناهان دوری کرده و با کردار نیک، خود را به پروردگارش نزدیک کرده و رفتار خود را در راستای رفتار پیشوایان خود قرار دهد. چنین فردی می تواند امیدوار باشد که گناهان ناشی از غفلتش نیز به دلیل حب اهل بیت و با شفاعت آنان، مورد بخشش پروردگار قرار گیرد. پاسخ تفصیلی http://yon.ir/dvA7 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فایل تصویری🔛 💡 ⇜ اثبات امامت علی (ع) از کتب وهابیت 👤 ⇜استاد رائفی پور ⌚ ⇜ ۴۲ ثانیه 🔋 ⇜ ۲/۲ مگا بایت @mobahesegroup
مقایسه شجره یزید و امام حسین (ع) یزید و امام حسین (ع) ارتباط خویشاوندی نداشته اند و امام حسین (ع) به دلایل الهی علیه یزید قیام نمودند یزید و امام حسین (ع) ارتباط خویشاوندی نداشته اند و امام حسین (ع) به دلایل الهی علیه یزید قیام نمودند @mobahesegroup ⁉️ متن شایعه👇👇👇👇 "نام:یزید شهرت:بنی امیه نام پدر:معاویه نام پدربزرگ:ابوسفیان نام جد بزرگ:عبدالمطلب —————————– نام:حسین شهرت:بنی هاشم نام پدر:علی نام پدربزرگ:محمد و ابوطالب نام جد بزرگ:عبدالمطلب —————————– نتیجه گیری: رابطه امام حسین و یزید: پسر پسرعمو رابطه امام علی و معاویه:پسرعمو رابطه معاویه و محمد (ص):پسرعمو رابطه ابوسفیان و ابوطالب:برادر رابطه محمد (ص) و ابوسفیان:ابوسفیان عموی محمد رابطه ابوسفیان و امام علی:ابوسفیان عموی امام علی ............ علت اختلاف: دعوای خانوادگی بر سر قدرت؛ کسی نیست بگوید شما ایرانیان را چه؟ كه سال هاست بر سر خود میزنید٬ خود اعراب اینها رو قبول ندارن شما نخود کدام آشید؟؟؟؟؟؟؟؟ به قول مرحوم احمد کسروی تبریزی : بدبخت ملتی که تاریخ کشورش را نداند؛ شوربخت تر از آن ملتی که نخواهد تاریخ کشورش را بداند؛ تیره بخت تر از آن ملتی که تاریخ کشورش را به ریش خند بگیرد؛ و سیاه بخت تر مردمی که بخاطر تاریخ ننگین کشوری دیگر بر فرق می کوبد و عمده ی روزهای سال خود را در عزاداری برای آن بیگانگانند. حماقت انسان را به کجا می برد".!!!!!!!! پاسخ شایعه👇🌺🍃🌺 1. دو دیدگاه در مورد "امیه" جد ابوسفیان وجود دارد . یکی آنکه او را برده ای رومی (و به احتمال زیاد یهودی) می داند که عبدشمس آزادش کرده و به فرزندخواندگی پذیرفته است و دیگری آنکه "امیه" را فرزند عبد شمس می داند که البته دیدگاه اول بسیار مستندتر است . http://www.balaghah.net/old/nahj-htm/far/id/maghaleh/siasi/38.htm 2. وجود این دو دیدگاه هیچ تفاوتی در اصل موضوع ایجاد نمی کند و در حالت دوم نیز اجداد ایشان از چند نسل قبل مجزا بوده اند وحتی نسبت نزدیک داشتن ایشان نیز به دلیل اختیاری که انسان در امور دارد ، ایرادی نداشت . خلاصه شجره نامه پیامبر (ص) و ابوسفیان : * عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – عبدالله – محمد (ص). * عبدمناف – عبدالشمس – امیه – حرب – صخر (ابوسفیان). 3. عبدالمطلب ابدا در شجره پدران ابوسفیان قرار ندارد و تنها نسب مشترک او با پیامبر (ص) به عبد مناف باز می گردد ! یعنی امام حسین (ع) و یزید تا نسلها قبل نیز رابطه خویشاوندی نداشته اند ! 4. با توجه به موارد بالا : * امام حسین (ع) و یزید پسر پسرعمو نیستند ! * امام علی (ع) و معاویه پسر عمو نیستند ! * پیامبر (ص) و معاویه پسر عمو نیستند ! http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=125189 5. جناب ابوطالب پدر حضرت علی (ع) ، فرزند عبدالمطلب هستند . پس با در نظر گرفتن موارد بالا : * ابوطالب و ابوسفیان برادر نیستند ! * ابوسفیان عموی پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) نیست ! http://www.imamalinet.net/old/k/mohammad/mo4.htm 6. تمام این جعلیات به این دلیل در شبهه آمده تا مخاطب را وادار به پذیرش دلیل دروغین "اختلاف خانوادگی" و "قدرت" جهت قیام امام حسین (ع) کند ! 7. علل قیام امام حسین به اختصار : بیعت خواهی یزید که فردی فاسد و هرزه بود از امام معصوم و عزم قتل ایشان در صورت عدم بیعت * دعوت مردم کوفه از امام حسین و تمام شدن حجت بر ایشان * اصلاح امت و مبارزه با فساد که جامعه اسلامی به دلیل سیاستها و فساد یزید از اسلام کاملا دور شده بود http://www.hawzah.net/fa/Question/View/12326 8. دین امری فراتر از نژاد و قومیت است و ایرانیان همیشه مفتخر بودند در مسیر آزادگی و حق طلبی که همان مسیر اهل بیت (ع) بوده گام بردارند . 9. احمد کسروی علی رغم توانمندی در ادبیات و تسلط به چند زبان ، فراماسونی دین ستیز و شدیدا به دنبال تغییر خط ایرانی به لاتین بود ! او ادعای پیامبری داشت و شدیدا با اسلام و نمادهای آن در ستیز بود و به ائمه اطهار (ع) اهانت می کرد . او اهل مباحثه منطقی و مودبانه نبود و مکررا به سایرین اهانت می نمود . همین اطلاعات اندک از وی کافیست تا به باطل بودن عبارات پایانی شبهه که منتسب به اوست پی ببریم . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8810 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 در محضر استاد مبحث توبه ⬅1⃣ آیت الله مکارم شیرازی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
مراتب توبه کنندگان پرسش : توبه کاران را به چند گروه می توان تقسیم کرد؟پاسخ اجمالی: توبه كاران را مى توان به چهار گروه تقسيم كرد: گروه اوّل كسانى هستند كه از گناهان خويش توبه مى كنند ولى بعد از مدّتى توبه را مى شكنند؛ گروه دوم كسانى هستند كه از گناهان خود توبه مى كنند، ولى گاهی شهوات در مورد بعضى از گناهان بر آنها غالب مى شود و توبه را مى شكنند؛ گروه سوم توبه كارانى هستند كه بعد از توبه از گناهان بزرگ پرهيز مى كنند، ولى گاهی گرفتار بعضى از گناهان مى شوند، بى آن كه قصد توبه شكنى داشته باشند؛ گروه چهارم توبه كارانى هستند كه بعد از توبه، با اراده اى محكم پا برجا مى مانند.پاسخ تفصیلی: توبه كاران را مى توان به چهار گروه تقسيم كرد: گروه اوّل كسانى هستند كه از گناهان خويش توبه مى كنند ولى بعد از مدّتى توبه را مى شكنند و به گناه باز مى گردند بى آن كه تأسّف و ندامتى از كار خويش داشته باشند، اينها در واقع در مرحله نفس امّاره قرار دارند و عاقبت و سرانجام آنها كاملاً مبهم و پر مخاطره است. چرا كه ممكن است يكى از مراحل توبه و بازگشت به سوى خدا مقارن با پايان عمر آنها باشد و به اصطلاح عاقبت آنها به خير شود، ولى اى بسا پايان عمر آنها با يكى از زمانهاى توبه شكنى همراه گردد، و پايانى اسف انگيز و عاقبتى دردناك داشته باشند، و به اصطلاح «عاقبت به شرّ» از دنيا بروند. گروه دوم كسانى هستند كه از گناهان خود توبه مى كنند، و راه طاعت و بندگى حق را ادامه مى دهند، ولى گاه شهوات در مورد بعضى از گناهان بر آنها غالب مى شود و توبه را مى شكنند چون هنوز توان كافى در برابر شهوات پيدا نكرده اند؛ ولى با اين حال، از توبه شكنى نادم و پشيمانند و پيوسته به خود مى گويند اى كاش چنين گناهى را نكرده بوديم، و ان شاء اللّه بزودى توبه خواهيم كرد. اين گونه افراد هم در واقع در مرحله نفس امّاره اند ولى اميد نجاتشان زيادتر است. گروه سوم توبه كارانى هستند كه بعد از توبه از گناهان بزرگ پرهيز مى كنند، و نسبت به اصول طاعات پايبندند، ولى گاه گرفتار بعضى از گناهان مى شوند، بى آن كه بطور عمد قصد توبه شكنى داشته باشند، امّا بلافاصله پشيمان شده و به سرزنش نفس خويشتن مى پردازند و عزم خويش را بر توبه جزم مى كنند، و سعى دارند از اسباب گناه فاصله بگيرند. اين گروه در مرحله عالى از نفس لوّامه قرار دارند و به سوى نفس مطمئنّه نزديك مى شوند و اميد نجات براى آنها بسيار زياد است. گروه چهارم توبه كارانى هستند كه بعد از توبه با اراده اى محكم و آهنين راه اطاعت و بندگى خدا را پيش مى گيرند و پا برجا مى مانند؛ درست است كه معصوم نيستند و گاه فكر گناه و لغزشها ممكن است در آنها پيدا شود ولى از آلودگى به گناه در عمل پرهيز دارند، چرا كه نيروى عقل و ايمان در آنها به قدرى زياد است كه بر هواى نفس چيره شده و آن را مهار زده است. اين گروه صاحبان نفس مطمئنّه اند كه در سوره فجر، آيه 27 تا 30، مخاطب به خطاب والا و پر افتخارى هستند كه: «يا اَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ اِرْجِعى اِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً»؛ (تو اى روح آرام يافته! به سوى پروردگارت باز گرد در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است). سپس لباس افتخار: «فَادْخُلى فى عِبادى وَ ادْخُلى جَنَّتى»؛ (سپس در سلك بندگانم درآى و در بهشتم داخل شو). در بر مى كنند.(1) پی نوشت: (1). گرد آوری از: اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1377 هـ ش، ج 1، ص 241. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 در محضر استاد مبحث توبه ⬅2⃣ آیت الله مکارم شیرازی دوام توبه پرسش : چه کنیم تا توبه ما دوام داشته باشد؟پاسخ اجمالی: توبه بايد پابرجا و دائم بوده باشد؛ براى اين که توبه کننده به گناه بازگشت نکند، رعايت امورى لازم است: 1 ـ جدا شدن از محيط گناه و عدم شركت در مجالس معصيت. 2 ـ بايد در دوستان و معاشران خود تجديد نظر كند. 3 ـ هر زمان وسوسه ها و انگيزه هاى آن گناه در او پيدا مى شود، به ذكر خدا روى آورد. 4 ـ همواره درباره آثار زيانبار گناهى كه آن را ترك گفته بينديشد. 5 ـ بايد وقت شبانه روزى خود را با برنامه هاى صحيح پركند و... .پاسخ تفصیلی: توبه بايد پابرجا و دائم بوده باشد؛ از يك سو، هرزمان خطايى از انسان بر اثر وسوسه هاى «نفس اماره» سربزند، بايد بلافاصله به سراغ توبه رود، و در مرحله «نفس لوامه» در آيد تا زمانى كه به مرحله «نفس مطمئنه» رسد و ريشه هاى وسوسه ها از بيخ كنده شود. واز سوى ديگر، از هر گناهى توبه مى كند بايد كمال مراقبت را به خرج دهد كه آن توبه را نشكند و بر تعهّد خود در پيشگاه خدا نسبت به ترك آينده باقى بماند. و به تعبير ديگر، اگر بعد از توبه از گناه هنوز انگيزه هاى آن در اعماق دل و جان او باقى مانده بايد با آن به مبارزه برخيزد و جهاد با نفس را جزء برنامه خويش قرار دهد و به اين ترتيب هم در صفّ تائبان باشد و هم در صفّ مجاهدان. براى اين که توبه کننده به گناه بازگشت نکند رعايت امورى لازم است: 1 ـ جدا شدن از محيط گناه و عدم شركت در مجالس معصيت، چرا كه توبه كار در آغاز امر آسيب پذير است و مانند بيمارى است كه تازه از بستر برخاسته، و اگر با پاى خود به مناطق آلوده به ميكربهاى بيمارى زا رود، احتمال آلودگى مجدّد او به بيمارى فراوان است؛ همچون معتادى است كه ترك اعتياد به مواد مخدّر نموده ولى هرگاه به مناطق آلوده برگردد، بسرعت آلوده مى شود. 2 ـ بايد در دوستان و معاشران خود تجديد نظر كند؛ هرگاه در گذشته كسانى بوده اند كه او را تشويق به گناه مى كردند، از آنها شديداً فاصله گيرد. 3 ـ هر زمان وسوسه ها و انگيزه هاى آن گناه در او پيدا مى شود، به ذكر خدا روى آورد، چرا كه: (ذكر خدا مايه آرامش دلها است)؛ «َالا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». (1) 4 ـ همواره درباره آثار زيانبار گناهى كه آن را ترك گفته بينديشد و آن آثار را نصب العين خود قرار دهد، مبادا بر اثر غفلت از آن و فراموش كردن اثرات مرگبار آن گناه، بار ديگر انگيزه ها در او رشد كند، و وسوسه ها از هر سو به قلب او هجوم آورد. 5 ـ در داستانهاى پيشينيان و كسانى كه بر اثر گناهان مختلف گرفتار مصائب دردناكى شدند، بينديشد، و سرگذشت آنها را از نظر بگذراند، حتّى در حالات انبياء و پيامبران معصومى كه گاه گرفتار لغزش ترك اولى شدند، مطالعه كند؛ مثلاً، ببيند كه چه امرى سبب شد آدم با آن مقام والايش از بهشت رانده شود، يا حضرت يونس مورد خشم قرار گيرد، و به زندان شكم ماهى فرستاده شود يا بر اثر چه عواملى يعقوب، پيامبر بزرگ خدا، به درد جا نفرساى فراق فرزند سالها گرفتار آيد. مطالعه اين امور بى شك وسوسه هاى گناه را كم مى كند، و به توبه دوام و ثبات مى بخشد. 6 ـ به عقوبتها و مجازاتهايى كه بر يكايك از گناهان وعده داده شده بينديشد، و اين احتمال را از نظر دور ندارد كه تكرار گناه بعد از توبه ممكن است مجازات شديدترى داشته باشد. و نيز به الطاف و عنايات الهيّه كه در انتظار توبه كاران است و شامل حال او شده است توجّه كند و دائماً به خود تلقين نمايد بكوش، اين عنايات و الطاف را حفظ كن، و اين مقام والايى كه خداوند نصيب تو كرده است به آسانى از دست مده! 7 ـ بايد وقت شبانه روزى خود را با برنامه هاى صحيح پركند، برنامه تلاش براى زندگى آبرومند، برنامه عبادت و بندگى خدا و برنامه سرگرمى هاى سالم؛ زيرا بى كارى و خالى ماندن اوقات از برنامه، بلاى عظيمى است كه زمينه را براى وسوسه هاى بازگشت به گناه فراهم مى سازد. از دانشمندى پرسيدند كه تفسير حديث «اَلْتّائِبُ حَبيبُ اللّهِ»؛ (توبه كننده دوست خداست) چيست؟ (2) گفت: منظور كسى است كه مصداق اين آيه شريفه باشد:«اَلتّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السّاجِدُونَ الاْمِرُوْنَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ»؛ (توبه كنندگان، عبادتكاران، حمد خدا گويان، سياحت كنندگان [كه پيوسته در ميان كانونهاى اطاعت خدا رفت و آمد دارند] ركوع كنندگان، ساجدان، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر و حافظان حدود الهى [هستند] و بشارت ده [اين چنين] مؤمنان را!) (3) ،(4) پی نوشت: (1). سوره رعد، آيه 28. (2). المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، ملا محسن فيض كاشانى، محقق/مصحح: على اكبر غفارى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، چاپ چهارم، 1417 هـ ق، ج 7، ص87، (بيان ما ينبغي أن يبادرإ