eitaa logo
نشریات تبلیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
932 فایل
ارتباط با: مسئول نشریات تبلیغی @alireza31359 دبیر مقالات ماهنامه مبلغان @m_khalil ارتباط با سردبیر ماهنامه سفیر امین @Msafiramin مدیر اجرایی فصلنامه علمی مطالعات تبلیغ دینی @salek61 سردبیر ماهنامه خانواده مبلغان @esfahani_ess
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_مقام_سربازی_حضرت_عباس.mp3
3.59M
🏴ویژه ♨️مقام سربازی حضرت عباس(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام @bidariymelat
🏴 «روایت کربلا» ◼ شب نهم محرم ◼ اباالفضل العباس علیه السلام اولین کسی بود که آمادگی شهادتش را اعلام کرد ▪️بر اساس بیانات مقام معظم رهبری 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
▪كربلا لبریز عطر یاس شد ▪نوبت جانبازی عباس شد   ﺍَﻟﺴَّﻠٰﺎﻡُ ﻋَﻠَﯿْﮏََ ﯾٰﺎ ﺍَﺑَﺎ ﺍﻟْﻔَﻀْﻞِ ﺍﻟْﻌَﺒٰﺎﺱ(ع) 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
🔳 شهادت حضرت عباس بن علی علیه‌السلام ▫️در آن لحظات آخر، آن‌قدر بر این کودکان و اهل حرم تشنگى فشار آورد که خود امام حسین و اباالفضل علیهما السلام با هم به طلب آب رفتند. اباالفضل خودش را به لب آب مى‌رساند. او مشک آب را پر مى‌کند که براى خیمه‌ها ببرد. در این‌جا هر انسانى به خود حق مى‌دهد که یک مشت آب هم به لبهاى تشنه خودش برساند؛ اما او در این‌جا وفادارى خویش را نشان داد. ▫️اباالفضل العباس علیه‌السلام وقتى که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد، «فذکر عطش الحسین»؛ به یاد لب‌هاى تشنه‌ى امام حسین، شاید به یاد فریادهاى العطش دختران و کودکان، شاید به یاد گریه عطشناک على‌اصغر افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد. آب را روى آب ریخت و بیرون آمد. در این بیرون آمدن است که آن حوادث رخ مى‌دهد و امام حسین علیه‌السلام ناگهان صداى برادر را مى‌شنود که از وسط لشکر فریاد زد: «یا اخا ادرک اخاک». ▫️عباس بن علی علیه‌السلام از شاخص‌ترین و برجسته‌ترین اصحاب امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا، پرچم‌دار لشکر امام حسین علیه‌السلام در واقعه کربلا بود. امام حسین علیه‌السلام در مورد حضرت عباس تعبیر «جانم به فدایت برادر» را به کار برده است. ▫️بر اساس روایتی امام سجاد علیه‌السلام وقتی عبیدالله فرزند عباس علیه‌السلام را دید، اشک‌هایش جاری شد و فرمود: خداوند عمویم عباس را رحمت کند که خود را فدای برادرش امام حسین علیه‌السلام کرد و در این راه دو دستش قطع شد که خداوند عوض دو دست قطع شده او دو بال در آخرت به او عطا خواهد کرد تا با آن دو بال پرواز کند. و فرمود عمویم عباس نزد خداوند منزلت و جایگاه بالایی دارد که همه شهدا در روز قیامت به او غبطه می‌خورند. 📚 منابع: - شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۰ - بیانات نماز جمعه‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۳۷۹/۰۱/۲۶ - خرمیان، ابوالفضل العباس، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۹ - شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۰ - شیخ صدوق، خصال، ۱۴۱۰ق، ص۶۸. 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
📖 "وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا؛ و سوگند به ماه چون از پی خورشید برآید" الحق که به تو نام قمر می‌آید! ای ماه‌ترین عموی دنیا عباس 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
▪️نهــمین شــب، شــب سقاســت ▪️علم و مشک و یه دریاست ▫️این همه آدم رفتند و نیامده‌اند ... ▪️ فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند می‌گویند: نیامد نیامد .... 🏴 ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ... 🏴 سقای حسین، سید و سالار نیامد ... 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت همسر شهید مدافع حرم سردار «عبدالله اسکندری» از لحظه اعلام خبر پیدا شدن پیکر همسرش 🔻 پیکر این شهید مدافع حرم، پس از چند سال بدون سر به میهن بازگشت... @Drsalaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سردار سلام، سرباز علمدار سلام مداحی حسین طاهری برای حاج قاسم @Drsalaam
نهم محرم (دو درس از مکتب و زندگی حضرت اباالفضل علیه السلام. )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گروه جهادی اویس قرنی در کانال ایتای خود نوشت: ❌ وقتی اینستاگرام مانع رسیدن صدای مظلومیت کودکان یمنی می‌شود 🔺دیشب یک پست در کانال قرار دادیم که پیرامون جان دادن یک کودک یمنی به علت گرسنگی در مقابل پدرش بود… ♦️وقتی این فیلم در پیج اینستاگرام اویس قرنی پست و استوری شد، تنها برای تعداد محدودی از مخاطبین نمایش داده شد و برای سایرین در پیج قابل مشاهده نبود. ♦️این پدیده که به علت در اینستاگرام اتفاق می‌افتد شما را به طور نامحسوس در اینستاگرام مدیریت می‌کند و مانع می‌شود شما بتوانید برخی از ‌محتواها را مشاهده کنید. محتواهایی که او تشخیص دهد ممکن است روی شما اثرگذار و برخلاف سیاست‌های او باشد، به شما نشان داده نخواهد شد؛ در عوض مرتب محتواهایی که بنابه سیاست‌گذاری و شخصیت کاربر، روی کاربر اثرگذار است را به او نشان می‌دهد. ♦️شما می‌توانید پیرامون این فناوری در اینترنت جستجو کنید. ♦️این‌گونه ملت مظلوم یمن را در محاصره قرار می‌دهند تا صدای مظلومیت آنها به دنیا نرسد. در این شرایط ما باید بتوانیم این محاصره تبلیغاتی را شکسته و صدای مردم یمن باشیم. ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
هر کی که زحمت این رو کشیده بسیار جالب و البته جانسوز هست پیشنهاد میکنم وقت بزارید و بخونید🏴🏴 *تقویم عاشورا* طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاه‌شماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاه‌شماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی می‌شود. تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می‌شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرف‌های مقتل‌نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. *روز عاشورا چگونه گذشت؟* در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف می‌تواند داشته باشد) را استخراج کرده‌ایم و روایات مقتل‌نگارها را با این ساعت‌ها تنظیم کرده‌ایم. *۵:۴۷ اذان صبح* امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. *حدود ساعت ۶:۰۰* امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار بوته ‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. *طلوع آفتاب* کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکار کردند! امام(ع) نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده‌است. یکی از سران جبهه‌ی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمی‌رهاند؟ اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروف‌شان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده‌است. *حدود ساعت ۸:۰۰* بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان‌‌های کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند. بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند. چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. *حدود ساعت ۹:۰۰* روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی‌دانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده‌است.) *حدود ساعت ۱۰:۰۰* بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد‌از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده‌است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام(ع)
او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند. *حدود ساعت ۱۱:۰۰* بعداز این حملات، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند که کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».  یک بار، هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. *اذان ظهر* حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند: یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.»  امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» *حدود ساعت ۱۳:۰۰* ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود. البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده‌است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» *حدود ساعت ۱۴:۰۰*  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمه‌ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.» *حدود ساعت ۱۵:۰۰* امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره‌اش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند. بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته‌اند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمی‌کرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» *۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر* وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که می‌گفت: «به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهای‌تان به عزای‌تان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد... *حدود ساعت ۱۷:۰۰* بعداز شهادت امام(ع)، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته‌اند تمام این افراد، بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمه‌ها گذاشت. یک
ی از شیعیان بصره به اسم سوید بن‌مطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد. *نزدیک غروب آفتاب* سر امام(ع) را از بدن جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود. *۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب* داستان روز غم‌انگیز عاشورا، این‌طور تمام می‌شود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده، سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشته‌ام!» السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین، الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين التماس دعا
ای علمدار رشیدم چه به هم ریخته ای! دست و پا میزنی و غم به دلم ریخته ای سرو بودی همه ی برگ و برت زرد شدند تا که دستان تو افتاد همه مرد شدند! چه کس اینگونه به خود حقِّ جسارت داده؟ به روی قرص قمر ردِّ عمود افتاده دستت افتاده و یک تیر به چشمت زده اند نقش بر خاک شدی و همه شان آمده اند بلبل خوش سخنم بال و پرت ریخته اند روبهان شیر شدند و به سرت ریخته اند   ماه شب های سیاهم به چه روز افتادی؟ همه ی پشت و پناهم به چه روز افتادی؟ سرو رعنای برادر چقدر خم شده ای! شاه شمشاد قدان!خرد شدی، کم شده ای جانِ داداش بیا قلب حرم را نشکن قوّت زانوی زینب! کمرم را نشکن آب اگر ریخت عزیزم به فدای سرِ تو کمر من شد اگر خم به فدای سر تو تو اگر آب نیاری هم عزیزی عباس و اگر دست نداری هم عزیزی عباس هیچ کس آب نمی خواست فقط خیمه بیا دختر فاطمه تنهاست فقط خیمه بیا تو نمانی همه ی قوم سرم می ریزند پاشو عباس نباشی به حرم می ریزند قسمت می دهم ای یار بیا برگردیم جان شش ماهه! علمدار بیا برگردیم ترسم این است بمانی تو و تکرار شود کوچه و سیلی و دیوار بیا برگردیم...  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقل شده است که علامه امینى فرمودند: شب و روز تاسوعا و عاشورا، براى سلامتى امام زمان(عجل اللّٰه تعالی فرجه الشریف) صدقه دهید، چون قلبِ حضرت، اندوهناک جَدِّ غریب ‌شان، حضرت سیدالشهداء است🖤 ⚫️ آجرک الله یا صاحب الزمان عجّ ⚫️ فرارسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا