eitaa logo
مبلغان امامت
534 دنبال‌کننده
335 عکس
161 ویدیو
67 فایل
این گروه به جهت اطلاع رسانی مبلغان توسط معاونت فرهنگی بنیاد بین المللی امامت ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز دوشنبه «اََللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ قُوَةً فی عِبادَتِکَ، وَ تَبَصُّرَاً فی کِتابِکَ، وَ فَهْمَاً فِی حُکْمِکَ، اََللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لاتَجْعَلِ الْقُرآنَ بِنا ماحِلاً، و الصِّراطَ زائِلاً وَ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیَاً» خداوندا، نیرویی برای بندگی در محضر تو، و دقت اندیشیدن در کتاب تو و شناخت صحیح برای فهم احکام الهی تو را خواستارم، خداوندا بر محمد و آل او درود بفرست، و ما را از معارف والای قرآن، محروم مگردان، و همیشه ما را در راه راست، ثابت قدم بدار، و روح مطهر پیامبر بزرگوارمان را، از ما راضی و خشنود گردان 📚 بحارالانوار ج ۸۷ ص ۳۳۸ ————————— 🏴 @mobaleghaneemamat
68.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 حجت خدا در کلام رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین سیدصادق میرشفیعی 🔰 برگرفته از مباحث استاد در دوره تربیت مبلغ فاطمی ————————— 🏴 @mobaleghaneemamat
🔸دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز سه شنبه «اََللّهُمَّ اجْعَلْ غَفْلَةَ النّاسِ لَنا ذِکْراً، وَ اجْعَلْ ذِکْرَهُمْ لَنا شُکْرَاً، وَاجْعَلْ صالِحَ ما نَقُولُ بِأَلْسِنَتِنا نِیَّةً فی قُلُوبِنا‌ اََللّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَکَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِنا، وَ رَحْمَتَکَ أَرْجَی عِنْدَنا مِنْ أَعْمالِنا اََللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ وَفِّقْنا لِصالِحِ الإَعْمالِ وَالصَّوابِ مِنَ الْفِعالِ» خداوندا، حالت غفلت مردم را به یادآوری نام خویش جلوه گر نما و دعای آنان به درگاه خداوند را برای ما، سپاسگزاری از نعمات الهی مقرر گردان، و سخنان شایسته ای که بواسطه ی زبانمان عرضه می داریم، به اراده ای استوار در دلهایمان، مبدّل گردان، خداوندا، بخشش تو گسترده تر از معاصی ماست، و امید ما به رحمت تو، بیشتر از اعمالمان است، خدایا، بر محمد و خاندان او درود بفرست، و ما را در انجام اعمال پسندیده و صحیح، موفق گردان 📚 بحارالانوار ج۸۷ ص۳۳۸ ————————— 🏴 @mobaleghaneemamat
🏴 وداع جانسوز امام حسن و امام حسین علیهما السلام با مادر... 🔸فضه خادمه حضرت زهرا سلام الله علیها روایت می‌کند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آخرین وصیتشان به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: ✨ فَغَسِّلْنِی وَ لَا تَکْشِفْ عَنِّی فَإِنِّی طَاهِرَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَ لْیُصَلِّ عَلَیَّ مَعَکَ مِنْ أَهْلِیَ الْأَدْنَی فَالْأَدْنَی وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِی وَ ادْفِنِّی لَیْلًا فِی قَبْرِی بِهَذَا أَخْبَرَنِی حَبِیبِی رَسُولُ الله ▪️مرا غسل بده، ولی بدنم را برهنه نکن، زیرا من پاک و مطهرم. یا علی! خودت و اهل خانه‌ام که به من نزدیک هستند بر جنازه‌ام نماز بخوانید. یا علی! مرا شبانه به خاک بسپار، این خبر را پدرم پیغمبر خدا به من داده است. ✨ حضرت امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند: ✨ لَقَدْ أَخَذْتُ فِی أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِی قَمِیصِهَا وَ لَمْ أَکْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ الله لَقَدْ کَانَتْ مَیْمُونَةً طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَةِ حَنُوطِ رَسُولِ الله وَ کَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِی أَکْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَیْتُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَةُ یَا فِضَّةُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ ▪️ به خدا قسم من متصدی امر آن بانو شدم و بدن وی را از روی پیراهن غسل دادم. به خدا قسم که بدن فاطمه زهرا مبارک و پاک و مطهر بود. آنگاه بدن مقدس او را با باقیمانده حنوط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حنوط کردم، جسد مبارکش را در میان کفن هایش جای دادم و موقعی که می‌خواستم کفن او را گره بزنم صدا زدم: «ای‌ام کلثوم، زینب، سکینه، فضه، حسن، حسین! بیایید از مادر خود زاد و توشه برگیرید، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.» ✨ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ هُمَا یُنَادِیَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أُمِّنَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ یَا أُمَّ الْحُسَیْنِ إِذَا لَقِیتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَی فَأَقْرِئِیهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِی لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِینَا بَعْدَکَ یَتِیمَیْنِ فِی دَارِ الدُّنْیَا ▪️حسن و حسین علیهما السّلام آمدند و در همان حال فریاد می‌زدند: «آه از این حسرتی که هیچ وقت به خاطر از دست دادن جدمان پیامبر خدا و مادرمان فاطمه زهرا از بین نخواهد رفت. ای مادر حسن و حسین! هنگامی که جدّ ما حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را ملاقات کردی، سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو که ما بعد از تو در دار دنیا یتیم ماندیم!» ✨ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِنِّی أُشْهِدُ الله أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَی صَدْرِهَا مَلِیّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ یُنَادِی یَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْکَیَا وَ الله مَلَائِکَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِیبُ إِلَی الْمَحْبُوبِ ▪️حضرت امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید: «من خدا را شاهد می‌گیرم که فاطمه زهرا آه و ناله کرد، دست‌های خود را باز کرد و حضرت حسنین را چند لحظه ای به سینه خود چسبانید. ناگاه هاتفی از آسمان ندا در داد که: «یا اباالحسن! حسنین را از روی سینه فاطمه بردار. به خدا قسم که ملائکه آسمان‌ها را گریان کردند، زیرا دوست مشتاق دیدار دوست است.» ✨قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا وَ جَعَلْتُ أَعْقِدُ الرِّدَاءَ وَ أَنَا أُنْشِدُ بِهَذِهِ الْأَبْیَاتِ: فِرَاقُکِ أَعْظَمُ الْأَشْیَاءِ عِنْدِی***وَ فَقْدُکِ فَاطِمُ أَدْهَی الثُّکُولِ سَأَبْکِی حَسْرَةً وَ أَنُوحُ شَجْواً*** عَلَی خَلٍّ مَضَی أَسْنَی سَبِیلٍ أَلَا یَا عَیْنُ جُودِی وَ أَسْعِدِینِی*** فَحُزْنِی دَائِمٌ أَبْکِی خَلِیلِی ▪️امیرالمومنین علیه السّلام می‌فرماید: «من حسنین را از روی سینه زهرا برداشتم و هنگام بستن بندهای کفن، این اشعار را سرودم: ➖فراق تو نزد من بزرگ ترین چیزها است * و از دست دادن تو فاطم جان، برایم سخت ترین مصیبت است ➖من برای حسرت و غم کسی گریه و ناله می‌کنم * که بهترین راه مرگ را رفت ➖ای چشم من! با من همراهی کن * که حزن من دائمی است و برای دوست خودم گریانم 🔸ثُمَّ حَمَلَهَا عَلَی یَدِهِ وَ أَقْبَلَ بِهَا إِلَی قَبْرِ أَبِیهَا... ▪️سپس امیرالمومنین علیه السّلام جسد فاطمه اطهر سلام الله علیها را روی دست خود گرفت و به سوی قبر پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد‌‌‌... 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۱۷۹ ————————— 🏴 @mobaleghaneemamat
36.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مقامات معنوی حضرت زهرا در نزد خداوند متعال 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین عطار‌نژاد 🔰 برگرفته از مباحث استاد در دوره تربیت مبلغ فاطمی ————————— 🏴 @mobaleghaneemamat
Fatima (a).pdf
2.07M
💠دانلود کتاب «فاطمه(س) راز ماندگاری امامت» 🔸حاصل مجموعه ۱۵ سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی در محضر مقام معظم رهبری است و به مناسبت ایام فاطمیه
🔸دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز چهارشنبه «اََللّهُمَّ احْرُسْنا بِعَیْنِکَ الَّتی لا تَنامُ، وَ رُکْنِکَ الَّذی لا یُرامُ وَ بِأَسْمائِکَ الْعِظامِ وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَاحْفَظْ عَلَیْنا مالَوْ حَفِظَهُ غَیْرُکَ ضاعَ، وَاسْتُرْ عَلَیْنا ما لَوْ سَتَرهُ غَیْرُکَ شاعَ وَاجْعَلْ کُلَّ ذلِکَ لَنا مِطْواعَاً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ، قَرِیبٌ مُجیبٌ» پروردگارا ، بحق اسماء با عظمتت، ما را حفاظت کن با دیده ای که به خواب نمی رود و با آن تکیه گاه مطمئنی که از کسی چیزی نمی طلبد و بر محمد و خاندان او درود فرست، و ما را تحت حمایت خاص خویش قرار ده چرا که مراقبت دیگران از ما، از بین رفتنی است، و عیوب ما را بپوشان که اگر کسی به جز تو آن را پنهان سازد، فاش می گردد، و ما را مطیع تمامی اوامر خویش قرار ده چرا که تو دعاهای ما را می شنوی و از همه کس به ما نزدیکتری و آنها را اجابت می کنی. 📚 بحارالانوار ج۸۷ ص۳۳۸ ————————— 🏴 @mobaleghaneemamat
🔳دل نوشته اشک‌هایش روی صورتم چکید... ابر بالای سرم را میگویم. چشمانم را که باز کردم، آب رودخانه سیلی محکمی به صورتم زد و آن طرف رود پرتم کرد. آنجا شدت آب خیلی زیاد نبود. انگار مسیر را بسته بودند تا جوی آب را به سمت زمین‌های کشت و زرع بکشانند. تمام تنم از گِل پر شده بود. میخواستم باران ببارد تا حفره‌های سرم را بشوید؛ اما دریغ از یک قطره! آفتاب زمین‌های کشاورزی صورتم را می‌سوزاند. همانطور که به خیره شدم، قدم‌های سنگین به گوشم رسید. آمده بود تا نفسی تازه کند و دست و رویی بشوید. کنارم نشست و دستانش را میان آب زد. مشتی آب به صورت زد و با آستین آب از محاسنش برداشت. بقچه‌ی نانش را گذاشت کنار من... دلم میخواست بادی بوزد یا ضربه‌ای جابجایم کند تا از آفتاب داغ به زیر سایه‌ی بقچه پناه ببرم. کنارم نشست و بقچه‌اش را باز کرد. قطره‌ای آب از سر انگشتانش بر سرم چکید. سرم را که بالا آوردم، چشم در چشمش نگریستم. چه نافذی داشت، مهرش پیشتر به دلم نشسته بود. برای همین خدا مرا آفرید. دلم میخواست نگینی باشم بر خاتم انگشتانش یا حتی تکه سنگی در میان کاه‌گِل های خانه اش. روزگار چرخید و از من، ساخت در میان رکابی از نقره. مرا زیر سایه در بازار نگه میداشتند و برای اختیار صاحبم، هیچ اختیاری نداشتم! هم جواران مرا خریدند و من مانده بودم و چند . تا آنکه شخصی برای طلب من به دکان انگشتر فروشان داخل شد و مرا خرید. چشم که باز کردم، دیدم همان روزگاران دور است. همان که چشمان نافذش، دلم را صیقل داده بود. از کثرت شعف در رکاب نقره جای نداشتم. مرا که بر انگشت خود نهاد، گویی دنیا را خریده بودم. سکوت سنگینم را فریاد میکشیدم و به هُرم دستانش، پناه آورده بودم. سالیانی از آن روز گذشت. من شاهد خوشی و ناخوشی‌هایش بود. شاهد روزگاران لبخند و غصه اش، اما امشب اشکهایش روی صورتم چکید... اینبار ابر آسمان نبود که میگرییست، ابر چشمان او بود که به غم نشسته و در پلکهایش گره خورده بود. با همان دستی که رکابم، انگشتش را حلقه داشت، شانه‌های را با احتیاط تکان داد و تلقین خواند. اسمع... افهم... یا رسول الله غبار غم صورتش را پوشانده بود. لختی در میان نگریست. غم‌اش چنان سنگین آمد که تو گویی به مرز فروپاشی رسیدم. ترک‌های میان قلبم دانه‌دانه بازشدند. را چید و مشت در خاک کشید و آرام به داخل گذارد، چرا که بانو آزرده بود و مجروح... سرش را بروی قبر نهاد و آرام گفت: هذه یا رسول الله! حالا تمام حفره‌های تنم، پر بود از خاک تربت بانوی و بر روی رکابم، قطره‌ی اشکی مانده بود که غربتش آتشم میزد. آری... من خاتم انگشتان مردی بودم که امیر بود و به غایت . مردی که پس از آن شب، به قدر هزاران سال، شکست. مردی که هستی به زیر قدومش خانه داشت، اما هستی‌اش را از او گرفتند. نوشته از «مسیا» ————————— 🏴 @mobaleghaneemamat