eitaa logo
مبلغان
5.3هزار دنبال‌کننده
83 عکس
38 ویدیو
558 فایل
☑ کانال تخصصی محتوایی مبلغان 🔹ارسال محتوای بین الصلاتین روزانه و مناسبتی 🔹ارسال فیش منبر روشمند مناسبتی و اقتضایی ✍️ انتقاد و پیشنهاد به محتوای کانال @Habib_shahid_hadi 🤝تبادل (فقط کانال طلاب ) و تبلیغ کانال @efefefef
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حدیث : امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند: إیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الکَذّابِ، فَإنَّهُ بِمَنزِلَةِ السَّرابِ، یُقَرِّبُ لَکَ البَعیدَ وَ یُبَعِّدُ لَکَ القَریبَ؛ از همنشینی و دوستی با دروغگو بپرهیز؛ زیرا او مثل سراب است، دور را برای تو نزدیک جلوه می دهد و نزدیک را دور می نمایاند. (1) شرح حدیث: برای وصله کردن لباس، باید از پارچه همشکل و همرنگ استفاده کرد. به تعبیر حضرت امیر علیه السّلام در حدیثی، دوست و همنشین مثل وصله ی لباس است، پس باید با انسان سنخیت و تشابه و همسانی داشته باشد. با این حساب، فرد مؤمن با چه کسانی باید رفاقت کند؟ با کسانی که در دینداری، صداقت، ایمان و اخلاق با او تشابه داشته باشند. امام سجاد علیه السّلام در این حدیث، از رفاقت با چند گروه نهی می کند که «دروغگو» یکی از آنان است. در ادامه حدیث است که: «از همنشینی با فاسق، بخیل، احمق و کسی که به دیدار خویشاوندان خود نمی رود، نیز بپرهیز.» اینان آدم را به لقمه ای نان می فروشند. آن جا که به یاری و حمایتشان نیاز داریم، از مساعدت دریغ می کنند. چون نادانند، می خواهند سود برسانند، ولی ضرر می زنند. و کسی هم که از خویشاوندانش گسسته و با آنان قطع رابطه کرده باشد، ملعون است. دروغگو، حرفهایش فریبنده، جذاب، ولی بی پایه و اساس است؛ مثل سراب و آب نما در کویر که از دور، مثل برکه ی آب یا دریا جلوه می کند، ولی هر چه نزدیکتر می شوی، می بینی از آب خبری نیست و فریبی بیش نبوده است. چرا با کسانی رفاقت کنیم که ما را به اشتباه می اندازند و از واقعیتها دور می سازند؟ همنشینی با دروغگو، انسان را دروغگو بار می آورد. منشین با بدان که صحبت بد گرچه پاکی، تو را پلید کند آفتاب، ار چه روشن است، او را پاره ای ابر، ناپدید کند (2) 📚 پی نوشت: 1. تحف العقول، ص 279 2. سنایی غزنوی. @moballeghanedin
💠 حدیث : پیامبراکرم (صلى الله علیه وآله)فرمودند: یَلْزَمُ الْوالِدَیْنَ مِنَ الْحُقُوقِ لِوَلَدِ هِما ما یَلْزَمُ الْوَلدَ لَهُما مِنَ حُقُوقهِما؛همان طورى که فرزندان بر اثر ترک حقوق پدر و مارد مسؤولند پدران و مادران نیز در برابر ترک حقوق فرزندان مسؤولیت دارند.(1) شرح حدیث: در دنیا هیچ حقى بدون وظیفه نیست یعنى در کنار هر حقى وظیفه اى وجود دارد و هر اندازه حق بزرگتر باشد وظیفه و مسؤولیت نیز بزرگتر است. به همین دلیل پدران و مادران که حق بزرگى بر فرزندان خود دارند - حقى که در قرآن مجید همدوش حق پروردگار ذکر شده - مسؤولیت سنگینى نیز در مقابل آنها دارند; آنها باید لحظه اى از تعلیم و تربیت فرزندان غافل نشوند و تا آن جایى که امکان دارند در سازندگى روح و جسم آنها و نگهدارى آنان از آلودگى هاى فکرى و اخلاقى بکوشند و غوغاى زندگى روزانه آنها را از این وظیفه بزرگ باز ندارد. 📚پی نوشت: 1. از کتاب اقوال الائمه. https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام رضا علیه السلام فرمودند: عَونُکَ لِلضَّعفِ مِن اَفضَلِ الصَّدَقَةِ؛ از بهترین نوع صدقه، یاری کردن تو نسبت به ناتوان است. (1) شرح حدیث: یکی از حوادث زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دوران جوانی و قبل از بعثت، عضویت او در پیمان جوانمردان یا «حَلف الفضول» بود. گاهی به افرادی ضعیف، غریب و بی پشتیبان در مکه ستم می شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و تعدادی از جوانمردان با هم عهد بستند که از چنین افرادی حمایت کنند تا ستم نبینند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیوسته از آن پیمان به نیکی یاد می کرد و خرسند بود(2). حضرت رضا علیه السلام حمایت از ناتوانان را از برترین صدقات می شمرد. صدقه، تنها کمک مالی به فقیر نیست. هر نوع خیررسانی و کمک به مردم در فرهنگ دینی صدقه محسوب می شود و ثواب دارد، حتّی برداشتن سنگی از سر راه مردم صدقه است. در جامعه ی اسلامی، نباید ضعیفان احساس کنند کسی به فکر آنان و دفاع از حقوقشان نیست. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس به مؤمنی یاری رساند، خداوند هفتاد و سه مشکل از او را برطرف می کند: یکی در دنیا و هفتاد و دو تا در آخرت، در روزی که هر کس مشغول گرفتاری خویش است(3). اگر کسی در کسب و کار ناتوان است، یاری رساندن به او ثواب دارد. اگر کسی در درس و کلاس ضعیف است، کمک به او هم صدقه است. اگر کسی به خاطر آن که ضعیف است، حقش را پایمال می کنند، افراد توانا وظیفه دارند از او دفاع کنند. آری... «دریاب ضعیفان را، در روز توانایی». 📚پی نوشت: 1. تحف العقول، ص 446 2. ر. ک: جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج 1، بخش «دوران جوانی». 3. محمد بن یعقوب کلینی. کافی، ج 2، حدیث 2، ص 199. https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام علی علیه السلام به کمیل فرمودند: یا کُمَیْلُ! اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ، وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ، وَ نِعَمَ اللهِ عَلَیْکَ اَکْثَرُ مِنْ عَمَلِکَ؛ اى کمیل! خطاهایت، از کارهاى خوبت بیش تر، و غفلتت از حضور قلبت فزون تر، و نعمت هاى پروردگار از قدرت شکرگزارى تو بیش تر است(1). شرح حدیث: در تفسیر جملات سه گانه فوق باید به این نکات توجّه کرد: 1ـ این که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى انسان هاست مطلبى واضح و بدیهى است. به عنوان مثال، اگر نعمت بسیار ارزشمندِ چشم از انسان گرفته شود، چه مصیبت بزرگى رخ مى دهد! اگر انسان بخواهد تا آخر عمر تنها شکر همین یک نعمت را بجا آورد، آیا قادر خواهد بود؟ چشمه جوشانى که در چشم انسان ها وجود دارد و دائماً سطح چشم را مرطوب نگه مى دارد، و اگر نباشد پلک ها چشم را آزار خواهند داد و در مدّت زمان کوتاهى بینایى انسان را از بین خواهند برد، و چاه فاضلابى که اضافه آب چشم را جذب مى کند و اگر نباشد انسان دائماً گریان و صورتش خیس خواهد بود! آیا این ها نعمت هاى بزرگ الهى نیستند؟ اگر یکى از این ها نبود (چشمه جوشان، یا چاه فاضلاب) چه مى شد؟ گاهى از اوقات نعمت هایى داریم که در طول زندگى متوجّه آن نمى شویم! حقیقتاً که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى ما انسان هاست. 2ـ امّا جمله دوم: «وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ»، با یک محاسبه ساده آن را هم تصدیق خواهیم کرد. در طول شبانه روز چقدر به یاد خدا هستیم؟ تمام نمازهاى شبانه روزى ما چقدر طول مى کشد؟ در مدّتى که مشغول خواندن نماز هستیم، چقدر به یاد خدا هستیم؟ اگر به یاد خدا باشیم، همه گمشده ها را در نماز نمى یابیم! کیست که دائماً متوجّه خدا باشد؟ آیا در حال خواب و کار به یاد خدا هستیم؟ بله، اولیاء الله در حال خواب هم به یاد خدا هستند، ولى آن ها انگشت شمار هستند. نتیجه این که مدّت زمان غفلت از یاد خدا، بیش تر از زمان حضور قلب است. 3ـ امّا جمله سوم: «اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ»، نیز با قدرى تفکّر روشن مى شود. متأسّفانه بسیارى از گناهان را گناه نمى شمریم! دروغ ها، تهمت ها غیبت ها، ناشکرى ها، شایعه سازى ها، نقل شایعات، تمسخر دیگران و مانند آن. یا برخى کارها شایسته شخصیّت انسان نیست، ولى انجام مى دهیم! مثل پرگویى، نماز بى حضور قلب، نمازى که شک بین 3 و 4 و 5 مى کنیم، اتلاف وقت و مانند آن. و گاهى حسناتى را انجام مى دهیم که به ظاهر حسنه است، ولى هنگامى که در آن دقیق مى شویم مى بینیم که عبادت نیست. بنابراین گناهان ما از حسنات ما بیش تر است. سؤال: هدف حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) از این جملات سه گانه چیست؟ پاسخ: هدف حضرت این است که مبادا ما خود را از خداوند طلبکار بدانیم، بلکه باید همواره خویش را بدهکار پروردگار حساب کنیم و به فکر جبران باشیم. یکى از رموز تکامل همین است که خود را ناقص بدانیم. آن کس که خود را کامل مى داند، اوّل بدبختى و توقّف اوست. 📚پی نوشت: 1. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 415. منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى. https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: بِئْسَ العَبدُ عَبدٌ یَکونُ ذا وَجْهَینِ و ذا لِسانَینِ، یُطْری اَخاهُ شاهِداً و یأکُلُهُ غائِباً، إن اُعطِیَ حَسَدَهُ و اِن ابْتُلِیَ خانَهُ؛ بنده ی بدی است آن که دو رو و دو زبان باشد. در مقابل، از برادرش تعریف کند و پشت سر، او را بخورد. اگر برادرش بهره مند باشد به او حسد ورزد و اگر گرفتار شود، به او خیانت کند. (1) شرح حدیث: صداقت و راستی، مهمترین آموزه ی دین است. پیشوایان ما، پیروان را به راستگویی، امانتداری، دوری از تزویر و خیرخواهی نسبت به برادران دینی فراخوانده اند. در این حدیث شریف هم امام عسکری علیه السلام از دورویی و نفاق در برخورد با دیگران نکوهش می کند و آن را صفت ناپسندی می شمرد. (2) آن که برخورد رویارو و پشت سرش متفاوت است، منافق است. آن که در برابر، زبانی چرب و نرم و همراه با تعریف و ستایش دارد، اما پشت سر، غیبت و بدگویی و توهین و نیش زدن کار اوست، نمی تواند دوست مناسبی باشد. به هر حال، فرومایگانی که نه چشم دیدن نعمت تو را دارند، نه رفتارشان با تو صادقانه است، نه در گرفتاریها یار و غمخوار تواند، نه ظاهر و باطنشان با تو یکی است، برای معاشرت مناسب نیستند. 📚 پی نوشت: 1. تحف العقول، ص 488 2.بخشی از این حدیث، در سخنان امام کاظم علیه السلام هم روایت شده است. (ر.ک: حکمتهای کاظمی، حدیث 9). https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: اِتَّقوا اللهَ و کونوُا زَیْناً و لا تکونوا شَیناً، جُرُّوا إلَینا کُلَّ مَودَّهٍ وادْفَعوا عَنّا کُلَّ قبیحٍ؛ از خدا پروا کنید و زینت (ما) باشید، ‌نه مایه ی عار و ننگ. هر محبّت و مهرورزی را به سوی ما بکشانید و هر زشتی را از ما دور کنید. (1) شرح حدیث: رابطه ی ما با خاندان رسالت و پیشوایان معصوم، رابطه ی «پیشوایی» و«پیروی» است. آنان «امام» هستند و ما مأموم و پیرو. آنان اسوه و الگویند، ما تابع و سرمشق گیرنده از آنان. آنان پاک و متقّی و عادلند، ما هم باید در پی طهارت و تقوا و عدالت و صداقت باشیم، تا در ادّعای تشیع و پیروی، ‌راست گفته باشیم و با رفتار خوب و اخلاق شایسته خویش، مایه ی خوشنامی و زینت آنان باشیم، نه سبب بدنامی و ناراحتی شان. گاهی یک پدر، انسان خوب و صالحی است، اما فرزندی بد و شرور دارد. بدیهای او را از چشم پدرش می بینند و رفتارش مایه شرمساری پدر می گردد. امامان، پدران معنوی ما هستند. رفتارمان باید به گونه ای باشد که برای آنان کسب آبرو کند، نه آن که مایه ی آبروریزی برای ایشان باشد. کسی به نام زکریا، قبلاً مسیحی بود و زمان امام صادق علیه السلام مسلمان شد. در مدینه خدمت آن حضرت رسید. از توصیه های امام به او یکی هم این بود که مراقب مادرش باشد و به او نیکی کند. با آن که مادرش مسیحی بود، رفتار خوب پسر که در اثر مسلمانی و به توصیه امام صادق علیه السلام بود، در مادر هم تأثیر گذاشت و او هم تمایل پیدا کرد مسلمان شود. مادر به فرزندش گفته بود: این گونه سفارشها، از سوی پیامبران به پیروانشان می شود. به هر حال، مادر هم مسلمان شد.(2) این رفتار شایسته، سبب می شود دلها و محبتها به سوی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام جذب شود. شیعه باید این گونه رفتار کند، ‌تا مردم جایگاه والا و آسمانی امامان را بشناسند و به سوی آنان گرایش یابند. 📚 پی نوشت: 1. تحف العقول، ص 488 2.اصول کافی، ج2، ص 160 (تفصیل داستان را در کتاب «داستان راستان» شهید مطهری، جلد دوم، حکایت «حق مادر» بخوانید). https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام علی علیه السلام فرمودند: اَلا لا خَیْرَ فى عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَهُّمٌ، اَلا لاخَیْرَ فى قِرائَة لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ، اَلا لاخَیْرَ فى عِبادَة لا فِقْهَ فیها؛ آگاه باشید! علمى که در آن فهم نباشد فایده اى ندارد. بدانید! قرائت قرآن اگر همراه با تدبّر و اندیشه (در معانى آن) نباشد بى فایده است. آگاه باشید! عبادتى که در آن تفکّر و اندیشه نباشد خیرى ندارد(1). شرح حدیث: سؤال: در جمله اوّل مى خوانیم: «علمى که در آن فهم نباشد خیرى ندارد» مگر مى شود علم و دانشى بدون تفهّم حاصل گردد؟ پاسخ: بله، بسیار است علم و دانش هایى که حاصل آن تنها ذخیره کردن مشتى دانستنى ها و قواعد یا فورمول هاى خشک است که صاحب آن، در آن تفکّر نمى کند و به نتیجه آن نمى اندیشد. دانشمندى که توانست هسته اتم را بشکافد و این نیروى عظیم را آزاد کند، براى چه هدفى این کار را کرد؟ آیا هدفش نابودى همه موجودات زنده و از بین بردن تمام آثار حیات و زندگى در شهر «ناکازاکى» و «هیروشیماى» ژاپن بود، که هنوز هم بعد از ده ها سال متأسّفانه آثار شوم آن موجود است!؟ یا منظورش تولید نیروگاه هاى برق بود، تا به وسیله آن جهان را روشن کند و چرخ هاى کارخانجات را به گردش درآورد و استفاده هاى مثبت فراوان دیگر از آن بشود؟ متأسّفانه بسیارى از دانشمندان مادّى در علوم و دانش هاى خویش تفهّم ندارند، بدین جهت دنیا تبدیل به ظلمتکده اى مى گردد. دنیایى که دانشمندان آن هدفى جز لذّات مادّى ندارند و براى آن ها تفاوتى نمى کند که با اختراعات و اکتشافات آن ها کارخانجات داروسازى فعّال شود یا کارخانجات بمب سازى، بلکه هر کدام درآمد بیش ترى عاید آن ها کند و دلارهاى فزون ترى به جیب آن ها سرازیر نماید، همان را ترجیح مى دهند! چنین دنیایى حقیقتاً ظلمتکده و چنان دانشى در حقیقت زیانبار است! در جمله دوم مى خوانیم: «آگاه باشید تلاوت قرآن اگر توأم با اندیشه نباشد سودى ندارد» آرى، بسیارند کسانى که قرآن تلاوت مى کنند، ولى مورد لعن قرآن هستند(2)! زیرا به دستورات این نسخه شفابخش آسمانى عمل نمى کنند; آن ها هنگامى که آیات مربوط به غیبت را مى خوانند، در حالى که خود غیبت مى کنند مورد لعن این آیات قرار مى گیرند! هنگامى که آیات مربوط به ربا را قرائت مى کنند، در حالى که آلوده به این گناه بزرگ و کثیف هستند، مورد لعن آیات ربا واقع مى شوند! و همچنین در سایر آیاتى که به آن عمل نمى کنند. «تدبّر» از ریشه «دَبْر» (بر وزن ابر) گرفته شده و به معناى عاقبت اندیشى است، تلاوت کننده قرآن هنگام تلاوت آیات شریفه باید به عاقبت کسانى که آیات تلاوت شده در مورد آن ها سخن مى گوید بیندیشد که قرائت یک آیه همراه با تدبّر از یک ختم قرآن بى تدبّر ارزشمندتر است! در جمله سوم مى فرماید: «عبادت بدون تفکّر هم فایده اى ندارد». آیا هنگامى که در مقابل پروردگار مى ایستیم و آیات بلند و پرمحتواى سوره حمد را مى خوانیم، در معانى آن آیات تفکّر مى کنیم؟ وقتى به (اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعینُ)مى رسیم، نگاهى به قلب خویش کنیم و ببینیم آیا حقیقتاً فقط خدا را مى پرستیم و فقط از او کمک مى گیریم؟ یا هواى پرستى، مال پرستى، مقام پرستى در کُنج دل ما جایى براى پرستش خدا نگذارده است!؟ هنگامى که به تشهّد مى رسیم و به یگانگى خداوند شهادت مى دهیم، سرى به قلب خویش بزنیم و ملاحظه کنیم که آیا هیچ بتى در خانه قلب ما وجود ندارد، یا این خانه خدا به اشغال انواع بت ها در آمده است؟ آرى باید عبادت همراه با تفکّر باشد، چرا که یک عبادت همراه با تفکّر مى تواند سرنوشت ما را متحوّل و دگرگون نماید. 📚پی نوشت: 1. اصول کافى، کتاب فضل العلم، باب صفة العلماء، حدیث سوم. 2. میزان الحکمة، باب 2311، حدیث 16250، (جلد 8، صفحه 90). https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام رضا علیه السلام فرمودند: مَن فَرَّجَ عَن مُؤمِنٍ فَرَّجَ اللهُ عَن قَلبهِ یَومَ القِیامَةِ؛ هر کس گِرِه از کارِ مؤمنی بگشاید (و غمی را از او بزداید)، خداوند هم در قیامت، کار بسته او را می گشاید (و اندوهش را می زداید). (1) شرح حدیث: کسی نیک بیند به هر دو سرای که نیکی رساند به خلق خدای خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است(2) در حدیث امام صادق علیه السلام نیز آمده است: هر کس رنج و غصّه و مشکلی را از یک مؤمن برطرف سازد، خداوند غصّه های آخرت را از او دور می کند و چون در روز رستاخیز از قبر بیرون می آید، قلبی خُنک و آرام دارد(3). خدا کسانی را دوست دارد که در دنیا به فکر کمک و غم زدایی از مؤمنان باشند و از بار مشکلاتشان بکاهند و شریک رنجشان شوند و آنان را در هنگام حوادث تلخ، تنها نگذارند. در سیره ی امامان معصوم علیهم السلام، نمونه های فراوان نقل شده است که با مساعدت و یاری رساندن به گرفتاران، خاطر آنان را شاد می کردند و غبار غم را از چهره ها می زدودند. این نوعی فتوّت و مردانگی است که خدا هم این صفت را در بندگانش می پسندد و در آخرت هم پاداشی بزرگ عطا می کند. صد خانه اگر به طاعت آباد کنی زان به نبود که خاطری شاد کنی گر بنده کنی به لطف، آزادی را بهتر که هزار بنده آزاد کنی(4) غم زدایی از مؤمن، گاهی به کمک مالی است، گاهی به همدردی زبانی است، گاهی به رفع ظلم از او. گاهی ادای بدهکاری یا تأمین مسکن و یا حتّی گوش دادن به درد دلهای مؤمن مایه ی شادی اوست. در مقابل شکایتها و ناله های مؤمنان سنگ صبور باشیم، و با کمک به بندگان خدا در دنیا، آخرت خود را آباد کنیم. 📚پی نوشت: 1. اصول کافی، ج 2، ص 200 2. سعدی. 3. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج 2، ص 199. 4. علاءالدوله سمنانی. https://eitaa.com/moballeghan
💠 پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) فرمودند: إذا مُتَّ عَلَى طَهارَة تَکُونُ شَهِیْداً ؛ هنگامى که پاک از دنیا بروى در زمره شهیدان خواهى بود.(1) شرح حدیث: حدیث فوق قسمتى از دستورهایى است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به یکى از یاران خود به نام «انس» مى دهد و به او مى فرماید: «اگر مى توانى شب و روز با وضو باشى این چنین کن، زیرا گر در این حال از دنیا بروى شهید خواهى بود.»، گرچه معناى نخستین حدیث، همان با وضو بودن است، اما حدیث در ضمن اشاره به حقیقت مهم ترى دارد و آن پاک زیستن و پاک از جهان رفتن است، آنها که دامانشان پاک، دل هایشان پاک، و زندگى و فکرى پاک دارند و این چنین از جهان رخت بر مى بندند قطعاً در صف شهیدان خواهند بود که شهادت منحصر به کشته شدن در میدان جنگ نیست، احادیث دیگرى که در منابع اهل بیت(علیهم السلام)وارد شده نیز این حقیقت را تأکید مى کند. 📚 پی نوشت: 1. سفینة البحار، جلد 1، صفحه 720. https://eitaa.com/moballeghan
💠 از امام حسین(علیه السلام) درباره شریف ترین مردم پرسیدند. آن حضرت فرمودند: مَنِ اتَّعَظَ قَبلَ اَن یوعَظَ، وَ استَیقَظَ قَبلَ اَن یوقَظَ؛ کسی که پیش از آنکه پندش دهند، پند پذیرد و پیش از آنکه بیدارش کنند، بیدار شود. (1) شرح حدیث: دنیا سراسر پند است، اگر انسان گوش پندشنو داشته باشد. جهان و تاریخ، سراسر عبرت است، اگر انسان چشم عبرت بین داشته باشد. آگاهان و بیداردلان، از در و دیوار، از کاخ و کوخ، از مرگ و بیماری انسانها، از طلوع و غروب قدرتها، از شکست و پیروزی انسانها، از عزّت و ذّلت اقوام، از فضای گورستان و خفتگان در قبرها، از بی وفایی مال و مقام و ثروت، «پند» می گیرند. نیازی نیست که ما را پند دهند. در هر چیز موعظه و هشدار است. خدا نکند کسی خود را به خواب بزند، که بیدار کردنش بسیار دشوار و گاه ناممکن است. آیا مرگ هر یک از آشنایان و عزیزان، یک بیدارباش نیست؟ کاش انسان به مرحله ای از خودآگاهی و بصیرت و هشیاری برسد که «پیام» ها را درک کند و «هشدار» ها را بشنود و بداند که «زنگها برای که به صدا درآمده اند؟» خدایا! پند و موعظه را محبوب ما بگردان. پیش از آنکه مرگ، ما را بیدار کند، ما را از خواب غفلت بیدار کن. 📚 پی نوشت: 1. موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص 743 https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام باقر علیه السلام به جابر جعفى فرموند: بَلِّغْ شَیعتَى عَنّى السَّلامَ وَاَعْلِمهُمْ اَنَّهُ لا قَرابَةَ بَیْنَنا وَ بَیْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا یُتَقَرَّبُ اِلَیْهِ اِلاّ بِالطّاعَةِ لَهُ؛ سلام مرا به شیعیان من برسان و به آنها بگو میان ما و خداوند خویشاوندى نیست، بلکه تنها راه نزدیکى به خدا اطاعت فرمان اوست.(1) شرح حدیث: بسیار هستند که گمان مى برند تنها ادعاى تشیع و علاقه به خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى نجات و سعادت آنها کافى است، گویا با این ادعا جزء خویشاوندان امامان خواهند شد، آنها هم خویشاوندى خاصى با خدا دارند و با توصیه و پارتى کارها دست مى شود، در حالى که تنها پیوندى که بر روابط مخلوق و خالق حکومت مى کند رابطه اطاعت و انجام وظیفه است، هرکس مطیع فرمان او باشد از همه نزدیکتر و هرکس عصیان کند از همه دورتر است، هرکس که باشد. 📚 پی نوشت: 1. بحارالانوار، جلد 15، صفحه 164. https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام علی علیه السلام فرمودند: مِلاکُ الدّینِ مُخالَفَةُ الْهَوى؛ معیار دیندارى مخالفت با هواى نفس است»(1). شرح حدیث: هر چیزى ملاکى دارد که با آن سنجیده مى شود. ملاک دیندارى و بى دینى چیست؟ آیا ملاک دیندارى فقط نماز خواندن است؟ آیا حجاب به تنهایى مى تواند معیار قرار گیرد؟ همان گونه که بعضى مردم نماز یا حجاب را مرز دینداران و بى دینان معرّفى مى کنند. آیا کنترل زبان و حفظ آن مى تواند به تنهایى ترازوى سنجش دیندارى باشد؟ حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) در این روایت کوتاه و عمیق، معیار و ملاک جامع و کاملى را براى مسأله مورد بحث بیان فرموده است. هر چند امور مذکور نیز ملاک هستند; ولى ملاک کامل و فراگیر چیز دیگرى است، حتّى گاه مى شود که همان عبادت و حجاب و حفظ زبان بر اثر خواهش دل است. داستان معروف زیر شاهد خوبى بر این بحث است: شخصى سالیان درازى در صف اوّل نماز جماعت شرکت مى کرد. روزى دیر به مسجد رسید و در صف آخر قرار گرفت، احساس بدى به او دست داد. با خود گفت: حالا مردم چه مى گویند! فلانى هر روز در صف اوّل بود، چرا امروز در صف آخر قرار گرفته است!؟ پس از این افکار و تخیّلات، ناگهان تکانى خورد که اى واى بر من! سالیان دراز نمازهایم را خراب کردم، باید همه را قضا کنم؟ چون آلوده به انگیزه غیر خدایى بود! به همین جهت در روایتى مى خوانیم که: «مجذوب فراوانى نماز و روزه و سایر عبادات دیگران مشوید! چون گاهى این ها را از سرِ عادت انجام مى دهند، بلکه افراد را به راستگویى و أداى امانت امتحان کنید»(2). بنابراین آن کس که تابع عقل و فرمان خداست دیندار، و آن که تابع هواى نفس است بى دین است. در تفسیر آیه شریفه (نُؤْمِنُ بِبَعْض وَ نَکْفُرُ بِبَعْض)(3) این سؤال مطرح شده است: چرا خداوند بنى اسرائیل را به خاطر این کار سرزنش مى کند، در حالى که (نُؤْمِنُ بِبَعْض) که کار خوبى است; هر چند براى (وَ نَکْفُرُ بِبَعْض) مستحق سرزنش هستند؟ برخى از مفسرین گفته اند: «آن ایمان ببعض نیز بى ارزش بوده است، چون به چیزهایى ایمان مى آوردند که با هواى نفس آن ها سازگار بود. بنابراین در واقع ایمان به هواى نفس بود، نه ایمان به خدا!»(4). خلاصه این که روایت فوق ملاک و معیار سنجش دینداران از بى دینان را مخالفت با هواى نفس مى شمارد و با این ترازوى دقیق مى توانیم میزان دیندارى خویش را به خوبى بسنجیم. 📚پی نوشت: 1. میزان الحکمة، باب 4041، حدیث 21135 (جلد دهم، صفحه 382). 2. میزان الحکمة، باب 300، حدیث 1490 (جلد اوّل، صفحه 344). 3. سوره نساء، آیه 150. 4. تفسیر نمونه، جلد 4، صفحه 189. https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام صادق علیه السّلام فرمودند: اَلعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِسُ؛ آن کس که به زمان خویش دانا و آشنا باشد، شبهات به او هجوم نمی آورند. (1) شرح حدیث: «لوابس» به معنای شبهات است، یعنی اموری که بر انسان مشتبه می شود و او درست و نادرست، حق و باطل و راه و بیراهه را نمی شناسد و دچار فتنه و فساد و گمراهی می گردد. «زمان شناسی»، به انسان بصیرت و آگاهی می دهد. زمان شناس، کسی است که ویژگیهای عصر و زمان خود را بشناسد، از دشمنان، دشمنیها، خطرها و خطرآفرینان باخبر باشد، نفاق را بشناسد، حیله های رایج را بداند، دستهای پنهان در پشت قضایا و حوادث را بشناسد، مردم شناس باشد و ریشه حوادث و بحرانها را بداند. بصیرت و شناخت، مثل چراغی است که راه انسان را روشن می کند. حرکت در جاده تاریک، خطرناک است. ممکن است دشمنانی در کمین باشند، یا گودال هایی بر سر راه باشد، یا حیوانی وحشی حمله کند و آسیب برساند. امّا آشنایی به زمان و بصیرت نسبت به مسائل روز، سبب می شود، انسان فریب نخورد و مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. این نکته، هم در مسائل اجتماعی و روابط با مردم است و هم در مسائل سیاسی و خطوط جناحها، گروهها و احزاب. چه بسیار افرادی که به سبب سادگی و ناآگاهی، به گمراهی افتادند و آبرو و ایمانشان بر باد رفت. زمان شناسی، سدّی در برابر هجوم شبهه ها و فتنه هاست. 📚پی نوشت: 1. تحف العقول، ص356 https://eitaa.com/moballeghan