eitaa logo
مسیر مؤمنانه
1.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
🍃نگاه ڪن به جان من،در انتظار #جمعه اے ستـــ 🍂ڪه روز وعده باشد و طلوع آن ظـهـور توستـــ 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای شادی مدیر عزیز مسیر مؤمنانه به امیدطلوع فجر ظهور منجی
مشاهده در ایتا
دانلود
※ مجموعه داستان ۱ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | | عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی ※ عبیدالله ابتدا در کوفه ساکن بود؛ اما پس از قتل عثمان به شام نزد معاویه رفت و پس از چندی دوباره به کوفه بازگشت. او پس از شهادت امام حسین(ع)، از عدم پذیرش دعوت امام پشیمان شد. در قیام مختار ابتدا به قیام‌کنندگان پیوست؛ اما پس از مدتی از صف یاران مختار جدا شد و جزء سپاهیان مصعب بن زبیر در مقابل مختار قرار گرفت. ✘ پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری و تصمیم امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه، عبیدالله از کوفه بیرون آمد تا با امام مواجه نشود. اما در نزدیکی کربلا با وی مواجه شد. نقل است که امام حسین(ع) وقتی به منزلگاهی به نام قصر بنی مقاتل یا به روایتی «قطقطانیه» در چند فرسخی کربلا رسید، خیمه‌ای دید و پرسید که آن از کیست؟ گفتند از آن عبیدالله بن حر جعفی. امام(ع) کسی را نزد او فرستاد، تا او را به یاری اردوی امام(ع) دعوت کند، ولی او بهانه آورد و گفت: «من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه حسین(ع) به آنجا آید و من نتوانم یاریش کنم.» فرستاده امام بازگشت و پاسخ عبیدالله را به امام(ع) رساند. پس از آن امام حسین(ع) خود نیز به خیمه عبیدالله رفت و نشست و خدا را سپاس گفت، و گفت: «ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه می‌کند، آیا نمی‌خواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت، نزد خدا شفیع تو باشد؟» گفت: «یابن رسول الله، اگر به یاری تو آیم، همان اول کار، پیش روی تو کشته می‌شوم، و نفس من به مرگ راضی نیست، ولی این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافته‌ام.» حسین(ع) از او روی برگرداند و فرمود: «نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو.» و سپس این آیه از سوره کهف را خواند: «و ما کنت متخذ المضلین عضدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمی‌طلبیم.» «اما از اینجا بگریز و برو! نه با ما باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، خداوند او را به رو در آتش جهنم می‌اندازد و هلاک می‌شود.» ــــــــــــــــــ  پ. ن  : داشتم به خودم فکر می‌کردم: از روزی که فهمیدم باری بر زمین هست، که باید بروم و بلندش کنم که یقیناً جمعیتی را به امامشان می‌رساند، تا روزی که این تصمیم عملی شود، یکسال طول کشید و من مصمم بودم که عملی نشود ! یکسال من " عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی " بودم، و این بار بزرگ، کم و بیش بر زمین ماند، تا ... امروز می‌فهمم رحم خدا را و منّت امام را، که نگفت برو، احتیاجی به تو و خودکارت ندارم! ※ چشمانش را بست و ۳۶۵ روز بعد راهم داد!
4_6010249694968546520.mp3
3.14M
📲 فایل صوتی 🔖 اشک بر امام حسین (ع) 🔖 ◾️ ◾️
✨ روز قيامت هرچشمى گريان است؛ مگرچشمى كه درمصيبت وعزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است وبه نعمتهاى بهشتى مژده داده مےشود صلےالله عليه وآله بحار، ج۴۴، ص۲۹۳
4_5911140872187021356.mp3
2.32M
🎤مداح: | السلامُ عَلی روحٍ قالوا بلیٰ | «شب دوم »
بیایید برای همه‌ی مریض ها، چه در خانه یا بیمارستان دعا کنیم اَمّن یجیبُ المُضطّرَ اِذا دعاهُ ویَکشِفُ السوء🙏
💌نعمت خداوند در زندگی تو از هر مشکلی قدرتمندتر است. بزرگتر از مشکلاتی که تمام تلاششان را می‌کنند، تا تو را زمین بزنند. دیگر روی مشکلاتت تمرکز نکن، بلکه روی داشته‌هایت متمرکز شو. بزرگترین داشته ما خداوند است که حضورش هر لحظه در زندگی جاری است. ما هر لحظه زیر بارش لطف و رحمت الهی هستیم. چه در اوج مشکلات و چه در زمان آسایش و راحتی حضرت یوسف این را به خوبی درک کرده بود، زمانی که در قصر بود به همان میزانی که در چاه بود، به لطف و برکت خداوند اعتماد داشت. لطف و رحمت خداوند از طرف مردم به ما نمی‌رسد. پس مردم و یا مشکلات هم نمیتوانند مانع رحمت و برکت الهی شوند. 💌لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ ﴿٧﴾ 💚بی تردید [در داستان] یوسف و برادرانش نشانه هایی [از ربوبیّت، رحمت و لطف خدا] برای مردمان تشنه حقیقت است. (۷) سوره یوسف💫 ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_5987818021379379078.mp3
8.56M
مراتب اشک برا روز دوم ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
※ مجموعه داستان ۲ |ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز دوم | عبدالله بن مطیع پرده اول : ※ وقتی امام(علیه‌السّلام) به عبدالله رسید، او از امام خواست از آب چاهش نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد. آن گاه عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ امام فرمود: در حال حاضر به مکه می‌روم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد. اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: نظر تو چیست؟ عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به کوفه نزدیک نشو، زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستید و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک می‌شوند. پرده دوم: امام از جاده اصلی به سوی مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد. عبدالله به امام حسین علیه‌السّلام گفت: ‌ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشانَد؛ به کجا میروی؟ امام (علیه‌السّلام) گفت: به سوی عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است. عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان حرمت پدرت را حفظ نکردند؛ در حالی که بهتر از تو بود؛ پس چگونه حرمت تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند. هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل«و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند». ـــــــــــــــــــــــ پ. ن : ※ عبدالله بن مطیع دوبار امام را در مسیر دید ! و دوبار فقط او بود که امام را نصیحت می‌کرد! گویی او امام بود و حسین علیه‌السلام مأموم. ازسویی عبدالله انگار، بالاتر از چاهِ آبش همّی نداشت! و دغدغه‌ای بالاتر از پر آب شدنش! داشتم با خودم فکر می‌کردم، آدم امام را هم که به چشم ببیند، باز از پنجره‌ی فهم خودش می‌بیند، از پنجره‌ی آرزوها و دغدغه‌هایش. دارم یکی یکی ورق می‌زنم روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیز خواستم جز همراهیِ امام را ! همان " فمعکم معکم، لا مع غیرکم " را ! همان " فقط تو و دیگر هیچ " را! ✘ من قطعاً اگر به چشم سر هم امام را می‌دیدم، همان را می‌خواستم که پادشاهِ قلب و ذهنم بود. چقدر "عبدالله بن مطیع"هایی در درون من جریان دارد و نمی‌شناختمش!
عجیب است که گناهانِ خودِ ما خیلی کمتر شرورانه به‌نظر می‌آیند تا گناهان دیگران ! تصوّر می‌کنم دلیلش این است که ما تمام شرایطی را که سبب وقوع گناهان ما شده است می‌دانیم و بنابراین موفق می‌شویم که همان گناهی را که نمی‌توانیم بر سایرین ببخشاییم ، بر خود ببخشیم 👤
4_5859308790247066944.mp3
35.16M
🔈 👤استاد: دکتر محمد اسدی گرمارودی 📣 جلسه شصت * آیا عذاب قراردادی و اعتباری است؟! * ظاهر و باطن غذایی ک برای امیر المومنین آوردند * ملکوت غذای حرام... * اثر گناهان در قیامت مشخص میشود... * تبدیل اعمال به اشکال مختلف * تفسیر ملاصدرا از اثر گناهان چگونه است؟! * غلبه شهوات در دنیا... * چرا باطن اعمال را فقط پس از مردن می‌توان دید؟! * چرا حال معنوی نداریم؟! * حقیقت وجود انسان از چیست؟! * تفاوت انسان با موجودات و نباتات؟! * فرق کیفیت و کمیت نفس؟! * خُلق چیست؟! * فطرت در انسان ذاتی است... * طبیعت ثانوی در انسان... * اعمال ما درقیامت برمیگردد به خودمان... * روایت امام صادق علیه السلام درمورد نیت اعمال... * محشور شدن انسان با صورت اعمالشان * فرق فطرت ذاتی و عادت ثانویه؟! * چرا میگویند اگر گناه کردید فورا توبه کنید؟ * خدا برای چه کسانی به جای گناهان، ثواب مینوسید؟! * تفاوت حیات اخروی و دنیوی؟! * روایت ملاصدرا درمورد انسان هایی که چشم برزخی دارند... * باب الحسین در قیامت... ⏰ مدت زمان: ٧٢:۴۶ ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ فهرست معاد شناس
علیه السلام: از آنچه موجب عذرخواهى مى‌شود بپرهيز، زيرا مؤمن بد نمى‌كند، عذرخواهى هم نمى‌كند ولى منافق هر روز كار بد مى‌كند و بعد عذرخواهى مى كند. تحف العقول، ص ۱۷۷
4_5911187451107346300.mp3
7.59M
🎤مداح: | روضه حضرت رقیه (س) | «شب سوم محرم ۱۴۰۰» ◾️ ◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ 💥مےشود عالم پُر از آوازه‌ے آقایےاٺ 💥یوسفان را محو خواهے ڪرد با زیبایےاٺ 💥مےشود تسلیمِ محضِ ذوالفقارٺ شرق و غرب 💥سجده خواهد ڪرد پاے هیبت زهرایےاٺ 🤍الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🤍 ✨ التماس‌دعای‌فرج 🤲
4_6032769101854674187.mp3
7.7M
۶۳ 👈 شهادت یازده امام و غیبت طولانی امام دوازدهم، بیانگر حقایق نگران کننده ای در مورد ماست! - آیا ما واقعا حجتِ خدا را می‌بینیم؟ - ندای هل من ناصرش را می‌شنویم؟ - آیا ما واقعا منتظریم؟ ⁉️اگر هستیم پس نشانه هایش کو؟! ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ فهرست شرح دعای ندبه
داد از آن اختیار كه تو را از ع جدا كند! این چه اختیاری است كه برایِ روی آوردن بدان باید پُشت به اراده‌یِ حق نهاد؟ ای دل! نیک بنگَــر تا قلّاده‌یِ دنیا را بر گردن‌شان ببینی و سر رشته‌یِ قلّاده را، كه در دستِ شیطان است. آنان می‌انگارند كه این راه را به اختیارِ خویش می‌روند، غافل كه شیطانْ اصحابِ دنیا را با همان غــرایزی كه در نفْـسِ خویش دارند؛ می‌فریبد.. ع ‹ کتاب فتحِ‌ خون شهیدسیّدمرتضیٰ‌آوینی ›
4_6001147757325190369.mp3
3.39M
چقدر برای خدا وقت می‌گذاریم....‼️ ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
※مجموعه داستان ۳ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز سوم |  فرزدق ※ فرزدق از شاعران شیعه است و همواره در مدح اهل بیت علیهم‌السلام شعر می‌سروده. امام علیه السلام در مسیر کوفه، فرزدق را دید. فرزدق سلام کرد و گفت: اى فرزند رسول خدا، چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى، با آن که پسر عمویت ـ مسلم بن عقیل ـ و پیروانش را کشتند؟ اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود: خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدان که " او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است. (تذکر اول) امام علیه السلام از وضعیّت مردم کوفه سؤال کرد و فرزدق پاسخ داد: «دل هاى مردم با تو و شمشیرهایشان بر ضدّ توست!». امام(علیه السلام) فرمود: اى فرزدق! اینان گروهى هستند که پیروى شیطان را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایى هاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و "من از هر کس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد". (تذکر دوم) ※ اما فرزدق نرفت! و امام، انتخاب او نبود! زیرا امام بسمت مکانی در حرکت بود که فرزدق مطمئن بود، نتیجه‌ای جز کشته شدن نخواهد داشت! ـــــــــــــــــــــــــــــ پ. ن ※ صدق، صداقت، وفا، آنجایی معلوم می‌شود که تو بظاهر می‌بازی و کسی به پایت می‌ماند! اینکه از همان ابتدا نتیجه‌ی کربلا مشخص بود برای این است که فقــط آنانی به همراهی امام برسند، که جز "همراهی امام" چیز دیگری نمی‌خواستند. همان " فمعکم معکم لا مع غیرکم " را ... داشتم با خودم فکر می‌کردم: عجیب نیست که در مسیر یاری امام، هیچ چیز آسان جلو نمی‌رود! اگر آسان جلو می‌رفت که " همه می‌رسیدند " ! همیشه سخت‌ترین موانع در شروع یک حرکت کوچک یا بزرگ اتفاق می‌افتد، تا کار جلو نرود! مهم کار نیست که قرار است جلو نرود، که خدا به تحقق اهداف خویش، قادر است. مهم تویی که انتخاب می‌کنی در هجوم شدائد می‌مانی پای امام یا نه... ※ فقر، کمبود یار و ابزار، قضاوت، تحقیر و تهمت و .... اگر آمدند و ایستادی: آرام آرام به " أن یثبت لی قدم صدق " نزدیک میشوی! کسی که به " صدق " نرسید؛ (أن یبلغنی المقام المحمود) که همان مقام همراهی و معیت با امام است، محال است در درون او به ثمر برسد. فرزدق دوبار از امام تذکر برای همراه شدن گرفت و نفهمید! همان فرزدقی که مداح اهل بیت علیهم‌السلام بود... آخر شرایط، شرایط دلچسب و امیدوارانه‌ای نبود. " فرزدق" های درون ماست، که چرتکه می‌اندازد برای همراهی امام، مقام معیت اما ... ابزاری بنام چرتکه ندارد! عشق است آنجا که تعیین می‌کند می‌مانی یا .....
‹ دهه اول منحصر به امام حسین علیه السلام است. اگر انسان بتواند باید هیچ کار غیر ضروری مگر کارهای مربوط به امام حسین انجام ندهد. › - حاج آقای جاویدان -
تا ما گدای خانه ی ارباب عالمیم یا رب روا مدار گدا معتبر شود.
※مجموعه داستان ۴ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز چهارم | مالک بن نضر ارحبی ※ مالک به حضور امام حسین علیه السلام رسید. این دیدار ظاهراً در کربلا صورت گرفت. امام پس از خوشامدگویی علّت حضور مالک را جویا شد. مالک گفت: برای عرض سلام خدمت رسیدم و از خدا عافیت و سلامت شما را خواستارم. مردم برای جنگ با شما جمع شده اند! نظر شما در اینباره چیست؟ امام پاسخ داد: «حسبی الله و نعم الوکیل؛ خدا مرا کفایت می کند و چه نیکو وکیلی است». او برای امام دعا کرد.... آنگاه حضرت فرمود: چرا مرا یاری نمی‌کنی؟ مالک بن نضر گفت: من مقروض هستم و عیال وارم، اهل من بدون من چگونه روزگار بگذرانند؟ ✘ مالک دعوت امام را رد کرد و رفت ! ــــــــــــــــــــــ پ . ن : ※ به داستان مالک بن نضر که رسیدم، با خودم گفتم؛ ببین آدمها قربانیِ ترس‌هایشان می‌شوند! و ترسهای تو، سقف توحید تو را مشخص می‌کنند. و همینطور سقف استقامتت را ! ترس‌ها درست همان نقطه‌هایی‌اند که ما به آنها بندیم و تعلق داریم، و از دست دادنشان، می‌ترساندمان. یکی ترس دارد از فقر خانواده‌اش، یکی ترس دارد از باختن محبوبیتش، یکی ترس دارد از فنا کردن جایگاه اجتماعی‌اش ... یکی ترس دارد از تنهایی ! و .... • همراهی با امام، مسیرِ سر بریدنِ ترس‌هاست! یکی یکی یکی، باید همه را ذبح کنی، وگرنه امام را به چشم سر هم که ببینی، ترسهایت کورت می‌کنند و مانع همراهی‌ات خواهند شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌در زندگی همواره دو صدا با هم رقابت می کنند تا توجه شما را به خود جلب کنند. صدای (صدای خدا) و پیروزی و صدای و . شما انتخاب می کنید که کدام صدا را باور کنید، و کدامشان واقعیت زندگیتان شود. 💚و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن كه تو خود در حمايت مايى و هنگامى كه [از خواب] بر مى ‏خيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى (۴۸) سوره طور 💫 ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر گاه عیبی در من دیدی، به خودم خبر بده نه کسی دیگر. چون تغییر آن دست من است. کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم می شود اما گزینه دوم غیبت است و مرا در تاریکی نگه می دارد. جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد: اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو، وگرنه به خود ما بگو. بااینگونه صحبت کردن، غیبت از میانمان میرود. بهشت وعده دور از دسترسی نیست اگر بی بهانه خوب باشیم.
4_5841582274805499537.mp3
9.69M
حافظ شناسی ۱۱ دکتر الهی قمشه ای ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ فهرست الهه قمشه‌ای