داستان 0⃣1⃣
علی را حلال کنید...
پویش #شبیه_پدر
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
روزى امیرالمومنین علی علیه السلام در كوچه هاى كوفه به تنهائى راه مى رفت، همانند همه مسلمین در كمال سادگى با نرمى و آرامش و همه جا را زیر نظر داشت، چون مسئول بود و نقش رهبریت جامعه را ایفا مى كرد.
در راه زنى را ملاحظه فرمود كه مشك آب بر دوش و ازنفس افتاده، به آرامى نزدیك آمد و آن زن را خسته و رنجیده خاطر یافت، مشك آب را بدوش گرفت تا زن مقدارى استراحت كند، در راه جویاى احوال آن زن شد؟
زن عرضه داشت:
شوهرم در یكى از جنگها در سپاه على بن ابى طالب شهید شد، حال من و چند كودك یتیم، بدون سرپرست مانده و آهى در بساط نداریم.
امام على علیه السلام برگشت و آن شب را تا سپیده صبح به ناراحتى گذراند.
صبح زنبیل طعامى با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد.
در بین راه، كسانى از حضرت درخواست مى كردند زنبیل را بدهید تا حمل كنیم.
حضرت مى فرمودتد:
روز قیامت اعمال مرا چه كسى به دوش مى گیرد؟
به خانه آن زن رسیدند و در زدند.
زن پرسید: كیست ؟
حضرت جواب دادند:
كسى كه دیروز تو را كمك كرد و مشك آب را به خانه تو رساند، براى كودكانت طعامى آورده ، در را باز كن!
زن گفت: خداوند از تو راضى شود و بین من و على بن ابیطالب خودش حكم كند.
حضرت وارد شد، به زن فرمود:
نان مى پزى یا از كودكانت نگهدارى مى كنى؟
زن گفت: من در پختن نان تواناترم، شما كودكان مرا نگهدار!
زن آرد را خمیر نمود.
امام على علیه السلام گوشتى را كه همراه آورده بود كباب مى كرد و با خرما به دهان بچه ها مى گذاشت.
با مهر و محبت پدرانه اى لقمه بر دهان كودكان مى گذاشت و هر بار مى فرمود:
😭از خدا بخواهید كه على را ببخشد.😭
خمیر كه حاضر شد امیرمۆمنان علیه السلام تنور را هیزم كرد و شعله ور ساخت و چهره مبارك خود را نزدیك مى آورد و به خود خطاب مى كرد:
🥀 یا على آتش دنیا را مى بینی چه سوزان است!
🥀 بدان كه آتش آخرت بسیار سوزان تر است.
😳در این میان یكى از زنان همسایه که امام را می شناخت، وارد شد و به مادر كودكان نهیب زد:
واى بر تو! می دانى این آقا كیست؟!
این پیشواى مسلمین و زمامدار كشور، على بن ابى طالب علیه السلام است .
زن كه از گفتار خود شرمنده بود با شتاب زدگى گفت:
یا امیرالمۆمنین! از شما خجالت مى كشم، مرا ببخش !
اما حضرت با تواضع و فروتنى زیادى فرمودند:
🖤شما ببخشید كه تا كنون مشكلات شما را حل نكرده بودم، از درگاه خدا بخواهید كه على را مورد عفو و بخشش خود قرار بدهد. 🖤
📌منبع :
بحارالانوار، ج 41، ص 52
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
من هم میخواهم مثل پدر یتیم نواز باشم .
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
لطفا مواردی که موفق شدید یتیم نوازی و رسیدگی به محرومان داشته باشید را با ما در میان بگذارید.
🖌یاعلی
@mobasheran_ir
#مبشران_غدیر
#مبشران_آسمانی
#داستان_شماره_ده
پویش #شبیه_پدر