آخر هفته ها
به وسعت یک اقیانوس
خاطره ها را، نبودن ها را، دلتنگی ها، به رخ تنهایی آدم میکشند.
آدم است دیگر ...
حافظه دارد...قلب دارد... احساس دارد ...
#کوچهخاطرات
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheye_khaterat
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
زندگی یعنی یک نگاه ساده
تنها چند خاطره و تنها چند لحظه
زندگی یعنی همین نگاهی به یک عکس ساده
#کوچهخاطرات
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheye_khaterat
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
باید یاد می گرفتم
از هر چیزی عشق و خاطره نسازم !
شاید منظورِ باران، من و تو نبودیم.
#کوچهخاطرات
مرا که میشناسی
وسواس دارم
وقتِ رفتن تمام خاطرات را تا میکنم
میگذارم کنجِ گنجه
بویِ نفتالین که مشامشان را پر کند
تمامِ بیدها مجنون می شوند!
#کوچهخاطرات
باید یاد می گرفتم
از هر چیزی عشق و خاطره نسازم !
شاید منظورِ باران، من و تو نبودیم.
#کوچهخاطرات
مرا که میشناسی
وسواس دارم
وقتِ رفتن تمام خاطرات را تا میکنم
میگذارم کنجِ گنجه
بویِ نفتالین که مشامشان را پر کند
تمامِ بیدها مجنون می شوند!
#کوچهخاطرات
🌼•┈••✾⚖داستانعلوی⚖•✾••┈• 🌼
در زمان خلافت امام على (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندى در نزد یک مرد مسیحى پیدا شد. على (علیهالسلام) او را به محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروختهام و نه به کسى بخشیدهام و اکنون آن را در نزد این مرد یافتهام. قاضى به مسیحى گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مىگویى؟ او گفت: این زره مال خود من است و درعینحال گفته مقام خلافت را تکذیب نمىکنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد). قاضى رو کرد به على (علیهالسلام) و گفت: تو مدعى هستى و این شخص منکر است، علیهذا بر تو است که شاهد بر مدعاى خود بیاورى. على (علیهالسلام) خندید و فرمود: قاضى راست مىگوید، اکنون مىبایست که من شاهد بیاورم، ولى من شاهد ندارم. قاضى روى این اصل که مدعى شاهد ندارد، به نفع مسیحى حکم کرد و او هم زره را برداشت و روان شد.
مرد مسیحى که خود بهتر مىدانست که زره مال کیست، پسازآنکه چند گامى پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره از على (علیهالسلام) است. طولى نکشید او را دیدند مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم على (علیهالسلام) در جنگ نهروان مىجنگد.
منبع: الامام على، صوت العداله الانسانیه، صفحه ۶۳
•┈┈••✾•📚#کوچهخاطرات📚•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3628531766Cbdf70e0912
باید یاد می گرفتم
از هر چیزی عشق و خاطره نسازم !
شاید منظورِ باران، من و تو نبودیم.
#کوچهخاطرات
سلام به همگی🌹
عیدتون مبارک🎈
از امشب رمان جدیدی تقدیمتون میشه.
این رمان یک رمان عاشقانه اما تاریخی است. فوق العاده زیبا، پیشنهاد میکنم حتما همراهمون باشید.
بزودی هم یکی از خاطرات اعضای کانال ارسال خواهد شد.
#کوچهخاطرات
👇👇👇
﮼نگرانفردانباش❤️
#کوچهخاطرات
•┈┈••✾•❤️•✾••┈┈•
@koocheye_khaterat
•┈┈••✾•❤️•✾••┈┈•
﮼نگرانفردانباش❤️
#کوچهخاطرات
•┈┈••✾•❤️•✾••┈┈•
@koocheye_khaterat
•┈┈••✾•❤️•✾••┈┈•