eitaa logo
لحظه‌های بی‌ملاحظه (مبین اردستانی)
401 دنبال‌کننده
139 عکس
15 ویدیو
5 فایل
لحظه‌ها بی تو بی‌ملاحظه‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از | حامد طونی |
بسم الله . 🔹 هشت سال از اولین کلماتی که موزون بر صفحه کاغذ آمد و گمان بردم که شعر نوشته‌ام می‌گذرد. نخستین کتاب شعر من و حاصل آنات و لحظات این سال‌هاست... . 🔹 احساس بهجت دارم از اینکه سطرهایی از تجربه‌ها و آناتی که طی این سال‌ها داشته‌ام، گرد هم آمده. از اینکه با این کلمات، خودم و محیط و جامعه‌ام را در حد وسعم روایت کرده‌ام. و مضطربم. مضطرب و مشوش. از اینکه کلمه والای «شاعر» پیش از نامم نشسته. «پیش و پسی بست صف کبریا / پس شعرا آمد و پیش انبیاء». آخر شاعری کجا و من کجا؟ آن هم در کشوری که درة‌التاجش بزرگ‌شاعرانی چون حافظ، فردوسی، مولانا، بیدل، خیام و سعدی‌اند که تا زبان فارسی زنده است زنده‌اند و از هستی و کیان این مرزوبوم پاسداری می‌کنند. . 🔹 به هر حال شد آنچه شد آنات دربردارنده 82 است که در سروده شده‌اند. کتاب در سومین روز به دستم رسید. در صورت تمایل برای تهیه می‌توانید به غرفه (سالن انتشارات عمومی، راهروی ۱۳، غرفه ۱۸) تشریف ببرید. . 🔹 از همه اساتید و دوستانی که به من مشق شعر و ادب آموختند سپاسگزارم. بخصوص دوست عزیزم که این سال‌ها شعرهایم از نقدهای ظریفش بهره‌مند بوده است. . 🔹 اگر دوست داشتید این مجموعه را به دوستانتان معرفی کنید. بسی خوشحال خواهم شد کتاب را بخوانید و بازخورد و نظرات خودتان را به این کمترین هدیه کنید. 📍@HamedTooni
یک این درختانند همچون خاکیان دستها بر کرده‌اند از خاکدان سوی خلقان صد اشارت می‌کنند وانک گوش استش عبارت می‌کنند با زبان سبز و با دست دراز از ضمیر خاک می‌گویند راز دو بیا تا برآریم دستی ز دل که نتْوان برآورد فردا ز گل به فصل خزان در، نبینی درخت که بی برگ مانَد ز سرمای سخت؟ برآرَد تهی دستهای نیاز ز رحمت نگردد تهی‌دست باز... همه طاعت آرَند و مسکین نیاز بیا تا به درگاهِ مسکین‌نواز چو شاخِ برهنه برآریم دست که بی برگ از این بیش نتْوان نشست سه درختم، گرچه گاهی چشم با افلاک دارم من همیشه ریشه اما در نهاد خاک دارم من... سپاس است این، به پاس آفتاب و باد و یارانش اگر دست دعا با آسمان پاک دارم من چهار آن تجربهٔ بکر، تکانم می‌داد هر لحظه طراوتی به جانم می‌داد دیدم که درخت با هزاران انگشت این‌سو آن‌سو تو را نشانم می‌داد @Mobin_Ardestani