🔸سال ۱۳۶۱ #شهید_بابایی را که جوان حزباللّهی بود، گذاشتیم فرمانده پایگاه
هشتم شکاری اصفهان؛
🔸 بنا بود او این پایگاه را اداره کند؛
کار سختی بود. دل همه میلرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم،میلرزید که آیا میتواند؟!
🔸اما توانست... او یک انسان واقعاً مؤمن و پرهیزگار و صادق و صالح بود.
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
۱۳۸۳/۱۰/۲۳
⚜🌷سالروز شهادت سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی⚜۱۵ مرداد ۱۳۶۶ سردشت
#سالروز_شهادت
#شهید_عباس_بابایی
🇮🇷به #مبین بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/4119134328C112e25a644
#مجمع_بانوان_یاریدهنده_نظاماسلامی
#مدافعان_حریم_خانواده
🛑 وقتی بزنبهادر محلّه، سید پابرهنهی جبههها شد! ‼️
آقـا حمیـد قصه ی مـا، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد ،
لات هـای محله کلی ازش حساب
می بردنـد .
خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش.
یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت :
بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ،خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم ...
همه ی همسایه هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد ...
تا اینکه برادرش شهید شد و حمید تحت تاثیر پیکر برادر ...
روزی از روزهـا یـک راننـده ی کـامیون
بهش می گه حمیـد تـو نمی خـوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم جبهه، حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این
سابقه، راننده به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش ...
🔹سید حمید مـا مدتی بعد بر میگرده رفسنجـان ،اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر کوچه بودن !!
می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !!
شماها هم بیائیـد!! می گه بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا ؛ پاشیم بریم
ناموسمـون در خطـره...!
اومد خونـه از مادر حلالیـت طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت ...
🔹بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی ، و دیگـه تو جبهه کسی
اونـو با کفش نـدیـد ، می گفت :
اینجا جایی که خون شهدامـون ریخته شده ؛ حرمت داره ... و معروف شــد به
"سید پا برهنه"
اونقدر مونـد تـا آخـر با شهید همت دو تایی سـوار موتـور ،
هدف قرار گرفتن و رفتن پیش
سید الشهداء..
📎آخرین مسئولیت : مسئول اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا
#شهید_سیدحمید_میرافضلی
#سالروز_شهادت 🌷
●ولادت: ۱۳۳۵/۱۱/۱۷ ،رفسنجان
●شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۷ جزیرهٔ مجنون ، عملیات خیبر.