🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂
✿خرید عیدی برای بچه های بهزیستی به دلش ماند....
♦️ علی موسوی یکی از معلم های جوان و با انگیزه مدرسه ابتدایی پسرانه و یکی از واسطههای خیر خانم دکتر بود...
🔺« علی موسوی» از اتفاقهایی میگوید که برای خانواده تازگی دارد.
«خانم دکتر» با من تماس گرفت و شماره کارت بانکی من را گرفت. سفارش کرد در هفته مبلغی را به حساب شما واریز می کنم، حواستان باشد دانش آموز سرکلاس گرسنه نباشد..
اختیار با شما، برای دانش آموز غذا یا میان وعده ای بخرید🌮 که سوء تغذیه نگیرند.
🔺 حتی در آخرین سالی که با ما بود بخشی از هزینه شب جشن شب یلدای🎉 بچههای بهزیستی را تأمین کرد و مرتب سفارش میکرد که همه این کارها پنهان بماند...
🔺آخرین کار خیری که میدانم در حال انجام دادن آن بود تهیه لباس👚 و کفش👟 برای بچههای بهزیستی بود.
من را مأمور کرد که سایز لباس و کفش بچه های بهزیستی را بگیرم و به او اعلام کنم؛ تا بچه های کوچک شب عید لباس نو به تن کنند...
😓😓 اما خانم دکتر نتوانست لباس های بچه ها را به دستشان برساند؛ یعنی اجل به او مهلت نداد و در تاریخ ۲۸ اسفند سال ۱۳۹۸ از بین ما رفت۰
🍂🌹🍃 موسوی میگوید: حالا اگر از دوستان و آشنایان بپرسید، از این دست خاطرات دارند که از سخاوت خانم دکتر برایتان بگویند. خانوادههایی که هیچ وقت نفهمیدن این بسته های معیشتی را چه کسی به دست آنها میرساند فقط راننده آژانس که در خانه هایشان ترمز می کرد و بسته را به دست آنها می رساند و دیگر هیچ خبری از اهدا کننده نبود...
#یکم_شهریور
#روز_پزشک
#شهید_شاخص
🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂
✿پزشکی در جانش ریشه داشت...
«هما روحانی راد» خواهر دکتر شیرین که فقط ۱۱ ماه از او کوچکتر است و دوره کودکی و نوجوانی را لحظه به لحظه با دکتر شیرین گذرانده، انگیزه پزشک شدن در شیرین را چیز دیگری می داند..
🔸عشق به پزشکی از یک جایی در دل شیرین به وجود آمد که من شاهد آن بودم..
وقتی شیرین ۵ ساله و من ۴ ساله بودیم از شهر میناب آمده بودیم به پاکدشت شهر آباء و اجدادی مان.پدرم کارمند کارمند وزارت کشور بود. چند سالی به شهر میناب منتقل شده بود و حالا تابستان بود و ما آمده بودیم پاکدشت و با بچههای قد و نیم قد فامیل کنارمسیل بزرگ سیمانی، آب بازی میکردیم.
ارتفاع دیواره این مسیل که آن روز کم آب شده بود، حدود ۳ متر میشد..
همانطور که آن اطراف بازی می کردیم، یکی از بچهها شیرین را به داخل مسیل پرتاب کرد...
هنوز صدای برخورد بدن شیرین در آب کم عمق در گوشم مثل پتک صدا میدهد. لب و دهان و زبان شیرین پاره شد و دندان هایش خورد شد. هیچ بیمارستانی او را پذیرش نمیکرد..
با هزار بدبختی و خواهش یکی از پزشکان قبول کرد که او را ببیند. زبان و لب و دهان شیرین را آن روز به سختی بخیه کردند؛ شیرین چند ماه به سختی غذا میخورد و در همان عالمی کودکی و در خیال خود همیشه از پزشکی که او را مداوا کرده بود، تشکر می کرد.. این اولین جرقه💥 عشق او به شغل پزشکی بود...
📝 دیپلم که گرفتیم با هم معلم شدیم. اما او خودش را برای رشته پزشکی آماده میکرد بالاخره قبول شد... سرسختی او از همان دوران زبانزد بود...
#یکم_شهریور
#روز_پزشک
#شهید_شاخص
🌹 شهید لاجوردی یارِ صادق و پولادین انقلاب
♦️شهید «سیداسدالله #لاجوردی» یکی از چهرههای اصیل مبارزه با رژیم #پهلوی بود که مجاهدتها و مبارزاتش را پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داد. او با بینش و #بصیرت عمیق دینیاش شناختی دقیق از #نفاق و #التقاط و #انحراف داشت و بر همین اساس گروهک مجاهدین خلق (منافقین) و سران قدرتطلبش را به خوبی میشناخت.
♦️لاجوردی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حُکم امام خمینی (ره) به عنوان دادستانِ انقلاب تهران منصوب شده بود از یک سو نقشی پُررنگ در هدایت نوجوانان و جوانان فریب خورده از سوی منافقین و برگرداندن بسیاری از آنها به دامان دین و مردم داشت و از سوی دیگر در برخورد قاطع با افراد لجوج و جنایتکار این گروهک #تروریست و صیانت از امنیت و آرامش ملت محکم و قاطع بود.
♦️لاجوردی نهایتا پس از عمری تلاش و مجاهدت مومنانه و مخلصانه در روز ۱ شهریور ۱۳۷۷ توسط #منافقین در بازار تهران #ترور شد و به شهادت رسید. امام خامنهای از شهید لاجوردی با عناوینی چون «یارِ صادق و پولادین انقلاب» نام بردهاند.
♦️در شرایطی که دشمن و ضدانقلاب کینهتوز و لجوج با دروغگویی و فضاسازی سعی دارد جای #شهید و #جلاد را تغییر دهند وظیفهای مضاعف و سنگین در بازشناسی چهرهی این مجاهدت فیسبیلالله و یار و همراه مخلص انقلاب و ملت بر عهدهی همگان است.
🗓 یکم شهریور سالروز #شهادت سیداسدالله لاجوردی توسط منافقین در سال ۱۳۷۷
🌹کمهزینهترین مسئول نظام بود. روی دست بیتالمال خرج نمیگذاشت. در مأموریتهای استانی، هزینه اسکان شب را از جیب خودش میپرداخت. در گوشهای از اتاق کارش یک آجر و یک پتوی سربازی قرار داشت برای استراحت. بالش و متکایش آجر بود.
#شهید_لاجوردی
📚 معرفی کتاب |حماسه امام سجاد(ع)
🔻همین الان چشمتان را ببندید و به این فکر کنید که در افکار عمومی چه تصویری از حضرت امام سجاد(ع) شکل گرفته است! متاسفانه بخش اعظم این تصویر، ایشان را یک شخصیت منزوی و منفعل تصور میکنند که پس از حادثه عظیم عاشورا در مدینه و گوشهای از جهان اسلام از وقایع و حوادث منتزع شده و صرفا به عبادت و نیایش مشغول بودهاند.
🔹کتاب «حماسه امام سجاد(ع)» به عنوان یک اثر در تشریح سیره امام سجاد(ع) دقیقا در نقطه مقابل این تصور نادرست است.
#کاروان_عاشقان_بسیج
#پایگاه_بسیج_فاطمیه
#حوزه_120_حضرت_آسیه
@hoze120
🌺نشست تربیت و تعالی
با موضوع خمس
حاج خانم ملک زاه
#احکام
#عقیدتی
#حوزه_122_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
🏴🏴🏴
😇😇
☀️
سه دقیقه در قیامت
#پارت_۴۵
*{جانبازی در رکاب مولا}*
.
.
سال ۱۳۸۸ توفیق شد که در ماه رجب و ماه شعبان،زائر مکه و مدینه باشم.ما محرم شدیم و وارد مسجدالحرام شدیم.بعد از اتمام اعمال،به محل قرار آمدم😇.
.
.
روحانی کاروان به من گفت:
+سه تا از خواهران الان آمدند،شما زحمت بکش و این سه نفر را برای طواف ببر.
خسته بودم،اما قبول کردم.سه تا از خانم های جوان کاروان به سمت من آمدند.تا نگاهم به آن ها خورد سرم را پایین انداختم😊.
.
.
یک حوله اضافی داشتم.یک سر حوله را دست خودم گرفتم و سر دیگرش را در اختیار آنها قرار دادم.
گفتم:
_من در طی طواف نباید برگردم.حرم الهی هم به خاطر ماه رجب شلوغ است.شما سر این حوله را بگیرید دنبال من بیایید😊.
.
.
یکی دو ساعت بعد،با خستگی فراوان به محل قرار کاروات برگشتم.در کل این مدت،اصلاً به آنها نگاه نکردم و حرفی نزدم.
وظیفه ای برای انجام طواف آنها نداشتم،اما فقط برای رضای خدا این کار را انجام دادم🥰.
.
.
در روزهایی که در مکه مستقر بودیم،خیلیها مرتب به بازار می رفتند و... اما من به جای اینگونه کارها،چندین بار برای طواف اقدام کردم🕋.
.
.
ابتدا به نیت رهبر معظم انقلاب و سپس به نیابت شهدا،مشغول شدم و از فرصت ها برای کسب معنویات استفاده کردم🥰.
.
.
ادامه دارد...
☀️
😇😇
🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
😇😇
☀️
سه دقیقه در قیامت
#پارت_۴۶
*{جانبازی در رکاب مولا}*
قسمت دوم
.
.
در آن لحظاتی که اعمال من محاسبه میشد،جوان پشت میز به این موارد اشاره کرد و گفت:
*(به خاطر طواف خالصانه ای که همراه آن خانم ها انجام دادی،ثواب حج واجب در نامه اعمالت ثبت شد😍!)*
.
.
بعد گفت:
*(ثواب طواف هایی که به نیابت از دیگران انجام دادی،دوبرابر در نامه اعمال خودت ثبت میشود...)*
.
.
اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم.یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم،متوجه شدم که مامور وهابی دوربین یک پسر بچه را که میخواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته،جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسر بچه تحویل دادم😇.
.
.
بعد به انتهای قبرستان رفتم.من درحال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم.همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه میکرد.
.
.
یکباره کنار من آمد و دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت:
+چی می گی؟داری لعن می کنی؟!
گفتم:
نخیر،دستم رو ول کن.
.
.
اما او همینطور داد می زد و با سروصدا، بقیه مامورین را دور خودش جمع کرد.
در همین حال یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به امیرالمومنین(ع) زد🤯.
.
.
من دیگر سکوت را جایز ندانستم.تا این حرف زشت از دهان او خارج شد و بقیه زائران شنیدند،دیگر سکوت را جایز ندانستم.
یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم.بلافاصله چهار مامور به سرمن ریختند و شروع به زدن کردند🥺.
.
.
یکی از مامورین ضربهی محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماهها اذیتم میکرد🥺.چندنفر از زائرین جلو آمدند و مرا از زیردست آنها خارج کردند و سریع فرار کردم🏃🏻♂️.
.
.
اما در لحظات بررسی اعمال،ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند:
*《شما خالصانه و فقط به عشق مولا علی(ع) با آن مامور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید.برای همین ثواب جانبازی در رکاب مولا علی(ع) در نامه عمل شما ثبت شده است🥰!》*
.
.
نکته:
البته این ماجرا نباید دستاویزی برای برخورد با مامورین دولت سعودی گردد.
.
.
ادامه دارد...
☀️
😇😇
🏴🏴🏴
༺✿ریشـــه حمـــاسه حسینــــــی در کجاست؟(۲)✿༻
🔳 این سوال همیشه بر پیشانی تاریخ نوشته شده است که چه اتفاقی در جامعه نبوی رخ داد که روزی مردم هنگام وضو ساختن پیامبر مکرم اسلامﷺ پروانهوار گرد حضرتش حلقه میزدند و برای تبرک جستن به قطرات آب وضوی آن وجود نازنین گوی سبقت از هم می ربودند، اما روز دیگر ❌گردهم آمدند تا میوه باغ نبوت را در حجم غربتی سنگین، تنها و بی معین با تیغ کین سربریده، دامن عفت را به آتش کشند🔥 و خاندان عصمت را به اسارت برند⛓ و بر این همه بیداد گری پای کوبند و جشن پیروزی گیرند؟
🔘 تغییر ارزشهای نبوی به ضد ارزش های دنیوی و غفلت از غدیر و دگرگونی جامعه اسلامی در سال ۶۱ هجری موجب شد تا امام حسین علیه السلام برای احیای ارزشها ، صیانت از اعتقاد و اخلاق و احکام از انحراف قیام کنند و در راه اهداف متعالی الهی از همه چیز خود بگذرند...
🔻🔻 در بحارالأنوار، ذکر شده که در سال یازدهم( ه. ق) صحیفه ملعونه ای، نوشته شد و به امضای منافقین رسید.
◀️محتوای آن چنین بود که:«نگذارند خلافت و امامت مسلمین بعد از پیامبرﷺ به علی بن ابیطالب(ع)و اهل بیت او برسد و بر اساس آن مقدمات و زمینه های غصب خلافت و گرفتن بیعت از آن حضرت به هر صورت ممکن را فراهم نمودند..
◀️ با نوشتن آن صحیفه، اساس ظلم و ستم به اهل بیت(ع) را بنا نهادند؛ که به فرموده امام صادق (ع) هنگامی که آن صحیفه ملعونه نوشته شد، امام حسین به شهادت رسید پس به حقیقت امام حسین در کربلا شهید نشد، بلکه ریشه این شهادت در آن روز بود.[۱]
📚کتاب حماسه فاطمی، فصل۲
[۱]بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج۲۴،ص۳۶۵-
ج۲۸،ص۱۲۳-ج۳۱،ص۶۳۵
🔰🔰🔰🔰🔰
🔹گفته میشود که حیوانات حتی حیوانات وحشی ولایت اهلبیت را درک میکنند و تحت فرمان آنها هستند. پس مثلا چگونه است که در روز عاشورا اسبان بر پیکر امام حسین تاختند و به این فرمان #سوارانشان تن دادند⁉️
✅ #پاسخ :
▪️مسأله اسب تاختن بر پیکر مبارک امام حسین علیه السلام یکی از بزرگترین ظلم های صورت گرفته در حق ایشان محسوب می شود .
🔘برابر فرمانى كه ابن زياد صادر كرده بود، «ابن سعد» مأمور بود پس از شهادت امام حسين عليه السلام بدن مبارك حسین علیه السلام را زير سمّ اسبان قرار دهد؛ وى كه به خاطر تقرّب به ابن زياد و در #خيال خامش براى رسيدن به حكومت رى از هيچ جنايتى خوددارى نمى كرد، در ميان اصحابش فرياد زد: « كيست كه داوطلبانه بر پيكر حسين اسب بتازد تا سينه و پشت وى را زير سم اسبان پايمال كند؟!».
📚مقتل الحسین، مقرم ،ص۳۰۲
🔘شمر كه قساوت فوق العاده اى داشت با شنيدن اين فرمان، پيشقدم شد و بر بدن پاك زاده زهرا عليها السلام #اسب تاخت. ده نفر ديگر نيز از وى تعبيت كردند كه عبارت بودند از :
۱. اسحاق بن حُويّة. ۲. هانى بن ثُبيت حضرمى. ۳. واحظ بن ناعم. ۴. اسيد بن مالك. ۵.حكيم بن طفيل طائى. ۶. اخنس بن مَرثَد. ۷. عمرو بن صُبيح. ۸. رجاء بن مُنقِذ عبدى. ۹. صالح بن وهب. ۱۰. سالم بن خثيمه.
🔹اينان آن قدر با اسبان خويش بر پيكر مقدس فرزند پيامبر تاختند كه استخوانها را درهم شكستند. آنان نه تنها از اين عمل ننگين خويش پروايى نداشتند كه به آن افتخار هم كرده تقاضاى جايزه نمودند، #چنانكه اسيد بن مالك- يكى از اين افراد- در برابر ابن زياد چنين گفت ؛
«ما سينه حسين را بعد از پشت وى با اسبان قوى هيكل و نيرومند درهم كوبيديم».
⭕️ولى برخلاف انتظارشان ابن زياد دستور داد به آنان جايزه ناچيزى دادند. بعدها مختار چون اين عده را دستگير كرد، دست و پاى آنان را بر زمين ميخكوب كرد و اسب بر بدنشان تاخت تا به هلاكت رسيدند.
📚بحارالأنوار،ج۴۵،ص۵۹و اعيان الشيعة، ج۱،ص۶۱۲
⁉️اگر چه اهل بیت علیهم السلام حتی بر حیوانات هم ولایت داشته اند و محبت به اهل بیت در وجود #حیوانات نیز می باشد.
🔷 اما باید توجه داشت که حیوانات نیز از درک و شعور نسبی برخوردار هستند و به سبب کارهایشان #مواخذه می شوند .
♦️از ابوذر نقل شده كه مى گويد ؛ «ما خدمت پيامبر بوديم كه در پيش روى ما دو بز به يكديگر شاخ زدند، پيغمبر فرمود، مى دانيد چرا اينها به يكديگر #شاخ زدند؟ حاضران عرض كردند: نه، پيامبر فرمود ولى خدا مى داند چرا؟ و به زودى در ميان آنها داورى خواهد كرد »
📚تفسیر مجمع البیان،ذیل آیه ۳۸ انعام _ تفسیر نور الثقلین،ذیل آیه ۳۸ انعام
🔸خداوند می فرماید ؛
« پرندگانی که بر فراز آسمان بال می گسترانند ، هریک از آنها نماز و تسبیح خود را می داند »
(نور: ۴۱)
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« هیچ پرنده ای در صحرا و دریا صید نمی شود و هیچ حیوان وحشی به دام #صیاد نمی افتد مگر به خاطر ترک تسبیح»
📚تفسیر البرهان ج۴،ص۸۲
👌بنابراین اگر حیوانات ولایت اهل بیت علیهم السلام را دارند ، با درک و شعور متناسب با خود دارند و هیچ مانعی ندارد که حیواناتی که بر پیکر مبارک امام حسین علیه السلام تاختند به خاطر این عمل مورد #مواخذه قرار گیرند .
⭕️🔺البته ممکن است، به این نحو نیز پاسخ گفت: که اسبان مذکور خودشان بر پیکر مبارک امام حسین علیه السلام نتاختند بلکه این صاحبانشان بودند که آنان را بر تاختن ملزم کردند ، آنان در برابر خواست و اراده صاحبان اختیاری از خود نداشتند و اگر امر واگذار شده به خودشان بود ، #هیچگاه چنین نمی کردند .