💠آئین نامه انقلاب اسلامی در نهج البلاغه
« مردم هم اكنون آتش جنگ بين شما و اهل قبله شعله ور شده است، و اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جايگاه حق به دوش نمى كشند.
بنابر اين آنچه فرمان دادند انجام دهيد، و از آنچه نهى كردند توقّف كنيد، و در هيچ كارى تا روشن نشود شتاب نكنيد، زيرا در آنچه شما اكراه داريد توان تغييراتى داريم.
🔺(خطبه173 بند5)
✅ مقام معظم رهبری :
اگر ملتى #قدرت_تحليل خودش را از دست بدهد، فريب و شكست خواهد خورد.
👈اصحاب امام حسن، قدرت تحليل نداشتند؛ نمىتوانستند #بفهمند كه قضيه چيست و چه دارد مىگذرد.
👈اصحاب امير المؤمنين، آنهايى كه دل او را خون كردند، همه مغرض نبودند؛ اما خيلى از آنها مثل #خوارج قدرت تحليل نداشتند.
قدرت تحليل خوارج ضعيف بود. يك آدم ناباب، يك آدم بدجنس، يك آدم زباندار پيدا مىشد و مردم را به يك طرف مىكشاند؛ #شاخص را گم مىكردند. در #جاده، هميشه بايد شاخص مورد نظر باشد. اگر شاخص را گم كرديد، زود اشتباه مىكنيد.
👌امير المؤمنين مىفرمود: «و لا يحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر» ؛
👈اول، بصيرت، هوشمندى، بينايى، قدرت فهم و تحليل،
👈و بعد صبر و مقاومت و ايستادگى. از آنچه كه پيش مىآيد، انسان زود دلش آب نشود. #راه_حق، راه دشوارى است.
🔺(سخنرانى در ديدار با اقشار مختلف مردم (روز بيست و نهم ماه مبارك رمضان) 26/ 01/ 1370)
#دشمن_شناسی
#راه_حق
#بصیرت
#استقامت
💠آئین نامه انقلاب اسلامی در نهج البلاغه
«ناكثين عهد شكن به جهت نارضايتى از حكومت من به يكديگر پيوستند، و من تا آنجا كه براى #وحدت_اجتماعى شما احساس خطر نكنم صبر خواهم كرد، زيرا آنان اگر براى اجراى مقاصدشان فرصت پيدا كنند، نظام جامعه اسلامى متزلزل مى شود.
آنها از روى حسادت بر كسى كه خداوند حكومت را به او بخشيده است به طلب دنيا برخاسته اند. مى خواهند كار را به گذشته باز گردانند»
✅ مقام معظم رهبری :
جبههى دومى كه با امير المؤمنين جنگيد. جبههى ناكثين بود. ناكثين، يعنى شكنندگان و در اينجا يعنى شكنندگان بيعت. اينها اوّل با امير المؤمنين بيعت كردند، ولى بعد بيعت را شكستند. اينها مسلمان بودند و برخلاف گروه اوّل، #خودى بودند؛ منتها خودىهايى كه حكومت على بن ابى طالب را تا آن جايى قبول داشتند كه براى آنها سهم قابل قبولى در آن حكومت وجود داشته باشد؛ با آنها مشورت شود، به آنها مسئوليت داده شود، به آنها حكومت داده شود، به اموالى كه در اختيارشان هست ثروتهاى باد آورده تعرّضى نشود؛ نگويند از كجا آوردهايد! در سال گذشته در همين ايام، من در يكى از خطبههاى نماز جمعه متنى را خواندم و عرض كردم كه وقتى بعضى از اينها از دنيا رفتند چقدر ثروت باقى گذاشتند! اين گروه،امير المؤمنين را قبول مىكردند نه اينكه قبول نكنند منتها شرطش اين بود كه با اين چيزها كارى نداشته باشد و نگويد كه چرا اين اموال را آوردى، چرا گرفتى، چرا مىخورى، چرا مىبرى؛ اين حرفها ديگر در كار نباشد! لذا اوّل هم آمدند و اكثرشان بيعت كردند. البته بعضى هم بيعت نكردند. جناب سعد بن ابى وقّاص از همان اوّل هم بيعت نكرد، بعضيهاى ديگر از همان اوّل بيعت نكردند؛ ليكن جناب طلحه، جناب زبير، بزرگان اصحاب و ديگران و ديگران با امير المؤمنين بيعت نمودند و تسليم شدند و قبول كردند؛ منتها سه، چهار ماه كه گذشت، ديدند نه، با اين حكومت نمىشود ساخت؛ زيرا اين حكومت، حكومتى است كه دوست و آشنا نمىشناسد؛ براى خود حقّى قائل نيست؛ براى خانوادهى خود حقّى قائل نيست؛ براى كسانى كه سبقت در اسلام دارند، حقّى قائل نيست هرچند خودش به اسلام از همه سابقتر است ملاحظهاى در اجراى احكام الهى ندارد. اينها را كه ديدند، ديدند نه، با اين آدم نمىشود ساخت؛ لذا جدا شدند و رفتند و جنگ جمل به راه افتاد كه واقعاً فتنهاى بود. امّالمؤمنين عايشه را هم با خودشان همراه كردند. چقدر در اين جنگ كشته شدند. البته امير المؤمنين پيروز شد و قضايا را صاف كرد. اين هم جبههى دوّم بود كه مدّتى آن بزرگوار را مشغول كردند.
🔺خطبههاى نماز جمعهى تهران18/ 10/ 1377
#خوارج
#بی_بصیرتی
#پیمان_شکنی