چقد برا اونایی که اهل روضه و گریهن، فاصله گرفتن از فضای هیات و از روضه شنیدن و عین شمع اشک ریختن به پهنای صورت و سینه زدن سخته...
شبا بشینیم یه گوشه و تو خلوت خودمون با امام حسین بگیم:
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا
دلم تنگ است...😔
تنگ روضه های کربلا آقا
حرف همه دوسدارای امام حسین، خصوصا بچه هیأتیا و گریه کنا👇
شدم دور از بهشت روضه ات😔😔
تنها و سرگردان...
شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا
ماها که آقا آقایی کرده و منت سرمون گذاشته و کبوتر جَلدِ مجلس روضه ش بودیم، میگیم که:
جهان بی روضه جای زندگانی نیست یک لحظه
جهان، بی اشک و روضه می شود "زندان ما" آقا
مبتلا...
ماها که آقا آقایی کرده و منت سرمون گذاشته و کبوتر جَلدِ مجلس روضه ش بودیم، میگیم که: جهان بی روض
یادش بخیر
آخر روضه های پریشونِ چن نفره مون با رفقای اشکمون ، گاهی این بیت شعرو من میخوندم👇
گریه آباد شدم، خانه ات آباد حسین....
به دو صد دُرّ و گهر، دیده ی تر نفروشم...😭
مبتلا...
یادش بخیر آخر روضه های پریشونِ چن نفره مون با رفقای اشکمون ، گاهی این بیت شعرو من میخوندم👇 گریه آب
الان چقـــــد دلتنگ اون مجلسای روضهم😔😔
آقا ببخش که قدر نمیدونستم😭
مبتلا...
ماها که آقا آقایی کرده و منت سرمون گذاشته و کبوتر جَلدِ مجلس روضه ش بودیم، میگیم که: جهان بی روض
قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده...
به روی خاک های گرم، بی آب و هوا آقا
تا الان حرف دل خودمون بود...
حالا آمادهاین برا یه نمه گریه؟
یخورده روضه بخونیم بلکه دلمون باز شه
بلکه یه خورده سبک شیم....