🔰 باغیرتهای مهربون (خاطره جالب)
🔹جاتون خالی بعد از دو سال کرونایی با خانواده اومدیم شمال کنار دریا.
🔹داشتیم از تماشا و تفریح لذا می بردیم که دیدیم گروهی از مردها آمدن
بیست سی نفر که بیشترشون حدود چهل پنجاه سال سن داشتن
اومدن کنار ساحل و با دو تا تیمپو و یک بلندگو شروع کردن به رقص و آواز.
🔹مردم هم جمع شدن و تماشاشون می کردن.
آهنگهای قدیمی آبادانی میخوندن.
به یاد قدیمها افتادیم.
🔹یک دفعه دو تا زن جوان که حجاب درستی هم نداشتن نزدیک شدن و شروع کردن به تماشا.
🔹نزدیک ما بودن و صداشون رو می شنیدم.
یکیشون گفت من هم می خوام برقصم. اتفاقا حالت طبیعی هم داشت!!!
🔹یکهو خودش رو انداخت وسط مردها.
مردها همه تعجب کردن و توی همون ثانیه اول صدای آهنگ و تیمپو قطع شد.
🔹دختره بدجور ضایع شد. کسی بهش نگاهی نکرد و خودش یواش اومد کنار. هرچی دختره صبر کرد، آهنگی در کار نبود.
🔹بعد از چند دقیقه که اون دوتا دختر با توهینی به جمع، محل رو ترک کردن، رقص و آواز دوباره شروع شد.
🔹خودم از این صحنه خیلی حال کردم و گفتم دمتون گرم آدمهای با مرام.
رقص و آواز و دورهمی مردونه جای خودش، غیرت و ناموس پرستی جای خودش.
🌷هنوز غیرت و مردونگی نمرده. ایول👍👌😍
#ساحل_بابلسر چهارشنبه ۱۴۰۲/۴/۱
@modafeaan_hejab_shahrood