بــســم الــلــه الــرحــمــن الــرحــیــم
#قــســمــتــ_پــنــجــم
#داســتــانــ_عــشــقــ_آســمــانــیــ_مــنــ
بــعــد از نــمــاز مــصــاحــبــه را ادامــه مــیــدهیــمــ.
خــانمــســلــیــمــانــے چــنــدثــانــیــه مــڪــث مــیــڪــنــد و ســپــس ادامــه مــیــدهد:
منــاصــلــا دخــتــر آرامــے نــبــودمــ
در ذهن هیــچ احــدالــنــاســے نــمــیــگــنــجــیــد آذر شــیــطــون همــســر یــڪ پــاســدار و در پــے آن همــســرش شــهیــد بــشــود.
یــادمــمــے آیــد دبــیــرســتــانــے بــودم
یــڪــبــار دوچــرخــه مــســتــخــدم مــدرســه را بــرداشــتــم و در حــیــاط مــدرســه دوچــرخــه ســوارے ڪــردم
آن روز هم از ســمــت مــدیــر دبــیــرســتــان هم از ســمــت خــانــواده تــوبــیــخ ســخــتــے شــدم.
بــے صــدا مــیــخــنــدمــ.
همــانــســال رشــتــه نــرم افــزار قــبــول شــدمــ
حــجــاب ڪــامــلــے داشــتــم امــا چــادرے نــبــودمــ.همــانــشــب ڪــه دانــشــگــاه قــبــول شــدم مــادرم بــرایــم چــادر گــرفــتــ
روے تــخــت دراز ڪــشــیــده بــودمــ،مــادرمــوارد اتــاق شــد و پــارچــه مــشــڪــے رنــگ را بــیــن مــن و خــودش پــهن ڪــرد...
مــیــتــوانــسمــحــدس بــزنــم پــارچــه مــشــڪــے رنــگ حــتــمــا چــادر اســتــ!
مــنــتــظرمــانــدم تــا مــادرم حــرف را شــروع ڪــنــد
مــادر هم خــیــلــے مــنــتــظــرم نــگــذاشــتــ:آذرجــان پــدرت دوســت داره حــالــا ڪــه دانــشــگــاه قــبــول شــدے تــو دانــشــگــاه چــادر ســرڪــنــیــ
عــجــولــانــه بــیــن ڪــلــام مــادر مــیــپــرم و مــیــگــویــم :فــقطــدانــشــگــاه دیــگــه؟!
"آرهفــقــط دانــشــگــاه"
غــافــل از ایــنــڪــه ڪــمــتــر از یــڪ ســال عــشــق مــحــمــد ڪــارے مــیــڪــنــد ڪــه خــود چــادر را انــتــخــاب ڪــنــم.
_مــحــیــا بــا ســرعــت بــه ســمــت مــا مــے آیــد و بــا لــحــن دلــنــشــیــن ڪــودڪــانــه اش مــیــگــویــد:مــامــانــبــریــم خــونــه؟
خــانمــســلــیــمــانــے دســتــش را روے ســر مــحــیــا مــیــڪــشــد:عــزیــزم تــا ۵دقــیــقــه دیــگــه مــیــریــمــ...
دســتــش را بــه ســمــت مــن مــے آورد و مــیــگــویــد:زهراجــان ان شــاءالــلــه ادامــش بــراے فــردا قــبــل از نــمــاز مــغــرب وعــشــا بــاشــه .
مــحــےاخــســتــه شــده
نــگــاهے بــه مــحــیــا ڪــه چــهره اش داد مــیــزنــد خــســتــه اســت مــے انــدازمــ:بــلــه،بــبــخــشــےدمــن غــرق داســتــان شــده بــودمــ،حــواسمــبــه مــحــیــا جــان نــبــود.
خــانمــســلــیــمــانــے دســت مــحــیــا را مــیــگــیــرد:نهعــزیــزم ایــرادے نــداره.
چــادرمــرا چــنــدبــار روے ســرم حــرڪــت مــیــدهم و مــرتــب مــیــڪــنــمــ:مــمــنــونمــاز لــطــف شــمــا.
بــوسهاے بــر گــونــه مــحــیــا مــیــزنــم و مــیــگــویــمــ:مــحــےاجــان خــدافــظ عــزیــزمــ.
مــوبــاےلــرا از داخــل ڪــیــف بــرمــیــدارم.نــام مــهدیــه را پــیــدا مــیــڪــنــم و ســریــع تــایــپ مــیــڪــنــمــ:ســلــامــ،خــســتهنــبــاشــے ڪــلــاســت ڪــے تــمــوم مــیــشــه؟
چــنددقــیــقــه ڪــه مــیــگــذرد صــداے زنــگ مــوبــایــلــم بــلــنــد مــیــشــود.
"ســلــامــ،ســلــامتــبــاشــے نــیــم ســاعــت دیــگــه حــرمــمــ"
مــوبــایــل را داخــل ڪــیــف مــیــگــذارم و زیــپــش را مــیــڪــشــمــ.
باقــدم هاے آهســتــه بــه ســمــت حــرم مــیــروم.بــوے عــطــر حــرم بــه مــشــامــم مــیــرســد.
#ادامــه_دارد
نــام نــویــســنــده:بــانــویــمــیــنــودرے
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
از ایشون کسی خبر داره ؟
درباره شهدای دمشق و چابهار و راسک چیزی نگفتن ؟
#حمید_علیمی
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
هرگز نمیتوانیم در برابر تجاوزات اسرائیل ساکت بنشینیم
🔹در دفاع مقدس دو فرمانده جنگهای نامنظم بودند؛ یکی شهید چمران و یکی شهید هاشمی. شهید چمران بیشتر در غرب کشور بود و بعد در اهواز و جنوب، ولی شهید هاشمی بیشتر فرمانده جنگهای نامنظم گروه فدائیان خلق در خرمشهر و آبادان بود که بعداً چندین بار هم به کمک شهید چمران شتافت. پایهگذار اولین نیروهای مردمی در خرمشهر و آبادان توسط گروه شهید سید مجتبی هاشمی بود که به فدائیان اسلام معروف است؛ ۱۵۰۰ نیرو از سراسر کشور داشت.
🔹سید مجتبی هاشمی در رابطه با مبارزه با اسرائیل میگوید: " مگر میشود بهعنوان یک مسلمان متعهد به خود اجازه داد تا به سرزمینهای اشغالی فلسطین عزیز، اسرائیل غاصب همچنان بتازد و مردم محروم و آواره مسلمان فلسطین را هر روز قتلعام کند. هرگز نمیتوانیم ساکت بنشینیم، درحالیکه آنها در خانههای خود، اجازه نفس کشیدن را ندارند."
#معرفی_شهید
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
#یڪڪربلاحسيݩجااݩ♥️
بہپایانآمداینماهوعبادتهمچنانباقیست ..
براےماحرمبنویسنجفتا ڪربلاڪافیست ..
#اللهمالرزقناڪربلا#باالحسینالهیالعفو🥀
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
💢رسانه های اسرائیلی: 28 سفارت اسرائیل در سرتاسر جهان از ترس انتقام ایران همچنان بسته هستند.
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
ط#طرح_تلنگرانه #حدیث_روز
🌙روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
#تلنگر_روز
#حدیث_روز
#اوقات_شرعی
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
﷽
📣#اطلاع_رسانی
▪️هشتمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حسین بواس و گرامیداشت شهدای خانطومان
🎙سخنران: حجتالاسلام سیدجواد سلیمانی
🎤مداح: حاج علی علیپور
🔊با اجرای: روح الله مشایخ
📆 پنجشنبه ۲۳ فروردین ماه ۱۴۰۳
⏰ساعت ۱۵:۳۰
🕌مازندران، مسجد جامع چالوس
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃|
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊شهید مدافع حرم " #محمدتقی_سالخورده
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
*🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆
🔆بخـــــوان 🍀#فراز ۲۲ #جوشن_صغیر 🍀
🌼به نیت رفع موانع ظهور مولا صاحب عصر🤲
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»*
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊شهید مدافع حرم " #سید_سجاد_خلیلی
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
قرآن نبض تپنده رمضان امسال
رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان فرمودند: رواج قرآن در ماه رمضان امسال خیلی خرسند کننده بود.
برنامه تلویزیونی محفل، زندگی با آیه ها، جشن بزرگ قرآنی در ورزشگاه آزادی و تنوع و گستردگی جز خوانی های قرآن مهمترین اتفاقاتی بود که رمضان امسال را تبدیل یک سال متفاوت و درخشان در حوزه قرآن کریم کرد.
💢
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌙#ماه_رمضان_شهدایی
🌕شهید مدافعحرم #امین_کریمی
🌺در زندگیاش خیلی عادتهای قشنگی داشت. مثلاً موقع نوشیدن آب یا هر نوشیدنی خنک دیگری حتماً «سلام بر حسین» میگفت.
🌻یا ماه رمضان که کارش طول میکشید و شب دیروقت میآمد خانه، در محلّ کار افطار نمیکرد. گاهی تا ساعت ۱۰ شب صبر میکرد تا بیاید خانه و با هم غذا بخوریم؛ میگفت:«خوردنِ افطار همراه همسرم لذّت دیگهای داره.» میدانست در هر صورت من هم غذا نمیخورم و منتظرش میمانم.
🌺خودش یکوقتهایی کمک میکرد و سفره را میانداخت. منتظر میشد تا کنارش بنشینم؛ چه خانهی خودمان و چه خانهی مادرم تا من سر سفره نمیآمدم، لب به غذا نمیزد.
🎙راوے: همسر شهید
📚گزیدهای از کتاب «طائر قدسی»
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
🔴#تکمیلی | شهادت ۶ مامور پلیس در حمله تروریستهای جیشالظم
🔺این دو خودروی در حال انتقال عامل اصلی شهادت شهید «شیبک» از سیب و سوران به مهرستان بودند که در مسیر برگشت به سیب و سوران مورد حمله عناصر گروهک جیشالظلم قرار گرفتند.
🔺متاسفانه ۵ مامور پلیس در این حمله به شهادت میرسند و ۲ مامور دیگر مجروح میشوند.
🔺یکی از مجروحان نیز به علت شدت جراحات دقایقی قبل به شهادت رسید.
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
🔴تصویری از حمله تروریستی به ۲ خودروی پلیس در جاده سوران-مهرستان در سیستان و بلوچستان
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
☑️هلال ماه شوال رؤیت شد؛ فردا چهارشنبه ۲۲ فروردین عید سعید فطر است
🔹دفتر امام خامنهای(مدظلهالعالی) در اطلاعیهای اعلام کرد چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ روز اول شوال المکرم و عید سعید فطر است.
متن اطلاعیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مردم عزیز در ماه مبارک رمضان، به اطلاع میرساند برابر گزارشهای رسیده از گروههای رصدی خبره و مورد اطمینان از نقاط مختلف کشور، رؤیت هلال ماه شوال در غروب روز سهشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ مطابق با ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۵ هجری قمری برای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) محرز شده است، بنابراین چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۳، اول شوال المکرم ۱۴۴۵ و عید سعید فطر خواهد بود.
ضمن عرض تبریک این عید سعید به تمامی برادران و خواهران ایمانی و ملت شریف ایران، نماز پرشکوه عید سعید فطر فردا در سراسر کشور اقامه خواهد شد.
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
♦️تصویر شهید #محسن_کمالی دوست که ساعاتی پیش در عملیات تروریستی سیب سوران به شهادت رسید
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌙هـلال مـاه اگـر دیـده شـد چـه سود؟
مـاه تـمام عـالـمیان پـشت پـرده است . . .
#اللھمعجللولیڪالفرج💔
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد، ﻗﻄﻌﺎً میمیرد
ﭼﻪ در درﯾﺎ، ﭼﻪ در روﯾﺎ
چه در دروغ، ﭼﻪ درﮔﻨﺎﻩ
چه در جهل، چه درانکار
چه در حسد، چه دربخل
چه در کینه، چه در انتقام
مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ!
#جملات_زیبا
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
نمیدونم چرا همه جا عید فطر شده
ولی غزه هنوز عید قربان؟
مردم غزه رو تو عید و خوشی هامون فراموش نکنیم
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
شهیدی که در هنگام شهادت درحال خواندن قرآن بود
🔹در اواخر سال ۱۳۶۳ به سمت فرمانده مرکز آموزشهای هوایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا زمان شهادت در همین پست خدمت میکرد. در همین زمان تحولات بزرگ در این مرکز انجام شد و او خدمات ارزندهای را در این مرکز انجام داد و از خود یادگاری مناسب برجای گذاشت.با وجود انجام بیش از ۱۸۰۰ سورتی پرواز و انجام مأموریتهای جنگی همواره میگفت: «اگر فرماندهی بر من تکلیف نبود، مایل بودم حضور مستقیم و بیشتری در جبههها داشته باشم.»
🔹نقل است کسانی که پیکر شهید محمود خضرایی را مشاهده کردند میبینند که در یک دستش تسبیح و در لا به لای انگشتان دست دیگرش ورقهای قرآن بوده است با مضمون این آیۀ شریفه «... ربنا اغفر لنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین.»(آل عمران /۱۴۷) است. شهید خضرایی به آرزوی دیرینه خود رسیده بود. او بارها میگفت: «من دوست ندارم که بر روی زمین بمیرم، دوست دارم تا در آن بالا بمیرم. و حقیقتا که چه خوب شهید شد و چقدر زیبا به آرزوی خود رسید در آن بالاها درحال راز و نیاز با خدای خود. ان شاءالله که خداوند با قرآن محشورش نماید.»
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#قسمت_هفتم
#داستان_عشق_آسمانی_من
با خانم سلیمانی تماس میگیرم، با شرمندگی قرار را به پنجشنبه می اندازم...
بی صبرانه منتظر شنیدن ادامه خاطرات هستم...با صدای مهدیه سرم را برمیگردانم:زهرا آماده شو بریم.
آرام اما پر انرژی میگویم:حاضرم بریم
در حیاط را باز میکنم،روبه مهدیه میگویم:مهدیه خونشون نزدیکه،بیا پیاده بریم.مهدیه سریع جواب میدهد:چشم هرچی شما بگی گلم.
آرام آرام قدم برمیدارم،پنج دقیقه هم کمتر فاصله داشتیم،نگاهم را به خانه رو به رویی می اندازم مهدیه سریع زنگ را میفشارد.در خانه باز میشود و خانمی با چادر سفید رنگ نمایان میشود.
چهره معصوم و آرامی دارد!چشمانش برق میزنند،برق خوشحالی!
صدایش در گوشم میپیچد:بفرمایید عزیزم
وارد حیاط میشویم،حیاط بزرگی که تمام زمینش گل ودرخت است. زیر درخت ها سنگ های ریز و درشت کنار هم قرار گرفته اند.درخت انار وسط حیاط با نوازش باد میرقصد.مهدیه وارد اتاق میشود و من هم پشت سرش.مینشینم و جرعه ای از چای داغم را مینوشم.سینی لیوان ها را برمیدارم و به سمت آشپزخانه قدم برمیدارم،زینب مقابل ظرفشویی می ایستد:بده من بشورم زهرا جان.سپس به ما اشاره میکند به سمت میز غذاخوری برویم،چادرم را از سرم برمیدارم. یکی از صندلی ها را عقب میکشم مینشینم،مهدیه هم کنارم
چند دقیقه بعد زینب به سمتمان می آید و روی صندلی مقابلم مینشیند.
به ساعت مچی ام نگاه میکنم:مهدیه نیم ساعت دیگه بریم؟
چشمان عسلی اش معصوم تر از همیشه است،آرام میگوید:باشه سفره اینارو جمع کنیم میریم.
زینب حرفش را میکند و میگوید:حالا ساعت دهه کجا به این زودی؟!
روسری ام را مرتب میکنم و میگویم:ممنون خیلی زحمت کشیدید،ان شاءالله بتونم جبران کنم.
❣❣❣❣❣❣❣❣
ماشین با سرعت کم به سمت کوچه می آید،صدای کشیده شدن لاستیک ها روی زمین گوشم را ازار میدهد،نگاهم را به سر کوچه می اندازم:زینب جان بازم ممنون، خدانگهدار.
در ماشین را باز میکنم،سوار تاکسی میشویم. صدای موبایلم بلند میشود،خانم سلیمانی است.
_الو!
صدای خانم سلیمانی میپیچد:سلام عزیزم کی میای؟
_چند دقیقه دیگه اونجام خانم سلیمانی
دستم را روی دستگیره در ماشین میفشارم و در را باز میکنم.
محیا از دور میدود و چادرم را میگیرد
هدیه محیا را از داخل کیف برمیدارم به محیا میدهم
چقدر دوست دارمش!
بلند سلام میدهم:سلام خانم سلیمانی ببخشید دیر شد
سرش را به سمت من برمیگرداند:سلام زهرا جان خواهش میکنم عزیزم.
_خانم سلیمانی اگه میشه ادامه خاطرات رو تعریف کنید
بی تاب تر از همیشه منتظر شنیدن خاطرات هستم،خانم سلیمانی محیا را با عروسک سرگرم میکند و شروع میکند:
محمد پسرعمه ام بودن اما هم مسافت قم -نجف آباد جوری نبود که من دقیق و کامل محمد رو بشناسم.
۲۱اسفند ۸۳ محمد با داییم (که عموی محمدهم بود)اومدن نجف آباد.
آنقدر غرق صحبتهایش شده ام که نمیتوانم حرف بزنم،چندبار لب میزنم تا بتوانم جمله ای را به زبان بیاورم : ازدواج فامیلی رسمتونه؟
خانم سلیمانی:الان که کلا رسم ورسومات عوض شده
لحظه ای مکث میکند و ادامه میدهد:
اون موقع فکر میکردم اصلا نمیشه کنار یه پاسدار زندگی کرد و دنیای منو محمد دو دنیای کاملا متفاوفته
اما با محرمیت نظرم و دیدگاهم عوض شد.
محمد و دایی چند روزی خونه ما بودن،بعد از چند روز محمد موضوع خاستگاری رو مطرح کرد.
به مادرم گفتم به محمد آقا بگید من دوتا شرط دارم
اول اینکه:چادر سر نمیکنم
دوم:قم نمیرم
#ادامه_دارد
نام نویسنده:بانوی مینودری
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
اکانتهای در خدمت پروپاگاندای اسرائیل مدعی بودن خانواده اسماعیل هنیه در خارج از غزه زندگی میکنند اما واقعیت نمایان شد.
۲۵ مهرماه ۱۴۰۲ ، ۱۴ عضو خانواده اسماعیل هنیه به شهادت میرسد و ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ سه فرزند به همراه نوه های اسماعیل هنیه به شهادت رسیدن./موسوی
➕ @modafeaanharam_ir
◻️ڪانال مدافعان حـــــرم