eitaa logo
مدافعان حرم
1.4هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
31 فایل
ما عشق را در کربلا شور را در دمشق و پیروزی را در بیت المقدس به دست خواهیم آورد. ما محال است که از بیعتمان برگردیم ، تا که مثل پسر فاطمه بی سر گردیم 🏴 🔴آیدی جهت رزرو تبلیغات: @rajinet_admin 🟡 آیدی جهت تبادل: 🆔 @rajinet_admin2
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️اولویت جبهه بر مراسم ازدواج فرزند 🔹یکی از ویژگی‌های شهید حاج حسین بصیر این بود که وقتی حضور در جبهه و عملیات ضرورت داشت آن را با هیچ چیزی عوض نمی‌کرد حتی در جریان ازدواج دختر اولش “فرشته” با ”مرتضی جباری” که او هم یکی از رزمنده‌های جنگ بود و بعدها شهید شد شرکت نکرد و در جبهه بود. 🔹زمانی را که مردم مظلوم، بی‌دفاع و بی‌سلاح افغانستان مورد هجوم ارتش شوروی سابق قرار گرفتند، حسین بصیر بی‌تابانه به آن دیار سفر کرد تا تکلیف اسلامی خود را در قبال برادران همدرد و هم‌دین خویش به انجام برساند و مدتی را در میان مجاهدان افغانی، به مبارزه علیه رژیم شوروی پرداخت. @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
نقش‌آفرینی شهید در چند فیلم سینمایی 🔹شهید محمدعلی شاه‌مرادی به پدر و مادرش خیلی احترام می‌گذاشت وقتی به مرخصی می‌آمد اگر شب بود در نمی‌زد که آنها بیدار شوند از روی دیوار می‌آمد، خیلی چالاک بود، به اتاق خودش می‌رفت و می‌خوابید تا مبادا پدر و مادرش بیدار شوند، اهل خانه هم صبح متوجه می‌شدند که او به خانه آمده است. 🔹حاج‌محمود برادر شهید محمدعلی شاه‌مرادی درباره وی می‌گوید: «هدفش این بود که از راه هنر، درباره مسائل کردستان و انقلاب روشنگری کند. در فیلم «غروب خونین» هنرپیشه نقش اصلی بود. موضوع فیلم درباره مسائل قبل انقلاب و ساواک بود. «جان برکف» هم در مورد مسائل کردستان بود که شهید از آن آگاهی کامل داشت. در نمایشی هم با نام «تیر غیب» ایفای نقش کرد که در سینمای زرین‌شهر اجرا می‌شد.» @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
فرماندار‌ای که حاجی به دنیا آمد! 🔹حاج اولین فردی بود که وارد منطقه عملیاتی می شد و آخرین فردی که از منطقه بیرون می رفت. عقیده داشت که چه پیروز شویم و چه شکست بخوریم برایمان فرقی نمی کند ما باید وظیفه مان را انجام دهیم. 🔹یکی از همرزمان شهید زنگی‌آبادی می‌گوید: " من و حاج یونس و چند نفر دیگر از رزمنده ها برای زیارت مکه معظمه به حج مشرف شدیم در آن جا هیچ کس را ندیدیم که به کتابخانه ای برای خرید برود حاج یونس گفت: بیایید همگی با هم به کتابفروشی برویم که نگویند ایرانی ها اصلا کتاب نمی خوانند. " @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
تربیت فرزند به سبک شهید رهنمون! 🔹محمدعلی نوزاد دخترش را به مادرش برگرداند و رفت تا وضو بگيرد. هنگام نماز، مانند هميشه سجاده‌اش را پهن کرد، ولي قبل از اين که نماز بخواند، نوزادش را کنار سجاده قرار داد و پس از مدتی کوتاه، به نماز ايستاد. 🔹همسرش با دقت کارهای محمدعلی را زير نظر گرفته بود. صبر کرد تا نماز او تمام شود و از او پرسيد: -برای چی موقع نماز بچه را گذاشتی کنار سجاده؟! محمدعلی لبخندی زد و نگاهی به کودک سه ماهه و سپس به همسرش انداخت و گفت: - ببين خانم! تربيت صحيح فرزند را بايد از همون ماه‌ها و روزهای اول تولد آغاز کرد. شايد الآن اين نوزاد چيزی متوجه نشه، ولی همين که از دوران شيرخوارگی، او را کنار سجاده می‌ذارم، باعث می‌شه که ذهن و فکر اون به نماز و ذکر و عبادت عادت کنه! @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
محبوبیت فرمانده عربی در بین رزمندگان دفاع مقدس! 🔹نقل است که شب عمليات والفجر ۸ قرار شد اين عمليات توسط گردان كربلا انجام شود. زمان نماز مغرب و عشا گفتند فرمانده حسین عرب‌عامری مي‌خواهد صحبت کند. 🔹شهید حسین عرب‌عامری در جمع رزمندگان گفت: " اين عمليات بسيار سخت است، امكان دارد همه شهيد شوند، در حقيقت مي‌رويد تا قرباني شويد بعد چراغ را خاموش كرد و ادامه داد كسي خجالت نكشد اگر مشكلي دارد به خودم بگويد، من به‌عنوان فرمانده از شما راضي هستم شما آزاد هستيد و مي‌توانيد برگرديد". 🔹بعد از اتمام صحبت شهید عرب‌عامری، همه نيروها او را روی شانه‌هايشان گرفتند و مانند يک نگين جلو می‌بردند و يا ابوالفضل (ع) می‌گفتند و شعار می‌دادند: "فرمانده آزاده! آماده‌ايم آماده". شهيد اخوي عرب بر دلها فرماندهی می‌کرد. @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
‍ ملائکی که برای شهادت او رضایت پدر را می‌خواستند 🔹شهید محمدحسن کاظمینی چند روزی قبل از شهادتش به ماجرای پروازش به عالم بالا اشاره کرده است، پروازی که به خاطر راضی نبودن پدرش ناتمام مانده بود. وی در دورانی که به‌علت جراحات شدید در بیمارستان بستری و مورد عمل پزشکان قرار گرفته بود در عالم رویا دیده بود که هر دو برادرش در بهشت منتظرش هستند، فهمید که شهید شده‌اند. چون قبلاً به آن‌ها گفته بودند که اسیر هستند. خواست وارد بهشت شود که ملائک گفتند: این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست. تا این حرف را زدند، یک‌باره روح به جسمش برگشت. 🔹کاظمینی در ادامه می‌گوید: " حالا هم فقط آمده‌ام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم". روز بعد پدرش حاج‌عبدالخالق به ملاقات او آمد، وقتی پدر و پسر خلوت کردند، از پدرش پرسید: " شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر. محمدحسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم آنها الان در بهشت هستند و من اینجا". 🔹پدر محمدحسن در جواب پسرش می‌گوید: " آن‌ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری. من در این سن نمی‌توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم." در نهایت با صحبت‌های محمدحسن، پدرش رضایت می‌دهد که مجدد به جبهه برگردد. وی پس از مرخصی از بیمارستان بلافاصله راهی جبهه شد و مدتی بعد به شهادت رسید. @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
‍ شهیدی که به گفته همرزمانش با عالم دیگر در ارتباط بود 🔹از همرزمان شهید تعریف می‌کند: " یک‌روز شهید کاظم عاملو از درون می‌لرزید و به خود می‌پیچید، عرق از سر و رویش قطره قطره می‌چکید. چندبار صدایش زدم، حالت عادی نداشت. انگار توی عالم دیگری بود و صدای ما را نمی‌شنید. چراغ والر را آوردیم نزدیکش و پتوهایمان را انداختیم رویش. لرزَش، کم نمی‌شد. توی خواب صحبت می‌کرد. بچه ها گفتند:«تب کرده و هذیون می‌گه.» 🔹همرزم شهید در ادامه می‌گوید: " حرف‌هایش به هذیان نمی‌خورد. این ماجرا چندین شب ادامه داشت. شب‌های بعد با واکمن و نوار صدایش را ضبط کردیم و گاهی هم می‌نوشتیم. چندین نوار ضبط کرده و حدود پانصد صفحه کتاب موجود است. ارتباط با عالم دیگر و شهدا شده بود سرگرمی معنوی‌اش در دل شب. ماهم از این عنایت بی نصیب نبودیم." 🔹یکی از دوستان شهید کاظم عاملو می‌گوید: " صورتش خيس شده بود. صدای گريه‌اش حسينيه را پر کرده بود. هميشه ديرتر از همه‌ بچه‌ها از حسينيه بيرون می‌آمد. می‌دانستيم قنوت و سجده‌های طولانی دارد، اما اين بار فرق می‌کرد. انگار در حال و هوای دیگری بود و هيچ کدام از ما را نمی‌ديد. در مسير هم که بايد پياده تا منطقه‌ گردش می‌رفتيم، ذکر می‌گفت و گريه می‌کرد. نزديکی‌های خط مستقر شديم. خمپاره‌ای نزديک سنگر ما به زمين خورد. ترکشش پايم را زخمی کرد. پس از چند روز، روی تخت بيمارستان فهميدم همان خمپاره کاظم را از جمعمان برده است." @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
شهید عباس ورامینی اولین نفری بود که وارد لانه جاسوسی شد 🔹شهید عباس محمد ورامینی در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، سفارت آمریکا را تسخیر کردند، اولین کسی بود که وارد لانه جاسوسی شد و یک سال در لانه جاسوسی فعالیت داشت. او در آن روزها مسؤولیت آموزش نظامی دانشجویان پیرو خط امام را بر عهده داشت و برای آنان اسلحه تهیه می‌کرد. 🔹شهید حاج ابراهیم همت فرمانده وقت لشکر پیروز حضرت محمد رسول الله (ص) در سخنانی در مراسم این شهید بزرگوار بر سر مزارش گفت: "حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت، نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود و دنیا را برای خود قفس تنگ و آزار دهنده‌ای می‌دانست که باید آن را شکست و رها شد. " @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
شهیدی که سعی داشت زندانیان سیاسی را هم‌نظر با خود کند 🔹شهید ابوالفضل پاکداد در دوره راهنمایی بود که عکس شاه و تزئیناتی را که برای مراسم جشن روز چهارم آبان (روز تولد شاه) در مدرسه نصب کرده بودند به همراه دوستانش پاره کرد، به همین دلیل پدرش را به شهربانی احضار کردند و خواستار تحویل دادن ابوالفضل به شهربانی شدند که با اصرار او از دستگیری ابوالفضل صرف نظر و به گرفتن تعهد از پدرش اکتفا کردند. 🔹ابوالفضل پاكداد در زندان بر روی عقايد زندانيان سياسی كار می‌كرد تا بلكه پس از اصلاح بتواند آن‌ها را به جبهه ببرد و عاقبت به خيرشان كند. او در آخرين روزهای عمر خويش از تمامی تعلقات دنيوی دوری گزيده و شهادت را با تمام وجود لمس كرده و يقين پيدا كرده بود كه شهيد می‌شود. @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
نگاهی به زندگی شهید فیاض لاهیجانی 🔹شهید سید با شروع جنگ تحمیلی در پائیز سال ۱۳۵۹ پس از طی دوره کوتاهی عازم جبهه نبرد حق علیه باطل شد و مدت زیادی در جبهه‌های سوسنگرد و شوش بود و در سوسنگرد مسئول مخابرات بود او آنقدر در مسائل نظامی و فراگیری آن کوشا بود و آنقدر مهارت پیدا کرده بود که دوستان او به شوخی لقب تیمسار به او داده بودند. 🔹سید مرتضی فیاض شاهد مظلومیت‌ها و شهادت‌های مظلومانه برادران همرزمش در سوسنگرد و هویزه و خیانت‌های لیبرال‌ها بود و این مسائل باعث فعالیت‌های بیش‌تر او گردیده بود. @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم
‍ نخستین شهید آزادسازی خرمشهر که بود؟ 🔹شهید محمدرضا دشتی‌زاده سال دوم تحصيلش در مقطع کارشناسی تکنولوژی هسته‌ای در دانشگاه همزمان شد با اوج گيری مبارزات مردم مسلمان ايران بر عليه حکومت طاغوت. محمدرضا و دوستانش در خرمشهر بارها مراکز نظامی و اماکن اشاعه دهنده فساد که از سوی عوامل حکومت پهلوی اداره می‌شدند را مورد حمله قرار داد. مدتها بود مورد تعقيب ساواک قرار داشت اما با زرنگی تمام و بدون برجا گذاشتن هيچ رد پايی فرار می‌کرد. ماموران سازمان امنيت شاه از دستگيری او عاجز بودند در يک مورد پس از بازرسی خانه پدرش گالن بنزين و لوازم اوليه ساخت کوکتل مولوتف را پيدا کردند و همين امر باعث باز داشت محمدرضا شد و به زندان همدان فرستاده شد تا از جریان های مبارزاتی دور باشد. 🔹محمدرضا دشتی‌زاده فرماندهی گروهی از پاسداران و بسيجيان خرمشهر را به عهده گرفت و به مقابله با دشمن برخواست. در روزهای آغاز جنگ حدود ۲۵۰ رزمنده مردمی، پاسدار و ارتشی در خرمشهر حضور داشتند. اين گروه اندک با دست خالی و سلاح های ابتدايی به مقابله با نيروی مجهز دشمن که از طريق هوا، دريا وتوپخانه‌ی دوربرد پشتيبانی می‌شدند و از حمايت صدها دستگاه تانک و خودروهای نظامی ديگر برخوردار بودند، برخواستند. @modafeaanharam_ir ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم