#شهیدانه
خاطره ای جالب از شهید محمدرضا دهقان امیری
#خودم-گلوله-بارانش-کردم
یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف میکرد که با محمد پینت بال می رفتیم.به شوخی به شهید دهقان گفتم: آقا همه تیرها عین این بازی های کامپیوتری به سر و کله من خورد او گفت اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر شهید شوی...خودم گلوله بارانش کرده بودم به شوخی گفتم: چیزی نصیب تو نمیشود محمد!!! همه تیرهایی که نثارت کردم به سینه و پهلو هایت خورد....وقتی پیکرش را آوردند و نحوه شهادتش را فهمیدم نابود شدم. با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان میکردم چیزی به تو نمی رسد...
💝محفل #شهدا بپیوندید👇💝
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
آی شهدا...
#نوکرتون که بودم...🍃😞
دیگر توان ماندن نیست!💔
این روزها #اشک امان نمی دهد!😭
دل #بی_قرار تر از همیشه می تپد!❣
و #نَفَس به سختی بالا می آید...☘
هوای #شهادت در جان مان افتاده...✨
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کن!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
برایم #شهادت بخواه...
فقط شهادت
دعا کن...
کہ #آخـر کارم به #شهادت ختم شود•••
🌸Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🌸