📜#خاطره
سر قبر شهید تورجیزاده که رفتیم
دقایقی با این شهید آهسته درد و دل کرد و #گفت: #آمین بگو؛
من هم دستم را روی قبر شهید گذاشتم
و گفتم هر چه گفته را جدی نگیر😐
اما همسرم دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم،
پس دعا کن تا به خواستهام برسم
#جواز شهادتش را از #شهدای #غواص گرفت
مراسم تشییع شهدای #غواص و بازگشت پرستوهای مهاجر به وطن، شهید خیزاب را برای پیوستن به کاروان شهدا هوایی کرده و لحظهشماری میکرد تا به یاران شهیدش بپیوندد.
#نقل_از_همسر_شهید
شهید مسلم خیزاب
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_نوروزی
#قسمتی_از_خصوصیات_اخلاقی 🕊🌺
در خیابان اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد بی تفاوت رد نمی شد
مثلا اگر همسایه مشکلی داشت، مشکلش را رفع می کرد حتی در خیابان اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد بی تفاوت رد نمی شد. در روز خرید عروسی صحنه ای که خودم بودم و دیدم؛ برای خرید رفته بودیم و قصد برگشتن داشتیم که یک موتور که دو نفر خانم و آقا سوارش بودند و معلوم بود که رابطه شرعی با یکدیگر ندارند، تصادف کرد و آقای موتور سوار از ترس اینکه بلایی سر خانم آمده باشد فرار کرد. آقا مهدی با دیدن این صحنه به من گفت که در خودرو بنشین و درها را قفل کن و خودش را به سرعت به موتورسوار رساند و با منحرف کردن موتور سوییچ را در آورد و مانع فرار او شد تا پلیس بیاید و رسیدگی کند.
از دیگر خاطرات من به اتوبان کرج بر می گردد، در مسیر تهران – کرج پشت ترافیک ایستاده بودیم که پسر بچه دستفروشی به آقا مهدی گفت که “عمو تو را خدا کمک کن، بیسکوئیت هایی که می فروختم را مأمور شهرداری گرفت و با خودش برد” ، آقا مهدی ناراحت شد و بلافاصله پیاده شد و همراه پسربچه رفت تا مأمور شهرداری را پیدا کند.
#نقل_از_همسر_شهید
#شهیدمدافع_حرم_امام_هادی❤️
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
مدافعان حرم
#کلنا_عباسک_یا_زینب_سلام_الله_علیها
#شهید_مدافع_حــــــــــرم_جواد_اکبری 🕊🌺
#شهادت روز جمعه ۲۳محرم ۱۵ابان ۱۳۹۴
#تیپ فاطــــــــــمیون
#نحوه_شهادت_به_قلم_همسر_بزرگوار_شهید
ایشون برای نجات همرزمانشون که درخط مقدم زخمی وشهید شده بودندن والتماس میکردند بابیسیم که به ماکمک کنید داوطلبانه رفتند و دو بار بانفر بر زخمی وشهید اوردند ودفعه سوم ازناحیه پا بهد دست که به پوست اویزان شده بود و بعد از ناحیه سر مورد اصابت قرارگرفته بودند ایشون نصف صورتشون ازبین رفته بودند خیلی علاقه خواستی به حضرت ابوالفضل داشتند وصورت ایشون ابوالفضلی شهید شدند و ازدیدن صورت عزیزم محروم شدیم
#قسمتی_از_خصوصیت_اخلاقی_شهید 🕊🌺
ایشون به نمازاول وقت پایبند بودند، دل بی کینه ومهربونی ومردم داری دوسداراهلبیت بودنشون ایشونو به مقام بالای شهادت رسوندن ایشون هیچ وقت به کسی بی احترامی نمیکردند همیشه مهربان خوش خلق بودند خصوصیاتش یکی اینکه خیلی مهربون بود دل بی کینه داشت همیشه به هرکی هرجوری میتونست کمک میکرد چه مجلس عزابود چه عروسی ایشون دردوران کودکی با خواهرانشون توبمباران صدام زیراورموندن سه تا ازخواهرشون به همراه زندایی وپسرداییشون شهید شدند ولی ایشون زنده.موندن چون مادرشون تااومدند دیدند خونشون کلا ازش چیزی نمونده به خداگفته بودند حداقل یکی ازبچه هام زنده بمونه وایشونو خدابه مادرشون برگردوندن .تاازدواج کردند ودوتا پسر خدابهشون داد ودرسن ۳۴سالگی به شهادت رسیدند اهل غیبت به هیچ وجه نبودن، ایشون پارسال همسرشونو به همراه مادروپدرشون به کربلا فرستادند وچون خودشون خواب دیده بودند که امسال نباید مشهد بری .چون ایشون دوسال پشت سرهم پیاده روی مشهد میرفتند به خاطر خوابشون که گفتند شما باید امسال به زیارت حضرت زینب بیایید بعدازبرگشت همسرومادرشون ازکربلا سه روز بعد رفتن سوریه وسه ماه زمستون اونجابودند نزدیک عید برگشتند وچندباری دوباره راخی شدند برگردند سوریه اما خانواده نمیزاشتند تا اینکه ۲۴شهریور امسال دوباره رفتند وابان شهید شدند
#نقل_از_همسر_شهید
╔══❖•°🖤 °•❖══╗
✤🏴@modafean_14 ✤
╚══❖•°🖤 °•❖══╝
🍃شهید مدافع حرم مسلم خیزاب:
همیشه سر وقت نمازهایش را می خواند. و من و پسرم به او اقتدا می کردیم گاهی مواقع محمد مهدی بر دوش وی سوار میشد و ایشان با اینکه ترکش های زیادی در بدن داشتتند از اول تا آخر نماز او را بر دوش خود نگه می داشتند.
علاقه زیادی به خانواده داشتند و اجازه نمی دادند محمد مهدی قبل از من وارد یا خارج شوند و به او می گفت:
چون مامان چادر برسر دارد به حرمت چادرش که هدیه حضرت زهرا(ع) است باید اول او برود.
#روایت_عشق 🦋
#نقل_از_همسر_شهید♥️
╔══❖•°❤️ °•❖══╗
🌹 @modafean_14 🌹
╚══❖•°❤️ °•❖══╝