eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
18.1هزار ویدیو
207 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16823204465218 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_دلخوری_پیامبر_از_بی_همتی_سائل_استاد_عالی.mp3
2.22M
🌺 (صلوات الله علیه) ♨️تامل پیامبر (ص) از بی‌همتی سائل ✅ از خدا و رفقاش کم نخواه 😉 💐صوت بسیار شنیدنی 😇👌🏼 🎙 ❤️🕊°•☘💰🍃•°💸💵 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
خدابه حق محمد و ٱل محمد آمین گوی دعای ما باش.... 🙏🙏🙏🙏🙏🙏 ❤️🕊°•☘💰🍃 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
4_5992583214579845549.mp3
15.2M
🌹🌹❤️🌹❤️⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا سوپرایزم کن😇 🙏😍 ❤️🕊°•☘⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
🍃🌸 بــِســْم اللــّهِ الـرَّحـْمـَن الـرَّحـيم🍃🌸 ای خدایی که کریم و احدی ای عزیزی که همیشه ابدی من نگویم که بده یا که نده تو خدایی و خدایی بلدی موجب و منشاء آرامش من ای که تسکین غم بی عددی تو که میبینی و حالم دانی کاتب دفتر هر خوب و بدی دست بر زانوی احسانت زن ای خدایا تو به ما کن مددی « یاارحم الراحمین » با نام او دفتر سه شنبه را میگشاییم ____🍃🌸🍃____ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بچه یاد بگیر ... حاج آقا پناهیان 🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیوه برخورد مقام معظم رهبری با کودکان را ببینید و لذت ببرید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨جنایتی به نام اسقاط جنین 🔷 شب عاشورا و تبیین ابعاد قتل هزاران بیگناه،در ایران😓 ❗️لزوم بیان احکام اسقاط جنین توسط مبلغین سراسر کشور 🔸نطفه ۲۰ مثقال شرعی طلا 🔹علقه ۴۰ مثقال شرعی طلا 🔸مضغه ۶۰ مثقال شرعی طلا 🔹عظام ۸۰ مثقال شرعی طلا 🔸کامل بدون روح ۱۰۰ مثقال شرعی طلا 😢 به محض دمیدن شدن روح،دیه کامل یک انسان ✅ حجت الاسلام محمدمسلم وافی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلنگر غفلت... 😔 بسیار آموزنده 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه میکنم این فیلمو تا آخر ببینید... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
VID_20230227_100448_712_۲۷۰۲۲۰۲۳.mp3
5.19M
مشکلات تربیتی دینداران ❓میگه چرا بچم نماز نمیخونه؟ حاج آقا پناهیان 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اگه شما هم با غمِ نقش اول این تیزر غمگین شدید و با شادیش، شاد؛ لطفاً نشر بدید تا در نجات نقش اول‌ها موثر باشیم. 💠 چرا که خدا فرمود: هرکس جان یک نفر را نجات دهد گویا جان تمام انسان‌ها را نجات داده است! (سوره‌ی مائده/آیه‌ی ۳۲) 🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
­ ❤️🍃❤️ 😍خودت را تغییر بده 🌹نه همسرت را ✍بسیاری از مراجعین محترم ، وقتی از مشکلات و اخلاق بد همسر خود میگویند ، خواهان این هستند که توصیه ای برای و در همسر ، به آنها داده شود در حالی که انسان‌ها را خیلی نمی شود تغییر داد ( مخصوصا همسری که مشاوره را قبول ندارد ) 🌷پس باید خودمان با شرایط جدید وفق داد نه اینکه راه کاری بگیریم تا همسرمان را تغییر دهیم با کسب آموزش و آگاهی و تغییر در خود و مدیریت خود بسیاری از مشکلات تمام می شود حتی همسر هم تغییر خواهد کرد 😊 ✌️ پس از خودمان باید شروع کنیم مشاوره را جدی بگیرید آموزش و کسب مهارت های زندگی را جدی بگیرید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️ 🎥 💟چطور اخلاق همسرمون رو نرم کنیم؟! 🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
❤️🍃❤️ ۷ جمله دردسر ساز در دعواهای زناشویی ⚠️برای آنکه یک بحث لفظی بین زوجین تبدیل یک مبارزه بوکس نشود ❌برخی جملات و رفتارها را هرگز نباید به کار برد. 1️⃣تو شغلت را به خانواده ترجیح می‌دهی! 2️⃣در خانه هیج کاری نمی‌کنی! 3️⃣مادرت غیرقابل تحمله! 🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘☘☘ریا کاری دختر و پسر هنگام آشنایی /دکتر انوشه 🎥 🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
26.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥💥💥ویژگی همسر پرتوقع/دکتر عزیزی 🎥 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
4_441074896278128220.mp3
4.37M
🎤حامد زمانی میلاد حضرت محمد صل علیه و آله مبارک باد فوردوارد یادت نشه ∞♥️∞ ❣❣ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
📆 ۱۷ ربیع الاول پیامبر اکرم 🌷 میلاد خجسته‌ی آخرین رسول الهی پیامبر اکرم حضرت بن عبداللَّه صلی الله علیه و آله وسلّم (52 سال قبل از هجرت برابر با سال عام‌الفیل) 🔹ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلّم به اتّفاق نظر شیعیان در 17 ربیع الاول در سال عام الفیل می‌باشد، ولی برخی از مسلمانان، این واقعه را در روز دوازدهم این ماه دانسته‌اند. 🔸کنیه‌ی آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ایشان، رسول اللَّه، نبی اللَّه، خاتم الانبیا، سَیِّدُالبَشَر و... می‌باشد. 🔹پدر ایشان عبداللَّه بن عبدالمطلب و نیز مادر آن حضرت آمنه بنت وَهَب است. 🔸رقیه، ام کلثوم، زینب، قاسم، عبداللَّه، ابراهیم و حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها فرزندان پیامبر اسلام می‌باشند که به جز فاطمه سلام الله علیها همگی در دوران حیات پیامبر، از دنیا رفتند. 🔹دوران زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم در دو شهر مکه و مدینه سپری شد. 🔸ایشان پس از آن که در چهل سالگی برای پیامبری برگزیده شدند، در ابتدا دین الهی را به طور مخفیانه تبلیغ می‌کردند و پس از سه سال، به دعوت آشکار دست زدند. 🔹رنج‏ها و سختی‌های فراوانی که پس از درگذشت ، عمو و حضرت سلام الله علیها همسر آن حضرت بر ایشان گذشت و همچنین اعلام آمادگی مردم یثرب برای پذیرفتن آن پیامبر عظیم‌الشأن، زمینه ساز بزرگ ایشان به مدینه گردید. 🔸ده سال آخر عمر و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلّم در مدینه، همراه با جنگ‌ها، فتوحات و انتشار آیین آسمانی اسلام همراه بود. ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
📆 ۱۷ ربیع الاول امام 🌹 ولادت امام صادق علیه السّلام ششمین امام شیعیان و رئیس مذهب جعفری (83 ق) 🔹حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام فرزند امام محمد باقر علیه السّلام و از مادری به نام اُمّ‌فَروَه دختر قاسم بن محمد بن ابی‌بکر است. ابوعبداللَّه، ابواسماعیل، ابوموسی از کنیه‌های آن حضرت و صادق، فاضل، طاهر، صابر و... از القاب آن جناب می‌باشند. 🔸حضرتش در سال هشتاد و سوم هجری در مدینه به دنیا آمده است. 🔹فرزندان آن حضرت را ده تن ذکر کرده‌اند. در میان امامان، عصر امام صادق علیه السّلام منحصر به فرد بوده و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن بزرگوار، در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است. 🔸زیرا آن دوره از نظر سیاسی، دوره‌ی ضعف و تزلزلِ حکومت بنی‌امیه و فزونی قدرت بنی‌عباس بود و این دو گروه، مدتی در حال کشمکش و مبارزه با یکدیگر برای کسب حکومت بودند. 🔹از این رو این دوران، دوران آرامش و آزادی نسبیِ امام صادق علیه السّلام و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می‌رفت. 🔸از نظر فکری و فرهنگی نیز عصر امام صادق علیه السّلام عصر جنبش فکری و فرهنگی بود. در آن زمان، شور و شوق علمی بی‌سابقه‌ای در جامعه‌ی اسلامی حاصل شده و علوم مختلفی اعم از علوم اسلامی یا علوم بشری پدید آمده بود. 🔹امام صادق علیه السّلام با توجه به فرصت مناسب سیاسی به دست آمده و با ملاحظه‌ی نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینه‌ی اجتماعی، دنباله‌ی نهضت علمی و فرهنگی پدر بزرگوار خود، امام محمدباقر علیه السّلام را گرفت، حوزه‌ی وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته‌های مختلف علوم عقلی و نقلیِ آن روز، هزاران شاگردِ فاضل را پرورش داد. ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اخلاق،اخلاق خیلی اهمیت دارد... در هر جایگاه و زاویه‌ی برخوردی که هستی خیلی مهم است که چه طور با آدم‌ها رفتار می‌کنی... اخلاق مهم‌ترین اصلِ انسان بودن است. بارزترین و برجسته‌ترین ویژگی یک انسان و چیزی که آدم‌های دیگر در برخوردشان با تو به آن احتیاج دارند. چه فروشنده‌ای برای چند دقیقه معاشرت باشیم! چه پزشکی برای اطمینان! چه معلمی برای یادگیری یک دانش‌آموز! چه مدیری برای برخورد با مراجعه کنندگان! و چه هر شخصی و در هر جایگاهی! فرقی نمی‌کند چقدر کوتاه یا چقدر طولانی و از چه فاصله‌ای با افراد در تعاملیم. سعی کنیم خوش‌اخلاق باشیم. آدم‌ ها و تفاوت‌ ها را درک کنیم. یک‌ بار برای همیشه بفهمیم که چشم و اَبرو ؛ موی زیبا ؛ لباس‌های مارک ؛ ماشینِ فلان و کارت‌های بانکی پُر به کار هیچ‌کس جز خودمان نمی‌آید و آدم‌ها برای معاشرت و اعتماد به ما و لذت بردن از همنشینی با ما به اولین و مهم‌ترین چیزی که توجه می‌کنند؛ اخلاق و شیوه‌ی برخورد ما با آن‌ هاست و به ارزشی که برای حضورشان قائلیم. 💯 همیشه یادم باشد که سعی کنم همه‌ جا و با هر آدمی خوب برخورد کنم و ایجاد کننده‌ ی هیچ بغض و تحقیر و احساس ناخوشایندی در کسی نباشم. که هر آدمی یک کهکشان پیچیده‌ی مجزاست برای خودش!!! 💠 فراموش نکنیم اسلام قبل از آن که دینِ احکام باشد؛ دینِ اخلاق است.
بعد که بیدار شد گشت توی نایلکسای لباسش دنبال یه جوراب گشتن اینو یادم رفت بگم که۴تا گونی لباس ۱۰تا نایلکس اورده بود ریخته بود تو اتاق خواب پسرم که کلا۴متر بود.چه بدبختی داشتم خلاصه هرچی گشت پیدا نکرد باباش تازه از سرکار اومده بود.جوراب رو بهانه کرد و یه داستان جدید پیش اورد و دعوا و فحش.پسرش زنگ زد به پلیس که اقا اینا جورابمو نمیدن!!!!! خدایا چقدر توهم.پدرش قاطی کرد دعوا شد انداختمش بیرون شوهرم گفت چرا بیرونش کردی..دل نداشت. گفتم حتما باید یکی این وسط بمیره تو دست از سر احساسات مسخرت بر داری اه لعنت به شما. خودشم از عصبانیت رفت ۳شب برگشت.نه پرسیدم کجایی نه کجا بودی. بادخترم حرف زدم و جفتشون خوابیدن شام نخورده. فردا دوباره پسرش اومد و تکرارشد موضوع شوهرم سرکار بود زنگ زدم گفتم بابااا اینجاهم داره ابرو مون میره بسه دیگه. اونم به پسرش زنگ زد با من کار داری من فلان جا هستم بیرون باهم درگیر شدن. مدرسه واسه کرونا انلاینی بود.و من هرروز صبح با پسرم انلاینی تو گوشی درس کار میکردیم. فردا اون روز شوهرم گفت بُرس من کجاست گفتم تو اتاق.دخترم توش خواب بود‌.دخترم و پسرم توی اتاق میخوابیدن.برس یا همون شانه تو اتاق پیش میز ارایش بود گفتم برو بگیرم دخترم خوابه.چون من تو کلاس انلاینی درحال تایپ بودم شوهرم اینو بهانه کردو گفت؛چیه دور ور داشتی یه برس واسم نمیاری گفتم نگاه کن شرایطتو بچه درس داره باید جواب بدیم زود تو گروه کلی غرعر کردو رفت سرکار.بعد وقتی گوشی دستم بود و توی برنامه شاد کلاس انلاینی درحال ویس از بچه بودم دیدم پیام پشت پیام هست که از طرف شوهرم بهم میاد چجور چرت پرت و حالی عصبانی و دستی بخاه بهش پبام دادم مشعول درس بچه ام و نمتونم جواب همه پیام هاتو بدم اینو گفتم شروع کرد پشت هم زنگ زدن و پیام دادن..عجب گرفتاری شدما.این تنش میخاره تابلو بود که سرش درد میکرد برای دعوا کردن هرچی کوتاه میومدم پیش بهم چرت پرت میگفت.و اخر دخترمو بهانه کرد گفت ما خونمون گوچیکه و برام سخته!!! گفتم ؛پسرت که یکسره اینجاست خونمون کوچیک نیستا!!دخترم که سالی ۱بار میاد ۳روز میمونه کوچیک شد؟؟؟؟ اعصابم بهم ریخت از اینکه اون تحمل سالی ۱بار دخترمو نداره اونم دختری که صداش در نمیومد و همش تو اتاق به داداشش درس یاد میداد.و سعی میکرد جلوی چشم شوهرم نباشه.ساعت۱۰میرفت میخوابید تاصبح نمیومد بیرون چطور من اون همه گند کاری پسرشو داشتم تحمل میکردم شوهرم از این حرفم بهش بر خورد و گفت الان میام خونه تیکه تیکت میکنم میدونستم میاد چون ادم عصبی بود. به معلم پسرم پیام دادم و گفتم ببخشید نمیتونم سرکلاس بمونم باید قطع کنم بعدم دخترمو سریع بیدار کردم و گفتم مادر پاشو که شوهرم دنبال شر میگرده داره میاد دعوا. پاشو من جمع کنم رخت خواب رو و داداشت رو ببر تو اتاق هندزفری بزار گوشش تا چیزی نشنوه دخترم نگران و استرسی شد و هرچه گفتم مو به مو انجام داد. که یهو در باز شدو شوهرم باکفش اومدداخل‌ و شروع کرد پیش دخترم بده منو گفتن و داد بیداد. دخترم گفت شما مشکلتون با پسرتونه چرا مادرو کار داری.مگه مادرم چیکار کرده تازه من تو کار دعوای شما دخالت نمیکنم و رفت تو اناق پیش داداشش شوهرم با بی ادبی تمام ادامه داد.انگار لج داشت از اینکه دخترم تو خونشه و پسرش بیرون. خوب مرد ناحسابی پسرت گند زده به هیکلت این همه داستان و پلیس بازی دارید. دخترم مگه چیکارت کرده که رعایت ۲روز مهمونیشو نمیکنی.دیگه نتونستم تحمل کنم و هرچی میگفت جوابشو میدادم مرگ یه بار شیون یه بار.گور پدراین زندگی بعد اومد منو بزنه دخترم گفت چیکار میکنی جلوی من.اون مامانمه.من نیستم چقدر میزنیش؟؟شروع کرد به گریه شوهرم تحمل حرفشو نداشت چون دخترم همش بهش احترام میزاشت.. بعد گفت به تو ربطی نداره از خونم برو بیرون من گفتم اینجا فقط خونه تو نیست خونه مادرشم هست و به پشتیبانی دخترم باهاش دهن به دهن شدم کار به فحاشی و نفرین کشید. دخترمم اعصابش بهم ریخت و لباس پوشید که بره.گفتم نرو مامان به اون چه کجا بری. شوهرم گفت اره اون فتنه هستش داره زندگی تورو بهم میزنه. خدایاا این دیگه چی میگه؟؟خدا شفات بده مرد اونکه داره زندگیتو خراب میکنه چندساله پسر توئه‌. دخترم که۴روز مهمونه و میره..بعدش کیف لباس دخترمو پرت کرد تو حیاط که برو از اینجا.بهش گفتم دخترم بره قلم پای پسرت رو میشکونم بیاد خونم فهمیدی؟ اژانس زنگ زدم واسه دخترم گفتم مامان برو تا من تکلیفمو روشن کنم.با گریه و بغل همراهیش کردم موقع رفتن گفت مامان میدونم بخاطر داداشی موندی اما خیلی مراقب خودت باش.بوسش کردم و بغل و فرستادم رفت.دخترم رفت و من کینه بزرگ تو دلم.پسرم رفت تو کوچه پیش دوستاش از ترس و من.. ادامه دارد...... ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾
ومن با بغض و گریه به شوهرم گفتم خیلی بی وجدانی..چند ساله با بدی خوبیت ساختم. با تمام بدبختی و بی ابرویی پسرت ساختم بعد تو دخترمو میندازی بیرون..حالا دارم برات. کلی بحث و دعوا و نفرین اخر رفتم تو تخت پسرم نا چندساعت برای دخترم گریه کردم. پیام دادم دخترم ببینم کجاست رسیده بود خونه دوستش. باز بخاطر پسرم اجبار به این زندگی کثیف شدم.افسرده شدمو اون لحظه رو توی ذهنم یاداوری میکردم و گریه میکردم کسی نمیتونست درکم کنه که چی میکشم ۲ماه گذشت و نذاشتم پسرش بیاد خونم.نزدیک عید بود.من مشغول شست و شو وتمیز کاری شدم و مشغول. که پسرش باز شروع کرد با پدرش جنگ و دعوا که من تو پارک میخوابم و باید برام خونه بگیری. خونه عمو و عمه هاش میرفت دوش میگرفت.مادرش که واقعا ازش خسته شده بود و من درکش میکردم دیگه از بس پسرش پیش مردم ابروریزی کرده بود کل خانواده تصمیم گرفتن بفرستنش کمپ.شوهرم طبق معمول دل نداشت اما حتی مادر پسرش هم گفت امنیت جانی ندارم این باید بره کمپ.و یک روز که تو خیابون نزدیک خونه عموش با لباس روی کولش غرغرمیکرد و سرصدا از طرف کمپ اومدن بردنش‌ بعد شب شوهرم و زن سابقش براش خرید کردن و لباس دادن.قراربود۳ماه بمونه اما مادرش گفت حداقل۶ماه باشع اون تو بالاخره رفت و شوهرم هرروز میرفت و هی زنگ میزد به کمپ که ببینه چه خبره اونجا روانشناس گفت این مغزش مشکل داره و کلی باید روش کار کرد و ماشروم میکشه قارچ سمی هست به فارسی. عید شد و لحظه سال تحویل شوهرم نه بهمون تبریک گفت نه یه عیدی دست بچه دادتقاص گند کاری پسرشو داشت از ما میگرفت. تلخی هاش برای ما بود.با روی خوش میرفت پیش پسرش و براش خرید میکرد. و پول میداد چقدر روحم خسته بود..جسمم بزور خودشو میکشید.خسته از همه چیز این دنیا. ۳ماه شد۴ماه و بالاخره اول تابستون اومد بیرون از کمپ.پدرش خوشحال رفت دنبالش. قرار شد پیش مادرش بمونه‌.مادرش شوهر نکرده بود هنوز و خانه پدری بود. ۱۰ روز اول خوب بود اخلاق پسرش اما کم کم گیر دادن هاش شروع شد. هیچی دیگه سر نا سازگاری داشت با مادرش و جنگ راه مینداخت و یه شب دیدم همراه شوهرم اومد خونه..اعصابم خورد شد چون نمیخواستم ببینمش..گفتم چرا اوردیش مگه قرار نبود دیگه نیاد..برگشت گفت چه غلطا اختیار خونمو ندارم؟توباید بهم بگی چیکار کن چیکار نکن!؟؟ خدایا تحمل بحث نداشتم.پسرم دیگه عصبی شده بود..چون داداشش جلوی اون زده بود در و پیکر و تمام شیشه های خونمو شکسته بود شاهدش بود.و ترس تووجودش بود. چقدر عذاب داشتم..دلم به حال خودم میسوخت.ببشتر از همه خانوادم نگرانم بودن که یه موقع تو دعواها خدایی نکرده بلایی سرم بیاد. همه موافق طلاق من بودن..وحق داشتن خواهرم ناهید تازه ازدواج مجدد کرده بود و خونمون رفت امد داشتن.شوهرم با این باجناقش خوب بود.ما میرفتیم و اونا میومدن. تا یه روز که دخترم از حرصی که از شوهرم داشت به شوهر خالش گفت که شوهرم مامانم پشت سرت چرت پرت میگه و این داستان باعث شد بین باجناق ها خراب بشه.و رفت امد هم تمام شد صابخونمون خونشو میخواست و ما توی گرمای تابستون دنبال خونه میگشتیم.چقدر اجاره ها بالا بود حتی قدیمی ترین خونه،من دنبال ویلایی شوهرم دنبال اپارتمان .سر همین مسائل هم دعوا داشتیم. کلا که شوهرم میگفت بریم سرایداری.من قبول نمیکردم نوکر تهرانی نشین بشم ۱ماه گشتیم و پیدا نکردیم .و. ادامه دارد..... ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾
شوهرم غرغرمیکرد که بخاطر مرغ نگه داشتن تو من چرا باید پول خونه ویلایی بدم.گفتم اپارتمانم که همین قیمته..مگه به حیون نگه داشتن منه!!منی که سال ۱۲ماه جایی نمیرم حداقل دلم گرفت برم حیاط یه هوایی بخورم. خودش که همش با دوستاش بود و نمتونست درک کنه من تو خونه صبح تاغروب چی میکشم. این شد که باهاش چندتا بنگاه رفتم..اجاره ها سربه فلک بود و ما پول پیش کم داشتیم. یه بنگاه که اونم خودم باعث شدم که بریم توش بهمون پیشنهاد خونه سرایداری رو کردن. رفتیم دیدیم یه باغ۴هزار متری پرتقال.یه خونه ۶۰متری تک خواب .یه ویلا برای صاحب خونه تهه باغ.الاچیق و رود خونه .جای قشنگی بود حتی بهم گفتن هرچقدر دلت میخاد حیون مرغ اردک نگه دار‌ بااینکه از سرایداری بدم میومد اما وسوسه شدم..هرچند شوهر غرغروی من اصرار فراون که اینجارو از دست ندیم باهر بدبختی بود اثاث کشی کردیم.خونه کوچیک بود و کمد دیواری نداشت وسایل جا نمیشد همشون و بردیم انبار گداشتیم اولش برام تازگی داشت باغ بزرگ.الاچیق.نگه داشتن حیون خونگی کم کم صابخونه که۴تا برادر بودن و هردفعه یکیشون با زن و بچشون میومد و ازمون انتطار داشتن. کار باغ باشوهرم بود.هرس کرد درخت ها.علف تراش زدن..وکلی کار.سم زدن کود دادن ابیاری و غیره منم کمک میکردم کم کم مدارس شروع شد و مدرسه پسرم ۴۰۰متر باخونمون فاصله شد میرفت کلاس دوم.خودم میبردم و میاوردمش شوهرمم کم کم بیکار شد و کار بهش نمیخورد. از بیکاری کارهای باغ رو انجام میداد و زیر دست صاحبخونه بود. منم برای خودم مرغ جوجه و اردک خریدم که سرگرم بشم و زیادشون کنم حالا بماند که صابخونه ها ازم انتطار تخم مرغ داشتن و خونشون رو تمیز کنم.با اون دردام پسرش شوهرمم باز تو این خونه هم میومد و خوابیدن هم میموند !!فقط جای دخترم تنگ بود دخترم هم دیگه هیچوقت نیومد خونم.منم هروقت میخواستم ببینمش میرفتم شهر خودم و خونه خ اهرم ناهید میدیدمش. الان ۱سال از خونه سرایداری میگذره.پسرم کلاس دوم رو تمام کرد که میخاد بره سوم. سر پسر شوهرم باز دعوا و کتک کاری داشتیم. الانم که پسرش با مادرش کاملا قعط رابطه کرده و پیش دوستاش و خونه ما میمونه. هنوز درمانده ام..با ۳۶سال سن با داشتن یه دختر۲۰ساله و پسر۹ساله شدم یه ادم استرسی. من تنها چیز خوبی که برام مونده صورتمه که میگن هنوز زیباست و به سنم نمیخوره و زنی همستم که با تمام شرایطش های سخت اراستگیشو حفظ کرده و از لباسهایی که از خاله جونم که همسن خودمه میگیریم سعی میکنم تیپ بزنم و دل خوش به همینم. بعد این همه سال هنوز پول تو جیبی ندارم.و فقط پول تخم مرغ ها کمی بدردم خورد که الان همونم ندارم همیشه از خدا خواستم حداقل یه کسی یا کسانی پیدا بشن که از نظر مالی بهم کمک کنن تا پول هامو جمع کنم و پس اندازی داشته باشم..چون میدونم زندگیم اینجا ادامه نخواهد داشت نگران از دست دادن پسرمم.چون نمیخوام بدمش به شوهرم برای اینکه پیشم بمونه باید حداقل بتونم خونه بگیرم و مخارجش رو تامین کنم تا دادگاه بهم بده پسرمو تحمل این زندگی برام خیلی سخته.هزارجور مریصی گرفتم از دیسک کمر، میگرن و ارتروز. تنم دیگه جای کتک خوردن نداره و تحمل خیانت های ریز ریز شوهرمم ندارم. هرکسی این داستان رو میخونه ازش میخام برام دعا کنه که بتونم از پس مشکلاتم بربیام.. تمام ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat