مدافعان حرم 🇮🇷
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار* * #نویسنده_غلامرضا_کافی
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
*#براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار*
*#نویسنده_غلامرضا_کافی*
*#قسمت_سی_و_سوم*
توی ماه شعبان بودیم کلا پریشان بودم .خواب دیدم توی دارالرحمه داشتم راه می رفتم و به این قبرا نگاه میکردم. همه قبرها کوچک بود. یه گوشه چادر زده بودند. خیلی از من دور بود فقط صدای حسین حسین میآمد و تمام محوطه چراغانی بود. رفتم جلو دیدم که چاهی کنار چادرها هست.انگار مکه که میری همه دارند طواف می کنند و حسین حسین میگن.
_تو رو خدا برید کنار من خیلی عزای امام حسین را دوست دارم.
شروع کردم به سینه زدن و گریه کردن. اطراف اینجا همش سنگ مرمر بود.خیلی بزرگ پر از جمعیت! همین جور که سینه میزدم و گریه میکردم یک خانم از پشت سر دست زد به شانه ام. برگشتم نگاه کردم گفت: خانم این قرص رو برات آوردم بخوری!
_نه من دیگه معده ام درد گرفته دیگه قرص نمیخورم!
_بگیر بخور معده ات هم خوب میشه!
مثل روزهایی که مادرم قرص می گذاشت توی دهنم گفت: دهنت رو باز کن این قرص رو بزارم توی دهنت.
دهنمو باز کردم و قرص رو گذاشتم تو دهنم. احساس کردم گل تو دهنم هست.
_خانم این که مثل مُهر هست؟
_تو بخور خوب میشی .این آب را هم بگیر باهاش بخور.
کاسه آبی داد دستم. آب رو که خوردم انگار تمام بدنم سیر شد. چقدر این آب گوارا بود انگار هیچ وقت این جورابی نخورده بودم. داشتم آب را می خوردم که صدای اذان به گوشم خورد و از خواب بیدار شدم..
هنوز احساس می کردم این قرص که مثل مهر نماز بود توی دهنم خیس خورده. خواب را برای کسی تعریف نکردم. هفته دوبار میرفتم کلاس قران. مربی قرآن خیلی هوای مرا داشت. اینکه مریض احوال بودم خودش می اومد خونه پیشم و میگفت: دعا کن بچه دار بشم.
یک روز آمد خونمون و گفت: مادر غلامعلی حالت چطوره؟ بهتر هستی؟
_الحمدالله من دیگه خوب بشو نیستم!
_نه انشاالله خوب میشی .دستات که خیلی بهتر شده و ورمش خوابیده .من میدونم که خوب میشی.
یه نیم ساعتی نشستم او برام دعا کرد و کلی هم درد دل. گفتم حاج کبری می خوام یه چیزی بگم.
_بگو خانم جان حرف بزن تا یکم سبک بشی.
خوابم را برایش تعریف کردم. راستش من خوابم را برای کسی نگفتم جز شما. چند شب پیش که تولد امام زمان بود به فاطمه گفتم دلم میخواد همراه شوهرت برم مغازه پدر شوهرت که اونجا تولد امام زمان را جشن میگیرند.
ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
برای دریافت مشاوره رایگان فرم رزرو مشاوره رو پر کنید 👇
https://formafzar.com/form/vdyz2
وارد کانال ما شوید تا نمونه های درمان شده ی ما رو ببینید
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1339359568Cee58e01a5a
#درمان_دیابت #قطع_انسولین #قطع_قرص #بهبود_پیدا_کن #سلامتی #درمان
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🌼کِی خزانم میشود مولا بهار؟
✨کِی کناره میرود گرد و غبار؟
🌼یک سؤال ازطعمِ بغض واَشک و آه
✨کِی به پایان میرسد این انتظار؟
#اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ🌼
🌻سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات🌻
🌻الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌻
@Modafeaneharaam
🔰امام باقر علیه السلام :
🍀سُئِلَ الْبَاقِرُ عَلَیهِ السَّلامُ عَنْ فَضْلِ لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ ، فَقَالَ:
هِيَ أَفْضَلُ لَيْلَةٍ بَعْدَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ.
🍀از امام باقر علیه السلام در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد. آن حضرت فرمود:
شب نيمه شعبان بعد از شب قدر، برترين شب هاست.
📚 بحارالأنوار، ج98.
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
@Modafeaneharaam
#مکتب_حاج_قاسم
#گفتار_پژوهی
🏷گفتارپژوهی های مکتب شهید سلیمانی
◽️هدف سوم آمریکا: تسلط بر انرژی منطقه
▫️هدف سوم تسلط بر انرژی منطقه بود. بارها میفرمودند که اگر قرار است نفت ما صادر نشود نفت دیگران هم نباید صادر شود. نباید منطقه ای این قدر امن باشد که آمریکاییها و دیگران نفت صادر کنند و نفت ما روی دست مان بماند. اتفاقاتی که در دو یا سه سال گذشته رخ داد واقعا این وضعیت را رقم نزد..
🔸احمد کریمخانی
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸صحبتهای یک تکنیسین اورژانس مشهد خطاب به خانوادههای نگران
🔹ویدیویی از یک تکنیسین اورژانس ۱۱۵ پس ازمعاینه دانش آموزان مشهدی و صحبتهایش با خانوادههای نگران دانشآموزان که پربازدید شده است.
@Modafeaneharaam
*🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷
🔆بخـــــوان 🍀 #بند۱۲#جوشن_کبیر🍀
📌 به نیت رفع موانع ظهورمولاصاحب العصر و الزمان
🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ.🌷
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»*
@Modafeaneharaam
14.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگریشهدایی
🎬قرار با امامحسین علیهالسلام
🎞عملیات والفجر ۸ سقوط فاو،
تصرف فاو توسط بچههای رزمنده،
عصبی شدن بعثیها.
🎞پاتکهای هفتاد شبهی کارخانه نمک شروع شد.
در یکی از شبها که گروهان ما از گردان حضرت معصومه سلامالله لشکر ۱۷ علیبنابیطالب علیهالسلام مأمور به این مأموریت بود.
تو این دعوا و درگیری ها واقعا ایرانی و عراقیها قاطی می شدند.
یکی از معاونین حاج قاسم برای من تعریف میکرد که حاجی گفته بود براش.
یک روزی که تو عراق بود ...❗️
•••••••••••••••••🕊🌷🕊••••••••••••••••
این روز ها قرارمون با امام عصرمون چیه⁉️
این روز ها ما سر قرار میایم⁉️
ما بی قرار میایم⁉️
ما تو قرارگاه قبل از ظهور حاضر هستیم⁉️
و آیا اونجور که شهیدا دل به ارباب داده بودند ما دلداده و دلبسته ی یار خراسانی هستیم.
#امامزمانعج
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
@Modafeaneharaam
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 همه مسخرهاش میکردند ولی رفاقتش با امام زمان عج به حدی بود که به او مژدهی شهادت داد❤️
@Modafeaneharaam
🌷صبح 14 اسفند ماه بود. در سنگر تخریب بودیم که یکی سید صدرالدین را صدا زد. رضا ایزدی بود. سید که یک پایش قطع بود لی لی کنان تا جلو سنگر رفت. رضا چیزی در گوش سید گفت و رفت. سید که برگشت گفتم رضا چی می گفت. سید سری تکان داد و گفت، میگه سید دعا کن منم شهید بشم!
🌷با بچه های تبلیغات در منطقه دور می زدیم. چشممان به رضا ایزدی و بهاالدین مقدسی افتاد که با موتور بودند. اصرار کردیم کمی صحبت کنند. رضا فقط می خندید. زیر لباس خاکی اش، لباس سیاه عزای برادرش رسول بود،اما چهره اش مثل همیشه بشاش و خندان. بها الدین در مورد شهید و نقش شهید حرف زد. نوبت رضا شد. رضا با خنده می گفت چی بگم... ناگهان جدی شد. جدی گفت ما آرزویمان است مثل حاج شیرعلی سلطانی بی سر خدمت امام حسین برسیم...
با خنده رفتند. شاید چند ساعت نشد که هر دو دوست کنار هم شهید شدند. بی سر...
🌹🍃🌹
هدیه به سرداران شهید رضا ایزدی و بهاالدین مقدسی صلوات🌹
@Modafeaneharaam